فسیلهای کشفشده در آمریکای جنوبی میتواند تاریخ دایناسورهای اردکمنقار را بازنویسی کند
به تازگی کشف تعدادی فسیل دایناسور از منطقهی پاتاگونیا در بخش جنوبی کشورهای شیلی و آرژانتین درک محققان از چگونگی تسخیر جهان کرتاسه توسط دایناسورهای اردکمنقار را تغییر داده است. دایناسورهای اردکمنقار یا هادروسورها، در اواخر دوران کرتاسه، یعنی سومین دوره از دوران میانهزیستی در حدود ۶۶ میلیون سال پیش در بیشتر قارههای زمین میزیستهاند.
اکنون، به گزارش وبسایت ساینسنیوز، محققان در پژوهشی جدید کشف کردهاند که ظاهراً تباری قدیمیتر از هادروسورها حدود ۷۲ میلیون سال پیش، یعنی میلیونها سال قبل از رسیدن دیگر هادروسورها به آمریکای جنوبی، به طور گسترده در جنوب این قاره حضور داشته است. جاناتان آلارکون مونوز محقق دیرینهشناس از دانشگاه شیلی در سانتیاگو میگوید: «این پژوهش فصلی دیگر از پراکندگی اینگونه دایناسورها است، موضوعی که ما از آن بیخبر بودیم.»
حدود یک دهه پیش، مارسلو لپه دیرینهزیستشناس از مؤسسهی جنوبگان شیلی در پونتا آرناس، درحال جستجوی فسیلهای گیاهی در درهی ریودلاسچیناس در منطقهی ماگالانز در کشور شیلی بود که استخوانهای فسیلشده را مشاهده کرد. پس از اینکه این فسیلها توجه الکساندر وارگاس، دیرینهشناس دانشگاه شیلی را جلب کرد، محققان فسیلهای یافتشده را برای مطالعات بیشتر استخراج کردند.
آلارکون مونوز، وارگاس، لپه و دیگر همکارانشان تشخیص دادند که این استخوانها متعلق به گونهی جدیدی از دایناسورهای اردکمنقار است؛ غولهای گیاهخواری که پوزههایی پهن شبیه به غازسانان داشتند. بقایای کشفشده شامل تکههای بسیاری از قسمتهای بدن مانند قطعات لگن، دست و پا، دندهها، مهرهها و جمجمه بود.
محققان نام موجود کشف شده را گونکوکن نانویی گذاشتند. در زبان مردم بومی اونیکنک (بخشی از جنوب پاتاگونیا) که استخوانها در آن یافت شده است، «گون» به معنای «مشابه» و «کوکن» به معنای «اردک وحشی یا قو» است.
در مجموع، محققان گمان میکنند که چهار گونکوکن مجزا را کشف کردهاند. وارگاس میگوید هیچ بقایایی از موجودات دیگر در نزدیکی آنها پیدا نشده است، یعنی احتمالاً دایناسورها بهصورت گلهای در حال حرکت بودند.
گونکوکن به سایر هادروسورهای شناخته شده در آمریکای جنوبی یا دیگر گونههای کهن دایناسورهای ابرقاره جنوبی گوندوانا که شامل آمریکای جنوبی میشود، شباهت نداشت. براساس آنچه تاکنون میدانیم، تمامی هادروسورهای شناختهشده از گوندوانا، دوران شکوفایی خود را در اواخر دورهی کرتاسهی پسین سپری کردند. این هادروسورها دندانهایی کارآمد، انباشته روی هم و مناسب برای جویدن گیاه داشتند و به وسیلهی همین دندانها، به تسلطی جهانی رسیدند و از سایر گونههای دایناسور گیاهخوار پیشی گرفتند.
به اعتقاد محققان، گونکوکن ظاهراً گونهای از تباری قدیمیتر و مجزاتر بود که حدود ۹۱میلیون سال پیش، یعنی قبل از تکامل اولین گونههای هادروسور، از سایر اردکمنقارها جدا شد. آلارکون مونوز میگوید: «پوزهی اردکمانند گونکوکن ازنظر ساختار درمقایسه با هادروسورها سادهتر بود و ردیف دندانهای کمتری در سطح جویدنی خود داشت.» گونکوکن با طول حدود ۴متر، به نسبت کوچک بود، درحالیکه برخی از هادروسورها غولهایی واقعی بودند که طولشان به حدود ۱۵متر میرسید.
دیوید ایوانز محقق دیرینهشناس مهرهداران از دانشگاه تورنتو که در مطالعهی اخیر شرکت نداشت، معتقد است که دیدن دایناسور اردکمنقاری بهغیراز هادروسور مانند گونکوکن در آمریکای جنوبی «تا حدی غیرمنتظره است». او دربارهی اکتشافات جدید میگوید: «این کشف ما را وادار میکند تا به روشهای جالبی در تاریخ زیستجغرافیایی دایناسورها در قارهی آمریکا بازنگری کنیم».
به عنوان مثال، محققان معتقدند که هادروسورها به جای استعمار یکباره، در دو موج جداگانه از آمریکای شمالی به آمریکای جنوبی وارد شدند. آلارکون مونوز در توصیف گونکوکن به عنوان اثری یگانه و بازمانده از دوران کهن میگوید:
گمان میکنیم که دایناسور ما زودتر از باقی هادروسورها به قارهی آمریکای جنوبی رسید و زودتر به بخش جنوبی قاره وارد شد. این نوع دایناسور در بیشتر نقاط جهان خیلی قبلتر از این زمان منقرض شده بود.
یافتهها همچنین ممکن است بدین معنا باشد که هادروسورها به اندازهای که قبلاً تصور میشد در سرتاسر جهان گسترده نبودهاند. بقایای فسیلی از جنوب پاتاگونیا و جنوبگان که تصور میشد متعلق به هادروسورها است، احتمال دارد در واقع به گونکوکن یا دیگر خویشاوندان نزدیک هادروسورها تعلق داشته باشد.
فسیلهای دایناسورها را میتوان در بسیاری از رخنمونهای دیگر در امتداد تپههای ریودلاسچیناس یافت. محققان قصد دارند که با جستوجو و بررسی این استخوانها، به نشانههای بیشتری از حضور گونکوکن در این منطقه دست یابند. ایوانز معتقد است که یافتن استخوانهای بیشتر از جمجمهی گونکوکن میتواند برای پی بردن به اینکه این جانور دقیقاً به چه صورت با هادروسور مرتبط است، بسیار مهم باشد.
این پژوهش ۱۶ ژوئن ۲۰۲۳ در نشریه Science Advances منتشر شده است.
نظرات