۱۰ کشف شگفتانگیز درباره اجداد انسان در سال ۲۰۲۵
تصور کنید کتاب قطور تاریخ بشر را پیش رو دارید؛ کتابی که فکر میکردیم فصلهای ابتداییاش را تقریباً حفظ هستیم. اما سال ۲۰۲۵، طوفانی در این کتاب به پا کرد و ورقهای جدیدی را به روایتهای حماسیاش افزود. امسال، باستانشناسی دیگر فقط دربارهی بیل و کلنگ و گردگیری از استخوانها نبود، بلکه ترکیبی خیرهکننده از ژنومیک، پروتئومیک و تحلیلهای پیشرفته دیانای، پنجرهای شفاف به سه میلیون سال زندگی، بقا و تکامل اجدادمان گشود.
پیشرفتهای شگرف تکنولوژی در سال جاری میلادی، درک ما را از ریشههایمان دگرگون ساخته است. از کشف گونههای ناشناخته در آفریقا تا برملاشدن راز انقراض هابیتها، یافتههای امسال نشان داد که درخت خانوادگی انسان بسیار پرشاخوبرگتر و پیچیدهتر از نمودار سادهای است که تاکنون تصور میکردیم. در ادامه، ۱۰ کشف بزرگ سال ۲۰۲۵ درباره اجداد انسان را مرور میکنیم.
۱. کشف دو گونه جدید از خویشاوندان انسان در اتیوپی
داستان از آفریقا، مهد بشریت، آغاز میشود؛ اما با بازیگرانی جدید. یافتههای جدید در سایت باستانی «لدی گرارو» در اتیوپی نشان میدهد که ۲٫۶ میلیون سال پیش، گونههای متنوعی از خویشاوندان انسان در این منطقه زندگی میکردند که پیش از این هرگز دیده نشده بودند. محققان با بررسی ۱۳ دندان کشفشده متوجه شدند که ۱۰ عدد از آنها متعلق به هیچیک از گونههای شناختهشدهی استرالوپیتکوس (Australopithecus) نیستند. به دلیل فقدان جمجمهی کامل، این گونه فعلاً «استرالوپیتکوس لدی گرارو» نامیده میشود.
همچنین در همین مطالعه، دندانهایی با قدمت ۲٫۷۸ میلیون سال نیز کشف شد که متعلق به سردهی انسان (Homo) هستند؛ یافتهای که نشان میدهد اجداد مستقیم ما بسیار زودتر از آنچه تصور میشد، روی زمین ظاهر شدند.
۲. کشف ابزارهای سنگی؛ نشانهای از هوش بالای اجداد غیرانسانی
کشف صدها ابزار سنگی در کنیا ثابت کرد که خویشاوندان باستانی ما ۶۰۰ هزار سال زودتر از پیشبینیهای قبلی، از توانایی برنامهریزی بلندمدت برخوردار بودهاند. این ابزارها که قدمتشان به ۳ تا ۲٫۶ میلیون سال پیش میرسد، احتمالاً توسط گونهای پیش از سردهی انسان ساخته شدهاند.
نکته شگفتانگیز اینجاست که سنگهای استفاده شده برای ساخت ابزارها از فاصلهای بیش از ۹٫۷ کیلومتر دورتر به محل آورده شده بودند. این جابهجایی نشاندهندهی توانایی ذهنی بالا برای تدارکات و برنامهریزی در دوران پیش از ظهور انسانهای اولیه است.
۳. کشف قدیمیترین ردپای انسان راستقامت در گرجستان
در ژوئیه ۲۰۲۵، باستانشناسان یک استخوان فک ۱٫۸ میلیون ساله متعلق به انسان راستقامت (Homo erectus) را در گرجستان کشف کردند. انسان راستقامت که جد مستقیم ما محسوب میشود، حدود ۲ میلیون سال پیش در آفریقا تکامل یافت و اولین گونهای بود که از این قاره مهاجرت کرد. این کشف نشان میدهد که اجداد ما بلافاصله پس از خروج از آفریقا، در منطقهی قفقاز ساکن شده بودند.
۴. معمای ۱٫۵ میلیون ساله حضور انسان در اندونزی
ابزارهای سنگی کشفشده در جزیره سولاوسی اندونزی نشان میدهد که انسانهای اولیه حدود ۱٫۵ میلیون سال پیش به اقیانوسیه رسیدند. بااینحال، به دلیل فقدان بقایای استخوانی، دانشمندان هنوز مطمئن نیستند که سازندگان این ابزارها انسان راستقامت بودند یا گونهی کوچکجثهی انسان فلورسی (H. floresiensis) که به هابیت معروف است.
۵. ورود انسانهای مدرن به استرالیا در ۶۰ هزار سال پیش
تحقیقات ژنتیکی جدید به جنجالهای طولانی پایان داد و تأیید کرد که انسان خردمند (Homo sapiens) حدود ۶۰ هزار سال پیش با استفاده از مهارتهای پیشرفته قایقرانی و دریانوردی به استرالیا رسیده است. این شواهد دیانای با یافتههای باستانشناسی قبلی (مانند غارنگارهها و ابزارهای سنگی) کاملاً همخوانی دارد، هرچند برخی پژوهشگران همچنان بر نظریه ورود دیرهنگام (۵۰ هزار سال پیش) پافشاری میکنند.
۶. کشف عامل احتمالی انقراض «هابیتها»
گونه انسان فلورسی که ما بهعنوان هابیتها میشناسیم، حدود ۵۰ هزار سال پیش ناپدید شدند. مطالعات اقلیمی جدید نشان میدهد که بین ۷۶ تا ۶۱ هزار سال پیش، میزان بارندگی در جزیره فلورس بهشدت کاهش یافته بود. خشکسالی باعث ازبینرفتن استگودونها، خویشاوندان باستانی فیلها شد که منبع غذایی اصلی هابیتها بودند. فشار گرسنگی در کنار رقابت احتمالی با انسانهای مدرن تازه وارد، احتمالاً به انقراض این گونه منجر شد.
۷. چهرهگشایی از دنیسوواهای مرموز
انسانتباران دنیسووا اولین بار در سال ۲۰۱۰ تنها از طریق دیانای یک تکه استخوان انگشت شناسایی شدند، اما تا امسال کسی نمیدانست چه شکلی بودهاند. در سال ۲۰۲۵، با استفاده از تحلیلهای پروتئینی (پالئوپروتئومیکس)، مشخص شد که فک معروف تایوان و جمجمه مشهور «مرد اژدهایی» در چین، هر دو متعلق به دنیسوواها هستند. این کشف بزرگ سرانجام به این نام مرموز، چهرهای واقعی بخشید.
۸. میراث ژنتیکی دنیسوواها در بومیان آمریکا
دانشمندان متوجه شدند که برخی از بومیان قاره آمریکا دارای ژنهای دنیسووا هستند. این ژنها (بهویژه ژن MUC19) ابتدا از دنیسوواها به نئاندرتالها و سپس از آمیزش نئاندرتالها با انسانهای مدرن، به بومیان آمریکا منتقل شده است. محققان معتقدند این میراث ژنتیکی احتمالاً مزیتی برای بقای اولین ساکنان آمریکا فراهم کرده که تا امروز، در ژنوم آنها باقی مانده است.
۹. آمیزش بینگونهای؛ داستانی پیچیدهتر از همیشه
داستان تکامل انسان در سال ۲۰۲۵ بسیار درهمتنیده شد. شواهد نشان میدهد که در سراسر جهان، گونههای مختلف انسان با هم در ارتباط بوده و آمیزش داشتهاند. با اینحال، سال جاری شواهدی از چند پیوند غیرمنتظرهی دیگر هم به این تصویر افزود و نگاه خطی و ساده به تکامل انسان را بیشازپیش زیر سؤال برد.
در چین، شواهدی از آمیزش انسان خردمند و انسان راستقامت پیدا شد؛ شواهد کشفشده میتواند نشانهای از تبادل ژن میان دو گونه انسانی متفاوت باشد و از همزیستی و تعامل نزدیک آنها در یک بازه زمانی حکایت کند. در خاورمیانه، حدود ۱۳۰ هزار سال پیش، سه گروه مختلف انسانی برای ۵۰ هزار سال در کنار هم زندگی و تبادل ژنتیکی کردند. چنین همزیستی طولانیمدتی احتمال آمیزش بینگونهای و حتی انتقال رفتارها، مهارتها و شیوههای فرهنگی را میان این گروهها تقویت میکند.
در مسیر استرالیا نیز انسانهای اولیه با گروههای باستانی دیگر آمیزش داشتند. به نظر میرسد اجداد ما، نئاندرتالها و دنیسوواها را نه بهعنوان گونههای دیگر، بلکه به عنوان انسانهایی مثل خودشان میدیدند.
۱۰. بیشتر اروپاییها تا سههزار سال پیش پوست تیره داشتند
مطالعه روی ۳۴۸ نمونه دیانای باستانی نشان داد که برخلاف تصور عمومی، ژنهای مرتبط با پوست روشنتر، موهای روشنتر و چشمهای روشنتر تنها حدود ۱۴ هزار سال پیش در میان اروپاییها پدیدار شده است. براساس یافتهها، تا حدود ۳ هزار سال پیش، بیشتر جمعیت اروپا پوست، مو و چشم تیره داشتهاند.
نخستین انسانهایی که حدود ۵۰ هزار سال پیش به اروپا رسیدند، حامل ژنهای مرتبط با رنگ پوست تیره بودند. پس از ظهور ویژگیهای روشنتر، این صفات برای مدت طولانی فقط بهصورت پراکنده در دادههای ژنتیکی دیده شده و در میان جمعیتها فراگیر نبود. حدود سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد، ویژگیهای روشن بهتدریج در سراسر اروپا رایج و به بخشی غالب از ظاهر جمعیت تبدیل شد.
بااینحال، هنوز مشخص نیست که پوست، موها و چشمهای روشنتر چه مزیت تکاملی خاصی برای اروپاییهای اولیه فراهم کرده بودند. این پرسش همچنان یکی از موضوعات بیپاسخ در پژوهشهای تکامل انسان به شمار میرود.
در نهایت، یافتههای سال ۲۰۲۵ به ما یادآوری میکنند که داستان انسان، نه مسیری خطی و پیشبینیپذیر، بلکه حماسهای از تلاقیها و پیوندهای ناگسستنی است. ما امروز بیش از هر زمان دیگری درک میکنیم که مرزهای میان گونههای باستانی، بسیار محوتر از آن چیزی بود که در تاریخ آموختهایم؛ میراث اجداد ما امروز نه در دل خاک، بلکه در تار و پود دیانای انسان زنده است. هر کشف تازه، پیامی از اعماق زمان است که تأیید میکند انسان فراتر از طبقهبندی زیستشناختی، حاصل میلیونها سال ایستادگی، کنجکاوی و همزیستی در سیارهای است که ذرهذره ما را برای رسیدن به امروز صیقل داده است.