آیا بیماری قلبی و افسردگی با هم ارتباط دارند؟

پنج‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
مطالعه جدیدی بررسی کرده است که آیا عوامل خطر قلبی‌‌عروقی با احتمال بالاتر ابتلا به افسردگی همراه هستند.
تبلیغات

برای نسل‌ها، مردم مجذوب ارتباط بین ذهن و بدن بوده‌اند. برای مثال این موضوع که آیا افراد واقعاً براثر شکستن قلب می‌میرند؟ آیا ذهن سالم نشان‌دهنده بدن سالم است؟

دانشمندان مدتی است درحال مطالعه ارتباط بین سلامت روان و سلامت جسم هستند. یکی از این ارتباط‌ها، میان افسردگی و بیماری قلبی است. پژوهش‌ها نشان داده است که افسردگی در میان افراد مبتلا به بیماری قلبی شایع‌تر از جمعیت عمومی است. علاوه‌بر‌این، افرادی که ازنظر جسمی سالم هستند، وقتی برای چند سال مورد پیگیری قرار می‌گیرند، احتمال ابتلا به بیماری قلبی در کسانی که علائم افسردگی‌ها آن‌ها بالاتر است، نسبت‌به کسانی که علائم افسردگی را نشان نمی‌دهند، بیشتر است.

همچنین می‌دانیم که در افراد مبتلا به بیماری قلبی حاد (برای مثال کسانی که دچار حمله قلبی شده‌اند)، ابتلا به افسردگی با افزایش خطر حملات قلبی بیشتر و مرگ نه‌تنها براثر بیماری قلبی، بلکه براثر هر عاملی همراه است.

اگرچه مطالعات کمتری به بررسی این موضوع پرداخته‌اند که آیا این روندها به شکل معکوس هم وجود دارد، یعنی اینکه آیا عوامل خطر قلبی‌عروقی با احتمال بالاتر ابتلا به افسردگی همراه هستند. مطالعه جدیدی که در مجله‌ی PLOS ONE منتشر شده است، به بررسی این موضوع پرداخته است.

کاری که پژوهشگران انجام دادند

ساندرا مارتین پلائز از دانشگاه گرانادا در اسپانیا و همکارانش روی افراد مبتلا به سندرم متابولیک تمرکز کردند تا ارتباط بین عوامل خطر قلبی‌عروقی و افسردگی را در افراد دارای سن ۵۵ تا ۷۵ سال بررسی کنند.

سندرم متابولیک به گروهی از شرایط گفته می‌شود که با هم اتفاق می‌افتد (ازجمله فشار خون بالا، قند خون بالا، چربی اضافی دور کمر و کلسترول بالا) و خطر ابتلای فرد به بیماری قلبی، سکته و دیابت نوع دو را افزایش می‌دهد. برخی پژوهشگران گفته‌اند سندرم متابولیک ممکن است در ابتلا به افسردگی نیز نقش داشته باشد.

شرکت‌کنندگان مطالعه از کارآزمایی جامع‌تری استخراج شده بودند که اثر رژیم غذایی مدیترانه‌ای را روی افراد دارای اضافه وزن یا چاق و افراد مبتلا به سندرم متابولیک تجزیه‌و‌تحلیل می‌کرد.

کارآزمایی تصادفی درحال انجام از گروهی که رژیم غذایی مدیترانه‌ای با محدودیت کالری و برنامه فعالیت بدنی را دنبال می‌کنند و گروه دیگری که رژیم غذایی مدیترانه‌ای بدون محدودیت کالری را دنبال می‌کنند و در برنامه فعالیت بدنی نیز شرکت ندارند، تشکیل شده است. بیش از ۶۵۰۰ شرکت‌کننده در تجزیه‌و‌تحلیل اولیه برای مطالعه PLOS ONE وارد شدند و بیش از ۴۵۰۰ نفر آن‌ها به مدت دو سال مورد پیگیری قرار گرفتند.

پژوهشگران از نمره خطر فرامینگهام استفاده کردند. برای محاسبه‌ای این نمره، گروهی از افراد سالم را به مدت چندین سال مورد پیگیری قرار گرفته‌اند و سپس عوامل خطر اصلی بیماری‌های قلبی تعیین شده است. پژوهشگران شرکت‌کنندگان را در گروه دارای خطر پایین، متوسط و بالای دچار شدن به حمله قلبی یا مرگ براثر بیماری قلبی طی ده سال آینده، طبقه‌بندی کردند.

در ابتدا، وقتی شرکت‌کنندگان رژیم غذایی مورد مطالعه و برنامه فعالیت بدنی را آغاز کردند، پرسشنامه‌هایی را درمورد علائم افسردگی پر کردند. آن‌ها دو سال بعد نیز همین پرسشنامه‌ها را پر کردند.

جالب اینکه هیچ ارتباط معناداری بین خطر قلبی عروقی و افسردگی در آغاز یا در مرحله پیگیری مطالعه دیده نشد. بنابراین، به‌طور‌کلی احتمال اینکه شرکت‌کنندگان درمعرض خطر بالاتر ابتلا به بیماری قلبی دارای افسردگی باشند یا بعدا به آن دچار شوند، بیشتر نبود.

وقتی نویسندگان داده‌ها را براساس جنسیت تجزیه‌و‌تحلیل کردند، دریافتند که در ابتدا، احتمال بروز علائم افسردگی در زنان دارای خطر بالاتر قلبی‌عروقی بیشتر بود. اما این ارتباط در مردان دیده نشد و در مرحله پیگیری نیز در هیچ‌یک از دو جنس دیده نشد.

به‌طور متوسط، نمرات افسردگی همه شرکت‌کنندگان طی دو سال بعد کاهش پیدا کرد. نمرات افسردگی برای افرادی که خطر قلبی‌عروقی پایین‌تری داشتند و نیز برای کسانی که در گروه مدخله حضور داشتند (شرکت‌کنندگانی که رژیم غذایی دارای محدودیت کالری را دنبال می‌کردند و در برنامه فعالیت بدنی شرکت داشتند)، کاهش پیدا کرد.

تفسیر واضح یافته‌های مطالعه‌ی جدید دشوار است. داده‌ها به روش‌های مختلفی تجزیه‌و‌تحلیل شده‌اند و در مواردی، نتایج متناقضی دیده می‌شود. برای مثال، نویسندگان داده‌ها را با فاکتورهای مختلف سندرم متابولیک تجزیه‌و‌تحلیل کردند و دریافتند که دیابت و سطوح خاص کلسترول منجر به نمرات افسردگی پایین‌تر در مرحله‌ی پیگیری مطالعه شده است.

اما از پژوهش‌های دیگر می‌دانیم که زنان مبتلا به بیماری قلبی نسبت‌به مردان مبتلا به بیماری قلبی سطوح افسردگی بالاتری دارند. همچنین به خوبی ثابت شده است که در جمعیت عمومی، نرخ افسردگی در زنان بالاتر از مردان است. بنابراین، این یافته که ممکن است بین خطر بیماری قلبی و افسردگی در زنان ارتباط وجود داشته باشد، به‌نظر می‌رسد با این روندها همسو باشد.

چرا افسردگی و بیماری قلبی با هم ارتباط دارند؟

اگرچه نمی‌توانیم از این مطالعه نتیجه‌گیری کنیم که خطر بیماری قلبی با خطر بالاتر ابتلا به افسردگی همراه است، این نتایج به شواهد موجود در این زمینه می‌افزاید که بیماری قلبی و افسردگی با هم ارتباط دارند. تعدادی از عوامل رفتاری و زیستی ممکن است این رابطه را توضیح دهند. برخی از عوامل زیستی مشترک در افسردگی و خطر بیماری قلبی شامل موارد زیر می‌شوند:

  • افزایش التهاب
  • اختلال عملکرد اندوتلیال (انقباض عروق خونی قلب)
  • تغییر فعالیت سیستم عصبی خودمختار (سیستم عصبی خودمختار ماهیچه‌ها ازجمله قلب را کنترل می‌کند)
  • اختلال عملکرد پلاکت‌های خون (شرایطی که موجب افزایش احتمال چسبیدن پلاکت‌ها و تشکیل لخته بیشتر می‌شود)

همچنین می‌دانیم که عوامل سبک زندگی سالم مانند انجام فعالیت بدنی، عدم استعمال دخانیات و داشتن رژیم غذایی سالم دربرابر بیماری قلبی و افسردگی محافظت می‌کند. عکس این موضوع نیز صادق است، یعنی عوامل سبک زندگی ناسالم با افزایش خطر بیماری قلبی و استرس در ارتباط است. برای افراد مبتلا به افسردگی، تغییر این نوع عادت‌ها مثلا ترک سیگار دشوارتر است.

بنابراین، احتمالاً جالب‌ترین یافته این مطالعه آن است که نمرات افسردگی در گروهی که برای اتخاذ سبک زندگی سالم‌تر (شامل رژیم غذایی با محدودیت کالری بیشتر و افزایش فعالیت بدنی) تشویق و حمایت شدند، کاهش پیدا کرد.

درحالی‌که شواهد خوبی وجود دارد که نشان می‌دهد ورزش در درمان افسردگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی مؤثر است، نقش رژیم غذایی به‌عنوان مداخله‌ای برای درمان افسردگی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه انگیزه بیشتری برای بررسی رژیم غذایی و سبک زندگی به‌عنوان درمان‌های بالقوه افسردگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی و کسانی که درمعرض خطر ابتلا به آن قرار دارند، فراهم می‌کند.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات