قبل از بیهوشی مدرن، پزشکان چگونه عمل جراحی انجام می‌دادند؟

جمعه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۰
مطالعه 7 دقیقه
قبل از اینکه داروهایی برای آرام‌بخشی و تسکین بیماران وجود داشته باشد، جراحی‌ها غالبا بسیار دردناک و عذاب‌آور بودند.
تبلیغات

در سال ۱۸۱۱، فرانسیس برنی، رمان‌نویس انگلیسی بدون بیهوشی تحت عمل ماستکتومی قرار گرفت (عمل جراحی برداشت بافت پستان که معمولاً به‌منظور درمان سرطان انجام می‌شود). او در نامه‌هایی که پس از عمل برای خواهرش نوشت، به‌خاطر می‌آورد: «در تمام مدتی که عمل بریدن درحال انجام بود، بی‌وقفه فریاد می‌زدم. عمل عذاب‌آور و دردناکی بود.» درواقع، برنی در طول عمل دو بار از شدت درد غش کرد که احتمالاً به‌عنوان تسکین برای او خوشایند بود.

عمل برنی در دورانی انجام شد که بیهوشی جراحی هنوز در مراحل اولیه بود و گزینه‌های محدودی که وجود داشت، می‌توانست غیر قابل اعتماد و اغلب خطرناک باشد. تونی وایلداسمیت، استاد بازنشسته بیهوشی در دانشگاه داندی اسکاتلند گفت: «روایت‌های تاریخی مانند موردِ برنی نشان می‌دهد که پیش از بیهوشی، جراحی چقدر دردناک بود.»

درواقع، مواجهه با چنین دردی بسیار ترسناک و همچون کابوس خواهد بود. امروزه، داروهای بیهوشی از ابزار ثابت پزشکی هستند و شامل مجموعه‌ای از داروها می‌شوند که نه‌تنها برای کنترل درد بلکه برای شل کردن عضلات و بیهوش کردن بیماران نیز استفاده می‌شوند.

بسیاری از افراد در مقطعی از زندگی خود این داروها را دریافت خواهند کرد: بی‌حسی موضعی تا بی‌حسی لثه‌ها در مطب دندانپزشک، اپیدورال (تزریق دارو در فضای اطراف کانال نخاعی) در جریان زایمان یا بیهوشی عمومی برای ایجاد خواب عمیق درحالی‌که پزشکان لوزه‌ها را خارج می‌کنند.

اما قبل از ابداع بیهوشی، پزشکان چگونه عمل جراحی انجام می‌دادند؟

درد در طول اعصار

بیهوشی که امروز می‌شناسیم، اختراع نسبتاً جدیدی است، اما قرن‌ها به‌دنبال راه‌هایی برای تسکین درد شدید بوده‌ایم.

گزارش‌هایی از دهه ۱۱۰۰ از پزشکانی وجود دارد که اسفنج‌های آغشته به تریاک و آب ریشه گیاه انسان‌نما را برای ایجاد خواب‌آلودگی به‌منظور آماده‌سازی برای عمل جراحی و کاهش درد پس از عمل، روی بیماران به کار می‌بردند.

اگر به عقب‌تر برگردیم، در دست‌نوشته‌هایی که از دوران رومی به قرون وسطی رسیده‌ است، دستور تهیه مخلوط آرام‌بخشی به نام دواله (dwale) توصیف شده است. طبق یکی از دست‌نوشته‌های قرون وسطی، این تنتور که از معجون سرگیجه‌آوری از صفرای گراز، تریاک، آب ریشه گیاه انسان‌نما، شوکران زهرآلود و سرکه ساخته می‌شد، به صورت دم کرده مورد استفاده قرار می‌گرفت تا درحالی‌که پزشکان بدن بیمار را می‌بریدند، او در حالت خواب باشد.

از دهه ۱۶۰۰ به بعد در اروپا، تریاک و شربت تریاک (تریاک حل‌شده در الکل) به مسکن‌های رایج تبدیل شدند. اما این داروها ناخالص و غیردقیق بودند و به سختی می‌شد آن‌ها را متناسب با بیماران و نیازهای آن‌ها به کار برد. علاوه‌بر‌این، آن‌ها می‌توانستند خطرناک باشد. برای مثال، شوکران زهرآلود می‌تواند کشنده باشد و تریاک و شربت تریاک می‌توانند اعتیادآور باشند. ریشه گیاه انسان‌نما در مقادیر بالا می‌تواند موجب توهم، ضربان غیرطبیعی قلب و در موارد شدید مرگ شود.

جراحی قرون وسطی / Medieval surgery

تصویری از جراحی قرون وسطی که توسط هانس هلباین پسر در قرن شانزدهم کشیده شده است

برخلاف این چشم‌انداز پزشکی بی‌رحم، زمانی که جراحان مجبور بودند جراحی‌های تهاجمی را انجام دهند، اغلب معقول‌ترین روشی که به کار می‌بردند، این بود که تا حد امکان سریع و دقیق باشند.

اما سرعت و دقت همچنین جراحان را محدود به جراحی‌هایی می‌کرد که پیچیدگی آن‌ها کمتر بود. برای مثال، می‌توان فرض کرد که پیش از اختراع بیهوشی جراحی در اروپا و ایالات متحده در اواسط دهه ۱۸۰۰، جراحی‌های پرخطری مانند عمل سزارین و قطع عضو، در این مناطق کمتر از امروز رواج داشت. علت این مسئله، هم مهارت مورد نیاز و خطرها همراه با چنین جراحی‌هایی و هم درد شدید و غیرقابل کنترلی بود که این رویه‌ها به همراه داشتند. وایلداسمیت گفت: «رویه‌های جراحی زیادی شرح داده نمی‌شد، زیرا توانایی انجام آن‌ها وجود نداشت.»

به‌گفته‌ وایلداسمیت، دندانپزشکی یکی از معدود انواع جراحی‌هایی بود که در این دوره نسبتاً رایج‌تر بود، زیرا درد و خطر همراه با آن کمتر از جراحی‌های جدی‌تر بود. واضح است که بیماران نیز برای انجام این عمل‌ها اشتیاقی نداشتند. وایلداسمیت گفت: «سعی کنید خود را در آن موقعیت قرار دهید. درد دارید، اما درد پس از آن حتی از درد خود عمل بدتر است.»

روش‌های مشکوک

همان‌طور که جراحان به‌دنبال روش‌های جدیدی برای انجام کار خود بودند، روش‌های غیرعادی‌تری ظاهر شدند. یکی از این روش‌ها «فشردن» بود. این تکنیک شامل فشردن شریان‌ها برای بیهوش کردن یا فشردن اعصاب برای ایجاد بی‌حسی ناگهانی در اندام‌ها بود.

تکنیک اول احتمالاً به یونان باستان برمی‌گردد. پزشکان یونان باستان شریان‌های گردن را «کاروتید» می‌نامیدند که کلمه‌ای با ریشه یونانی به‌معنای «بیهوش کردن» است. وایلدسمیت گفت: «شواهدی وجود دارد که آن‌ها از آن استفاده می‌کردند یا می‌دانستند که فشار دادن سرخرگ‌های کاروتید موجب بیهوشی می‌شود.» اگرچه، احتمالاً این روش به‌طور گسترده مورد استفاده قرار نمی‌گرفته است و دلیل موجهی هم داشته است. وایلداسمیت گفت: «کسی که امروز این روش بسیار پرخطر را امتحان کند، به احتمال زیاد به‌عنوان قاتل کارش به دادگاه می‌کشد.»

در سال ۱۷۸۴، جراح بریتانیایی به نام جان هانتر فشردن اعصاب را با استفاده از شریان‌بند روی اندام بیمار برای ایجاد بی‌حسی آزمایش کرد. شگفت‌آور اینکه، این روش کارگر بود: هانتر توانست اندام را قطع کند و ظاهراً بیمار دردی احساس نکرد.

دیگر تکنیک کنترل درد «خواب مغناطیسی» یا مسمریسم بود. این باور شبه‌علمی عناصر هیپنوتیزم را با این تئوری‌ها ترکیب می‌کرد که سیالی در بدن انسان‌ها وجود دارد شبیه میدان نیرو که می‌توان آن را با آهنربا دستکاری کرد. مخترع این تکنیک، پزشک اتریشی فرانتس آنتوان مسمر، معتقد بود که با کنترل این مایع انعطاف‌پذیر می‌تواند بیماران را در حالت تعلیق حیات قرار دهد که طی آن درد جراحی را احساس نکنند.

این اقدامات شبه‌علمی مورد توجه واقع شد. تا اواسط دهه ۱۸۰۰، مسمریسم به سایر نقاط اروپا و به هند گسترش پیدا کرده بود و جراحان از آن برای جراحی بیمار استفاده می‌کردند. براساس گزارشی که در مجله‌ی Hektoen International Journal منتشر شده است، در چندین مورد گزارش شد بیمارانی که این تحت این رویه قرار می‌گرفتند، دردی احساس نمی‌کردند. خواب مغناطیسی چنان رایج شد که چندین بیمارستان خواب مغناطیسی در لندن و مناطق دیگر تأسیس شد.

اما جراحان شروع به زیر سؤال بردن این روش‌ها کردند و طرفداران آن‌ها را به گمراه کردن مردم متهم کردند و درنهایت، خواب مغناطیسی از اعتبار افتاد. این امر زمینه را برای کاندیداهای جدید و امیدوارکننده‌تری برای تسکین درد و آرام‌بخشی آماده کرد: مجموعه‌ای از گازهای قابل استنشاق که سرانجام آغازگر عصر جدید بیهوشی مدرن شدند.

ابزار جراحی قرون وسطی / Medieval surgery tools

ابزار جراحی قرون وسطی. جراحی که بدون بیهوشی انجام می‌شد، بسیار دردناک و خطرناک بود.

از شبه علم تا بیهوشی مدرن

در اواسط دهه ۱۸۰۰، دانشمندان و جراحان به استفاده بالینی از ترکیب آلی خوش‌بویی به نام اتر علاقه‌مند شدند. اتر از تقطیر اتانول با اسید سولفوریک به دست می‌آمد. درواقع، سابقه تولید اتر به قرن سیزدهم برمی‌گردد و در قرن شانزدهم، پزشکان با انجام آزمایش‌هایی روی این ماده اسرارآمیز کشف کردند که می‌تواند مرغ‌‌ها را بیهوش کند.

چند صد سال بعد، جراحان در زمینه کاربرد اتر در کار خود بازاندیشی کردند. درنهایت، در سال ۱۸۴۶، جراح دندانپزشک آمریکایی به نام ویلیام مورتون عمل جراحی علنی را انجام داد که در آن اتر گازی را روی بیماری به کار برد و سپس بدون درد توموری را از گردن بیمار خارج کرد. این اولین اثبات بالینی بود که نشان می‌داد استفاده سنجیده و دقیق این گاز می‌تواند موجب بیهوشی و تسکین درد شود. سپس در سال ۱۸۴۸، حراجان ثابت کردند که ترکیب دیگری به نام کلروفرم می‌تواند با موفقیت درد را هنگام زایمان و جراحی‌های دیگر کاهش دهد.

اتر و کلروفرم / Ether and chloroform

اتر و کلروفرم مواد بیهوش‌کننده‌ اولیه بودند.

اتر و کلروفرم به جراحان کنترل بیشتری روی وضعیت بیماران دادند، زیرا با کنترل درد بیمار و فرستادن آن‌ها به خواب، جراحان زمان بیشتری برای انجام عمل داشتند و می‌توانستند آن را با دقت بیشتری انجام دهند.

با گذشت زمان، این دستاوردها انجام عمل‌های جراحی پیچیده‌تر را امکان‌پذیر کرد. دیگر هیچ‌یک از این دو گاز برای جراحی استفاده نمی‌شود، اما هر دو درنهایت زمینه‌ساز ساخت داروهای مؤثرتر و ایمن‌تری شدند.

وایلداسمیت نقاشی رنگ روغنی از قرن ۱۸ را به یاد می‌آورد که مردی را نشان می‌دهد که با وحشت شاهد عمل قطع عضو خود است. وایلداسمیت گفت: «با نگاه کردن به چهره بیمار می‌توان درک کرد که عمل جراحی بدون بیهوشی، چقدر وحشتناک بوده است.»

تاریخچه بیهوشی ممکن است پر از آزمون و خطا باشد، اما هر کسی که تاکنون کارش به بیمارستان کشیده شده باشد، می‌تواند سپاسگزار باشد که این تجربیات حداقل ما را از واقعیت‌های کابوس‌وار آن نقاشی دور کرده است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات