بوکس با کانگورو در قرن ۱۹

این تصاویر فتوشاپ نیستند! عکس‌های تاریخی عجیب که باید ببینید تا باور کنید

پنج‌شنبه 4 دی 1404 - 13:30مطالعه 8 دقیقه
از پست کردن بچه‌ها با پست تا بوکس با کانگورو؛ در این مقاله برخی از عکس‌های تاریخی را که داستان‌های حیرت‌انگیزی دارند، با هم مرور می‌کنیم.
تبلیغات

آرشیوهای تصویری قرن بیستم پر از عکس‌هایی هستند که در زمان خود صرفاً تصاویری معمولی بودند، اما امروز عجیب یا حتی غیرقابل‌ باور به نظر می‌رسند. از بوکس با حیوانات گرفته تا ارسال کودکان توسط پستچی، در گذشته، تاریخ شاهد صحنه‌هایی بوده است که با سبک زندگی انسان امروزی، در تناقض‌اند.

در این مقاله برخی از عکس‌های تاریخی را که داستان‌های حیرت‌انگیزی دارند، با یکدیگر مرور می‌کنیم.

ایزولاتور؛ تلاش اولیه برای فرار از شلوغی مدرن (۱۹۲۵)

در سال ۱۹۲۵، هوگو گرنزباخ وسیله‌ای به نام ایزولاتور طراحی کرد که شاید بتوان آن را اولین تلاش جدی برای حذف نویز محیط دانست. «ایزولاتور» کلاهی بزرگ با دریچه‌های شیشه‌ای برای دیدن و مخزن اکسیژن برای تنفس بود که تمام سر را می‌پوشاند.

این اختراع واکنشی مستقیم به افزایش سروصدا در شهرهای صنعتی بود؛ مسئله‌ای که در آن زمان آرام‌آرام به معضلی عمومی تبدیل می‌شد. البته رؤیای گرنزباخ چندان دوام نیاورد و با وجود تبلیغات خوش‌بینانه، تنها ۱۱ عدد از این کلاه به فروش رسید و خیلی زود به حاشیه‌ی تاریخ پیوست.

بوکس با کانگوروها؛ مرز سرگرمی و خشونت (اواخر قرن ۱۹)

در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، نوعی از نمایش‌های سرگرمی در اروپا و آمریکا رواج پیدا کرد که امروزه آن‌ها را به‌عنوان مصداق حیوان‌آزاری می‌شناسیم. یکی از عجیب‌ترین و درعین‌حال شناخته‌شده‌ترین آن‌ها، مسابقات نمایشی بوکس میان انسان و کانگورو بود.

این تصویر که در سال ۱۹۲۴ در برلین ثبت شده، یکی از آخرین نمونه‌های مستند این جریان است. با افزایش آگاهی عمومی نسبت‌به حقوق حیوانات و تغییر نگرش جوامع مدرن، چنین نمایش‌هایی به‌تدریج از صحنه‌ی سرگرمی حذف شدند.

ماسک‌های گاز برای نوزادان در زمان جنگ (۱۹۴۰)

در جریان جنگ جهانی دوم، ترس از حملات شیمیایی دولت‌ها را مجبور کرد که برای غیرنظامیان، به‌ویژه آسیب‌پذیرترین گروه‌ها، تجهیزات حفاظتی طراحی کنند. این تصویر که در یکی از بیمارستان‌های انگلستان ثبت شده است، آزمایش ماسک‌های گاز مخصوص نوزادان را به تصویر می‌کشد؛ تجهیزاتی که به‌شکل یک محفظه‌ی کاملاً بسته ساخته شده بودند و با پمپ دستی، هوای تازه به درون آن‌ها تزریق می‌شد.

این صحنه به‌روشنی نشان می‌دهد که جنگ چگونه حتی ابتدایی‌ترین مفهوم مراقبت از کودک را نیز به مسئله‌ای فنی، اضطراری و نظامی تبدیل می‌کند.

اسب‌ آبی‌ در سیرک؛ استفاده از حیوانات بزرگ در نمایش‌ها (۱۹۲۴)

در اوایل قرن بیستم، سیرک‌ها یکی از اصلی‌ترین نمادهای سرگرمی عمومی بودند و استفاده از حیوانات عظیم‌الجثه بخشی جدایی‌ناپذیر از جذابیت آن‌ها بود. در این میان، اسب‌های آبی، با وجود آنکه از خطرناک‌ترین پستانداران جهان هستند، به‌عنوان ابزار سرگرمی در سیرک‌ها دیده می‌شدند.

با گذشت زمان، حوادث متعدد، آسیب دیدن مربیان و تماشاگران و نشانه‌های آشکار رنج حیوانات در دهه‌های بعد، به‌تدریج افکار عمومی را نسبت به این نوع نمایش‌ها بدبین کرد. همین تغییر نگرش، همراه با رشد جنبش‌های حمایت از حقوق حیوانات، سرانجام به کنار رفتن تدریجی چنین برنامه‌هایی از صحنه‌ی سرگرمی انجامید.

رونالد مک‌دونالد؛ شکل‌گیری یک چهره‌ی تبلیغاتی (۱۹۶۳)

اولین نسخه‌ی شخصیت «رونالد مک‌دونالد» در سال ۱۹۶۳ معرفی شد. در این تصویر، بازیگر ویلارد اسکات با ظاهری بسیار ساده‌تر و متفاوت نسبت به چهره‌ی امروزی این دلقک دیده می‌شود؛ چهره‌ای که بعدها به یکی از شناخته‌شده‌ترین نمادهای تجاری جهان تبدیل شد.

این تصویر به‌خوبی نشان می‌دهد که حتی موفق‌ترین برندها نیز مسیری طولانی همراه با آزمون‌وخطا را طی می‌کنند تا به هویت نهایی و ماندگار خود برسند.

عملیات بیبی‌لیفت؛ خروج اضطراری نوزادان از ویتنام (۱۹۷۵)

در روزهای پایانی جنگ ویتنام، عملیات «بیبی‌لیفت» با هدف انتقال کودکان یتیم از ویتنام جنوبی به کشورهای دیگر انجام شد. این عکس بخشی از بزرگ‌ترین عملیات‌های تخلیه‌ی انسانی قرن بیستم را ثبت می‌کند؛ عملیاتی که بیش از ۳۰۰۰ کودک را از منطقه‌ی جنگی خارج کرد.

با وجود نیت بشردوستانه‌ی اولیه، این اقدام بعدها به موضوع بحث‌های گسترده‌ی اجتماعی و اخلاقی تبدیل شد، به‌ویژه درباره هویت فرهنگی، جدایی از خانواده‌های واقعی و پیامدهای روانی آن بر کودکان.

نقاشی ترزسکا؛ وقتی که خانه دیگر معنایی ندارد (۱۹۴۸)

در سال ۱۹۴۸، دیوید سیمور، عکاس مشهور، تصویری تأثیرگذار از دختری به نام ترزسکا ثبت کرد که از او خواسته شده بود «خانه» را نقاشی کند؛ اما آنچه روی تخته دیده می‌شود، نه یک خانه‌ی معمولی، بلکه بازتابی مستقیم از زخم‌های روانی عمیق ناشی از تجربه‌ی اردوگاه کار اجباری است.

ماهیگیری شبانه با مشعل؛ دانش بومی هاوایی (۱۹۴۸)

این تصویر که در سال ۱۹۴۸ ثبت شده است، یکی از ماهیگیران بومی هاوایی را نشان می‌دهد.

در هاوایی، پیش از رواج ابزارهای مدرن، ماهیگیری شبانه با استفاده از مشعل‌هایی ساخته‌شده از دانه‌های درخت کوکویی انجام می‌شد. نور گرم این مشعل‌ها ماهی‌ها را به آب‌های کم‌عمق جذب و امکان صید دقیق‌تر را فراهم می‌کرد.

باشگاه هواداران میکی‌ ماوس پیش از عصر تلویزیون (۱۹۳۰)

پیش از آنکه میکی ماوس به یک پدیده‌ی جهانی در تلویزیون تبدیل شود، باشگاه‌های حضوری برای طرفدارانش وجود داشت. این تصویر از سال ۱۹۳۰، یکی از گردهمایی‌های اولیه‌ی این باشگاه‌ها را در کالیفرنیا نشان می‌دهد؛ جایی که کودکان و خانواده‌ها گرد هم می‌آمدند تا شخصیت کارتونی محبوب خود را جشن بگیرند. تنها دو سال بعد، تا ۱۹۳۲، شمار اعضای این باشگاه‌ها به حدود یک میلیون نفر رسید.

ارسال کودکان با پست؛ خلأهای قانونی (۱۹۱۳)

در اوایل دهه‌ی ۱۹۱۰، با راه‌اندازی سرویس پست در ایالات متحده در یکم ژانویه‌ی ۱۹۱۳، قوانین پستی هنوز مشخص نبود و مردم چیزهای عجیب‌وغریب را امتحان می‌کردند، ازجمله ارسال کودکان به‌عنوان بسته‌های پستی!

اولین مورد ثبت‌شده زمانی بود که خانواده‌ای در ژانویه‌ی ۱۹۱۳ پسر ۸ ماهه‌ی خود را از بتاویا، اوهایو به خانه‌ی مادربزرگش فرستادند و این پستچی او را همراه با نامه‌ها تا مقصد همراهی کرد.

شنودگرهای صوتی قبل از اختراع رادار (جنگ جهانی اول)

پیش از اختراع رادار در اوایل دهه‌ی ۱۹۴۰، نیروهای نظامی ناچار بودند برای شناسایی هواپیماهای دشمن به ابزارهای شنیداری و دیداری متکی باشند. این دستگاه‌ها ابعاد بزرگی داشتند و با تقویت صدا و تحلیل جهت آن، امکان تشخیص مسیر و فاصله‌ی تقریبی پرواز را فراهم می‌کردند.

در کاربرد عملی، چندین نفر روی یک دستگاه کار می‌کردند؛ یکی صدا را گوش می‌کرد، دیگری زاویه را می‌خواند و نفر سوم گزارش‌ها را ثبت می‌کرد. این تجهیزات نقشی حیاتی در هشدارهای اولیه برای پایگاه‌های هوایی و شهرها داشتند، به‌ویژه در زمان جنگ جهانی اول و اوایل جنگ جهانی دوم، زمانی که حمله‌ی ناگهانی هوایی تهدیدی واقعی و غیرقابل پیش‌بینی بود.

لئو، شیر MGM؛ تولد یک نماد سینمایی (۱۹۵۷)

شیر معروف استودیوی MGM که «لئو» نام دارد، یکی از ماندگارترین نمادهای تاریخ سینما است. در این تصویر از سال ۱۹۵۷، آلفرد هیچکاک در کنار این حیوان دیده می‌شود.

لئو تا سال ۲۰۲۱ به‌عنوان لوگوی رسمی MGM باقی ماند و برای نسل‌های متوالی، آغاز هر فیلم را به تجربه‌ای آشنا، هیجان‌انگیز و حتی نوستالژیک تبدیل کرد.

صید سفره‌ماهی غول‌پیکر (۱۹۳۳)

ماهیگیران سواحل نیوجرسی، در تابستان ۱۹۳۳، یک سفره‌ماهی حدود ۲۰ فوتی با وزنی نزدیک به ۵ تن را صید کردند. عملیات صید چند ساعت طول کشید و با کمک گارد ساحلی انجام شد و صیادان و نیروهای امدادی با تلاش فراوان توانستند این ماهی را به ساحل بیاورند.

مرور این تصاویر، بیشتر از آنکه صرفاً ورق‌زدن آلبوم تاریخ باشد، شبیه به سفر در دنیایی موازی است؛ دنیایی که در آن ارسال کودکان با پست عادی بود و مفاهیمی مثل حقوق حیوانات یا استانداردهای ایمنی هنوز شکل نگرفته بودند. این عکس‌ها به ما یادآوری می‌کنند که «عادی بودن» چقدر مفهوم لغزنده و تغییرپذیری است و آنچه امروز برای ما بدیهی است، شاید برای آیندگان عجیب به نظر برسد.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات