کریس اسکینر یکی از کارشناسان مشهور بریتانیا در حوزهی فناوری و مسائل مالی مرتبط با آن محسوب میشود. او در مقالهای، مقالهی منتشرشدهای در وبسایت مدیوم با عنوان «فیسبوک میخواهد به بزرگترین بانک مرکزی جهان تبدیل شود» نوشتهی لنس انجی را بررسی میکند. آن مقاله در پی گزارشی از نیویورکتایمز منتشر شد که موضوع عرضهی رمزارز اختصاصی فیسبوک را بررسی کرده بود.
مقالهی نیویورکتایمز با همکاری ناتانیل پاپر، نویسندهی Digital Gold: The Untold Story of Bitcoin نوشته شده است. آن مقاله به این نکته اشاره میکند که اجرای رمزارز و هماهنگکردن آن با سرویسهایی همچون واتساپ، درنهایت به جهانیشدن ارزهای دیجیتال منجر میشود. در آن مقاله میخوانیم:
لنس در بررسی مقالهی نیویورکتایمز مینویسد:
بههرحال، نگارندههای مقالهی نیویورک تایمز هشداری نیز در نوشتههای خود گنجاندهاند:
کریس اعتقاد دارد شاید برنامههای پیش رو در فیسبوک، بتواند بهعنوان سیستم تبادل استفاده شود؛ اما قطعا بهعنوان دارایی برای ذخیرهی ارزش کارایی نخواهد داشت. اگر آن برنامه اجرا شود و کاربران بتوانند با هزینههای ارزان برای دوستان خود در سرتاسر جهان ازطریق واتساپ یا اینستاگرام یا مسنجر پول واریز کنند، قطعا استقبال چشمگیری درانتظار فیسبوک خواهد بود. چنان وضعیتی، تهدیدی جدی هم برای شرکتهایی همچون Western Union و Transwise محسوب میشود.
در بحث ذخیرهسازی ارزش، فیسبوک و زیرمجموعههایش با مشکل بزرگ بهنام بیاعتمادی مردم روبهرو هستند. آنها تقریبا هیچ اعتمادی از مردم دریافت نمیکنند. رخدادهای متنوع نقض حریم خصوصی و فروش دادههای کاربران، تاکنون به دفعات به غول شبکههای اجتماعی ضربه زدهاند. بهعلاوه، گسترش اخبار دروغین ازطریق شبکههای فیسبوک، مشکلی اساسی برای آنها محسوب میشود.
با آنکه فیسبوک میگوید مشغول کار روی مسائل حریم خصوصی و دادههای شخصی کاربران است، اکثر مردم و کارشناسان آن را برنامهای برای بهبود روابطعمومی میدانند و اعتماد جدیدی در پی آن نخواهد بود. درواقع، بهاحتمال زیاد همهی آن مانورهای تبلیغاتی دربارهی احترام به حریم خصوصی، با هدف افزایش ارزش سهام شرکت انجام شدهاند.
یکی از مشکلات اصلی در اجرای رمزارز اختصاصی فیسبوک، خود آن شرکت و مدل ورود به بازار است. ساختار هستهای کسبوکار آنها بهرهگیری از دادههای کاربران برای فروش بیشتر محسوب میشود. بههمیندلیل، آن شرکت بارها حریم خصوصی را نقض کرد و هرروز بیشازپیش، با نگرانی و گاه نفرت آنها روبهرو میشود.
بههرحال، فیسبوک، بهویژه در زمینهی تمرکز اصلی خودش، یعنی شبکههای اجتماعی و پیامرسانی، با مشکلات متعددی روبهرو میشود. تبلیغات متعدد و سیاستهای درآمدزایی آنها نرخ بازدید و استفاده از سرویسهای اجتماعی را از ۵۳ درصد در سال ۲۰۱۶ به ۴۴.۶ درصد در سال ۲۰۱۹ رساند. بهعلاوه، مشکلات قانونی هم هنوز آنها را تهدید میکنند که آیندهی فیسبوک را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
درنهایت، مشکلات قانونی مانع بزرگی محسوب میشوند که بر سر راه فیسبوک در مسیر احتمالی مالی قرار دارند. اگر آنها بخواهند سرویسی بیش از امکان جابهجایی پول به کاربران ارائه دهند و بهنوعی وارد تجارتهای مالی شوند، با قانونگذاریهایی بهمراتب دشوارتر روبهرو خواهند بود که قطعا از قوانین و محدودیتهای کنونی در حوزهی شبکههای اجتماعی بیشتر است.
نظرات