زنبور بامبل از هوش جمعی شبیه به انسان برخوردار است

یک‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰
مطالعه 4 دقیقه
زنبور مخملی
زنبورها هم می‌توانند مانند انسان‌ها از یکدیگر مهارت بیاموزند. این یافته نشان می‌دهد مهارت یادگیری اجتماعی منحصر به انسان نیست.
تبلیغات

زنبور بامبل یا گرده‌افشان مخملی ثابت کرده است که اندازه‌ی مغز همه چیز نیست. این حشره‌ی کوچک با مغزی در ابعاد ذره‌ای کوچک، سطحی از هوش جمعی را در آزمایش‌ها نشان داده است که به باور دانشمندان فقط در انسان‌ها دیده می‌شود.

وقتی زنبورهای بامبل (Bombus terrestris) در آزمایشگاه آموزش دیدند که یک جعبه‌ی دو مرحله‌ای را باز کنند، توانستند راه‌حل را به زنبور دیگری منتقل کنند که تا پیش از آن جعبه را ندیده بود. این زنبور ساده به‌تنهایی مسئله را حل نکرد. پژوهشگرها برای آموزش راه‌حلی غیرشهودی به زنبورهای دستیار باید روش کار را به آن‌ها نشان می‌دادند و پس از مرحله‌ی اول برای حفظ انگیزه، به آن‌ها پاداشی می‌دادند. به نوشته‌ی گروه پژوهشگرها:

این یافته‌ها باور رایج در این زمینه‌ را که ظرفیت یادگیری اجتماعی رفتارهایی که نمی‌توان به صورت آزمون و خطای فردی آموخت، منحصر به انسان است، به چالش می‌کشد.

انسان‌ها در طول سال‌ها قوانینی را تعریف کرده‌اند که برای تفکیک گونه‌ی انسان از دیگر گونه‌ها به کار می‌روند. زمانی تصور می‌شد انسان‌ها تنها موجودات دارای فرهنگ روی زمین باشند؛ اما آهنگ‌های همه‌گیر بین گنجشک‌ها، سنت‌ها و لهجه‌های رو به تکامل نهنگ‌ها، استراتژی‌های شکار منطقه‌ای اورکاها و ترفندهای استفاده از ابزار میمون‌های بزرگ، کلاغ‌ها و دلفین‌ها همه نشان می‌دهند رفتارهای اجتماعی در جوامع حیوانی هم وجود دارند.

مسئله زنبورها
دو زنبور در حال حل معمای دو مرحله‌ای.

برخی از رفتارهای اجتماعی حتی نشانه‌هایی از بهبود و پیشرفت در طول زمان را دارند. برای مثال کبوترهای نامه‌رسان از یکدیگر می‌آموزند و سال به سال مسیرهای پرواز خود را تنظیم می‌کنند. یک روش تأثیرگذار برای تعریف قوانین مربوط به هوش انسانی این است که بگوییم انسان‌ها نسبت به دیگر جانوران دیگر منحصر‌به فرد هستند، زیرا می‌توانند از یکدیگر چیزهایی را یاد بگیرند که به صورت مستقل امکان ابداعشان وجود ندارد.

برای مثال به دستگاهی فکر کنید که با آن این متن را می‌خوانید. هیچ انسانی نمی‌تواند به‌صورت مستقل تمام قطعات و مکانیک دستگاه را به‌تنهایی و در طول عمر خود ابداع کند. دستگاهی که در دست دارید حاصل چند دهه تلاش و اصلاح برای رسیدن به چنین مرحله‌ی پیشرفته‌ای است. حتی عمل خواندن هم مهارتی است که انسان‌ها طی چند نسل به‌صورت اندک اندک آموخته‌اند.

واضح است که هیچ حیوانی نمی‌تواند آیفون بسازد یا مقاله‌ای را درباره‌ی هوش حیوانات مطالعه کند؛ اما زنبورها در سطح ابتدایی به شامپانزه‌ها ملحق شدند و شک درباره‌ی استثنایی بودن انسان را برانگیختند. شامپانزه‌ها دارای مغزهای بزرگ و زندگی فرهنگی غنی هستند، اما کشف مربوط به زنبورهای بامبل بسیار شگفت‌انگیزتر است، زیرا نه‌تنها متمرکز بر خویشاوندان نخستی انسان نیست بلکه به حیوانی با مغزی به ابعاد ۰٫۰۰۰۵ درصد مغز شامپانزه اشاره دارد.

زنبورهای مخملی به دلیل ابعاد کوچکشان به مدت چند دهه دست‌کم گرفته شدند. حالا آزمایش‌ها نشان می‌دهند این زنبورها می‌توانند از یکدیگر بیاموزند، از ابزار استفاده کنند و حتی محاسبات ابتدایی ریاضی را انجام دهند.

آلیس بریج از دانشگاه کویین مری لندن برای آزمایش این فرضیه کلونی‌هایی از زنبور مخملی را با یک معمای دو مرحله‌ای برای مجموع ۳۶ الی ۷۲ ساعت طی ۱۲ تا ۲۴ روز متوالی جمع‌آوری کرد، به‌طوری‌که هیچ دخالت و کمک انسانی در کار نبود.

پس از گذشت زمان مقرر، زنبورها توانستند به چگونگی دستیابی به پاداش قندی خود پی ببرند. آن‌ها به طور میانگین ۸ روز را صرف حل معما کردند که برابر است با یک سوم طول عمرشان. در تصویر زیر می‌توانید مسئله را ببینید. دایره‌ی قرمز حاوی یک قطره قند زیر یک در پلاستیکی است. زنبورها می‌توانند با کنار زدن زبانه‌ی قرمز به آن برسند اما تنها زمانی این کار ممکن است که مانع آبی از سر راهشان کنار برود.

مسئله زنبورها
جعبه‌ی مسئله‌ی دو مرحله‌ای همراه با یک زنبور در حال هل دادن مانع قرمز

دانشمندان به زحمت راه را به زنبورها نشان دادند و این کار تنها با یک پاداش ممکن بود؛ اما زمانی که زنبوری توانست معما را حل کند، توانست به دیگران یاد دهد که چگونه دو مانع را برای دریافت پاداش قندی کنار بزنند.

آزمایش مشابهی به‌تازگی روی شامپانزه در مجله‌ی Nature Human Behaviour منتشر شده است پژوهش‌های مربوط به مهره‌داران و بی‌مهرگان، هردو دیدگاه‌های مشترکی را درباره‌ی دشواری یادگیری به صورت مستقل نشان می‌دهند.

البته رفتار یادگیری گروهی در طبیعت دیده نشده است؛ بلکه پژوهشگرها باید به شامپانزه‌ها و زنبورها آموزش می‌دادند. اما بر اساس یافته‌ها احتمال وجود نوآوری در جوامع شامپانزه‌ها و زنبورها مطرح می‌شود. شاید یک اینشتین در جامعه‌ زنبورها وجود داشته باشد.

برای مثال زمانی تصور می‌شد در رقص معروف زنبورهای عسل، فاصله، جهت‌گیری و کیفیت منابع غذایی به صورت غریزی آموخته می‌شوند؛ اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این رفتارها بر اساس تأثیرهای اجتماعی شکل‌ می‌گیرند.

پژوهشگرها در سال ۲۰۱۷ زنبورهای بامبل را آموزش دادند که یک توپ را برای دریافت پاداش به سمت مقصد بغلتانند. حشره‌ها برای امتیازدهی باید از یکدیگر یاد می‌گرفتند و خطاهای گذشته را جبران می‌کردند. این آزمایش نتیجه‌بخش بود.

آزمایش جدید نشان می‌دهد، توانایی یادگیری جمعی را باید به دیگر مهارت‌های حیوانات مثل استفاده از ابزار، حافظه‌ی اپیزودی (توانایی به خاطر آوردن رویدادهای گذشته) و برقراری ارتباط عمدی اضافه کرد که ثابت می‌کنند شناخت و فرهنگ انسان استثنایی نیست.

یافته‌های پژوهش در مجله‌ Nature منتشر شده است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات