چرا سگهای گلدن رتریور مثل ما رفتار میکنند؟ پاسخ در ژنهای مشترک نهفته است
انسانها از آغاز زندگی در یک مکان ثابت، احتمالاً با سگها همزیستی داشتهاند. به همین دلیل، میتوان گفت که شکلگیری جامعه انسانی بدون حضور حیوانات غیرممکن است. تاریخ طولانی ارتباط انسان و سگ حتی بهعنوان نوعی تکامل مشترک بین دو گونه در نظر گرفته میشود.
پژوهش تازهای که توسط دنیل میلز، استاد رفتارشناسی دامپزشکی در دانشگاه لینکُلن و همکارانش در دانشگاه کمبریج انجام شده است، نشان میدهد سگهای گلدن رتریور و انسانها دستکم در برخی رفتارها پایههای ژنتیکی مشترکی دارند.
میلز در یادداشتی در کانورسیشن میگوید سگها ویژگیها و تواناییهایی دارند که زندگی در کنار انسان و همکاری با او را برایشان بسیار آسان میکند. بهعنوان مثال، آنها میتوانند رفتار و اشارههای انسان را بفهمند و به آنها پاسخ دهند.
برخی از ژنها در سگها و انسانها با واکنشهای عاطفی مشابهی مانند اضطراب غیراجتماعی و افسردگی مرتبط هستند
پژوهشها نشان میدهد انسانهای باستانی هنگام اهلیکردن سگها، احتمالاً نیاکان آنها را براساس توانایی خوردن غذایی مشابه با رژیم غذایی خود انتخاب کردند. این انتخاب به سگها امکان داد بهتر با زندگی انسانی سازگار شوند و همزمان پیوندی قوی میان انسان و سگ شکل گرفت که نهتنها در سطح جسمانی، بلکه در سطح روانی و رفتاری نیز قابل مشاهده است.
سگها همچنین در واکنش به احساسات انسان بسیار ماهر و دقیق هستند. این توانایی به آنها امکان میدهد بهخوبی با انسانها ارتباط برقرار و احساسات ما را درک کنند و به آنها واکنش نشان دهند. اما این رابطه یکطرفه نیست؛ انسانها نیز میتوانند بهطور شهودی معنی صداها و آواهای سگها را تشخیص دهند و از طریق آنها بفهمند سگها چه احساسی دارند یا چه چیزی میخواهند.
امروزه رابطهی ما با سگها تحتتأثیر شلوغی و فشارهای زندگی مدرن است. به همین دلیل جای تعجب ندارد که مشکلات مرتبط با استرس در میان سگها نیز با شیوع بسیار بالایی دیده شود. این مشکلات اغلب در سگهایی مشاهده میشود که با فشارهای زندگی شهری و تغییرات سریع در محیط زندگی روبرو هستند که میتواند تأثیرات منفی بر سلامت روانی آنها بگذارد.
چالشهای سگها در مواجهه با زندگی مدرن، پژوهشگران را این به پرسش واداشت که آیا انسان و سگ ممکن است برخی مشکلات روانی مشترک داشته باشند یا خیر. در سالهای اخیر، بحثهایی درباره احتمال وجود سندرمی شبیه اوتیسم در سگها مطرح شده است. حتی در مارس ۲۰۲۵، نشانگر ژنتیکی مشابهی برای برخی مشکلات اجتماعی مرتبط با اوتیسم در سگها شناسایی شد.
پژوهش جدید قدمی فراتر برداشته است. تیم دنیل میلز، ژنوم و رفتار ۱۳۰۰ سگ نژاد گلدن رتریور را بررسی کرد تا ژنهایی که با ویژگیهای رفتاری آنها مرتبط هستند، شناسایی شود. سپس ژنهای مشابه در انسان که از نیای مشترک تکاملی به ارث رسیده بودند، شناسایی شدند. همچنین ارتباط این ژنها با جنبههایی از هوش، سلامت روان و فرآیندهای عاطفی انسان نیز مورد بررسی قرار گرفت.
پژوهشگران ۱۲ ژن را شناسایی کردند که ظاهراً بین سگها و انسانها ارتباطی مشترک در زمینهی کارکردهای روانشناختی برقرار میکنند. بعضی از این ژنها از نظر نوع واکنشهای احساسی که ایجاد میکردند (مثلاً واکنشهای مرتبط با اضطراب غیراجتماعی) شباهت نزدیکی داشتند. اما در موارد دیگر، این ارتباط چندان آشکار و مستقیم نبود.
پژوهشگران با تدوین فرضیههایی درباره علت این پیوندها، توانستند دلایل منطقی برای شباهتهای ژنتیکی میان انسانها و گلدن رتریورها ارائه دهند. بهعنوان مثال، ژن ADD2 در سگها با ترس از غریبهها و در انسانها با افسردگی مرتبط بود. یکی از ویژگیهای افسردگی، کنارهگیری اجتماعی است. بنابراین احتمال دارد این ژن ریشه ژنتیکی مشترکی داشته باشد که در سگها به صورت اضطراب نسبت به غریبهها و در انسانها به صورت افسردگی ظاهر میشود.
برخی دیگر از ارتباطات مربوط به رفتارهای انسانی هستند که نیازمند فرآیندهای شناختی پیچیدهای مانند خوداندیشی میباشند. این نوع توانایی در سگها وجود ندارد، اما بررسی دقیقتر دادهها نشان داد که حتی این تفاوتها هم میتوانند توضیحپذیر باشند. بهعنوان مثال، قابلیت آموزشپذیری در سگها با ژنهایی در انسانها مرتبط بود که نه تنها به هوش بلکه به حساسیت نسبت به اشتباهکردن نیز ارتباط دارند.
سگها نمیتوانند خود را مانند انسانها در شرایط خیالی تصور کنند، اما بهطور طبیعی نسبت به تجربیات ناخوشایند حساسیت بیشتری دارند. این ویژگی میتواند زمینهای برای یافتن شباهتهای ژنتیکی میان دو گونه باشد.
شناسایی ژنهای مشترک بین انسانها و سگها میتواند مدلهای جدیدی برای تحقیقات سلامت روان ایجاد کند
یافتهها زمینه را برای مطالعات آینده در روانپزشکی تطبیقی و تکاملی فراهم میکنند. النور رفن، دامپزشک و استادیار فیزیولوژی که هدایت بخش کمبریج پژوهش را برعهده داشت، میگوید: «یافتهها شواهد قوی ارائه میدهند که انسانها و گلدن رتریورها ریشههای ژنتیکی مشترکی برای رفتار دارند. ژنهایی که شناسایی کردیم، بر وضعیتهای عاطفی و رفتار هر دو گونه تأثیر دارند.»
البته تجربههای عاطفی انسان و سگ متفاوت است. بخش زیادی از احساسات انسانی با تفکر پیچیده مرتبط است، اما این تفاوت ارزش بررسی شرایط مرتبط با سلامت روان و رنج در سگها و انسانها را کاهش نمیدهد.
هرچند ممکن است پژوهشهای علمی درباره سگها گاهی کماهمیت به نظر برسد، این مطالعه نشان میدهد سگها میتوانند مدلی طبیعی برای بررسی مسائل سلامت روان در انسان باشند و نقش مهمی در جامعه مشترک انسان و حیوان ایفا کنند.
پژوهش در ژورنال PNAS منتشر شده است.