وقتی پول دوام نمیآورد؛ اهمیت روزافزون «نقدشوندگی» در دل بحرانهای سیاسی و اقتصادی
شتابگرفتن قیمت دلار در کنار ثبت تورم نقطهبهنقطه حدود ۵۰ درصد، عملاً ریال را به داراییای کمدوام تبدیل کرده است. در چنین فضایی، نگهداری پول نقد دیگر نهتنها راهی برای حفظ قدرت خرید نیست، بلکه بهمعنای پذیرش کاهش مستمر ارزش دارایی تلقی میشود.
این وضعیت، رفتار مالی خانوارها را بهطور جدی دگرگون کرده و آنها را به سمت داراییهایی سوق داده است که دستکم بتوانند در برابر تورم مقاومت کنند.
برای بخش قابلتوجهی از جامعه، مسئله اصلی دیگر «سودآوری» نیست، بلکه «حفظ ارزش» دارایی است. بسیاری از افراد بهدنبال آن نیستند که از نوسانات بازار منتفع شوند یا بازدهی بالاتری نسبت به تورم کسب کنند؛ هدف اصلی، جلوگیری از آبرفتن داراییهاست.
ریالی که دیگر دارایی نیست
همین تغییر اولویت باعث شده طلا، دلار و در سالهای اخیر رمزارزها، بیش از هر زمان دیگری بهعنوان ابزارهای حفظ ارزش مورد توجه قرار بگیرند؛ داراییهایی که از نظر ذهنی و تاریخی، مقاومتر از ریال در برابر تورم تلقی میشوند و همین امر باعث شده این داراییها نقش پررنگتری در سبد مالی خانوارها ایفا کنند، بهویژه در شرایطی که بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی، افق تصمیمگیری را کوتاهتر کرده است.
اما در عمل، خرید و نگهداری طلا و دلار فیزیکی با محدودیتها و هزینههای قابلتوجهی همراه است؛ از ریسک نگهداری و حملونقل گرفته تا محدودیتهای معاملاتی، شکاف قیمتی میان خریدوفروش و کاهش دسترسی در شرایط بحرانی.
همین موانع باعث شده بخش مهمی از تقاضا بهتدریج از بازارهای فیزیکی فاصله بگیرد و به سمت اشکال دیجیتال این داراییها حرکت کند.
محدودیتهای بازار فیزیکی، تقاضا را به سمت طلا و رمزارز دیجیتال سوق داد
در این نقطه است که مفهوم «نقدشوندگی» به عامل تعیینکننده تبدیل میشود. طلای دیجیتال و رمزارزها، این امکان را فراهم میکنند که دارایی در هر لحظه و با هزینه کمتر به پول یا دارایی دیگر تبدیل شود.
در همین چارچوب، تمایل روزافزون به خرید طلا و رمزارز از طریق پلتفرمهای آنلاین نیز قابل تحلیل است. امکان معامله سریع، خرید در مقیاسهای کوچک، دسترسی پیوسته و حذف بسیاری از موانع فیزیکی، باعث شده این داراییها از نظر عملی نقدشوندهتر از معادلهای سنتی خود به نظر برسند.
بهاینترتیب، گرایش مردم به پلتفرمهای خرید طلای دیجیتال و رمزارزها را میتوان نتیجه ترکیب سه عامل تورم بالا، حفظ ارزش و اهمیت روزافزون نقدشوندگی دانست.
در اقتصادی که بیثباتی به یک مولفه دائمی تبدیل شده است، داراییای که سریعتر و آسانتر قابل تبدیل باشد، نقش ابزار حفظ ارزش را برای شهروندان ایفا میکند. درواقع، پیوند میان پلتفرمهای دیجیتال و مفهوم نقدشوندگی، به یکی از عناصر کلیدی رفتار اقتصادی شهروندان در شرایط تورمی امروز تبدیل شده است.
نقدشوندگی؛ معیار جدید جذابیت دارایی
امیرحسین خالقی، اقتصاددان معتقد است که نقدشوندگی نشاندهنده میزان جذابیت یک دارایی است. او در گفتگو با زومیت میگوید هرچه یک دارایی نقدشوندهتر باشد، فاصله میان عرضه و تقاضای آن سادهتر و سریعتر پوشش داده میشود. هزینه مبادله آن کمتر است و میتوان آن را بهعنوان شاخصی برای جذابیت دارایی در نظر گرفت. به همین دلیل، نقدشوندهترین دارایی را معمولاً پول میدانیم:
هرچه یک دارایی درجه بالاتری از نقدشوندگی و نقدپذیری داشته باشد، عملاً میتواند نقش پولیتری ایفا کند؛ یعنی بهعنوان کالای واسطه برای مبادله سایر کالاها مورد استفاده قرار گیرد. بهطور کلی میتوان گفت اینها مفاهیمی هستند که بهنوعی در امتداد یکدیگر قرار میگیرند.- امیرحسین خالقی، اقتصاددان
در عمل، نقدشوندگی صرفاً به ماهیت دارایی محدود نمیشود و بیش از هر چیز، به زیرساختی وابسته است که امکان دسترسی، تبدیل و انتقال آن دارایی را فراهم میکند.
تجربه نقدشوندگی به عملکرد پلتفرم وابسته شده است
در بازار امروز ایران، این نقش بهطور فزایندهای بر عهده پلتفرمهای دیجیتال قرار گرفته است؛ پلتفرمهایی که برای بخش قابلتوجهی از کاربران، نه یک گزینه جانبی، بلکه مسیر اصلی تعامل با داراییهایی مانند طلا و رمزارز محسوب میشوند.
به همین دلیل، تجربه نقدشوندگی برای بسیاری از مردم، بیش از آنکه به خود دارایی وابسته باشد، به عملکرد پلتفرمی گره خورده است که دارایی در آن نگهداری میشود.
سیاستگذاری در برابر نقدشوندگی
در همین چارچوب، عملکرد پلتفرمها به عامل تعیینکنندهای در تجربه نقدشوندگی تبدیل میشود. خالقی معتقد است پلتفرمهای طلا و رمزارز در ایران هنوز سهم تعیینکنندهای از بازار ندارند و بیشتر بهعنوان بازیگران حاشیهای شناخته میشوند؛ بازیگرانی که تحت فشار مستقیم سیاستگذاری قرار دارند. به باور او، قانونگذار نگاه روشنی به این پلتفرمها ندارد و آنها را بهعنوان رقیب سیاستهای پولی و حتی تهدیدی برای ریال تلقی میکند.
همین نگاه باعث شده تحمل این پلتفرمها پایدار نباشد و در صورت گسترش و افزایش سهم آنها از مراودات مالی، با محدودیتهای شدیدتری مواجه شوند.
سقف برداشت؛ جایی که نقدشوندگی ترک میخورد
در عمل، نقدشوندگی فقط به امکان خریدوفروش دارایی محدود نمیشود، بلکه به این وابسته است که کاربر بتواند دارایی خود را «در زمان موردنیاز و بدون محدودیت عملی» به پول قابل استفاده تبدیل کند.
یکی از مهمترین عواملی که این تجربه را مخدوش میکند، سقف برداشت است؛ معضلی که برای برخی داراییها مثل رمزارزها میتواند محدودیت جدی ایجاد کند. این محدودیت باعث میشود دارایی بهجای آن که یکجا و در لحظه در اختیار کاربر قرار گیرد، بهصورت زمانبندیشده و تکهتکه آزاد شود. در شرایط عادی بازار، این موضوع ممکن است چندان محسوس نباشد، اما در دورههای نوسانی یا بحرانی، همین محدودیت بهطور مستقیم نقدشوندگی واقعی دارایی را کاهش میدهد.
از این منظر، سقف برداشت را نمیتوان صرفاً یک محدودیت فنی یا اجرایی دانست. وقتی کاربر امکان دسترسی کامل و فوری به دارایی خود را ندارد، فاصله میان «تصمیم اقتصادی» و «دسترسی واقعی» افزایش پیدا میکند و همین فاصله، سطح ریسک را بالا میبرد.
در چنین وضعیتی، دارایی حتی اگر روی کاغذ نقدشونده باشد؛ در عمل بخشی از کارکرد خود را بهعنوان ابزار حفظ ارزش از دست میدهد. به همین دلیل، سقف برداشت به یکی از نقاط اصطکاک اصلی میان کاربران و پلتفرمها تبدیل شده و مستقیماً بر ادراک عمومی از میزان نقدشوندگی اثر میگذارد.
تفاوت پلتفرمها در تعیین سقف برداشت نیز نشان میدهد که تجربه نقدشوندگی، بیش از آن که یک مفهوم انتزاعی باشد، به سیاستهای عملی هر پلتفرم گره خورده است. برخی پلتفرمها سقفهای بالاتری برای برداشت در نظر گرفتهاند یا اساساً محدودیت مشخصی اعمال نمیکنند و برخی دیگر، برداشت روزانه کاربران را به مبالغ محدودتری مقید کردهاند.
این تفاوتها در شرایط خاص، بهویژه زمانی که فشار برداشت افزایش مییابد، بهوضوح خود را نشان میدهد و به یکی از معیارهای اصلی قضاوت کاربران درباره پایداری و قابلاتکابودن پلتفرمها تبدیل میشود. در جدول زیر، سقف برداشت روزانه تعدادی از صرافیهای فعال رمزارز در ایران آورده شده است:
صرافی | سقف برداشت ریالی روزانه (بهترتیب بیشترین میزان) | توضیح |
|---|---|---|
آبانتتر | بدون سقف برداشت | بدون سطح کاربری و محدودیت از نظر حجم معاملات |
نوبیتکس | تا یک میلیارد تومان | در سطوح کاربری مختلف این سقف متفاوت است |
تترلند | تا ۵۰۰ میلیون تومان | سقف برداشت برای کاربران پیشرفته و کاربران عادی متغیر است |
رمزینکس | تا ۵۰۰ میلیون تومان | سقف برداشت براساس حجم معاملات کاربران تعیین میشود |
بیتپین | تا ۲۰۰ میلیون تومان | نیازمند احراز هویت پیشرفته است |
والکس | تا ۱۰۰ میلیون تومان | در سطوح کاربری مختلف این سقف متفاوت است |
شرایط بحرانی؛ لحظه حقیقت پلتفرمها
بحرانها معمولا لحظه آزمون جدی برای سنجش پایداری پلتفرمهای دیجیتال و قابلیت نقدشوندگی آنهاست. در شرایط بحرانی مثل جنگ ۱۲ روزه این جنس از نگرانیهای کاربران محسوستر از هر زمان دیگری شد.
در چنین موقعیتهایی، اگرچه محدودیتهای رگولاتوری بهصورت یکپارچه اعمال میشود، نظیر آنچه در دوره جنگ تجربه کردیم، اما واکنش پلتفرمها یکسان نبود. فشار بالای برداشتها باعث شد برخی پلتفرمها برای مدیریت نقدینگی، دسترسی کاربران به داراییها را بهشدت محدود کنند، در حالی که برخی دیگر تلاش کردند سرویسهای حیاتی را فعال نگه دارند و امکان دسترسی کاربران به داراییهایشان را حتی در حداقلیترین شکل حفظ کنند.
این تفاوت رفتارها نشان داد که نقدشوندگی در عمل، مفهومی فراتر از امکان معامله روی کاغذ است و بیش از هر چیز به آمادگی زیرساخت، سیاستهای مدیریت ریسک و نگاه پلتفرم به حق دسترسی کاربر به دارایی وابسته است.
تجربه این دوره همچنین آشکار کرد که بسیاری از پلتفرمها برای شرایط عادی بازار طراحی شدهاند و بحرانها معمولاً ضعفهای پنهان آنها را نمایان میکند. در نهایت، آنچه برای کاربران معیار قضاوت قرار میگیرد نه برنامهها و وعدهها، بلکه رفتار واقعی پلتفرم در لحظه بحران است؛ تجربهای که در حافظه کاربران باقی میماند و مبنای اعتماد یا بیاعتمادی آنها در آینده میشود.