درونگرایان طبیعت؛ چرا برخی حیوانات با سبک زندگی انفرادی سازگار شده‌اند؟

دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰
مطالعه 9 دقیقه
لاک‌پشت پا قرمز
سبک زندگی انفرادی می‌تواند مزایای بزرگی در دنیای حیوانات داشته باشد. آیا انسان‌ها می‌توانند چیزی از آن بیاموزند؟
تبلیغات

موش حفار نابینای خاورمیانه یک درونگرای واقعی است. این موجود که حدود ۳۰ سانتی‌متر زیر زمین زندگی می‌کند، بیشتر عمر خود را در سیستم‌های تونلی می‌ماند که خود حفر کرده است و ریشه‌ها، قارچ‌ها و پیازها را جمع‌آوری می‌کند. هر موش حفار نابینا قلمروی مخصوص به خود را دارد. اگر این جانور به طور تصادفی به داخل تونل دیگری نفوذ کند، دیگر جوندگان دندان‌های خود را نشان می‌دهند یا یکدیگر را در نبردهای خشونت‌بار و غالبا مهلک می‌درند.

موش‌های حفار نابینا معمولا فقط در طول فصل جفت‌گیری با سایر اعضای گونه‌ی خود تعامل دارند؛ اما حتی در آن زمان نیز باید با احتیاط عمل کنند. موش نر میان خاک به سمت یک ماده حفاری می‌کند، اما پیش از ورود به تونل او مکث می‌کند. آن‌ها برای چند روز، سیگنال‌های ارتعاشی را با ضربه‌‌زدن سر روی سقف تونل به یکدیگر ارسال می‌کنند. تنها زمانی که ماده برای ملاقات ابراز علاقه کند، نر پیشروی، با او جفت‌گیری و سپس او را ترک می‌کند. موش پس از بستن تونل پشت سر خود به زندگی منزوی‌اش ادامه می‌دهد.

سبک زندگی انفرادی به طول چشمگیری در سراسر قلمروی حیوانات رایج است. حتی در میان پستانداران، ۲۲ درصد از نمونه‌های مطالعه‌شده به شدت منزوی هستند؛ به گونه‌ای که نرها و ماده‌ها بیشتر اوقات خود را تنها می‌خوابند و به‌صورت تکی به دنبال علوفه می‌روند یا شکار می‌کنند.

بااین‌حال حیوانات منفرد توجه نسبتا کمی از سوی دانشمندان دریافت کرده‌اند. شاید به این دلیل که خودمان موجودات اجتماعی هستیم و بیشتر به مطالعه‌ موجوداتی جذب می‌شویم که در گروه‌ها برای محافظت یا یافتن غذا و پرورش و بزرگ‌کردن نوزادها همکاری می‌کنند.

برای مدتی طولانی بسیاری از دانشمندان تمایل داشتند، زندگی انفرادی را نادیده بگیرند و آن‌ را حالتی ابتدایی‌تر و بدوی‌تری از حیات می‌دانستند که با رفتارهای ضداجتماعی و هوش ضعیف مرتبط است. بااین‌حال پژوهشگرها متوجه شده‌اند که برخی حیوانات تکامل یافته‌اند که تنها زندگی کنند؛ چرا که این سبک زندگی برای اجتناب از رقابت و شرایط استر‌س‌زای زندگی گروهی سودمند است.

بیشتر بخوانید

به‌عنوان‌مثال، بسیاری از حیوانات تنها در واقع بسیار باهوش هستند و با وجود تنهایی خود، زندگی اجتماعی متنوع و پیچیده‌ای دارند. اگرچه موش‌های حفار نابینا یک استثنا هستند، بسیاری از حیوانات منفرد با سایر هم‌نوعان خود مدارا می‌کنند، از آن‌ها یاد می‌گیرند و گاهی حتی با آن‌ها همکاری می‌کنند و به آن‌ها اجازه می‌دهند از بهترین‌های هر دو دنیا لذت ببرند.

از آنجایی که انسان‌ها به‌طور فزاینده‌ای زمان بیشتری را به‌تنهایی می‌گذرانند، این حیوانات بسیاری از مزایای تنهایی را نشان می‌دهند و یادآور می‌شوند که تنها زندگی‌کردن با تنهایی برابر نیست؛ فکری که شاید برای افرادی که روز ولنتاین را به‌تنهایی گذراندند، ارزش درنظر گرفتن داشته باشد. کارستن شرادین، بوم‌شناس رفتاری از مرکز ملی رشرش در استراسبورگ فرانسه می‌گوید:

شاید با مطالعه‌ی گونه‌های منفرد و علت موفقیت آن‌ها در این تاکتیک، ما هم بتوانیم برای جامعه‌ی انسانی، مزایای تنهایی را شناسایی کنیم.

زندگی گروهی مسلما فواید زیادی دارد. به گورخرهایی فکر کنید که در گله‌ها امنیت را پیدا می‌کنند یا شیرهایی که به صورت گروهی شکار می‌کنند تا بتوانند بر طعمه‌های بزرگ‌تر و سریع‌تر از خود غلبه کنند. برخی از پرندگان برای بزرگ‌کردن جوجه‌ها با یکدیگر همکاری می‌کنند و شامپانزه‌ها برای معاشرت انگل‌های یکدیگر را برمی‌دارند؛ اما این سبک زندگی جنبه‌های منفی هم دارد. دیوید شیل، بوم‌شناس رفتاری در دانشگاه اقیانوس آرام آلاسکا، می‌گوید:

در یک گروه هر پناهگاه، هر ذره غذا و دسترسی به همسر باید مشترک باشد. یا اگر قابل اشتراک‌گذاری نباشد، فقط یکی از شما می‌تواند آن را دریافت کند.

با اینکه شکار جمعی و تقسیم غذا برای حیواناتی مانند شیرها که اغلب توسط طعمه‌های فراوان و بزرگ احاطه شده‌اند منطقی است، در موقعیت‌هایی که شکار کوچک‌تر است و کمتر به اشتراک گذاشته می‌شود، سود کمتری دارد. همچنین هنگامی که طعمه در سراسر چشم‌انداز پراکنده شود، جایی که برای یافتن آن به تلاش بیشتری نیاز است، این روش چندان مفید نیست.

احتمالا به همین دلیل است که آرمادیل‌ها و مورچه‌خواران به‌تنهایی به دنبال حشرات اندکی می‌گردند و به همین دلیل است که ببرها که برای یافتن طعمه‌های نسبتا کمیاب به دور و اطراف پرسه می‌زنند، به تنهایی به شکار می‌روند و بدین وسیله می‌توانند راحت‌تر طعمه‌های خود را پنهان کنند. برای کاهش بیشتر رقابت، ببرها و برخی دیگر از شکارچیان انفرادی، قلمروهای کوچکی را تشکیل می‌دهند و از آن‌ها در برابر سایر شکارچیان دفاع می‌کنند.

برای موش‌های حفار نابینا، تنهایی به معنی عدم نیاز به رقابت مداوم برای فضای تونل است که حفاری آن انرژی زیادی می‌گیرد. همچنین ممکن است حیوانات تنها با رقابت کمتری برای جفت و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌ها و انگل‌ها روبه‌رو شوند.

در همین حین، گونه‌های ماده می‌توانند تمام انرژی خود را صرف مراقبت از فرزندان خود کنند، بدون اینکه نیازی به مراقبت از فرزندان همسایه‌های خود داشته باشند. موجوداتی دیگر مثل تنبل‌ها تنها در صورتی می‌توانند به شکل بهینه استتار کنند که در گروه‌های بزرگ نباشند. لیندلانی مایوکا، جانورشناس دانشگاه ویتواترسرند در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی و همکار شرادین می‌گوید: اگر تنها زندگی می‌کنید، کمتر به چشم می‌آیید.

سبک زندگی گروهی، رقابت بر سر غذا و جفت را افزایش می‌دهد

از سویی تنها زندگی‌کردن چالش‌های دیگری مثل از دست‌دادن مزایای جمع‌شدن برای گرم‌ماندن را دارد؛ اما برخی حیوانات مثل موش کارو بیشه‌ای در جنوب آفریقا با ساختن خانه‌های چوبی بزرگ برای محافظت از خود در برابر نوسانات دما و همچنین شکارچیان، این مشکل را حل می‌کنند.

برای حیوانات بسیار اجتماعی، تنهابودن می‌تواند استرس‌زا باشد و اغلب باعث اضطراب و کاهش سطح سلامت شود؛ اما حیوانات تنها به خوبی از پس آن برمی‌آیند. موش‌های نابینای حفار خاورمیانه وقتی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، حتی اگر مانعی بینشان وجود داشته باشد، افزایش استرس و اضطراب را تجربه می‌کنند و افراد کوچک‌تر و مطیع‌تر هم بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند. تالی کیمچی، عصب‌شناس رفتاری می‌گوید:

این موش‌ها ممکن است بر اثر استرس بمیرند؛ مانند همه پستانداران، مادران موش‌های حفار نابینا به فرزندان خود تمایل دارند، اما مادران در نهایت دشمنی می‌کنند و بچه‌های خود را مجبور می‌کنند تا از تونل خود دور شوند. به نظر خنده‌دار می‌رسد اما بقای این موجودات این گونه است.

تمام گونه‌های تنها به طور فعال یکدیگر را دفع نمی‌کنند. بسیاری از آن‌ها به خاطر منابع مشترک گرد هم می‌آیند و زندگی اجتماعی غنی و شگفت‌انگیزی دارند، یکدیگر را تحمل می‌کنند و حتی اگر منطقی باشد با یکدیگر همکاری می‌کنند.

برای مثال موش‌های کارو بیشه‌ای که در نزدیکی یکدیگر زندگی می‌کنند، تعاملات مکرر و دوستانه‌ای با یکدیگر دارند. آن‌ها محل‌های جستجوی غذا را با ماده‌های مرتبط به اشتراک می‌گذارند و گاهی اوقات حتی در پایان فصل تولید مثل، زمانی که تقاضای زیادی برای اقامتگاه‌ها وجود دارد، در خانه‌های خود می‌مانند. مایوکا می‌گوید: «زندگی انفرادی برخی حیوانات به این معنا نیست که تعاملات اجتماعی ندارند.»

شیل می‌گوید حتی برخی اختاپوس‌ها کنار یکدیگر جمع می‌شوند. این گونه زمانی آن‌قدر منفرد به‌حساب می‌آمد که به شوخی گفته می‌شد فقط برای جفت‌گیری یا خوردن یکدیگر، با هم ملاقات می‌کنند.

در مکانی در خلیج جرویس در شرق استرالیا، گونه‌های تنهای اختاپوس گلومی به دلیل وجود پناهگاه به یکدیگر نزدیک می‌شوند. این روند احتمالا از زمانی شروع شد که یک اختاپوس پوسته‌های دورریخته‌شده را پس از خوردن روی یکدیگر انباشته کرد و در نهایت به رسوبی پایدار رسید که اختاپوسی دیگر می‌توانست پناهگاه خود را درون آن بسازد. این ساکن جدید سپس ستونی جدید از پوسته‌های دورانداخته شده را ساخت تا اینکه ۱۶ اختاپوس گرد هم آمدند و شیل و همکارانش از آن زمان به بررسی آن‌ها پرداختند.

در این «شهر اختاپوسی»، حیوانات تنها خود را در موقعیتی بسیار شلوغ‌تر از آنچه عادت دارند می‌بینند و رفتارهای کنجکاوانه‌ای را برای کنارآمدن با دیگران از خودشان نشان می‌دهند. نرها گاهی اوقات سعی می‌کنند ماده‌ها را وادار کنند تا در نزدیکی‌شان بمانند و نرهای دیگر را تعقیب می‌کنند. گاهی در لانه‌های یکدیگر می‌خزند، با آن‌ها کشتی می‌گیرند و آن‌ها را بیرون می‌کنند.

شیل می‌گوید: گاهی اوقات وقتی نرهای بیرون رانده‌شده به لانه‌ی خود بازمی‌گردند، نر بیرون‌کننده ممکن است برگردد و اخراج را تکرار کند. همچنین اختاپوس‌ها در حین پاکسازی خانه‌هایشان، اغلب زباله‌ها را به سمت همسایگان خود هل می‌دهند. شیل برخی از این تعامل‌ها را در مقاله‌ای در سال ۲۰۲۲ مستند کرد. این رفتارها نه تهاجمی هستند نه همکاری‌محور و دانشمندان آن را «تنه‌‌زدن» می‌نامند. او می‌گوید:

در اینجا ما یک حیوان تنها را وارد یک موقعیت اجتماعی پیچیده کردیم و تنها کاری که آن‌ها انجام می‌دهند تنه‌زدن است که به نظر کاملا سالم به نظر می‌رسند. این نشان می‌دهد که آن‌ها یا کمتر از آن چیزی که ما فکر می‌کردیم، منزوی هستند یا استرس اجتماعی بودن آن‌قدرها برایشان شدید نیست.

تعاملات اجتماعی پیچیده بر هوش موجودات تنها تأکید می‌کند. به گفته‌ی آنا ویلکینسون، دانشمند علوم رفتاری از دانشگاه لینکلن در بریتانیا، پژوهشگرها به طور مشابه برخی از خزندگان تنها را مشاهده کرده‌اند که از نزدیک هم‌نوعان تنهای دیگر را زیر نظر دارند و از این اطلاعات برای حل مشکلات استفاده می‌کنند؛ نوعی توانایی که زمانی تصور می‌شد، منحصر به انسان است. او می‌گوید:

حیواناتی که شاید به‌طور طبیعی گروه‌های پیچیده‌ای تشکیل ندهند، درواقع می‌توانند جنبه‌های بسیار پیچیده‌ای از یادگیری اجتماعی را داشته باشند

لاک‌پشت‌های پاقرمز به‌تنهایی به دنبال علوفه می‌روند، اما ممکن است زیر درخت‌های میوه با یکدیگر برخورد کنند. ویلکینسون طی آزمایش‌هایی روی این لاک‌پشت‌ها، آن‌ها را با حصارهای V شکل و شفافی روبه‌رو کرد که داخلشان غذا قرار داشت.

هیچ حیوانی نمی‌توانست به غذا برسد تا زمانی که ویلکینسون و همکارانش به یکی از آن‌ها نحوه‌ی انجام آن را آموزش دادند. لاک‌پشت‌های دیگر که دیدند خزنده‌های همراهشان به غذا رسیدند، این مسیر را دنبال کردند. نکته قابل توجه این است که خزندگان از طریق تقلید، توانایی یادگیری از یکدیگر را دارند. همچنین بسیاری از آن‌ها به گونه‌ای تکامل یافته‌اند که بتوانند بدون نیاز به آموزش و کمک والدین از تخم‌هایشان بیرون بیایند.

شواهدی از این دست باعث می‌شود دانشمندان زندگی انفرادی را نه به عنوان یک مقوله ثابت و یکنواخت، بلکه بیشتر به عنوان یک پیوستار ببینند: از حیواناتی مثل موش حفار نابینای ضداجتماعی گرفته تا گونه‌هایی که عمدتا تنها زندگی می‌کنند، اما از یکدیگر یاد می‌گیرند و با هم همکاری می‌کنند. برخی از گونه‌ها حتی سبک‌های زندگی فردی و اجتماعی‌تر را با یکدیگر ترکیب می‌کنند. برای مثال موش‌های راه‌راه که به محض شروع تولید مثل زندگی انفرادی را آغاز می‌کنند یا کواتی‌های راکون‌مانند که نر‌های آن‌ها به صورت تنها زندگی می‌کنند و ماده‌ها به صورت گروهی عمل شکار را انجام می‌دهند.

بررسی حیوانات تنها و شبکه‌های اجتماعی آن‌ها می‌تواند به حافظان محیط‌زیست کمک کند تا از جمعیت آن‌ها در برابر تهدید‌های انسانی بهتر محافظت کنند. مایوکا و شرادین قبلا تلاش‌هایی را برای ایجاد جامعه‌ای از دانشمندان برای کشف بیشتر زندگی، مزایا، نیازها و چالش‌های حیوانات مستقل آغاز کرده‌اند. شرادین می‌گوید:

تنها بودن ساده و ابتدایی نیست بلکه می‌تواند بسیار پیچیده باشد و چالش‌هایی را به وجود بیاورد که به روش‌های مختلف توسط گونه‌های مختلف حل می‌شود.

درک طیف کامل زندگی انفرادی حتی می‌تواند برای انسان‌ها هم مفید باشد. کیمچی می‌گوید شاید چنین تحقیقاتی بتواند به دانشمندان کمک کند تا بفهمند چگونه افراد مبتلا به بیماری‌های عصبی یا روانی از نظر اجتماعی منزوی می‌شوند.

به گفته‌ی شرادین، اما حیوانات تنها هم می‌توانند به ما کمک کنند تا بدانیم تنهابودن لزوما نباید مشکل‌ساز باشد. حیوانات تنهای «اجتماعی» شبکه‌های اجتماعی معناداری را در اطراف خود می‌سازند و افرادی که به تنهایی زندگی می‌کنند هم می‌توانند همین کار را انجام دهند. شرادین می‌گوید: «تنهابودن می‌تواند بهترین انتخاب برای بسیاری از انسان‌ها باشد.»

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات