زبان پنهان ذهن: چگونه انتخاب کلمات، شخصیت درونی ما را فاش می‌کند؟

یک‌شنبه 30 آذر 1404 - 17:00
مطالعه 3 دقیقه
تصویری هنری از نیمرخ یک انسان که مغز او از کلمات و عبارات درهم‌تنیده تشکیل شده و برخی کلمات منفی و خودمحور در آن می‌درخشند.
کلماتی که روزانه به کار می‌بریم، ردپایی از عمیق‌ترین لایه‌های شخصیتی ما به جا می‌گذارند. پژوهشی تازه این نشانه‌های ظریف را آشکار کرده است.
تبلیغات

آیا می‌توان اختلالات شخصیتی را تنها از طریق واژگانی که افراد روزانه به کار می‌برند تشخیص داد؟ شاید این ایده شبیه داستان‌های تخیلی به نظر برسد، اما پژوهشی تازه نشان می‌دهد که پاسخ این سؤال مثبت است؛ آن هم بسیار زودتر از آنچه تصور می‌کنید. فرقی نمی‌کند یک پیامک کوتاه باشد، یک ایمیل طولانی، گپ‌وگفتی دوستانه یا حتی کامنتی در فضای مجازی؛ کلماتی که ما انتخاب می‌کنیم، به‌آرامی الگوهای عمیق فکری، احساسی و نحوه‌ی تعامل ما با دیگران را فاش می‌کنند.

همه‌ی ما ویژگی‌های شخصیتی خاصی داریم که به نوعی، شیوه‌ی همیشگی ما برای فکر، احساس و رفتارکردن ماست. اما براساس گزارشی تحلیلی که در کانورسیشن منتشر شده است، وقتی این الگوها بیش‌از‌حد انعطاف‌ناپذیر، شدید یا مخرب می‌شوند، می‌توانند چالش‌هایی جدی در احساسات، درک از خویشتن و روابط بین‌فردی ایجاد کنند.

در طیف شدیدتر این موضوع، با اختلالات شخصیتی مواجه هستیم. اما نکته اینجاست که شخصیت روی یک طیف قرار دارد و بسیاری از افرادی که در اطراف ما هستند، ممکن است دشواری‌های خفیف‌تری مانند نوسانات خلقی، منفی‌گرایی یا تفکر خشک را تجربه کنند. این الگوها اغلب پیش از آنکه در رفتارهای صریح فرد دیده شوند، در نحوه‌ی صحبت‌کردن یا نوشتن او رخنه می‌کنند.

ردپای کلمات در ذهن‌های تاریک

در این میان، نمونه‌های تکان‌دهنده‌ای وجود دارد که قدرت افشاگر کلمات را به‌خوبی نشان می‌دهد. برای مثال، زبان‌شناسانی که نامه‌های شخصی جک آنتروگر، قاتل زنجیره‌ای اتریشی و نمونه کلاسیک خودشیفتگی بدخیم را کالبدشکافی کرده‌اند، به استفاده‌ی افراطی و غیرعادی او از ضمایر خودمحور مانند «من» و «مرا» پی بردند. جالب اینجاست که نوشته‌های او لحنی به‌شدت سرد و تهی از هرگونه عاطفه داشت. مشابه همین الگو در نوشته‌های دنیس ریدر، ملقب به قاتل BTK (مخفف کلمات بستن، شکنجه و کشتن) نیز دیده شده است؛ کلام او به‌طرز عجیبی خودبزرگ‌بینانه، گسسته و سلطه‌جویانه بود.

افرادی که فشار روانی شدیدی را تجربه می‌کنند، به‌طور مداوم از کلمات خودمحور و واژگان منفی استفاده می‌کنند

روان‌شناسان از دیرباز بر این باور بوده‌اند که برخی عادت‌های کلامی، دریچه‌ای رو به دنیای درون و نحوه‌ی عملکرد ذهنی افراد هستند. برای نمونه، افرادی که فشار روانی شدیدی را تجربه می‌کنند، به‌دلیل درگیری ذهنی عمیق با مسائل شخصی و غلبه احساسات ناخوشایند، به‌طور مداوم از کلمات خودمحور و واژگان منفی استفاده می‌کنند.

در مقابل، کسانی که دارای ویژگی‌های شخصیتی تاریک هستند، اغلب زبانی خصمانه و سرد دارند و در کلامشان واژگان خشم‌آلود (مانند نفرت یا عصبانیت) و الفاظ رکیک بیشتری دیده می‌شود؛ در حالی که واژگان پیونددهنده اجتماعی مانند «ما»، سهم بسیار اندکی در دایره لغات آن‌ها دارد.

نکته کلیدی اینجاست که الگوها معمولاً عامدانه انتخاب نمی‌شوند، بلکه به‌طور طبیعی در کلام جاری می‌شوند و دلیلش این است که زبان، سایه‌به‌سایه با توجه، عواطف و افکار ما حرکت می‌کند. امروزه به لطف پیشرفت‌های فناورانه و ابزارهای تحلیل متن محاسباتی، محققان قادرند این نشانه‌های ظریف را در ابعاد بسیار گسترده و با سرعتی خیره‌کننده ردیابی و تحلیل کنند.

علم چه می‌گوید؟

در پژوهش جدید، محققان با استفاده از تحلیل متن محاسباتی، شواهدی یافتند که نشان می‌دهد نقص در عملکرد شخصیت، ردی شناسایی‌پذیر در ارتباطات روزمره به جا می‌گذارد. در مطالعه، مقالاتی که افراد درباره‌ی روابط نزدیکشان نوشته بودند، تحلیل شد. نتایج نشان داد افرادی که سطح بالاتری از اختلال عملکرد شخصیت داشتند، از زبانی استفاده می‌کردند که نوعی فوریت و خودمحوری در آن موج می‌زد؛ عباراتی مانند: «من نیاز دارم، من مجبورم.» همچنین، افراد از واژگان احساسی منفی، به ویژه کلمات مربوط به خشم، مثل «خشمگین» و «آزرده»، بیشتر استفاده می‌کردند و در مقابل، واژگان صمیمانه مثل «ما»، «عشق» و «خانواده» در کلامشان بسیار کمرنگ بود.

در مطالعه‌ای دیگر روی تعاملات آنلاین، ۶۷ هزار پست ردیت از کاربرانی که خود را دارای اختلال شخصیت معرفی کرده بودند، واکاوی شد. افرادی که مکرراً به خودآسیب‌رسانی می‌پرداختند، زبانی به شدت منفی و محدود داشتند. پست‌های آن‌ها سرشار از کلمات خودمحور، جملات منفی (مثل نمی‌توانم)، کلمات مربوط به غم و خشم و الفاظ رکیک بود. همچنین، لحن آن‌ها مطلق‌گرا بود که نشان‌دهنده‌ی تفکر «همه یا هیچ» است؛ یعنی استفاده‌ی زیاد از کلماتی مثل «همیشه»، «هرگز» یا «کاملاً».

هدف از درک الگوهای زبانی، برچسب‌زدن یا تشخیص پزشکی افراد از روی پیامک‌هایشان نیست؛ بلکه توجه به تغییرات زبانی است که می‌تواند سرنخ‌های ظریفی ارائه دهد. اگر پیام‌های کسی ناگهان بیش‌از‌حد فوری، افراطی، منفی، مطلق‌گرا یا منزوی شد، ممکن است نشانه‌ای از رنج درونی او باشد. در موقعیت‌های روزمره مثل دوست‌یابی یا تعاملات آنلاین، شناخت الگوهای خصومت و منفی‌گرایی شدید می‌تواند به ما در شناسایی زودهنگام تیپ‌های شخصیتی تاریک، مثل سایکوپاتی یا خودشیفتگی کمک کند.

البته، باید به خاطر داشت که هیچ کلمه یا عبارت واحدی به تنهایی شخصیت کسی را فاش نمی‌کند. مردم ممکن است شوخی کنند، کنایه بزنند یا صرفاً درد‌ودل کنند. آنچه واقعاً اهمیت دارد، الگو در طول زمان است؛ یعنی لحن عاطفی، درون‌مایه‌ها و عادت‌های زبانی تکرار شونده. این ردهای ظریف زبانی می‌توانند پنجره‌ای رو به دنیای عاطفی، هویت و الگوهای فکری فرد باشند، بسیار پیش از آنکه او به آشکاری درباره‌ی مشکلاتش سخن بگوید.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات