برای برآورده کردن نیاز مداوم بشر، به ۱.۷ برابر منابع فعلی زمین نیازمندیم
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به وعدههای تبلیغاتی خود عمل کرده است و میخواهد سیاستهای زیستمحیطی اوباما را منحل کند. با این کار بودجهی آژانس ملی محافظت از محیط زیست آمریکا کاهش چشمگیری خواهد داشت و قوانین زیستمحیطی از حیطهی مسئولیتهای فدرال خارج خواهد شد. اخیرا سیاستمداران کاخ سفید حتی موضوع خروج از پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس را نیز مطرح کردهاند. آمریکا یکی از بزرگترین کشورهای مصرفکننده در جهان است و هرگونه تغییرات در سیاستهای این کشور میتواند تأثیرات زیستمحیطی جهانشمول داشته باشد. به گزارش سازمان Global Footprint Network، با توجه به نرخ مصرف در سال ۲۰۱۳، انسانها برای رفع نیاز دائمی خود به منابع طبیعی تجدیدپذیر به ۱.۷ برابر ذخایر موجود در کل کرهی زمین نیاز دارند.
این سازمان مقدار مصرف هر کشور در مقایسه با مقدار منابع طبیعی تجدید پذیر آن کشور را در مقیاسی به نام ردپای اکولوژیکی بررسی میکند. این مقیاس میزان منابعی از قبیل اراضی جنگلی و آبهای قابل ماهیگیری را که برای تأمین نیازهای یک کشور و دفع زبالههای آنها لازم هستند، در نظر میگیرد. همچنین واردات در این مقیاس محاسبه میشود ولی صادرات محاسبه نمیشود. هر قدر ردپای اکولوژیکی یک کشور کوچکتر باشد، بهتر است.
هر کشور از یک ظرفیت زیستی نیز برخوردار است که به ظرفیت آن کشور در بازیابی منابع مورد نیاز اکوسیستمش بازمیگردد. از آنجا که این مقیاس به عملکرد کشورها در زمینهی فنآوری و آمایش سرزمینی آنها بستگی دارد، میتواند به طرز محسوسی متغیر باشد. در کل هر چه ظرفیت زیستی کشوری بیشتر باشد، بهتر است.
بنابراین هرگاه ردپای اکولوژیکی کشوری از ظرفیت زیستی بیشتر باشد، آن کشور با کمبود منابع طبیعی روبهرو است و در صورتی که ظرفیت زیستی از ردپای اکولوژیکی بزرگتر باشد آن کشور دارای وفور منابع طبیعی است.
همانطور که در شکل بالا میبینید، کشورهای خاورمیانه به دلیل بهرهمندی کمتر از شرایط جوی مناسب و بارندگی ناکافی، در گروه کشورهایی قرار گرفتهاند که با کمبود منابع طبیعی روبهرو هستند. ایالات متحده در نقطهی مقابل از پوشش گیاهی و مرتعی مناسبی برخوردار است؛ ولی مصرفگرایی افراطی در این کشور سبب شده است که ردپای اکولوژیکی از ظرفیت زیستی سبقت بگیرد و این کشور نیز در گروه کشورهای دارای کمبود منابع طبیعی باشد. در نقطهی مقابل کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی با بهرهمندی از جنگلهای استوایی در وسعتی فوقالعاده و سبک زندگی با مصرف کمتر، در دستهی کشورهای با وفور منابع طبیعی جای گرفتهاند.
روسیه، کانادا و کشورهای اسکاندیناوی نیز با جمعیت کم و کشورهای پهناور، آب فراوان و جنگلهای سوزنی مختص مناطق سردسیر، وفور منابع طبیعی را دارا هستند.
یکی از بارزترین نمونههای نحوهی نادرست مصرف، کشور ایالات متحدهی آمریکا است که با وجود منابع طبیعی فراوان با کمبود روبهرو است. البته همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، آمریکا از سال ۲۰۰۵ سعی جدی بر کاهش ردپای اکولوژیکی خود داشته است و سیاستگذاریهای این کشور تا حد زیادی مؤثر بودهاند. میزان ردپای اکولوژیکی این کشور در سال ۲۰۱۳ به کمترین میزان خود در سی سال اخیر رسید. یکی از دلایل این کاهش مطلوب، حرکت این کشور از منبع انرژی زغالسنگ به سمت نفت و گاز طبیعی بوده است. البته استفادهی بیرویه از همین سوختهای فسیلی که در حمل و نقل استفاده میشوند و یکسوم سبد انرژی این کشور را تشکیل میدهند، دلیل بالا بودن فعلی ردپای اکولوژیکی آمریکا هستند. مسافتهای طولانی در این کشور، یکی از دلایل این مشکل هستند. برای مثال ردپای اکولوژیکی در ایالت ویرجینیا دو برابر نیویورک است؛ زیرا در نیویورک تراکم شهری و امکانات حملونقل عمومی بسیار مطلوب است. بهعکس در ویرجینیا شهرها بسیار پهناور ساخته شدهاند و فواصل بین مکانهای عمومی زیاد است.
در شکل بالا میتوانید کشورهایی که بیش از دیگر کشورها با مشکل کمبود منابع زیستی مواجه هستند و روند تغییرات آنها از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۳ را مشاهده کنید.
یکی از این کشورها ترینیداد و توباگو است. در سال ۲۰۰۰ با کشف مخازن عظیم نفت و گاز در این کشور، رشد اقتصادی ناگهانی باعث شد میزان مصرف بهطور چشمگیری افزایش پیدا کند. مورد عمان نیز مانند این کشور است. دیگر کشور این فهرست کرهی جنوبی است که از سال ۱۹۸۰ بهطور مداوم ردپای اکولوژیکی آن رو به افزایش بوده است. دلیل این امر گسترش چشمگیر صنایع در این کشور نهچندان پهناور است. کارخانههای بزرگ این کشور که تولیدات در مقیاس جهانی دارند، نیاز این کشور به منابع انرژی را افزایش دادهاند. البته این کشور صادرات فراوان و اقتصاد بسیار پویایی دارد؛ ولی باید یادآوری کنیم که صادرات در مقیاس ردپای اکولوژیکی بهحساب نمیآیند.
شاید فکر کنید که وضع کشورهایی که وفور منابع طبیعی دارند خوب است؛ در این صورت بد نیست به تصویر زیر نگاهی بیندازید:
همانطور که ملاحظه میکنید، ظرفیت زیستی اغلب این کشورها طی ۳۰ سال گذشته بهشدت کاهش یافته است. تغییرات آبوهوایی و خشکسالی در دهههای اخیر باعث شده است دشت پهناور مغولستان بخش چشمگیری از ظرفیت زیستی خود را از دست بدهد. همچنین جنگلزدایی در کشورهای آمریکای جنوبی بهسرعت موجب کاهش ظرفیت زیستی شده است. البته رشد سریع جمعیت در این نواحی نیز بسیار تأثیرگذار بوده است؛ بنابراین آیندهای که این کشورها نیز با کمبود منابع طبیعی مواجه شوند، دور از نظر نیست.
در بین کشورهای جهان آمریکا و چین بیشترین کمبود منابع طبیعی بدون لحاظ کردن جمعیت را دارند. آمریکا بهتنهایی ۱۳٪ از کمبود منابع جهانی را رقم زده است و چین رتبهی اول را در این زمینه به خود اختصاص داده است. در شکل زیر تأثیر فوقالعادهی این دو کشور در افزایش کمبود منابع طبیعی جهانی را مشاهده میکنید. بهعلاوه میتوان دید که تأثیر دیگر کشورهای توسعهیافته در مقایسه با آمریکا چه قدر کمتر است:
کدام کشورها به دنبال توسعهی پایدار بودهاند؟
توسعهی اقتصادی اغلب با مصرف بیشتر منابع طبیعی و افزایش آزادسازی کربن و ردپای اکولوژیکی همراه است. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ اغلب کشورها همزمان تولید ناخالص داخلی و ردپای اکولوژیکی خود را افزایش دادهاند. از این بین تنها ۴۸ کشور موفق به توسعهی پایدار شدهاند. به این معنی که تولید ناخالص داخلی خود را افزایش دادهاند و همزمان ردپای اکولوژیکی را کم کردهاند. البته رشد اقتصادی در اغلب این کشورها جزئی بوده است.
همانطور که میبینید، کشوری مانند ترینیداد و توباگو نمونهی توسعهی ناپایدار است. کشور آذربایجان تولید ناخالص ملی خود را بیش از ۲۰۰ درصد افزایش داد و میزان بسیار کمی افزایش ردپای اکولوژیک داشته است. اغلب کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، اسپانیا، فنلاند و ایرلند نیز موفق شدهاند به هدف توسعهی پایدار برسند و رشد اقتصادی و کاهش ردپای اکولوژیکی را باهم داشته باشند. با این حال همانطور که ملاحظه میکنید، کاهش آنها در مقایسه با افزایش کشورهای درحالتوسعه ناچیز است و بنابراین خطر اتمام منابع زیستمحیطی همچنان بسیار جدی است.
برای کشورهای درحالتوسعه افزایش ردپای اکولوژیکی برای شکوفایی اقتصاد، ناگزیر تشخیص داده میشود. همچنین فناوریهای بهینه و پایا نیز در این کشورها فراهم نیست. البته مقدار افزایش ردپای اکولوژیکی به ازای هر فرد، در این کشورها زیاد نیست ولی با توجه با جمعیت زیاد این کشورها، تأثیر جهانی این تغییرات قابل توجه است.
کشورهای توسعهیافته اغلب این ردپا را کاهش دادهاند؛ ولی ردپای اکولوژیکی آنها نیز آنقدر بزرگ است که این کاهشهای ناچیز در آن به چشم نمیآیند. به نظر کارشناسان Global Footprint Network، سریعترین راه برای کاهش ردپای اکولوژیکی کشورها حرکت بهسوی استفاده از انرژیها تجدیدپذیر است.
نظرات