تروما یا روانزخم چیست و چه علائمی دارد؟
تروما یا روان زخم نوعی واکنش عاطفی است که درنتیجهی تجربه رویدادی واحد یا مجموعهای از رویدادهای بسیار ناراحتکننده و آسیبزننده رخ میدهد. در این مقاله به انواع تروما، علائم و مراحل تروما، درمان و گزینههای مقابله میپردازیم.
- تروما چیست؟
- انواع تروما
- انواع وقایع آسیبزایی که میتوانند منجر به ترومای روانشناختی شوند
- آزار و اذیت
- آزار جنسی و تجاوز
- تصادفات رانندگی و حوادث ترافیکی
- بلایای طبیعی
- جنگ و بحرانهای سیاسی
- طلاق و جدایی
- از دست دادن عزیزان
- آسیبهای جسمی شدید
- آدمربایی و اسارت
- خشونت خانگی
- بیماریهای تهدیدکننده زندگی
- تجارب تروماتیک در کودکی
- جدا شدن از خانواده یا مهاجرت اجباری
- عملیات جراحی و درمانهای پزشکی طولانیمدت
- خشونت اجتماعی و نژادپرستی
- تجارب تروماتیک در محل کار
- علائم تروما
- علائم روانشناختی تروما
- علائم فیزیکی ترومای عاطفی
- تروما و اندوه
- درمان آسیب روانی
- چه زمان باید به دنبال کمک حرفهای باشید
- آیا تروما میتواند باعث مشکلات روانی شود؟
- تفاوت اختلال استرس پس از سانحه و تروما
- ترومای کودکی و تاثیر آن در بزرگسالی
- چالشها و باورهای نادرست پیرامون تروما
- جمعبندی
تروما چیست؟
وقتی شخص رویداد یا مجموعهای از رویدادهای ناراحتکننده مانند آزار، تصادف بد، تجاوز جنسی یا سایر خشونتهای جنسی، جنگ یا بلایای طبیعی را تجربه میکند، ممکن است نوعی واکنش عاطفی به نام تروما را نشان دهد.
ترومای عاطفی ممکن است نتیجهی رویدادها یا موقعیتهای آسیبزای دوران نوزادی، کودکی و همچنین بزرگسالی باشد
واکنشهایی که فورا پس از رویداد آسیبزا بروز میکند، شامل شوک و انکار است، درحالیکه واکنشهایی که در درازمدت بروز میکند، میتواند شامل نوسانات خلقی، چالشهای رابطه، فلاشبک (تکرار غیرارادی خاطره رویداد) و علائم جسمی باشد. این پاسخها ممکن است برای فرد تجربهکننده و اطرافیان او نگرانکننده باشد، اما پاسخ طبیعی به رویدادهای آسیبزا هستند.
درحالیکه تروما بهخودیخود اجتنابناپذیر است و پاسخها طبیعی هستند، در مواردی میتواند مشکلساز و خطرناک باشد. حمایت حرفهای متخصص سلامت روان میتواند به مقابله و بهبودی فرد دچار ترومای روانشناختی کمک کند.
انواع تروما
تروما میتواند جسمی یا عاطفی باشد. ترومای جسمی آسیب شدید بدنی است و ترومای عاطفی پاسخ عاطفی به رویداد یا موقعیت پریشانکننده است. ترومای عاطفی ممکن است به شکل زیر بروز کند:
ترومای عاطفی حاد: نوعی واکنش عاطفی است که در طول و اندکی پس از رویداد پریشانکننده اتفاق میافتد.
ترومای عاطفی مزمن: واکنش عاطفی طولانیمدتی است که فرد از رویدادهای پریشانکننده طولانی یا مکرر که ماهها یا سالها طول میکشد، تجربه میکند.
ترومای عاطفی پیچیده: پاسخ عاطفی همراه چندین رویداد پریشانکننده متفاوت که ممکن است با هم ارتباط داشته باشند یا نداشته باشند.
ترومای ثانویه: ترومای ثانویه زمانی اتفاق میافتد که فرد بهطور قابلتوجهی تحتتاثیر ترومای فرد دیگر قرار میگیرد. ترومای ثانویه معمولا زمانی پیش میآید که شخصی دربارهی ترومای دیگری میشنود و استرس شدید و مداومی که میتواند همراه آن باشد، به بخش ثابتی از زندگی او تبدیل میشود. گوش دادن به داستانهای سوزناک و ناراحتکننده، دیدن پریشانی روانی یا درد جسمی دیگران و مشاهده مستقیم جراحتهای دیگران میتواند باعث ترومای ثانویه شود.
انواع وقایع آسیبزایی که میتوانند منجر به ترومای روانشناختی شوند
تروما یا روان زخم میتواند ناشی از تجربیات مختلفی باشد که به سلامت روانی فرد آسیب میزنند. این تجربیات ممکن است بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بر روان فرد تأثیر بگذارند و بسته به نوع و شدت حادثه، آثار متفاوتی بر جای بگذارند. در ادامه فهرستی از وقایعی که میتوانند موجب ترومای روحی شوند، به همراه توضیحاتی مختصر از هریک ارائه شده است:
آزار و اذیت
آزار و اذیت، بهویژه در دوران کودکی و نوجوانی، میتواند بهشدت آسیبزا باشد. این نوع آزار میتواند بهصورت جسمی، روانی یا اجتماعی باشد و باعث ایجاد احساس بیارزشی، اضطراب و افسردگی شود. تحقیقات نشان میدهند افراد آسیبدیده از آزار و اذیت ممکن است در بزرگسالی با مشکلات روانی جدی روبهرو شوند.
آزار جنسی و تجاوز
آزار جنسی و تجاوز ازجمله وقایع تروماتیک جدی هستند که تاثیرات عمیقی بر سلامت روانی فرد میگذارند. افراد قربانی تجاوز جنسی ممکن است دچار اختلالات استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب و مشکلات در روابط عاطفی شوند. این نوع تروما میتواند سالها پس از وقوع حادثه ادامه یابد.
تصادفات رانندگی و حوادث ترافیکی
تصادفات رانندگی میتوانند علاوه بر آسیبهای جسمی، اثرات روانی شدیدی داشته باشند. افرادی که تصادفات رانندگی را تجربه میکنند، ممکن است دچار استرس شدید، اضطراب و حتی ترس از رانندگی شوند. این نوع تروما معمولا بهویژه در تصادفات شدید و پس از مشاهده یا تجربه آسیبهای جدی به خود یا دیگران رخ میدهد.
بلایای طبیعی
بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، طوفان یا آتشسوزی میتوانند سبب آسیبهای جسمی و روانی شوند. افرادی که در این بلایا آسیب دیدهاند، ممکن است دچار احساس بیپناهی، ترس از آینده و مشکلات روانی طولانیمدت مانند اضطراب و افسردگی شوند.
جنگ و بحرانهای سیاسی
جنگها و بحرانهای سیاسی مانند جنگهای داخلی، حملات تروریستی یا خشونتهای قومی میتوانند موجب تروماهای شدید شوند. این نوع وقایع معمولا منجر به از دست دادن عزیزان، خانه و امنیت میشوند و اثرات مخربی بر سلامت روانی افراد بهویژه در جوامع جنگزده به جا میگذارند.
طلاق و جدایی
طلاق و جداییهای عاطفی میتوانند تجربهای بسیار دردناک باشند. افراد ممکن است احساس از دست دادن، ناامیدی و اضطراب داشته باشند. همچنین، این تجربیات میتوانند به مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش عزت نفس منجر شوند، بهویژه اگر طلاق با خشونت یا کشمکشهای شدید همراه باشد.
از دست دادن عزیزان
مرگ ناگهانی یا از دست دادن عزیزان میتواند یکی از دردناکترین تجربیات زندگی باشد. این نوع از دست دادن بهویژه اگر بهطور غیرمنتظره یا به علت تصادف، بیماری یا خودکشی باشد، میتواند به افسردگی، اضطراب و اختلالات روانی منجر شود. فرایند سوگواری ممکن است در برخی افراد پیچیده شود و برای مدت زمان طولانی ادامه یابد.
آسیبهای جسمی شدید
آسیبهای جسمی مانند سوختگیها، قطع عضو یا آسیبهای شدید به بافتهای بدن میتوانند علاوه بر آسیب جسمی، به تروماهای روانی منجر شوند. این نوع تروما معمولاً به احساس بیپناهی، دردهای طولانیمدت و مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر میشود.
آدمربایی و اسارت
تجربه آدمربایی یا اسارت یکی از شدیدترین انواع تروما است. قربانیان آدمربایی ممکن است پس از آزادی از این موقعیت، با اختلالات روانی چون PTSD، اضطراب و افسردگی روبهرو شوند. احساس بیپناهی و ترس از آینده در این افراد ممکن است مدتها بعد از آزادی ادامه یابد.
خشونت خانگی
خشونت خانگی شامل انواع مختلفی از سوءاستفادههای جسمی، روانی و جنسی است که در محیط خانه و خانواده رخ میدهد. قربانیان خشونت خانگی ممکن است به مشکلات روانی جدی مانند PTSD، افسردگی، اضطراب و اختلالات هویتی دچار شوند. این نوع تروما اغلب بهطور پنهانی ادامه مییابد و آسیبهای زیادی به سلامت روانی فرد وارد میکند.
بیماریهای تهدیدکننده زندگی
مواجهه با بیماریهای تهدیدکننده زندگی مانند سرطان، بیماریهای قلبی یا دیگر اختلالات شدید میتواند تروما ایجاد کند. افرادی که با چنین بیماریهایی مواجه میشوند ممکن است دچار اضطراب، افسردگی و اضطراب از مرگ شوند. همچنین، فرایند درمان این بیماریها خود میتواند فشارهای روانی زیادی را به فرد وارد کند.
تجارب تروماتیک در کودکی
تجارب سخت در دوران کودکی مانند سوءاستفاده جسمی، روانی یا جنسی میتواند تاثیرات عمیق و بلندمدتی بر سلامت روانی فرد در دوران بزرگسالی داشته باشد. این نوع تروما میتواند به اختلالات شخصیتی، اضطراب و مشکلات در روابط فردی منجر شود.
جدا شدن از خانواده یا مهاجرت اجباری
مهاجرت اجباری به دلیل جنگ، فقر یا دیگر بحرانها نیز میتواند موجب تروما شود. جدا شدن از خانواده و وطن میتواند احساس از دست دادن و بیهویتی را ایجاد کند و منجر به اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی شود.
عملیات جراحی و درمانهای پزشکی طولانیمدت
بعضی افراد ممکن است پس از انجام جراحیهای بزرگ یا درمانهای پزشکی طولانیمدت دچار تروما شوند. این نوع تروما معمولا با درد جسمی و اضطراب از آینده همراه است و میتواند تاثیرات عاطفی و روانی در پی داشته باشد.
خشونت اجتماعی و نژادپرستی
تجارب خشونت اجتماعی و نژادپرستی بهویژه برای افراد اقلیت یا کسانی که مورد تبعیض قرار میگیرند، میتواند موجب تروما شود. این نوع خشونتها میتوانند به احساس بیارزشی، افسردگی و اضطراب منجر شوند و تاثیر منفی بر روان فرد بگذارند.
تجارب تروماتیک در محل کار
آزار در محل کار، تهدیدات شغلی و فشارهای روانی ناشی از محیط کاری میتوانند به تروما منجر شوند. این نوع تجربیات بهویژه در شرایطی که فرد از حمایت اجتماعی یا حقوق قانونی خود محروم است، میتواند آثار منفی طولانیمدتی بر سلامت روانی بگذارد.
علائم تروما
علائم تروما میتواند هم عاطفی و هم فیزیکی باشد. این واکنش عاطفی ممکن است منجر به احساسات شدیدی شود که بر نگرش، رفتار، عملکرد و دیدگاه فرد نسبتبه جهان تاثیر میگذارد.
همچنین ممکن است فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یا اختلال سازگاری پس از رویداد تروماتیک شود. مشخصه اختلال استرس پس از سانحه این باور است که زندگی و امنیت فرد در خطر است و او احساس ترس، وحشت یا درماندگی را تجربه میکند.
علائم روانشناختی تروما
پاسخهای عاطفی به تروما میتواند به صورت زیر باشد (بهطور مستقل یا همراه هم):
- ترس
- درماندگی
- جداشدگی (انفصال عناصر ذهنی از یکدیگر)
- تغییر در توجه، تمرکز و حافظه
- تغییر رفتار
- تغییر نگرش
- تغییر جهانبینی
- مشکل در عملکرد
- انکار یا امتناع از باور اینکه ضربه واقعاً رخ داده است
- خشم
- چانهزنی (مثلا: اگر بتوانم این مشکل را حل کنم، این کار را انجام میدهم یا اینطور میشوم)
- اجتناب، مانند نادیده گرفتن مشکلات یا اجتناب از موقعیتهای احساسی ناراحتکننده با دیگران
- افسردگی
- اضطراب
- نوسانات خلقی
- گناه یا شرم
- سرزنش (ازجمله سرزنش خود)
- کنارهگیری اجتماعی
- از دست دادن علاقه به فعالیتها
- بیحسی عاطفی
علائم فیزیکی ترومای عاطفی
ترومای عاطفی میتواند به شکل علائم فیزیکی نیز ظاهر شود. این علائم شامل موارد زیر میشود:
- بالا رفتن ضربان قلب
- درد
- انقباض عضلات
- اضطراب و بیقراری شدید
- به راحتی شوکه شدن
- کابوس دیدن
- مشکل در خوابیدن
- خستگی
- اختلال عملکرد جنسی، مانند اختلال نعوظ یا مشکل در رسیدن به ارگاسم
- تغییر اشتها
- گوش به زنگی بیشازحد
تروما و اندوه
اندوه یک احساس رنج و درد ناشی از یک از دست دادن است، که بیشتر اوقات به مرگ یک عزیز مربوط میشود. بااینحال، از دست دادن همیشه به مرگ محدود نمیشود. ممکن است فرد پس از رویداد ناراحتکننده، به ویژه زمانی که این رویداد شامل مرگ دوست یا عضو خانواده باشد، همزمان با تجربه تروما، اندوه را نیز احساس کند.
فردی که تجربه تروما دارد، ممکن است مراحل پنجگانه اندوه را که توسط روانپزشک الیزابت کوبلر راس توصیف شده است، پشت سر بگذارد. این مراحل عبارتند از:
- انکار
- خشم
- چانه زنی
- افسردگی
- پذیرش
چانهزنی یکی از مراحل پنجگانه اندوه است که در آن فرد تلاش میکند با خود یا با قدرتهای بالاتر (مانند خدا یا سرنوشت) وارد مذاکره شود تا شاید بتواند از شدت درد و رنج خود بکاهد یا شرایط را تغییر دهد. این مرحله معمولاً با درخواستهایی مانند «اگر این وضعیت تغییر کند یا اگر او زنده بماند، من به این شکل زندگی خواهم کرد» همراه است.
چانهزنی درحقیقت واکنشی به احساس بیپناهی و ناتوانی در برابر از دست دادن است. افراد ممکن است در این مرحله تلاش کنند تا از طریق امید به معجزه یا تغییرات، به نوعی کنترل بیشتری بر وضعیت خود پیدا کنند.
درحالیکه مراحل فوق غالبا به ترتیب توضیح داده میشود، فرد ممکن است به هر ترتیب دیگری این مراحل را طی کند یا حتی برخی مراحل را تجربه نکند.
درمان آسیب روانی
اثرات تروما را متخصص سلامت روان مانند روانپزشک، روانشناس یا رواندرمانگر میتواند درمان کند.
رواندرمانی یا گفتگو درمانی، درمان اصلی تروما است. انواعی از رواندرمانی وجود دارد که بهطورخاص روی تروما تمرکز دارد مانند رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما که در درمان تروما موثر است.
حساسیتزدایی ازطریق حرکت چشم و پردازش مجدد روش دیگری برای درمان روانزخم است که شامل مواجهههای کوچک کنترلشده با عناصر مرتبط با تجربه آسیبزا برای کمک به غلبه بر تروما است.
علاوه بر حمایت حرفهای، استراتژیهای زیادی وجود دارد که میتوان از آنها برای مقابله و غلبه بر تروما استفاده کرد. صحبت کردن و گذراندن وقت با دوستان قابل اعتماد و اعضای خانواده میتواند مفید باشد. همچنین غذا خوردن منظم، ورزش، خواب کافی و پرهیز از مصرف الکل و مواد مخدر مهم است. استرس در تروما نقش دارد، بنابراین مدیریت استرس و آرامشبخشی میتواند اثر چشمگیری داشته باشد.
چه زمان باید به دنبال کمک حرفهای باشید
درحالیکه تروما میتواند پاسخی طبیعی به موقعیت پریشانکننده باشد، گاهی اوقات مهم است به دنبال کمک حرفهای باشید. اقداماتی وجود دارد که میتوان برای کاهش علائم و کمک به مقابله و حرکت رو به پیش در زندگی انجام داد. بدون کمک حرفهای ممکن است علائم شدت پیدا کنند و تهدیدکننده زندگی شوند.
کسی که علائم تروما را تجربه میکند که بر زندگی روزمره او تاثیر میگذارد، باید از متخصص سلامت روان کمک بگیرد. تروما میتواند خطر PTSD، افسردگی، خودکشی و تلاشهای خودکشی، اضطراب و سوء مصرف مواد را افزایش دهد.
آیا تروما میتواند باعث مشکلات روانی شود؟
تروما گاهی میتواند بهطور مستقیم موجب مشکلات روانی شود یا فرد را مستعد ابتلا به آنها کند. تروما یکی از دلایل احتمالی مشکلات سلامت روان است. تشخیص این مساله که کدام مشکلات ناشی از تروما هستند، میتواند دشوار باشد. برخی از شرایط ازجمله اختلال استرس پس از سانحه، نیز بهعنوان نتیجهی مستقیم تروما ایجاد میشوند.
تفاوت اختلال استرس پس از سانحه و تروما
گرچه اختلال استرس پس از سانحه و تروما علائم مشابهی دارند، با هم تفاوت دارند. تروما پاسخ عاطفی به رویدادی وحشتناک است. تروما میتواند یک بار یا به صورت چند بار رخ دهد و فرد ممکن است یک یا چند نوع تروما تجربه کند. اختلال استرس پس از سانحه نوعی اختلال سلامت روان است که زمانی پیش میآید که فرد ترومایی را تجربه میکند یا شاهد آن است. این رویدادها معمولا بهطور مکرر در ذهن تکرار میشود یا به شکل افکار مزاحم ظاهر میشوند.
اختلال استرس پس از سانحه معمولاً پس از رویداد آسیبزا رخ میدهد گرچه همه رویدادهای آسیبزایی که رخ میدهند، منجر به PTSD نخواهند شد. حتی اگر رویدادهای آسیبزا منجر به علائم ویرانگر یا تشخیص PTSD شوند، امکان بهبودی فرد وجود دارد و در صورت درمان میتواند زندگی رضایتبخشی داشته باشد.
ترومای کودکی و تاثیر آن در بزرگسالی
ترومای کودکی در سطوح مختلفی ازجمله سطوح روانی، جسمی و شناختی بر بزرگسالان اثر دارد. احتمال ابتلا به اختلالات روانی در افرادی که در دوران کودکی رویدادهای آسیبزا را تجربه کردهاند، بالاتر است.
افرادی که در دوران کودکی رویدادهای آسیبزا را تجربه میکند، اغلب ازنظر اعتماد به دیگران و به اشتراک گذاشتن عواطف خود مشکل دارند. این امر میتواند مانع از ایجاد روابط رضایتبخش شود.
ترومای کودکی میتواند بر روابط آینده تاثیر داشته باشد و به مشکلاتی مانند افسردگی و عزت نفس پایین منجر شود
تجارب نامطلوب دوران کودکی میتواند تاثیر منفی بر مهارتهای رابطه و عملکرد مغز آنها داشته باشد. با درمانهای کارآمد و مبتنیبر شواهد، افراد جوان میتوانند اثرات ترومای کودکی را رفع کنند و زندگی رضایتبخشی داشته باشند.
در بزرگسالی نیز ممکن است رویدادهای آسیبزایی را تجربه کنیم که از توان مقابله ما فراتر باشند و ما را دچار تروما کنند.
چالشها و باورهای نادرست پیرامون تروما
درک صحیح از تروما همواره با چالشهایی همراه بوده است که بخشی از آن به دلیل رواج افسانهها و باورهای نادرست در این حوزه است. یکی از تصورات نادرست رایج، این باور است که تمام دوران کودکی با تجربههایی آسیبزا همراه است. چنین دیدگاهی، میتواند سبب شود که افراد مشکلات و دشواریهای رایج و طبیعی دوران رشد را با تروما اشتباه بگیرند.
باور نادرست دیگری که در میان عموم شایع است، این است که تروما بهطور قطعی و همیشگی زندگی فرد را نابود میسازد. برخی افراد، پس از تجربه رویدادهای آسیبزا، هویت خود را به عنوان «قربانی» تعریف میکنند. این رویکرد موجب میشود دنیا را محیطی تهدیدآمیز تلقی کرده و حتی در موقعیتهای عادی نیز احساس آسیبدیدگی کنند. این ذهنیت درنهایت میتواند به شکلگیری «فرهنگ قربانیمحور» منجر شود. چنین دیدگاهی توانایی انسان برای رشد و مقابله با چالشها را نادیده میگیرد. رها کردن این هویت قربانیمحور میتواند به افراد کمک کند با امیدواری بیشتر و با خوشبینی به آینده نگاه کنند.
همچنین، این فرض رایج وجود دارد که گفتگو درباره احساسات منفی و رویدادهای دردناک، همواره منجر به درمان میشود. این در حالی است که در مواجهه با تروماهای گسترده، مانند فجایع طبیعی، جنگها یا سایر بحرانهای جمعی، شواهد پژوهشی نشان میدهند که بازگویی مکرر خاطرات دردناک ممکن است نهتنها مفید نباشد، بلکه پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. بر همین اساس، مداخلاتی نظیر «بازگویی روانشناختی» باید با احتیاط کامل و تنها در موارد خاص و با ارزیابی دقیق شرایط هر فرد صورت پذیرد.
درنهایت، باید پذیرفت که مسیر مواجهه و بازیابی از تروما برای هر فرد، منحصر بهفرد است و نمیتوان راهحل یا رویکردی یکسان را برای همه تجویز کرد. درک علمی، دقیق و همدلانه از پیچیدگیهای تروما، پیششرطی اساسی برای ارائه مداخلات مؤثر و انسانی در این حوزه است.
جمعبندی
تروما نوعی واکنش عاطفی است که براثر تجربه رویداد تروماتیک یا ناراحتکنندهای ایجاد میشود. این پاسخ عاطفی ممکن است فقط در طول یا مدت کمی پس از رویداد آسیبزا وجود داشته باشد یا اینکه پایدار باشد. علائم تروما میتواند هم عاطفی و هم فیزیکی و شامل احساس ترس، درماندگی یا گناه، نوسانات خلقی، تغییر رفتار، مشکل در خواب، گیجی، بالا رفتن ضربان قلب و درد باشد.
زورگویی، آزار و اذیت، سوءاستفاده جسمی، روانی یا جنسی، تجاوز جنسی، تصادفات رانندگی، زایمان، بیماریهای تهدیدکنندهی زندگی، از دست دادن ناگهانی عزیزان، حمله، آدمربایی، اقدامات تروریستی، بلایای طبیعی و جنگ ازجمله تجربیات آسیبزا محسوب میشوند.
کسانی که تروما را تجربه میکنند، ممکن است دچار اختلال استرس پس از سانحه شوند و درمعرض افزایش خطر خودکشی قرار گیرند. متخصص سلامت روان میتواند رواندرمانی یا حمایتهای دیگر را برای غلبه بر تروما ارائه دهد. اگر علائم تروما بر زندگی روزمره تاثیر دارد، دریافت کمک بسیار مهم است. مداخلات روانشناختی و پشتیبانی اجتماعی میتواند به افراد کمک کند تا از این تجربیات عبور کرده و به بهبودی دست یابند.
سوالات متداول
آیا ممکن است تجربه تروما داشته باشید، اما دچار اختلال استرس پس از سانحه نشوید؟
تجربه تروما بدون دچار شدن به PTSD امکانپذیر است. وقتی فرد رویداد آسیبزایی را تجربه میکند، ممکن است دچار ضربه روحی شود. PTSD شامل فلاشبک، کابوس، اجتناب از موقعیتهای مرتبط با رویداد آسیبزا و علائم مداوم انگیختگی فیزیولوژیکی است.
از کجا بدانیم دچار ترومای روانشناختی شدهایم؟
ترومای عاطفی پاسخ عاطفی به تجربه رویداد پریشانکننده است. این وضعیت را فرد متخصص در زمینهی سلامت روان تشخیص میدهد. برخی از علائم و نشانههای آسیب عاطفی عبارتند از: احساس درماندگی، خشم، ترس، بیاعتقادی، گناه، شرم، ناراحتی یا بیحسی عاطفی، نوسانات خلقی، سردرگمی، قطع ارتباط، منزوی شدن و تجربه پنج مرحله از اندوه و تروما.