نگاهی علمی به زمان استفاده از نمایشگر: چقدر باید نگران اعتیاد به گوشی باشیم؟
پیش از آنکه به خواندن ادامه دهید، لحظهای توقف کنید! آیا تابهحال از خود پرسیدهاید که امروز چقدر از وقت خود را صرف نگاهکردن به نمایشگر کردهاید؟ آیا این نگرانی را دارید که شبکههای اجتماعی مغز شما را به سمت فرسایش میبرند؟ ما دائماً با این پرسشها مواجه هستیم، اما واقعاً باید در مورد زمانی که صرف استفاده از نمایشگر میکنیم، نگران باشیم؟
در دنیای علم، صدها هزار مطالعه و پژوهش پیرامون موضوع «زمان استفاده از نمایشگر» انجام شده است. بسیاری از پژوهشها، ارتباطهایی را بین استفاده از نمایشگرها و طیف وسیعی از مشکلات سلامتی کشف کردهاند. این مشکلات شامل افسردگی، اضطراب، کیفیت نامطلوب خواب، چاقی، دیابت و حتی افکار مرتبط با خودکشی هستند. شنیدن چنین اخباری در ابتدا میتواند بسیار نگرانکننده باشد.
آیا نمایشگر بهطور مستقیم عامل ایجاد مشکلات سلامتی است؟
در این نقطه، یک سؤال اساسی و حیاتی برای همه مطرح میشود: آیا خود نمایشگرها مستقیماً عامل ایجاد مشکلات سلامتی هستند؟ یا شاید وضعیت نامناسب سلامتی فرد باعث شده است که او زمان بیشتری را صرف استفاده از نمایشگرها کند؟ یا ممکن است یک عامل سوم ناشناخته و پنهان وجود داشته باشد که همزمان بر میزان استفاده از نمایشگر و وضعیت سلامتی فرد تأثیر میگذارد؟
متخصصان میدانند که بخش عظیمی از این مطالعهها قادر به ارائهی پاسخ قطعی نیستند. دلیلش این است که پژوهشها تنها همبستگی را میان زمان استفاده از نمایشگر و سلامت فرد نشان میدهند. تشخیص «علّیت»، یعنی اینکه بفهمیم استفاده از نمایشگر واقعاً چه تأثیر مستقیم و واقعی بر سلامت ما میگذارد، فرآیندی به مراتب دشوارتر است.
پژوهشگران برای رسیدن به هستهی اصلی این موضوع و عبور از همبستگیها، به سراغ روشهای پیشرفتهتری مانند «فرادادهکاوی» یا متاآنالیز میروند. این فرآیند شامل جمعآوری و تحلیل آماری صدها مطالعه با کیفیت بالا با استفاده از تکنیکهای آماری بسیار دقیقتر است. جالب اینجاست که پس از اعمال این تحلیلهای پیشرفته، به نظر میرسد حجم زیادی از آسیبهایی که در ابتدا مطرح شده بود، از بین میرود و کمرنگ میشود.
یکی از نمونههای چشمگیر، پژوهشی است که در سال ۲۰۱۹ انجام شد. امی اوربن و اندرو پرزیبیلسکی، پژوهشگران این مطالعه که در آن زمان در دانشگاه آکسفورد فعالیت میکردند، یک مجموعه دادهی بسیار بزرگ از پرسشنامههای تکمیلشده توسط نوجوانان را بررسی کردند. این اقدام به آنها امکان داد تا تأثیر بیش از ۲۰ هزار عامل مختلف را بر وضعیت سلامت روان شرکتکنندگان با یکدیگر مقایسه کنند.
میزان ناچیز تأثیر منفی نمایشگر، تقریباً معادل اثر منفی خوردن سیبزمینی است
پژوهشگران با تجزیهوتحلیل دقیق اعداد و ارقام، کشف کردند که تنها ۰٫۴ درصد از وضعیت رفاهی نوجوانان مطالعه، به استفاده از نمایشگرها مرتبط است. این میزان ناچیز از تأثیر منفی، تقریباً معادل اثر منفی مصرف سیبزمینی بود. در مقایسه، عواملی مانند قربانی قلدری با بیش از چهار برابر این تأثیر منفی مرتبط بودند، در حالی که خواب کافی و خوردن صبحانهی سالم و کامل با تأثیرات مثبت بسیار بزرگتری بر رفاه نوجوانان همراه بودند.
میتوانیم بگوییم استفاده از نمایشگرها بیضرر است؟
نکته اینجاست که نباید به سرعت نتیجهگیری کرد و همچنان باید جانب احتیاط را رعایت نمود. اگرچه این پژوهشها ارتباط بین زمان استفاده از نمایشگر و سلامت روان را در پرتو عوامل مهمتر دیگری قرار میدهند، اما همچنان در سطح همبستگی باقی میمانند. زندگی افراد بسیار پیچیده و درهم تنیده است و استخراج علّیت از دادههای شلوغ و نامنظم، کاری بسیار دشوار است.
یکی از راههایی که میتواند به ما در تفکیک عوامل جانبی سردرگمکننده کمک کند، این است که بپرسیم: منظور دقیق ما از «زمان استفاده از نمایشگر» چیست؟
تماشای تلویزیون، گشتوگذار در شبکههای اجتماعی با تلفن همراه، بازیهای ویدیویی، مطالعهی کتاب الکترونیکی یا گوشدادن به صحبتهای یک روزنامهنگار علمی؛ همهی این فعالیتها شامل خیرهشدن به یک صفحه نمایش هستند، اما آیا منطقی است که انتظار داشته باشیم همهی آنها تأثیر یکسانی بر سلامت ما داشته باشند؟
بسیاری از مطالعات علمی رویکردی چندان پیچیده و دقیقی نسبت به این مسئله اتخاذ نمیکنند و به سادگی، تعداد کل ساعات صرفشده برای نگاهکردن به نمایشگر را محاسبه میکنند. بدتر از آن، این دادهها اغلب بر اساس گزارشهای خود افراد هستند که میدانیم دقت را کاهش میدهد؛ بیایید صادق باشیم، همهی ما معمولاً در مورد میزان واقعی استفاده از گوشی اغراق میکنیم.
حتی اگر تمرکز خود را تنها بر روی شبکههای اجتماعی بگذاریم، این مفهوم نیز شامل طیف وسیعی از فعالیتهاست. بحثهای شدید تا پاسی از شب در شبکههای اجتماعی مانند ایکس (توییتر سابق) و پیامدادن به دوستان در پیامرسانها، هر دو نمونههایی از استفاده از شبکههای اجتماعی هستند، اما آیا میتوانند اثر یکسانی بر روی ما بگذارند؟ یک فرادادهکاوی که در سال ۲۰۲۴ منتشر شد، تلاش کرد تا این تمایزهای ظریف را کشف کند. مطالعه به یافتههای زیر دست یافت:
- همبستگیهای مثبت و کوچکی میان وضعیت رفاهی فرد و استفاده از شبکههای اجتماعی برای برقراری ارتباط یا داشتن دوستان زیاد در فضای مجازی وجود دارد.
- همبستگیهای منفی و کوچکی با مقایسهکردن خود با دیگران در شبکههای اجتماعی یا استفادهی مشکلساز از شبکههای اجتماعی که ما آن را با عنوان «اعتیاد» به شبکههای اجتماعی میشناسیم، کشف شد.
این یافتهها نیز منطقی به نظر میرسند و شگفتانگیز نیستند.
با این اوصاف، در نهایت چه نتیجهای میگیریم؟ با توجه به احتمال وجود آسیب، میتوانیم اصل «احتیاط» را در پیش بگیریم، بهخصوص زمانی که صحبت از کودکان به میان میآید. میتوانیم زمان استفاده از نمایشگر آنها را به شدت محدود کنیم یا حتی ممنوعیتهایی را برای انواع خاصی از فناوری، مانند شبکههای اجتماعی، وضع کنیم؛ همانطور که دولتهای بریتانیا و استرالیا در حال اجرای آن هستند.
میتوانیم اصل «احتیاط» را در پیش بگیریم
اما نگرانیهایی نیز وجود دارد. برای مثال، با اتخاذ چنین رویکردهای محدودکنندهای، ممکن است از مزایای مهم استفاده از نمایشگرها محروم شویم؛ مزایایی مانند دسترسی به اطلاعات، ایجاد ارتباطات اجتماعی ارزشمند، سرگرمی و موارد دیگر. دادهها، تا آنجایی که میتوان از میان همهی پیچیدگیها درک کرد، به ما میگویند که بهطور میانگین و در سطح کل جامعه، تأثیرات مثبت و منفی نمایشگرها کوچک است.
البته، نتیجهگیری آماری نباید باعث شود از افرادی که در معرض ضررهای بسیار بیشتری هستند، همان کسانی که استفادهی مشکلساز از نمایشگر دارند، غافل شویم. در حقیقت، ما برای حمایت و کمک به این افراد، باید پژوهشها و درک خود را به میزان چشمگیری افزایش دهیم
با درنظرگرفتن همهی نکات علمی، چقدر باید نگران زمان استفاده از نمایشگرها باشید؟ پاسخ این سؤال، یک جواب پیچیده و چندوجهی است که بر پایه پژوهشهایی بنا شده که هنوز در حال پیشرفت و رشد هستند.
بهطور خلاصه، اگر استفاده از صفحات نمایشگر به شکل اساسی در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد کرده است، تغییر عادات استفاده و حتی پیگیری مشاوره تخصصی پزشکی یا روانشناختی، اقدام مفیدی خواهد بود. اما در حالت کلی و برای بیشتر افراد، این موضوع نباید بالاترین سطح از نگرانیها را به خود اختصاص دهد؛ یعنی نباید اجازه داد به اندازهی تیترهای پرهیجان خبری، باعث تشویش شود.