حیوانات ماده به یکدیگر یاد میدهند تا نرهای غیرعادی را انتخاب کنند
انتخاب جنسی شامل تکامل صفاتی مانند دمهای بلند و پرنقشونگار طاووس میشود. این ویژگیها تکامل پیدا کردهاند تا بهجای افزایش قدرت بقا، شانس حیوان برای جذب جفت را افزایش دهند. در صورتی که بخواهید از شکارچی فرار کنید، دم سنگین و پر زرقوبرق بهعنوان مانع عمل میکند.
بهطورکلی، نرها برای دسترسی به مادهها رقابت میکنند، زیرا سرمایهگذاری نر روی فرزندان (اغلب فقط اسپرم) نسبتبه تلاش ماده برای تولید تخمک (که بزرگتر از اسپرم است)، بارداری و احتمالا پرورش فرزندان بسیار کمتر است. بنابراین، جفتگیری ماده با نر دارای کیفیت پایین نسبتبه حالت برعکس آن بسیار پرهزینهتر است، زیرا نر میتواند به سرعت به دنبال ماده بعدی برود. این امر منجر به تکامل صفات انتخابشده جنسی در نرها و رفتار گزینشگر مادهها شده است.
چه چیزی موجب میشود حیوان نر برای مادههای همان گونه جذاب باشد؟ بهنوشتهی وبسایت کانورسیشن، اورانگوتانهای نری که اطراف صورت خود لایهای از مو دارند، برای اورانگوتانهای ماده جذابتر هستند، درحالیکه ماهیهای دمشمشیری نر که دم بلندتری دارند، ماهیهای دمشمشیری ماده را به خود جلب میکنند.
فقط ظاهر فیزیکی نیست که مادهها جفت خود را براساس آن انتخاب میکنند. لمورهای دم حلقهای نری که بوی تندتری دارند، مادههای بیشتری را به خود جلب می کنند. همچنین نمونههای فراوانی از ویژگیهای پیچیدهتر مانند آواز و رقص پرندگان بهشتی یا الگوهای دایرهوار ایجادشده توسط بادکنکماهی ژاپنی برای تحتتاثیر قرار دادن مادهها وجود دارد.
همیشه این نرها نیستند که برای اینکه توسط مادهها انتخاب شوند، با هم رقابت میکنند. مگسهای چشمشاخکی نر مادهها را براساس فاصله میان چشمهایشان انتخاب میکنند و فاصله بیشتر بین چشمها برای آنها جذابتر است.
حیوانات ماده بیتجربه ممکن است در تلاش برای تقلید از مادههای دیگر اشتباه کنند
تئوریهای کنونی انتخاب جنسی شامل این است که حیوانات جفت خود را براساس نشانههای داشتن ژن خوب (مانند دم بلند و رنگارنگ) انتخاب میکنند. جفت قوی و مردانه به این معنا است که آنها فرزندان سالمی تولید خواهند کرد.
از طرف دیگر، حیواناتی که دارای یک ویژگی بازدارنده هستند، ولی در جامعه باقی میمانند، احتمالا از کیفیت ژنتیکی بالایی برخوردار هستند. همچنین تئوریهای سوگیری حسی وجود دارد که در آن ترجیحات جفتگیری محصول فرعی انتخاب طبیعی حواس هستند. برای مثال، محدوده شنوایی قورباغههای تونگارا ماده به سمت فرکانسهایی پایینتر سوگیری دارد که مطابق با ترجیح آنها برای صداهای با فرکانس پایین تولیدشده توسط نرهای بزرگتر است.
بااینحال، هیچیک از تئوریهای مطرحشده توضیح نمیدهند چرا تنوع بسیار بالایی در صفات نرها در یک گونه وجود دارد یا چرا ترجیحات مادهها میتواند در طول زمان تغییر کند یا بین مادههای یک گونه متفاوت باشد.
جذابیت جنسی کمیاب بودن
مطالعه جدید پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا در ایالات متحده به این موضوع پرداخته است که آیا انتخاب جفت توسط مادهها براساس مشاهده نحوه انتخاب جفت توسط مادههای باتجربه صورت میگیرد.
حیوانات میتوانند از تماشای دیگر بیاموزند. برای مثال، کلاغهای جوان با تماشای والدین خود یاد میگیرند چگونه ابزارهای چوبی ابتدایی را بسازند.
- راز تکامل؛ پرندگان چگونه به تنوع امروزی رسیدند؟6 شهریور 99مطالعه '5
- داروین، تکامل و انتخاب طبیعی دقیقا چه میگویند30 شهریور 97مطالعه '23
- تکامل حیوانات در آینده ؛ از موشهای آبزی تا مانتیسهای عظیمالجثه8 آبان 00مطالعه '8
یادگیری در رفتار انتخاب جفت هم نشان داده شده است. مادههایی که مادههای دیگر را همراه نرها مشاهده میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که خودشان نیز حیوان نری را انتخاب کنند و احتمال اینکه نری را انتخاب کنند که صفات مشابه با آن نر داشته باشد، بیشتر است.
پژوهشگران مدل خود را مبتنیبر این فرضیه قرار دادند که مادههای بیتجربه ویژگیهای نری را که توسط ماده باتجربه انتخاب شده است، با ویژگیهای نرهای دیگر مقایسه میکنند. بهعنوان مثال، اگر ماده جوانی حیوان ماده باتجربهای را با نری به رنگ روش ببیند، ممکن است او نیز به دنبال جفت با رنگ روشن برود. این امر موجب رایجتر شدن رنگ روشن و کاهش تنوع میشود. بااینحال، فرضیه جذابیت توضیح نمیدهد چرا تنوع بالایی در نرها وجود دارد.
مطالعه اخیر اولین پژوهشی بود که این موضوع را درنظر گرفت که مادهها ممکن است نتوانند ذهنخوانی کنند و شاید در تلاش برای تقلید از مادههای دیگر اشتباه کنند. در مثال فرضی زیر نشان داده شده است که ماده باتجربه نرهای با پوشش پر قرمزتر را ترجیح میدهد، بنابراین جفتگیری با نر شماره سه را انتخاب میکند. ماده بیتجربه تماشاگر فکر میکند دم بلند نر شماره سه او را برای پرندهی ماده باتجربه جذابتر کرده است.
پژوهشگران جمعیتی را شبیهسازی کردند که در آن نرها با تعداد زیادی ماده جفتگیری میکردند. مدل شامل نرهایی با دو صفت بود که هر صفت دارای دو حالت بود (رنگ روشن و تیره، دم بلند و کوتاه).
وقتی مادهها براساس همان صفتی نرها را انتخاب میکردند که ماده با تجربه براساس آن انتخاب میکرد، صفت موردنظر در جمعیت تثبیت میشد و تنوع جامعه از بین میرفت. وقتی مادهها نر متمایزتر را انتخاب میکردند، صفت کمیاب فراوانتر میشد و سپس با افزایش فراوانی آن از جذابیتش کاسته میشد. این امر به تغییر در ترجیحات مادهها در طول زمان منجر میشد، نه اینکه فراوانی صفت جذاب در جامعه افزایش پیدا کند و صفات دیگر حذف شوند.
البته، تا زمانی که دانشمندان مطالعات میدانی انجام ندهند، متوجه نخواهیم شد که آیا این امر در زندگی واقعی اتفاق میافتد یا خیر. اما تئوری توصیفشده اولین تئوری انتخاب جنسی است که توضیح میدهد چگونه ممکن است تنوع در جامعه حفظ شود.