چگونه تصویری نمادین نگاه ما به شامپانزهها را تغییر داد؟
پنجشنبه ۸ تیر ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰مطالعه 5 دقیقهدر ۱۴ژوئیه۱۹۶۰، جین گودال محقق رفتارشناس جانوران که در آن زمان ۲۶سال داشت، با قایق به سواحل دریاچه تانگانیکا در تانزانیا سفر کرد. در آن نقطه، در پارک ملی گومبهاستریم فعلی، تحقیقات علمی پیشگامانهی او در حوزهی رفتارشناسی شامپانزهها آغاز شد.
گودال که پیش از آن دانشجوی منشیگری بود و در زمینهی علوم مدرک دانشگاهی نداشت، میگوید سوژههای خود در حیات وحش را با ذهنی باز و بدون پیشداوری مشاهده میکرد. موضوع بحثبرانگیز در آن زمان، این بود که وی با نامگذاری شامپانزهها با اسم به جای اعداد، از قراردادهای مرسوم سرپیچی کرد.
عکسی که از گودال درطول آن مدت گرفته شد، رویکرد تازهی او را به تصویر کشید، هنجارهای علمی را زیر سوال برد و به یکی از شناختهشدهترین تصاویر نمادین در جهان تبدیل شد.
هوگو ونلاویک، شوهر فقید گودال و عکاس هلندی برای همراهی همسرش در سال ۱۹۶۲ به گومبه سفر کرد و هزاران عکس از او گرفت. اما تصویر نمادین گودال با شامپانزهی نوزاد بهنام فلینت در سال۱۹۶۴ ثبت شد.
در این تصویر، گودال را میبینیم که روی زمین نشسته و به سمت فلینت خم شده و دست راست خود را به سمت او گرفته، درحالیکه فلینت هم دست چپ خود را به سمت او دراز کرده است. فلینت اولین شامپانزهای بود که پس از ورود گودال به گومبه به دنیا آمد.
همانطور که گودال به بیبیسی فیوچر گفت، این تصویر مدتها قبل از عصر عکاسی دیجیتال برداشته شده است، بنابراین او باید مدتی صبر میکرد تا بتواند تصاویر چاپ شده را ببیند. او میگوید:
چندین ماه یا بیشتر گذشت تا اینکه راهی مطمئن برای ارسال فیلمهای عکس برای پردازش به [نشنال] جئوگرافیک پیدا کردیم، و سپس منتظر ماندیم تا آنها تصاویر چاپ شده را به کیگوما بفرستند. وقتی عکس را دیدم، اگرچه در آن زمان نفهمیدم که به تصویری نمادین تبدیل خواهد شد، اما باعث شد به نقاشی میکل آنژ از خدا فکر کنم که دستش را به سوی انسان دراز کرده است.
تصویر ثبتشده در سال۱۹۶۴، برای اولینبار در دسامبر سال۱۹۶۵ در مجلهی نشنالجئوگرافیک منتشر شد. عکس دیگری از گودال در حال مطالعهی شامپانزههای گومبه روی جلد مجله قرار گرفت و به عنوان بخشی از مجموعهی عکس ونلاویک با عنوان «اکتشافات جدید در میان شامپانزههای آفریقا» منتشر شد. در همان سال، نشنالجئوگرافیک مستند «خانم گودال و شامپانزههای وحشی» را منتشر کرد که اولین مستند از مجموعهی مستندهای بسیار دربارهی تحقیقات گودال بود.
بهنقلاز گودال، این عکس به همراه فیلم مستند ونلاویک به نام «مردم جنگل: شامپانزههای گومبه» علم را وادار کرد تا این ایده را که انسانها تنها موجودات دارای شعور، شخصیت، ذهن، و احساسات هستند، کنار بگذارد. او افزود در سال۱۹۶۲ به عنوان دانشجوی دانشگاه کمبریج این موضوع را یاد گرفته بود. «بنابراین این تصویر مسیر کاملاً جدیدی را به روی درک اینکه حیوانات دقیقاً چیستند، باز کرد و نشان داد که ما انسانها نیز بخشی از قلمروی حیوانات و تفکیکناپذیر از آنها هستیم.»
گودال اولین کسی بود که دریافت شامپانزهها پرههای سفت علفها را از بین میبرند، سپس آنها را در سوراخهای موریانه در تپهها فرو میبرند تا این حشرات را شکار کنند و بخورند. تا آن زمان اعتقاد بر این بود که استفاده از ابزار، وجه تمایز انسان و حیوان است.
مارک رایت، مدیر بخش علوم در مؤسسه خیریهی حفاظت از محیطزیست (WWF)، میگوید گودال از جهات بسیار «یک پیشروی واقعی» بود، اما این عکس باعث شد تا مردم اهمیت دیدگاه زنانه در جامعهی تحقیقات علمی را درک کنند. او میگوید: «او زن جوانی بود که میگفت زنان به همان اندازه [مردان] در موقعیت مناسبی برای انجام تحقیقات درجه یک در این زمینه قرار دارند.»
تاآنزمان، حیطهی تحقیقات علمی کاملاً تحت سلطهی مردان بود. اما پس از گودال، تعدادی از زنان برجسته روی کار آمدند تا این نوع تحقیقات را انجام دهند. گیلبرت ام. گروسونور، رئیس سابق انجمن نشنالجئوگرافیک، بههمین ترتیب استدلال کرده است که «پیشگام بودن گودال در این مسیر بزرگترین میراث او برای سایر زنان نخستیشناس است.»
گروسونور در کتاب زندگینامهی گودال میگوید: «در یکسوم پایانی قرن بیستم، دیان فوسی، بیروت گالدیکاس، شریل نات، پنی پترسون و بسیاری دیگر از زنان راه او را دنبال کردند. درواقع، اکنون زنان در سرتاسر جهان بر مطالعات رفتارشناسی بلندمدت دربارهی نخستیها سیطره دارند.»
در سال۱۹۶۴ زمانیکه تصویر نمادین ثبت شد، گودال غرق در زندگی خود در گومبه بود و شروع به درک رفتار شامپانزههایی کرد که درحال مطالعهشان بود. او به آرامی مشاهدات خود از رفتار آنها را ثبت کرد. به اعتقاد رایت، این تجربهی دست اول همیشه اولویت او بوده است.
تصویر به ما یادآوری کرد که در زمینهی مطالعات علمی، هیچ جایگزینی برای حضور میدانی وجود ندارد. بسیاری از پژوهشها در باغوحشها یا پارکهای حیاتوحش انجام شدهاند، ولی برای درک رفتار طبیعی حیوانات باید برای مدت طولانی وارد میدان شوید و نمیتوانید فقط برای چند هفته در آن محیط بچرخید. گودال با رویکرد خود این ایده را تقویت کرد.
گودال بدون هیچ مدرک رسمی به آفریقای شرقی سفر کرد و برای بیش از دو دهه، زندگی خود را وقف مطالعهی رفتار چند نسل از شامپانزهها در گومبه کرد. رایت معتقد است که این عکس برای افرادی که در زمینهی علوم مطالعات ندارند، اما همچنان میخواهند در تحقیقات علمی مشارکت کنند، پیام قدرتمندی را منتقل میکند. گاهی اوقات، ذهن باز بهترین نقطه برای شروع است. او میگوید:
گودال کسی نبود که لباس رسمی آزمایشگاه به تن داشته باشد و از آنجایی که او درگیر آموزشهای رسمی زیادی هم نبود، توانست به عنوان یک محقق آزاد وارد این حیطه شود و سپس [هرآنچه را که دید]، تفسیر کند.
گودال با اشتیاق فراوان خود برای گشودن درهای دنیای تحقیقات علمی به روی همه، الهامبخش بسیاری از افراد برای مطالعه در زمینهی نخستیها شده است. از سال۱۹۶۰، بیش از ۴۸۲مقالهی تحقیقاتی علمی و پایاننامهی فارغالتحصیلی در مورد سلامت و رفتار شامپانزهها از مرکز تحقیقات گومبهاستریم که صدها دانشمند در آن مشغولبه پژوهش هستند، منتشر شده است.
- شامپانزهها مهارت زبانی پنهانی دارند که در مورد آن نمیدانستیم5 خرداد 01مطالعه '3
- انسانها در حال نابودی فرهنگ شامپانزهها هستند24 اسفند 97مطالعه '4
با وجود مجموعهی بزرگی از فیلمهای مستند، کتابها و مقالات در نشنالجئوگرافیک، همچنان عکسهای گودال با فلینت اهمیت حفظ تکتک حیوانات را به نمایش میگذارند. گودال میگوید: «قبلازاین همهچیز در راستای نجات گونهها بود، حیوانات به صورت فردی اهمیت نداشتند. اکنون تفکر علمی تغییر کرده است.»
در سال۲۰۲۱ مایکل لارنس ویلسون، انسانشناس آمریکایی، یافتههای بسیاری از تحقیقات انجام شده در گومبه را خلاصه کرد و تأثیر تلاشهای تحقیقاتی بر شامپانزهها را که گودال در آنها پیشرو بود، منعکس کرد. او نتیجه گرفته است که گومبه، نمونهای است که به یک رویکرد استاندارد برای مطالعات میدانی نخستیها تبدیل شده است: تحقیقات مشترک، و جمعآوری اطلاعات نظاممند درمورد تکتک حیوانات شناساییشدهای که درسرتاسر زندگیشان پیگیری میشوند.»
امروز تماشای تصویر حس غریبی از نوستالژی را برای گودال به همراه دارد. او میگوید: «این عکس دورانی جادویی را به یادم میآورد که هر شامپانزه را مانند عضوی از خانوادهام میشناختم. من شاهد روند رشد فلینت از نوزادی کوچک به پسربچهای لوس بودم که همیشه توسط خواهر بزرگتر یا یکیاز برادران بزرگترش حمایت میشد، یا بهطور تصادفی (گاهی هم از قصد!) مورد آزار قرار میگرفت. این عکس باعث میشود که به بهترین روزهای زندگیام فکر کنم.»
رایت معتقد است که نزدیکی گودال به فلینت در عکس بازتابدهندهی فرهنگ آن دوران است و اشاره میکند که اکنون دانشمندان از سوژههای حیوانی مورد مطالعه دوری میکنند. او میگوید:
کاری که گودال کرد واقعاً پیش از آن انجام نشده بود... من کلاهم را به احترامش برمیدارم. آنچه او کرد کاملاً پیشگامانه بود. مهمتر از همه، این تصویر عشق واقعی گودال به سوژهی تحقیقاتش را نشان میدهد. او به گونهای که مطالعه میکرد و همچنین گومبه اشتیاق و علاقه نشان میداد. گودال جایگاه خود را پیدا کرد.
به اعتقاد گودال، ارتباط سادهی او با فلینت است که این تصویر را بسیار جذاب میکند: «من گمان میکنم که این از جذابیت آن نوزاد کوچک بود که با اعتماد به من، دستش را دراز کرد. پیوندی واقعی بین انسان و شامپانزه، حداقل بههمین دلیل برای من بسیار قدرتمند است»
مؤسسهی جین گودال خاطرنشان میکند که تماس فیزیکی با حیوانات وحشی دیگر رفتاری مناسب تلقی نمیشود و لمس کردن، تعامل یا نزدیکی به شامپانزهها یا سایر موجودات حیات وحش را تایید نمیکند.