گاو برنجی: آلت شکنجه‌ای که فریادهای قربانیان را به موسیقی تبدیل می‌کرد

جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۷
مطالعه 6 دقیقه
تاریخ بشر مملو از انواع تکنیک‌های شکنجه‌ و اعدام خلاقانه و مبتکرانه و به همان نسبت وحشیانه و غیرانسانی است. ولی هیچکدام به بدنامی گاو برنجی نیستند.
تبلیغات

یونان سرزمین اساطیر و مملو از داستان‌های حماسی و افسانه‌‌های پرشکوه و پر جذبه از الهه‌ها و ایزدانی چون آفرودیته است. ولی در همین حال، بسیارند افسانه‌های یونانی که وقایعی هولناک را دستمایه قرار داده‌ و از قضا همین‌ها گویی ماندگاری و تأثیر بسیار بیشتری نیز دارند، وحشت مینوتور، سقوط شهر تروآ و سرنوشت غم‌انگیز مِدوسا از این دسته‌اند. در کنار اینها، افسانه‌های یونانی‌ حتی زنده‌تر و تکان‌دهنده‌تری نیز از فالاریس و گاو برنجی مخوف و بدنامش نیز در دست داریم که در تواریخ بسیار از آن سخن رفته است.

با پریلوس، مخترع خوش‌ذوق آشنا شوید

به گزارش Ancient Origins، روزگاری در یونان باستان (حدود سال ۵۶۰ پیش از میلاد) مستعمره‌ای به نام آکراگاس (آگریجنتو کنونی در جزیره سیسیل) به وسیله حاکمی به نام فالاریس و مشت آهنینش اداره می‌شد. گفته می‌شود، روزی پریلوس آتنی، مجسمه‌ساز و برنزکار دربار او، با شوق بسیار اختراع جدید خود را به او نشان داد. این اختراع در واقع مجسمه‌ای از یک گاو از جنس برنج و بسیار براق و صیقل‌یافته بود. بااین‌حال اختراع جدید پریلوس، یک مجسمه ساده نبود. بلکه درون آن انواع لوله‌ها و سوت‌ها کار گذاشته شده بود. در واقع مخترع آتنی یک وسیله شکنجه‌ی موزیکال ساخته بود.

درون شکم این گاو برنجی که به آن گاو فالاریس، گاو برنزی یا گاو سیسیلی نیز گفته می‌شود، کاملا تو خالی بود تا قربانی در آن جای بگیرد. و در کنار بدنه‌ی آن هم دربی تعبیه شده بود که محکوم به اعدام یا شکنجه از آن به درون گاو انداخته می‌شد. وقتی که محکوم را درون گاو برنجی می‌گذاشتند، در آن را می‌بستند و زیر شکم گاو آتش روشن می‌کردند. به این ترتیب، به‌تدریج بدنه‌ی فلزی گاو داغ می‌شد و به مانند یک اجاق در می‌آمد و فرد درون آن هم طی چند ساعت به آرامی و به طرز دلخراشی زنده‌زنده کباب می‌شد. ولی وحشتناک‌ترین جنبه‌ی گاو برنجی این است که از آن به‌عنوان یک آلت موسیقی و ابزاری برای سرگرمی استفاده می‌شده است.

نقاشی روی بشقاب (۱۵۵۰-۱۵۷۰) که در آن آتش زدن پریلوس توسط فالاریس به تصویر کشیده شده است

به نظر می‌رسد داستان گاو برنجی در جهان باستان بسیار مشهور بوده و نویسندگان بسیاری از جمله لوکیانوس (طنزپرداز و سخنور آشوری)، پیندار (شاعر و سخنور یونانی) و سیسرون (خطیب، سیاست‌مدار و فیلسوف رومی) بسیار از آن گفته‌اند. برای مثال سیسرون در خطابه‌های خود گاو برنجی را سمبل شرارت و ستمگری فالاریس دانسته و عنوان کرده که حاکم جبار عادت کرده بود، هر کس را که می‌خواست مجازات کند درون آن می‌انداخت و زیرش آتش روشن می‌کرد. خطیب رومی در یکی از همین خطابه‌های خود تا به دان جا پیش رفته و از خود سوأل کرده بود که آیا ممکن است مردم بخت‌برگشته به چنان وضعی دچار شده بودند که ترجیح می‌دادند به‌جای آنکه زیر ستم او باشند تحت‌سلطه بیگانگان باشند؟  

روایتی از این ماجرا را می‌توان در مجموعه چهل جلدی «کتابخانه تاریخی» اثر دیودوروس سیکولوس، مورخ یونانی پیدا کرد. به گفته این مورخ باستانی، پریلوس که از اختراع جدید خود شادمان شده بود، آن را به فالاریس هدیه داد. شاید مجسمه‌ساز امیدوار بود که به خاطر این نبوغش از این حاکم مستبد پاداشی نیز دریافت کند.

پریلوس به فالاریس جبار گفته بود: «ای فالاریس، هرگاه که اراده کردی کسی را تنبیه کنی، او را درون گاو بیانداز، دربش را ببند و زیر آن آتشی برپا کن. ناله‌ها و فریادهایی که درون گاو دمیده می‌شود با عبور از دستگاه صوتی تو را غرق لذت‌ می‌کند.» در واقع، خروجی دستگاه مخوف پریلوس چنان بوده که گویی گاو نر خشمگینی نعره بکشد. همچنین گفته شده که پریلوس در جای دیگری آواز گاو برنجی را «لطیف‌ترین، تأثرآورترین و خوش‌نواترینِ نعره‌ها» دانسته است.

در برخی روایات تاریخی نیز آمده است که فالاریس دستور داده که گاو نر به گونه‌ای ساخته شود که به‌جای دود کباب و بوی جزغاله از آن اَبری از گیاهان معطر و خوشبو متصاعد شود. در روایات دیگری نیز آمده، وقتی که پس از تمام شدن محاکمه در گاو را می‌گشودند، استخوان‌های سوخته چون جواهرات بَرق می‌زدند و حتی از آنان دست‌بند و زیورآلات دیگر نیز ساخته می‌شد.

پریلوس گمان می‌کرد که این اختراع بی‌نظیر فالاریس را شادمان می‌کند. ولی سخت در اشتباه بود. دیودوروس در روایت خود تصویری تا حدودی کمتر بی‌رحمانه‌ از فالاریس ارائه کرده است. در حقیقت، در این روایت چنان است که گویی یک حاکم عادل از فکر خبیثانه‌ی مخترع آتنی به خشم آمده و دستور داده تا مرد شرور خودش از آشی که پخته نوش جان کند.

نمونه‌ای از گاو برنجی فالاریس در موزه بروخه، بلژیک

فالاریس خود را علاقه‌مند به اختراع پریلوس نشان می‌دهد و از او می‌خواهد که شخصا طرز کار گاو برنجی را نشانش دهد. پریلوس ساده‌دل که فکر می‌کرد قرار است تنها صدایی از خودش در بیاورد تا حاکم مستبد آواز دستگاه را بشنود، وارد آن می‌شود. فالاریس هم بلافاصله دستور می‌دهد در دستگاه را ببندند و زیرش آتش روشن کنند. فالاریس پیش از اینکه پریلوس کاملا کباب شود او را درون دستگاهش جهنمی‌اش بیرون می‌آورد. البته نه برای اینکه به او پاداشی دهد یا از او بابت این هدیه تشکر کند، بلکه برای اینکه داخل دستگاه جدید را کثیف نکند. بعدا دستور می‌دهد که پریلوس نیمه‌جان را از بالای تپه‌ای پایین پرت کنند تا به این ترتیب، پریلوس به یکی از مشهورترین مخترعانی در تاریخ تبدیل شود که خود قربانی اختراعش می‌شود.

سرنوشت گاو برنجی

دیودوروس به خوانندگان خود درباره سرنوشت نهایی گاو برنجی نیز گفته است. این آلت شکنجه در برهه‌ای به کارتاژ (تونس کنونی) برده می‌شود. هنگامی که شهر کارتاژ در سال ۱۴۷ ق.م به دست رومیان به رهبری اسکیپیو امیلیانوس فتح می‌شود، بسیاری از غنایم جنگی به نمایندگانی از سیسیل نشان داده شده و به آنان گفته می‌شود که هر آنچه از شهرهایشان به کارتاژ برده شده را با خود به خانه ببرند. گاو برنجی هم یکی از این غنایم بود که به وطن بازگردانده می‌شود. در مورد سرنوشت نهایی گاو برنجی اطلاع دقیقی در دست نیست.

تابلوی مذهبی که اعدام آنتیپاس قدیس را بر گاو برنجی نشان می‌دهد

حتی ادعا می‌شود که خود فالاریس هنگام سرنگونی توسط تلماخوس (از نوادگان ترون)، به وسیله همین گاو اعدام شده است. در همین حال، گفته شده است که بعدا رومیان هم برای این دستگاه شکنجه استفاده‌ای پیدا کرده و از آن برای قتل‌عام مسیحیان به‌خصوص قدیسین استفاده کردند. از جمله قدیسین مشهوری که با این گاو برنجی اعدام شدند می‌توان به‌ویژه اوستاس قدیس اشاره کرد که به دستور هادریانوس، امپراتور روم به همراه همسر و فرزندانش به وسیله همین گاو برنجی کشته شده است. همین اتفاق برای آنتیپاس قدیس، اُسقف پرگامون و به دستور دومیتیان، امپراتور روم افتاده است. استفان قدیس، اولین شهید آسیای صغیر نیز چنین سرنوشتی داشته که در سال ۹۲م به وسیله گاو برنجی اعدام شده است.

ادعا شده که این دستگاه تا دو قرن بعد از آن هم مورد استفاده قرار می‌گرفته است. گفته می‌شود مسیحی دیگری به نام پلاجیای تارسوس در سال ۲۸۷م به دستور دیوکلسین، دیگر امپراتور روم در یکی از همین نوع دستگاه‌ها سوزانده شده است. بااین‌حال، کلیسای کاتولیک صحت برخی از این روایات از جمله اعدام اوستاس قدیس را زیر سؤال برده است. در همین حال، برخی محققان کنونی نسبت به صحت این روایات تاریخی تردید داشته و حتی گفته‌اند که ممکن است هیچ‌وقت چنین دستگاهی وجود نداشته و گزارش‌های مربوط به این اختراع تبلیغات سیاسی آن دوران بوده که بعدا به روایات تاریخی نیز راه یافته است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات