اضطراب در کودکان؛ انواع، نشانهها و روشهای درمان
هر کودکی مواقعی را تجربه میکند که در آن نگران است یا میترسد؛ اما گاهی این احساسات شدید میشود و در این صورت اضطراب نامیده میشود.
اضطراب نوعی واکنش طبیعی به استرسها در زندگی است. بدن ازطریق اضطراب به شما درباره خطر خبر میدهد یا نسبت به شرایط خاصی هشدار میدهد. اگرچه گاهی اوقات این احساس برای مدت طولانی ادامه پیدا میکند.
تاثیر اضطراب روی افراد مختلف متفاوت است. هم کودکان و هم بزرگسالان در زندگی خود اضطراب را تجربه میکنند. وقتی کودکی اضطراب دارد، نگرانیهای او میتواند چنان شدید باشد که مانع از رفتن او به مدرسه، خانه یا بازی کردن شود. درک علائم اضطراب در کودکان گام مهمی در جهت کمک به آنها برای مقابله با احساسات خود و واکنش به استرس است.
- علائم و نشانه های اضطراب در کودکان
- علائم اضطراب جدایی
- علائم فوبیای خاص
- علائم اضطراب اجتماعی
- اضطراب در کودکان چه زمانی نگرانکننده است؟
- تفاوت اضطراب طبیعی و اختلال اضطراب در کودکان
- اضطراب در کودکان ناشی از عوامل ژنتیکی است یا عوامل محیطی؟
- انواع اختلالات اضطراب در کودکان
- اختلال اضطراب فراگیر
- اختلال هراس
- اختلال اضطراب جدایی
- فوبیای خاص
- اختلال اضطراب اجتماعی
- اضطراب مدرسه
- اضطراب امتحان
- سکوت انتخابی
- اضطراب جدایی
- کارهایی که نباید در برخورد با کودک مضطرب انجام داد
- روشهای آرام کردن کودک مضطرب
- درمان اضطراب در کودکان
- دارودرمانی
- درمان شناختی رفتاری
- مواجهه درمانی
- بازی درمانی
- آموزش ذهن آگاهی
- جمعبندی
علائم و نشانه های اضطراب در کودکان
ازآنجاکه برخی از کودکان مبتلا به اضطراب میتوانند ساکت و بهدنبال راضی کردن دیگران باشند، علائم آنها ممکن است نادیده گرفته شود. والدین و سایر مراقبان باید نسبت به علائم اضطراب کودکان هوشیار باشند تا بتوانند در اسرع وقت برای درمان آن اقدام کنند. اگرچه بسیاری از علائم با هم همپوشانی دارند، علائم در کودکان به نوع اضطرابی که نشان میدهند، بستگی دارد.
علائم اضطراب جدایی
- ترسهای مداوم درباره امنیت والدین و مراقبین
- امتناع از رفتن به مدرسه
- شکایات جسمی مکرر، مانند ناراحتی معده
- نگرانی شدید در مورد خوابیدن دور از خانه
- وابستگی شدید
- کجخلقی شدید یا وحشت هنگام جدا شدن از والدین
- مشکلات خواب مانند کابوس (یا وحشت شبانه)
علائم فوبیای خاص
ترس شدید درمورد موضوع یا موقعیت خاص که شش ماه یا بیشتر طول میکشد. وقتی کودک در معرض فوبیا قرار میگیرد (مثلاً تاریکی، رعد و برق، حیوانات یا موارد دیگر)، علائمی مانند موارد زیر را نشان میدهد:
- افزایش ضربان قلب
- عرق کردن
- لرزیدن
- احساس خفگی
- ناراحتی معده
علائم اضطراب اجتماعی
- ترس از ملاقات یا صحبت با افراد
- دوری از موقعیتهای اجتماعی
- تعداد اندک دوستان خارج از خانواده
اضطراب در کودکان چه زمانی نگرانکننده است؟
درست مانند بزرگسالان، کودکان نیز گاهی اوقات احساس نگرانی و اضطراب میکنند. اضطراب زمانی برای کودکان به مشکل تبدیل میشود که در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد کند. همه کودکان روز امتحان اضطراب دارند، اما برخی بهقدری مضطرب هستند که ممکن است حتی نتوانند آن روز صبح به مدرسه بروند. چنین اضطراب شدیدی میتواند به سلامت عاطفی و روانی کودکان ضربه بزند و بر عزت نفس و اعتمادبهنفس آنها تأثیر بگذارد. آنها ممکن است گوشهگیر شوند و بهشدت سعی کنند از موقعیتها یا عواملی که موجب اضطراب آنها میشود، اجتناب کنند.
تفاوت اضطراب طبیعی و اختلال اضطراب در کودکان
اضطراب طبیعی بخشی از رشد کودک است و به واکنشهای معمول او به موقعیتهای جدید، چالشها یا خطرات اشاره دارد. این نوع اضطراب معمولاً کوتاهمدت است و وقتی تهدید یا استرس از بین میرود، کودک به حالت عادی برمیگردد. درمقابل، اختلال اضطراب زمانی تشخیص داده میشود که نگرانیها و ترسها شدید، مداوم و غیرقابل کنترل باشند و باعث اختلال در فعالیتهای روزمره کودک مانند مدرسه رفتن، بازی کردن و روابط اجتماعی شوند. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب ممکن است دچار علائمی مانند مشکل در تمرکز، کجخلقی، شکایات جسمی مکرر (مانند شکمدرد یا سردرد) و اجتناب از موقعیتهای خاص شوند.
تشخیص دقیق و مداخله به موقع اهمیت زیادی دارد تا از تأثیرات منفی بلندمدت بر رشد اجتماعی و تحصیلی کودک جلوگیری شود.
اضطراب در کودکان ناشی از عوامل ژنتیکی است یا عوامل محیطی؟
اضطراب در کودکان معمولاً ناشی از ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. تحقیقات نشان دادهاند که کودکان ممکن است استعداد ژنتیکی برای اضطراب را از والدین خود به ارث ببرند. ژنها میتوانند بر نحوه واکنش مغز به استرس و ترس تأثیر بگذارند، اما این فقط بخشی از معادله است.
عوامل محیطی نیز نقش بسیار مهمی در بروز و شدت اضطراب ایفا میکنند. تجربههای استرسزا مانند مشکلات خانوادگی، طلاق والدین، خشونت، یا تغییرات بزرگ مانند نقل مکان یا از دست دادن عزیزان میتوانند باعث افزایش اضطراب شوند. همچنین، سبک تربیتی والدین، مانند والدین بیش از حد کنترلگر یا کمتوجه، میتواند بر اضطراب کودک تاثیرگذار باشد.
بنابراین، اضطراب در کودکان نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل ژنتیکی و محیطی است که هر دو باید در نظر گرفته شوند تا بتوان درمان و حمایت مناسب ارائه داد.
انواع اختلالات اضطراب در کودکان
بیش از یک نوع اضطراب وجود دارد. اگرچه بیشتر آنها را میتوان در هر سنی تجربه کرد، اغلب در کودکان خردسال به شکل متفاوتی ظاهر میشوند. برخی از اختلالات شایع اضطراب در کودکان شامل موارد زیر میشود:
اختلال اضطراب فراگیر
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بیش از حد نگران مسائل مختلفی مانند مشکلات خانوادگی، روابط با همسالان یا عملکرد خود در مدرسه یا ورزش هستند. کودکان مبتلا به اختلال مذکور نگران موضوعاتی هستند که والدینشان ممکن است انتظار نداشته باشند باعث نگرانی آنها شود. برای مثال، آنها ممکن است نگران تعطیلات، زمان ناهار، جشن تولد، زمان بازی با دوستان یا موارد مشابه باشند.
اختلال هراس
کودکان ممکن است نسبت به مسائل کوچک احساس ترس یا نگرانی کنند. کودکان دچار اختلال هراس در شرایط عادی که خطری آنها را تهدید نمیکند، به طور ناگهانی دچار ترس و اضطراب شده و میترسند. حملات اضطراب معمولاً شامل ناراحتی قابل مشاهده مانند گریه کردن، تنگی نفس، ضربان قلب تند و پریشانی مداوم است.
حملات پانیک، دورههای ناگهانی و شدید اضطراب هستند که با علائمی مانند ضربان قلب سریع، تنگی نفس، تعریق، سرگیجه و ترس شدید از دست دادن کنترل یا مرگ همراهاند. کودکان ممکن است نتوانند این احساسات را بهخوبی توضیح دهند، اما با جملاتی مانند اینکه «قلبشان میزند» یا «نمیتوانند نفس بکشند» آن را توصیف میکنند. حملات پانیک میتواند باعث ترس شدید و اجتناب از موقعیتهای مختلف شود و اغلب بخشی از اختلال هراس است.
اختلال اضطراب جدایی
بین سنین ۱۸ ماهگی تا سه سالگی، وقتی والدین از اتاق بیرون میروند، یا از خط دید کودکان خارج میشوند، بسیار معمول است که آنها احساس اضطراب کنند. در کودکان مبتلا به «اختلال اضطراب جدایی»، ممکن است این امر در سن بالاتری رخ دهد و ممکن است مدت بیشتری طول بکشد تا نسبت به بیشتر کودکان آرام شوند. این اختلال که چهار درصد از کودکان را تحتتأثیر قرار میدهد، شامل دلتنگی شدید و احساس بدبختی بهخاطر نزدیک نبودن به عزیزان است.
فوبیای خاص
اگر کودکی فوبیای خاص داشته باشد، ترس شدید و غیرمنطقی از عامل یا موقعیتی خاص دارد. فوبیاهای رایج در کودکان عبارتاند از: حیوانات، طوفان، آب، ارتفاع، خون، تاریکی، رویههای پزشکی و موارد دیگر. در بیشتر موارد، زمانی که کودک احساس ترس میکند، بزرگسالان میتوانند آنها را آرام کنند اما فوبیا شدیدتر و طولانیتر از ترس معمولی است. اگر کودک نزدیک چیزی باشد که از آن میترسد، احساس وحشت میکند و بهسختی میتوان او را آرام کرد.
اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیای اجتماعی نیز نامیده میشود. ویژگی آن ترس شدید از موقعیتهای اجتماعی و عملکرد است. کودکان مبتلا به این اختلال همیشه میترسند مبادا کاری خجالتآور انجام دهند یا حرفی خجالتآور به زبان بیاورند. بدون درمان، اضطراب اجتماعی میتواند عملکرد کودک در مدرسه و همچنین توانایی معاشرت کردن و ایجاد یا حفظ روابط را مختل کند.
اضطراب مدرسه
اضطراب مدرسه شامل ترس و نگرانی از رفتن به مدرسه است. پزشکان ممکن است آن را به عنوان «فوبیای مدرسه» یا «امتناع از مدرسه رفتن» نیز یاد کنند.
اضطراب مدرسه میتواند دانشآموزان را در هر سنی تحتتأثیر قرار دهد. این مشکل خود را به شکل ترس بیش از اندازه از مدرسه و فعالیتهای مرتبط با آن مانند دوستیابی، صحبت کردن در جمع یا شرکت در امتحان نشان میدهد. برای برخی از دانش آموزان، این اضطراب چنان شدید است که میتواند در توانایی یادگیری و عملکرد آن ها در مدرسه اختلال ایجاد کند.
کودکان ممکن است درمورد پیدا کردن دوست یا سازگار شدن نگران باشند، تکالیف مدرسه و درسها برای آنها گیج کننده باشد، احساس کنند تحت فشار هستند تا به روش خاصی یاد بگیرند یا برقراری رابطه با معلمان برایشان دشوار باشد. گاهی اوقات تجربیات سخت خارج از مدرسه (مانند از دست دادن عزیزان، بیماری در خانواده یا مراقبت از اعضای خانواده) احساس آرامش در مدرسه را برای کودک دشوارتر میکند.
علاوهبراین، محیط مدرسه برای برخی از کودکان مناسب نیست و تلاش برای هماهنگ شدن با آن میتواند استرس زیادی ایجاد کند. برای مثال، اگر کودکی از نظر سلامت روان مشکل داشته باشد یا دارای وضعیت خاصی باشد که به آموزش ویژه نیاز دارد (مانند اوتیسم، اختلال کمتوجهی/بیشفعالی، خوانشپریشی یا دیسپراکسی)، و خصوصاً اگر بیماری یا نیاز او تشخیص داده نشود یا بهخوبی مورد حمایت قرار نگیرد، محیط مدرسه به محیطی اضطرابآور تبدیل خواهد شد.
برای برخی از کودکان، ترس و نگرانی مرتبط با مدرسه مرتبط با علت خاصی مانند مورد آزار قرار گرفتن یا داشتن تجربه بد در مدرسه ارتباط دارد. همچنین، اگر کودکان برای مدت طولانی در خانه باشند، مثلاً در طول تعطیلات تابستانی یا بهدلیل بیماری، ممکن است به خاطر بازگشت به مدرسه دچار اضطراب شوند. رویدادهای استرسزا مانند مرگ یکی از اعضای خانواده یا نقل مکان به خانه جدید نیز میتواند موجب این وضعیت شود.
گرچه داشتن کمی نگرانی درمورد شروع مدرسه یا رفتن به مدرسه جدید برای کودکان غیرمعمول نیست، کودکان مبتلا به اضطراب مدرسه نسبت به حضور معمول خود در مدرسه احساس اضطراب و ترس شدیدی دارند. امتناع از رفتن به مدرسه میتواند برای والدین یا مراقبان و همچنین معلمان و مسئولین مدرسه چالشبرانگیز باشد.
گاهی مدیریت این امر دشوار است و ممکن است به رویکرد تیمی نیاز باشد. بااینحال، مهم است که اقدامات لازم برای حل آن در مراحل اولیه را انجام دهیم، زیرا میتواند تأثیرات قابل توجهی بر رشد اجتماعی، عاطفی و آموزشی کودک داشته باشد. همچنین، هرچه کودک به مدت بیشتری از رفتن به مدرسه امتناع کند، بازگشت به مدرسه برای او سختتر خواهد شد.
اضطراب امتحان
بسیاری از کودکان هنگام امتحان استرس میگیرند. این امر خصوصاً درمورد کودکان دچار اضطراب، اختلال کمتوجهی/بیشفعالی یا کودکانی که دچار اختلالات یادگیری هستند که ممکن است حس اعتمادبهنفس کمتری در مدرسه داشته باشند، صادق است.
اضطراب امتحان اغلب با مشکلات یادگیری همراه است. همچنین وقتی دانشآموزی زمان محدودی برای امتحان دارد و میداند به کندی به سؤالها جواب میدهد، احتمالاً مضطرب خواهد شد. کودکان با خلقوخوی مضطرب که درمورد اشتباه کردن یا به طور کلی عملکرد خود نگران هستند، بیشتر احساس اضطراب میکنند.
اضطراب امتحان اغلب با تاکید بیش از حد بزرگسالان بر اهمیت امتحانهای پایان سال ایجاد میشود. شما میخواهید فرزندتان عملکرد خوبی داشته باشد، اما برخورد افراطی با موضوع امتحان نتیجهی معکوس خواهد داشت. کودکان را تشویق کنید تا وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دهند اما به آنها یادآوری کنید یک امتحان آینده آنها را نمیسازد یا آن را خراب نمیکند.
سکوت انتخابی
سکوت انتخابی یا لالی انتخابی نوعی اختلال اضطراب کودکی است که زمانی تشخیص داده میشود که کودکی بهطور مداوم در برخی موقعیتها صحبت نمیکند، اما در موقعیتهای دیگر راحت حرف میزند. این کودکان در موقعیتهای اجتماعی خاص مانند مدرسه، کلاسهای فوق برنامه یا فروشگاه محلی که نیاز است صحبت کنند، قادر به صحبت کردن نیستند. در موقعیتهای دیگر، همین کودکان ممکن است بهراحتی با دیگران صحبت کنند.
سکوت انتخابی میتواند عملکرد در مدرسه و با دوستان را مختل کند. این وضعیت اغلب میتواند آنها را از تفریح و شرکت در تجربیات معمول دوران کودکی بازدارد و همچنین مانع از برآورده شدن نیازهای آنها شود، زیرا نمیتوانند درخواست کمک کنند. زمانی این باور وجود داشت که سکوت انتخابی نتیجه بدرفتاری و ترومای دوران کودکی است. اکنون پژوهشها نشان میدهد این اختلالات با اضطراب اجتماعی شدید ارتباط دارد و احتمالاً مؤلفه ژنتیکی هم دارد. مانند همه اختلالات روانی بعید است علت واحدی وجود داشته باشد.
اضطراب جدایی
اضطراب جدایی ترس کودکان از دوری از والدین یا مراقبانشان است. کودکان دچار اضطراب جدایی وقتی والدین یا مراقبان قصد دارند از آنها جدا شوند، گریه میکنند یا به آنها میچسبند.
همه کودکان و نوجوانان کمی احساس اضطراب میکنند. این بخشی طبیعی از بزرگ شدن است. اضطراب جدایی در کودکان بسیار خردسال طبیعی است. تقریبا تمام کودکان ۱۸ ماهه تا سه ساله تاحدی دچار این نوع اضطراب هستند، اما علائم «اختلال اضطراب جدایی» شدیدتر است، کودک باید به مدت حداقل ۴ هفته علائم را داشته باشد تا مبتلا به اختلال مذکور تشخیص داده شود. کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی دارای نگرانیها و ترسهایی درباره جدا شدن از خانواده یا خانه است که برای سن او طبیعی نیست.
کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درمورد جدا شدن از اعضای خانواده یا نزدیکان بهشدت نگران است. کودک میترسد از خانواده جدا شود یا اگر کسی در کنارش نباشد، اتفاق بدی رخ دهد.
کارهایی که نباید در برخورد با کودک مضطرب انجام داد
وقتی کودکی دچار اضطراب میشود، رفتار والدین و مراقبان نقش بسیار مهمی در کاهش یا تشدید این احساس دارد. برخی واکنشها و رفتارها ممکن است ناخواسته اضطراب کودک را بدتر کنند و روند بهبودی را کند کنند. آگاهی از این موارد میتواند به والدین کمک کند تا در مواجهه با اضطراب کودک، موثرتر و همراهتر عمل کنند. در ادامه به کارهایی اشاره می کنیم که نباید در برخورد با کودک مضطرب انجام داد:
- نادیده گرفتن اضطراب کودک: انکار یا کماهمیت جلوه دادن احساسات کودک میتواند باعث شود کودک احساس تنهایی و ناامیدی کند.
- اجبار کودک به مواجهه ناگهانی با ترسها: مواجهه سریع و بدون آمادهسازی با موقعیتهای اضطرابزا میتواند اضطراب را تشدید کند.
- تنبیه یا سرزنش: تنبیه کردن کودک به خاطر اضطراب یا ترس، ممکن است باعث بدتر شدن وضعیت روانی او شود.
- فشار بیش از حد برای عملکرد یا تغییر سریع: فشار آوردن به کودک برای اینکه سریعاً «آرام شود» یا «رفتارش را تغییر دهد» معمولا نتیجه معکوس دارد.
- استرس والدین و نگرانی بیش از حد: والدین مضطرب یا نگرانی بیش از حد درباره اضطراب کودک میتواند اضطراب او را افزایش دهد.
روشهای آرام کردن کودک مضطرب
وقتی کودک مضطرب میشود، کمک به آرام شدن او میتواند شامل روشهای ساده و مؤثر باشد:
- تنفس عمیق و آرام: به کودک یاد دهید نفسهای عمیق و کند بکشد (مثلاً شمارش تا ۴ هنگام دم و شمارش تا ۴ هنگام بازدم) تا سیستم عصبی آرام شود.
- ایجاد محیط امن و حمایتگر: حضور آرام و همدلانه والدین یا مراقب باعث احساس امنیت کودک میشود.
- فعالیتهای آرامبخش: مانند گوش دادن به موسیقی ملایم، نقاشی، یا بازیهای ساده که توجه کودک را از اضطراب منحرف میکند.
- استفاده از کلمات ساده برای توضیح احساسات: کمک به کودک تا احساساتش را بشناسد و بیان کند، باعث کاهش اضطراب میشود.
- تمرینهای ذهنآگاهی و مراقبه: آموزش تکنیکهای ساده ذهنآگاهی به کودکان میتواند در مدیریت اضطراب موثر باشد.
درمان اضطراب در کودکان
هرچه زودتر اختلالات اضطراب در کودکان درمان شود، بهتر است. درمان زودهنگام میتواند از مشکلات آینده مانند از دست دادن روابط دوستانه، ناتوانی در دستیابی به پتانسیل تحصیلی و عزت نفس پایین جلوگیری کند. اگر هریک از علائم فوقالذکر به حدی برسد که در زندگی کودک شما اختلال ایجاد کند، باید از متخصص بهداشت روان کودک و نوجوان کمک بگیرید. گزینههایی برای مقابله با اضطراب کودکان وجود دارد:
دارودرمانی
دارودرمانی میتواند بخشی موثر از درمان اضطراب در کودکان باشد، اما ایمنی و کارایی آن بستگی به نوع دارو، دوز مصرفی، سن کودک و نظارت پزشکی دقیق دارد. معمولاً داروهای ضد افسردگی از جمله مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRI) مانند فلوکستین و سرترالین برای درمان اضطراب کودکان تجویز میشوند و تحقیقات نشان دادهاند این داروها در کاهش علائم اضطراب موثر و نسبتاً ایمن هستند.
توجه به این موضوع ضروری است که مصرف دارو باید همیشه تحت نظر پزشک متخصص روانپزشکی کودک باشد، چون ممکن است عوارض جانبی مثل تهوع، بیخوابی یا تغییرات رفتاری رخ دهد. همچنین، دارودرمانی معمولاً بهعنوان بخشی از برنامه درمانی جامع، همراه با رواندرمانی (مانند درمان شناختی رفتاری) استفاده میشود.
بهطورکلی، دارودرمانی در کودکان زمانی ایمن است که به دقت تنظیم و تحت نظارت منظم قرار گیرد و تصمیمگیری درباره آن بر اساس ارزیابی کامل و نیازهای فردی کودک انجام شود.
درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری (CBT) نوعی گفتوگودرمانی است که در آن کودک درمورد احساسات و عواطف خود به درمانگر میگوید. درمان شناختی رفتاری میتواند به کودکان دچار اضطراب کمک کند تا رفتارهای اجتنابی را ترک کنند و همچنین به آنها کمک میکند الگوهای فکری مفیدتری را یاد بگیرند.
مواجهه درمانی
هدف از مواجههدرمانی کمک به کودک برای مبارزه با ترسهای خود است. در این نوع درمان، در محیط کنترلشده مانند مطب درمانگر، کودک با ترسهای خود روبهرو میشود. با گذشت زمان و با استفاده از تکنیکهایی که میآموزد، کودک میتواند با ترسها یا نگرانیهای خود راحت شود و در لحظات مشابه آینده بهتر عمل کند.
بازی درمانی
بازیدرمانی یکی از روشهای موثر برای کمک به کودکان مبتلا به اضطراب است که از طریق بازی، کودکان میتوانند احساسات خود را به زبان غیرکلامی بیان کنند و مهارتهای مقابلهای را یاد بگیرند. بازیدرمانی به ویژه برای کودکانی که توانایی بیان کلامی احساسات خود را ندارند یا در محیطهای سنتی درمانی احساس راحتی نمیکنند، مفید است.
مطالعات نشان دادهاند که بازیدرمانی میتواند به کاهش اضطراب، افزایش اعتماد به نفس و بهبود رفتارهای اجتماعی در کودکان کمک کند. این روش معمولاً تحت هدایت درمانگر متخصص انجام میشود که با انتخاب بازیهای هدفمند، کودکان را تشویق میکند ترسها و نگرانیهای خود را به صورت تدریجی و در محیطی امن تجربه و مدیریت کنند.
بازیدرمانی به عنوان بخشی از برنامه درمانی جامع، همراه با روشهایی مانند درمان شناختی رفتاری میتواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
در بازیدرمانی، درمانگر ممکن است از عروسکها یا اسباببازیهای مختلف استفاده کند تا به کودک اجازه دهد احساساتش را به صورت غیرمستقیم بیان کند. برای مثال، کودک ممکن است با عروسکی که احساس ترس دارد، نقش بازی کند (کودک به جای اینکه مستقیم بگوید «من میترسم»، این ترس را به عروسک یا اسباببازی منتقل میکند و مثلاً با آن عروسک حرف میزند یا داستانی درباره ترس آن عروسک تعریف میکند) و درمانگر به او کمک کند راههای مقابله با آن ترس را در بازی تمرین کند. این روش به کودک کمک میکند تا ترسهایش را بهتر درک کند و آرامش بیشتری پیدا کند.
آموزش ذهن آگاهی
مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی نیز ممکن است به کودکان در مدیریت علائم اضطراب کمک کند. مطالعات نشان دادهاند استفاده از تکنیک های درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ممکن است به کودکان و نوجوانان مبتلا به اضطراب کمک کند.
جمعبندی
اضطراب، واکنشی طبیعی به استرسها و خطرات زندگی است، اما وقتی شدید و مداوم شود، مشکلساز میشود و میتواند زندگی روزمره کودک را تحتتأثیر قرار دهد. اضطراب ممکن است به شکل نگرانیهای شدید، ترس از جدایی، ترسهای خاص یا اضطراب اجتماعی بروز کند و در مواردی حتی باعث امتناع کودک از رفتن به مدرسه یا حضور در جمع شود. تشخیص به موقع و توجه به علائم اضطراب اهمیت زیادی دارد، زیرا میتواند به درمان و جلوگیری از مشکلات عمیقتر کمک کند. اضطراب در کودکان معمولاً ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است، بنابراین درک شرایط خانوادگی و محیطی کودک برای حمایت موثر ضروری است. رفتار والدین و مراقبان نقش مهمی در کاهش یا افزایش اضطراب کودک دارد. نباید اضطراب کودک را نادیده گرفت یا با فشار و تنبیه برخورد کرد. روشهای آرام کردن کودک شامل تنفس عمیق، ایجاد محیط امن و فعالیتهای آرامبخش است. درمانهای موثر اضطراب در کودکان شامل رواندرمانی، بخصوص درمان شناختی رفتاری و بازیدرمانی و در صورت نیاز دارودرمانی زیر نظر متخصص است. اهمیت دارد که درمان به موقع انجام شود تا کودکان بتوانند بهتر با اضطراب خود کنار بیایند و رشد اجتماعی، تحصیلی و عاطفی سالمی داشته باشند.