دوستی شگفتانگیز یوزپلنگ و تولهسگ؛ پیوندی فراتر از گونهها در باغوحش
در باغوحشی در دابو، استرالیا، جایی که حیاتوحش نفس میکشد و هر تولدی معجزه است، تولهی یوزی که بهتنهایی زاده شد، حالا با تولهسگی بازیگوش روزهایش را میگذراند. «رزی» و «زیگی» اکنون فراتر از یک پیوند معمول حیوانی، داستانی از همدلی، همزیستی و نجات را روایت میکنند که مرز میان گونهها را از میان برداشته است.
رزی و زیگی هر دو از جهانهایی متفاوت آمدهاند، اما پیوندی میانشان شکل گرفته که نهتنها دل نگهبانان باغوحش را برده، بلکه الهامبخش روایتی کمنظیر از دوستی و همزیستی در دل طبیعت شده است.
تولد رزی در اواخر فوریه، نتیجهی زایمان زودرس و سزارین اضطراری بود. سیری، مادرش، نهتنها پیش از موعد زایمان کرد، بلکه هرگز نتوانست شیری برای نوزادش تولید کند. در حالیکه دو تولهی دیگر مرده متولد شدند، رزی بهعنوان تنها بازمانده، با جسمی ضعیف و آیندهای مبهم به دنیا آمد.
بهگزارش نیوساینتیست، باغوحش وسترن پلینز در دابو، محلی بود که رزی نخستین نفسهای دشوارش را کشید و در همان روزها، تصمیمی سرنوشتساز برای زندگیاش گرفته شد. تولهای که باید ۱۸ ماه در انزوا زندگی میکرد، شانس چندانی برای رشد اجتماعی و ورود به برنامهی پرورش نداشت. اما نگهبانان تصمیم گرفتند کاری کنند که شانس رزی تغییر کند.
رزی و زیگی آزادانه بازی میکنند، میدوند و حتی کنار هم به خواب میروند
سابقهای از موفقیتهای مشابه، الهامبخش ایدهای جسورانه شد. مادر رزی یک دهه قبل، بزرگشدن در کنار یک سگ را تجربه کرده بود و در آمریکا نیز نمونههایی از همراهی موفق تولهسگها با یوزها ثبت شده بود. این تجربهها به مسئولان نشان داد که گاهی بهترین همراه برای یک یوز، از گونهای دیگر میآید.
جردن میکلمور، نگهبان ویژهی یوزها در دابو، توضیح میدهد که چرا گربههای خانگی برای همراهی رزی مناسب نبودند. همبازی رزی باید انرژی بالا، جثهی متناسب و مقاومتی در حد یک یوز داشته باشد. از دید او، سگها از هر نظر واجد این شرایطاند، سگها مقاوم، پرتحرک و بهاندازهی کافی برای همپایی با یک یوزپلنگ در حال رشد بزرگ هستند.
با همین نگاه، زیگی، تولهسگی که از سوی خانوادهای محلی اهدا شده بود، وارد داستان رزی شد. مراحل قرنطینه و واکسیناسیون بهدقت طی شد و نخستین دیدار زیگی و رزی، با احتیاط کامل و قلادهای ایمن آغاز شد. تنها دو هفته بعد، آن دو آزادانه بازی میکردند، میدویدند و حتی کنار هم به خواب میرفتند.
پخش از رسانه
همآوایی میان دو توله، شگفتانگیزتر از پیشبینیها بود. میکلمور با لحنی شگفتزده میگوید از نظر سطح انرژی، نوع بازی و اندازه، این دو حیوان شگفتانگیزترین جفتی هستند که تاکنون دیده است. بهگفتهی او، شیرینی، بازیگوشی و سبکی تولهسگها دقیقاً همان چیزی است که رزی در این مرحله از زندگیاش نیاز دارد.
اما حتی زیباترین داستانها هم روزی به پایان میرسند. یوزهای ماده در حدود ۱۲ تا ۱۸ ماهگی بهطور غریزی بهدنبال فضای شخصی میگردند و مستقل میشوند. در همین زمان است که باغوحش برای جداسازی تدریجی او از زیگی برنامهریزی کرده است. البته، جدایی به انتخاب خود رزی بستگی دارد.
به گفتهی میکلمور، نحوهی پایاندادن به رابطه بهکلی به رفتار و تمایل حیوانها وابسته خواهد بود. هر زمان که رزی نشان دهد به تنهایی بیشتری نیاز دارد، روند فاصلهگذاری آغاز میشود.
بااینحال، آیندهی زیگی ممکن است همچنان در کنار رزی رقم بخورد. میکلمور در نظر دارد این تولهسگ را به سرپرستی بپذیرد؛ تصمیمی که میتواند به این دو امکان دهد تا حتی در بزرگسالی نیز ارتباطی صمیمی داشته باشند. نمونههایی در ایالات متحده نشان دادهاند که چنین پیوندهایی میتوانند فراتر از مرحلهی کودکی دوام بیاورند.
از نگاه میکلمور، زیگی چیزی شبیه به یک «برادر بزرگتر گاهی آزاردهنده» است. بااینحال، زمانیکه زیگی دوباره وارد محوطهی رزی میشود، هیجانی که در رفتار این یوز کوچک دیده میشود، انکارناپذیر است.
در پایان، میکلمور امید دارد که زیگی نیز با این تجربهی منحصربهفرد، شخصیتی خاص و پخته پیدا کند. به گفتهی او، زیگی احتمالاً عجیبترین و نامتعارفترین دوران کودکی را پشت سر میگذارد که یک تولهسگ میتوانسته تجربه کند.