شواهد اسکلتی از راز نخستین اسب‌سواران تاریخ پرده برداشت

سه‌شنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
شواهد اسکلتی پرده از راز نخستین اسب‌سواران تاریخ برداشت
باستان‌شناسان با بررسی مقبره‌های ۵۰۰۰ ساله‌ای از فرهنگ گورچالی، سرنخ‌های تازه‌ای از اولین اسب‌سواران تاریخ پیدا کردند.
تبلیغات

شواهد باستان‌شناسی جدید نشان می‌دهد کوچ‌گردهای باستانی از استپ‌های اوراسیا ممکن است اولین انسان‌هایی باشند که سوار اسب شدند. سواری بر اسب مزیت‌های رقابتی زیادی به این اقوام باستانی داده بود تا بتوانند سرتاسر اروپا را بپیمایند.

به‌گزارش نشنال جئوگرافیک، ۲۴ اسکلت باستانی که از گورهایی در مجارستان، رومانی و بلغارستان کشف شدند علائمی از فشارهای جسمانی ناشی از اسب‌سواری را نشان می‌دهند. بیشتر اسکلت‌ها به فرهنگ کوچ‌گردی مشهور به «گورچالی» یا «یامنا» تعلق دارند که حدود ۵۵۰۰ سال قبل مراتع شرق تا نواحی غربی‌تر قاره‌ی سبز را با اسب‌های خود درنوردیده بودند.

در این بین، پنج اسکلت از فرهنگ گورچالی که بین ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قدمت دارند دارای علائم متعددی از اسب‌سواری مستمر هستند. باستان‌شناسان در این اسکلت‌ها آسیب به مهره‌های تحتانی، ضخیم‌شدگی استخوان‌های لگن و برآمدگی‌های استخوان ران را پیدا کردند. نشانه‌های مشابهی نیز در چهار اسکلت دیگر پیدا شده که به فرهنگ‌های تأثیرگرفته از گورچالی تعلق دارند. این بقایای انسانی قدیمی‌ترین شواهدی هستند که تا به امروز از اسب‌سواری پیدا شدند. با این حال، باستان‌شناسان همچنان یادآور می‌شوند که مردمان فرهنگ گورچالی ممکن است اولین کسانی نباشند که سوار بر اسب شدند.

گور یک اسب‌سوار باستانی از فرهنگ گورچالی
گور یک اسب‌سوار باستانی از فرهنگ گورچالی که در شهر مالومیروو، بلغارستان پیدا شد.

فولکر هید، باستان‌شناس از دانشگاه هلسینکی، فنلاند و یکی از نویسندگان پژوهش اخیر، در این رابطه اظهار داشت: «ممکن است آن‌ها اولین سوارکاران [در طول تاریخ] نبوده باشند، اما بهترین مدرکی که تا اینجا از اسب‌سواری داریم همین است.»

ده‌ها هزار گورپُشته‌ی باستانی مشهور به «کورگان» از این فرهنگ به‌جای مانده که در سرتاسر جنوب شرق اروپا پراکنده شده‌اند. اسکلت‌هایی که در پژوهش اخیر مورد بررسی قرار گرفتند در میان ۲۱۷ گورپشته‌ای که بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ کشف شدند، قرار داشتند.

مارتین تراتمن، باستان‌شناسی از دانشگاه هلسینکی و نویسنده اصلی پژوهش جدید، اشاره می‌‌کند که نسبت بالای سوارکاران احتمالی در بین این اسکلت‌ها حاکی از این است که اسب‌سواری برای برخی از مردمانی که در حدود ۵۰۰۰ سال قبل در جنوب شرق اروپا زندگی‌ می‌کردند فعالیتی رایج بوده است. این باستان‌شناس در ادامه می‌افزاید: «اما کاملاً محتمل است که اسب‌سواری تا زمانی که ما اولین شواهدش را پیدا کنیم، کاملاً در میان مردم آن روزگار ریشه دوانده باشد.»

تغییرات ریخت‌شناختی استخوان‌ها
برخی تغییرات ریخت‌شناختی استخوان‌ها که دراثر اسب‌سواری به وجود آمدند.

نویسندگان پژوهش فکر می‌کنند بعید است چنانچه قبلاً ادعا شده بود، مردمان فرهنگ گورچالی از اسب‌ها در جنگ استفاده کرده باشند. اما محققان عنوان کردند که اسب‌سواری نقش عمده‌ای در موفقیت کلی اقوام کوچ‌گرد گورچالی ایفا کرد.

پژوهش جدید همچنین شکاف زمانی بین اهلی کردن اسب‌ها برای استفاده از شیر و گوشت (حدود ۵۵۰۰ سال قبل) و استفاده از اسب‌ها برای کشیدن ارابه‌های جنگی (حدود ۴۵۰۰ سال قبل) را کاملا پُر می‌کند. هید تصور می‌کند اسب‌های فرهنگ گورچالی برای جنگ بیش از حد چموش بودند، درحالی‌که اسب‌های حکاکی‌های هزاره‌ی دوم ق.م. که در حین کشیدن ارابه‌ها دیده می‌شوند احتمالاً برای جنگ‌ پرورش داده شدند. او در همین رابطه توضیح می‌دهد: «نژاد اسبی که ما از حدود هزاره‌ی دوم قبل از میلاد به این سو می‌بینیم ممکن است از نظر ژنتیکی به دلیل جرئت و خصوصیات جنگی بیشتری که داشته‌ [برای پرورش] انتخاب شده باشد.»

با وجود شواهد اخیر، مردمان فرهنگ گورچالی ممکن است اولین کسانی نبوده باشند که سوار بر اسب شدند

تراتمن اضافه می‌کند اسب‌های فرهنگ گورچالی کوچک‌تر از اسب‌های امروزی بودند. این اسب‌ها به گفته او «دارای سینه‌ای پهن و بشکه‌ای شکل بودند و پاهای کوتاه و تنومندی بسیار شبیه به اسب‌های شوالسکی داشتند.»

زین و یراق و لوازم اولیه‌ی اسب‌سواری نیز با حالا کاملاً متفاوت بودند. هید می‌گوید شواهد باستان‌شناسی از اسب‌سواری بسیار کمیاب هستند، چون این لوازم از مواد بی‌دوام ساخته می‌شدند. اما سوارکاران اولیه احتمالاً به جای زین، حصیرهای ساده‌ای را پشت اسب‌ها می‌گذاشتند. در واقع زین تا پس از هزاره‌ی یکم ق.م. اختراع نشده بود و رکاب‌ها حتی دیرتر از آن به وجود آمدند.

هید همچنین یادآور می‌شود که تصاویر باستانی به‌جای‌مانده از اسب‌سواران مصر و بین‌النهرین نشان می‌دهد که آن‌ها بسیار عقب‌تر از اسب‌سواران امروزی می‌نشستند و افسارهای بلندی را روی سر اسب می‌بستند. او می‌گوید: «تصور می‌کنم این خصوصیت اسب‌سواری در عصر برنز بوده باشد. سوارکار باید خیلی عقب می‌نشست تا بتواند در حالت ایستاده بماند و حیوان را هدایت کند.»

مجموعه‌ای از نقوش باستانی از اسب‌سواری
مجموعه‌ای از نقوش باستانی که اسب‌سواری را در دوره‌های مختلف از عصر برنز (حدود سال‌های ۲۱۰۰ تا ۱۲۰۰ ق.م.) و پس از آن و نواحی از جمله بین‌النهرین، مصر و قبرس باستان نشان می‌دهد.

کریستیان کریستیانسن، باستان‌شناس دانمارکی از دانشگاه گوتنبرگ سوئد که در پژوهش اخیر حضور نداشت، می‌گوید یافته‌های جدید به حل بحث‌ طولانی‌ای که چندین دهه ادامه داشته کمک کرده است. محققان از مدت‌ها قبل در مورد اینکه مردمان فرهنگ گورچالی اسب‌سواری می‌کردند یا اینکه تنها برای استفاده از شیر و گوشت گله‌های اسب را نگه‌ می‌داشتند اختلاف‌نظر داشتند. کریستیانسن می‌گوید نتایج تحقیق اخیر پس از مدت طولانی بن‌بست در تحقیقات، دستاورد مهمی به حساب می‌آید.

کریستیانسن که ویراستار کتاب جدیدی درباره فرهنگ گورچالی است، می‌گوید مردمان فرهنگ گورچالی به احتمال زیاد برای اداره‌ی بهتر گله‌های گاو، بز،‌ گوسفند و سایر اسب‌ها به اسب‌سواری روی آوردند. محققان قبلاً گسترش پرشتاب فرهنگ گورچالی را در نتیجه فتوحات نظامی به‌وسیله‌ی جنگجویان سواره می‌دانستند، اما پژوهش‌های جدید نشان داده‌اند که عوامل دیگر مانند افزایش پویایی احتمالاً اثرگذارتر بوده‌اند.

جیمز مالوری، انسان‌شناس و استاد بازنشسته‌ از دانشگاه کوئینز بلفاست در ایرلند شمالی که او هم در پژوهش اخیر نقشی نداشت، می‌گوید مطالعه‌ی جدید به‌درستی در مورد نقش اسب‌های فرهنگ گورچالی در جنگ جانب احتیاط را رعایت کرده، اما این بحث هنوز فاصله زیادی تا بسته شدن دارد.

صرف‌نظر از اینکه مردمان فرهنگ گورچالی از اسب‌ برای جنگ‌ استفاده کرده‌اند یا نه، توانایی این اقوام کوچ‌گرد برای پیمودن مسافت‌های طولانی احتمالاً نقش بسزایی در تأثیرگذاری آن‌ها روی زبان‌های اروپایی داشته است. دانشمندان تصور می‌کنند که زبان فرهنگ گورچالی روی شکل‌گیری واژگان و دستور زبان کل خانواده زبان‌های هندواروپایی نقش داشته است. این خانواده زبان‌های یونانی، لاتین و همچنین زبان‌های ژرمنی، اسلاوی و سلتی و زیرمجموعه‌ زبان‌های هندوایرانی (که در فلات ایران، بخش‌هایی از آسیای میانه، شمال شبه‌قاره هند و بخش‌هایی از قفقاز صحبت می‌شد) را دربرمی‌گیرد.

زبان‌شناسان تصور می‌کنند شباهت‌هایی که در برخی از کلمات باستانی از جمله مادر و پدر وجود دارد از زبانی که فرهنگ گورچالی با آن صحبت می‌کرد، ریشه گرفته است. محققان این زبان باستانی را بازسازی کردند و نام «زبان نیاهندواروپایی»‌را روی آن گذاشتند. یکی از واژه‌های بازسازی‌شده‌ی این زبان éḱwos به معنای اسب است که بعداً به صورت equus وارد زبان لاتین شده است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات