پشتپرده گرانترین ویزای تاریخ آمریکا: چرا ترامپ راه ورود نخبگان را بست؟
چهارشنبه 2 مهر 1404 - 22:00مطالعه 8 دقیقه۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با امضای یک اعلامیه ناگهانی، مسیر مهاجرت متخصصان به آمریکا را دگرگون کرد. براساس این دستور، هزینه درخواست ویزای H-1B از ارقام پیشین که بسته به نوع پرونده بین ۲ هزار تا ۱۰ هزار دلار متغیر بود، به ۱۰۰ هزار دلار برای هر پرونده افزایش یافت.
این تصمیم که در چارچوب سیاست «اول آمریکا» اتخاذ شد، موجی از شوک را در صنعت فناوری و میان صدها هزار کارگر خارجی برانگیخت و واکنشهای متفاوت مدیران صنعت فناوری و سیاستگذاران را به دنبال داشت. بسیاری از غولهای فناوری مانند گوگل، مایکروسافت، آمازون و متا از متخصصان خود که دارای ویزای H-1B هستند، خواستند تا در اسرع وقت به ایالات متحده بازگردند.
چکیده متنی و پادکست
ترامپ در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵ با یک فرمان ناگهانی هزینه ویزای H-1B را از چند هزار دلار به ۱۰۰ هزار دلار رساند؛ تصمیمی که موجی از شوک و انتقاد در پی داشت. این ویزا طی سه دهه مسیر اصلی ورود مهندسان و پژوهشگران خارجی به آمریکا و سکوی پرتاب مدیرانی چون نادلا، پیچای و ماسک بوده است. اکنون منتقدان میگویند افزایش ۶۰ برابری هزینه استارتاپها، دانشگاهها و بیمارستانها را فلج میکند. در حالی که شرکتهای بزرگ شاید بتوانند این فشار را تاب بیاورند، متخصصان هندی و چینی و کارفرمایان کوچک بزرگترین بازندگان این تصمیم خواهند بود.
کاخ سفید هدف خود را حفاظت از مشاغل آمریکایی عنوان کرد، اما منتقدان هشدار دادند که پیامدهای چنین اقدامی، فراتر از محدودکردن ورود نیروی کار خارجی است و میتواند موقعیت آمریکا بهعنوان مقصد نخست استعدادهای جهانی را تضعیف کند. تأثیر این تصمیم بهویژه بر جامعه مهندسان و دانشمندان شرقی که سهمی غالب در دریافتکنندگان این ویزا دارند، چشمگیر خواهد بود.
ویزای H-1B چیست و چه کاربردی دارد؟
ویزای H-1B که نخستینبار در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید، یک ویزای غیرمهاجرتی محسوب میشود که به شرکتهای آمریکایی اجازه میدهد در حوزههای تخصصی نیروی کار خارجی استخدام کنند. مهندسی نرمافزار، پزشکی، بیوتکنولوژی، امور مالی، و پژوهشهای دانشگاهی برخی از رشتههایی هستند که مشمول این ویزا میشوند.
H-1B از ۱۹۹۰ تاکنون یکی از مسیرهای اصلی ورود نیروی کار متخصص به آمریکا بوده است.
طی سه دهه گذشته، این برنامه تأثیر قابلتوجهی در مهاجرت نیروی کار ماهر به ایالات متحده داشت و عملاً پلی میان دانشگاههای آمریکا و بازار کار این کشور ساخته بود.
محبوبیت این برنامه بهاندازهای است که تخصیص ویزا از طریق سیستم قرعهکشی انجام میشود. سقف سالانه H-1B برابر با ۸۵ هزار ویزاست: ۶۵ هزار ویزا برای متقاضیان عمومی و ۲۰ هزار ویزا برای کسانی که مدرک تحصیلات تکمیلی از دانشگاههای آمریکایی دارند. برای بسیاری از دانشجویان بینالمللی، دریافت H-1B نخستین گام در مسیر دستیابی به شغل بلندمدت در آمریکا و درنهایت اقامت دائم (گرین کارت) محسوب میشود.
شرکتهای بزرگ فناوری آمریکا تاکنون بهرهی زیادی از این برنامه بردهاند و به کمک H-1B توانستهاند هزاران مهندس و برنامهنویس از کشورهایی نظیر هند و چین را جذب کنند.
H-1B؛ سکوی پرتاب رهبران فناوری
البته در عمل تأثیرات H-1B صرفاً به ابزاری برای پر کردن شکاف نیروی کار محدود نمیشود و در طول سه دهه گذشته نقشی تعیینکننده در شکلگیری نسل جدید رهبران فناوری جهان داشته است. بسیاری از مدیران و کارآفرینان برجسته سیلیکونولی نخستین گام حرفهای خود در آمریکا را با همین ویزا برداشتند.
ایلان ماسک، کارآفرین اهل آفریقای جنوبی و مدیرعامل کنونی تسلا و اسپیس ایکس، پس از تحصیل در آمریکا در دهه ۱۹۹۰ ویزای H-1B دریافت کرد. او بارها تأکید کرده است که این ویزا دروازهای بود که به او امکان داد شرکتهایی بسازد که صنایع خودرو و هوافضا را متحول کردند.
ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، در سال ۱۹۹۴ گرینکارت خود را به ویزای H-1B تبدیل کرد و همین تغییر به او اجازه داد در مایکروسافت بماند و مسیر پیشرفت شغلی خود را ادامه دهد تا درنهایت در ۲۰۱۴ به بالاترین سمت شرکت برسد.
مسیر حرفهای مدیرانی چون ماسک، نادلا و پیچای با H-1B آغاز شد
سوندار پیچای، مدیرعامل گوگل و آلفابت، ابتدا بهعنوان دانشجو وارد آمریکا شد و سپس ویزای H-1B دریافت کرد. این ویزا به او امکان داد در گوگل مشغول به کار شود؛ جایی که از مدیر محصول کروم به مدیرعاملی یکی از بزرگترین شرکتهای فناوری جهان رسید.
اریک یوآن، بنیانگذار زوم، در دههی ۱۹۹۰ چندین بار با رد درخواست ویزا روبهرو شد تا اینکه سرانجام سال ۱۹۹۷ H-1B را دریافت کرد. مسیر او نشان داد که این برنامه تا چه حد میتواند در سرنوشت فناوریهای جهانی نقش داشته باشد؛ زیرا زوم بعدها به یکی از پرکاربردترین پلتفرمهای ارتباطی دنیا تبدیل شد.
جیوتی بانسال، بنیانگذار AppDynamics، ویزای H-1B خود را در سال ۲۰۰۰ دریافت و پس از هفت سال آن را به گرینکارت تبدیل کرد. او بعدها شرکتش را به قیمت میلیاردی به سیسکو فروخت و در اکوسیستم استارتاپی آمریکا فعال شد.
اندرو اِنگ، از برجستهترین چهرههای هوش مصنوعی و همبنیانگذار Coursera و Google Brain، ابتدا با ویزای دانشجویی به آمریکا آمد و بعدها H-1B دریافت کرد. این ویزا به او امکان داد فعالیتهای پژوهشی خود در دانشگاه استنفورد و گوگل را ادامه دهد و نقشی کلیدی در توسعه یادگیری عمیق ایفا کند.
این نمونهها تنها چند نام از میان هزاران متخصصی هستند که با H-1B وارد آمریکا شدند و توانستند مسیرهای شغلی درخشانی بسازند. آنچه روشن است، این برنامه فقط طرحی ساده برای نیروی کار خارجی نیست و دستاوردهای آن در صنایع مختلف از خودروهای برقی و هوش مصنوعی تا زیرساختهای اینترنتی قابلمشاهده است.
چرا هزینه ویزای H-1B افزایش یافت؟
دولت ترامپ افزایش ۶۰ برابری هزینه ویزای H-1B را بهعنوان بخشی از سیاست «America First» معرفی کرد. در بیانیه کاخ سفید سه دلیل اصلی برای این اقدام ذکر شد:
نخست حفاظت از مشاغل آمریکایی: دولت استدلال میکند که بسیاری از شرکتها بهجای استخدام نیروهای داخلی، ترجیح میدهند از متخصصان خارجی با دستمزد پایینتر استفاده کنند. با افزایش هزینه صدور ویزا، انگیزه شرکتها برای جذب نیروی خارجی کاهش مییابد و کارگران آمریکایی در اولویت قرار میگیرند.
دولت آمریکا سه هدف اصلی این طرح را حمایت از کارگران داخلی، درآمدزایی و مقابله با سوءاستفاده میداند
دوم درآمدزایی برای اجرای قوانین مهاجرتی: بخشی از مبالغ دریافتی صرف هزینههای مربوط به امنیت مرزی و اجرای قوانین مهاجرتی خواهد شد. این اقدام عملاً به دولت امکان میدهد منابع بیشتری برای کنترل ورود و خروج اتباع خارجی اختصاص دهد.
و سوم، مقابله با سوءاستفاده از سیستم H-1B: کاخ سفید بارها اعلام کرده بود که برخی شرکتهای واسطهای از این برنامه برای واردکردن نیروی کار ارزان و کاهش دستمزدها سوءاستفاده میکنند. به باور دولت ترامپ، هزینه سنگین جدید میتواند مانعی در برابر این روند باشد.
مخالفان و منتقدان چه میگویند؟
بااینحال، موج مخالفتها نشان میدهد که جامعه فناوری و دانشگاهی این توجیهها را ناکافی میداند. منتقدان این سیاست را کوتاهبینانه و حمایتگرایانه توصیف میکنند و هشدار میدهند که تبعات آن میتواند بسیار فراتر از ادعاهای کاخ سفید باشد.
اگرچه شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل، آمازون، مایکروسافت و متا توان جذب چنین هزینههایی را دارند، اما استارتاپها و شرکتهای کوچکتر که به استعدادهای خارجی وابستهاند بهشدت آسیب خواهند دید و این مسئله میتواند نوآوری را در همان مراحل اولیه خفه کند.
منتقدان میگویند این سیاست نوآوری را خفه و آمریکا را از نخبگان جهانی محروم میکند
دانشگاهها و مراکز پژوهشی نیز که بخش زیادی از پژوهشگران خود را از طریق H-1B جذب میکنند، احتمالاً قادر به پرداخت چنین مبالغی نخواهند بود و در نتیجه فضای علمی آمریکا تضعیف خواهد شد و کیفیت آموزش عالی کاهش مییابد. حتی بیمارستانها و مراکز درمانی، که پزشکان و پرستاران خارجی را به کار میگیرند، از این فشار مالی بینصیب نخواهند ماند و نظام مراقبتهای بهداشتی کشور نیز تحتتأثیر قرار میگیرد.
افزون بر این، گروهی از اقتصاددانان هشدار میدهند که این تصمیم در تضاد با منافع بلندمدت آمریکا است، چرا که همزمان کشورهایی مانند کانادا، آلمان، بریتانیا و استرالیا برنامههای مهاجرتی خود را برای جذب نخبگان توسعه میدهند و افزایش هزینه در آمریکا میتواند روندی معکوس ایجاد کرده و به «فرار مغزها» از ایالات متحده بینجامد. سیستم جدید عملاً به نفع متقاضیان و شرکتهای ثروتمند تمام میشود، درحالیکه افراد یا کسبوکارهای کوچکتر از چرخه رقابت کنار زده میشوند.
بسیاری نیز معتقدند که این تصمیم به تضعیف نوآوری و اکوسیستم استارتاپی آمریکا خواهد انجامید؛ چرا که بخش بزرگی از ایدههای تحولآفرین در این کشور به دست مهاجرانی شکلگرفته که نخستینبار با ویزای H-1B پا به آمریکا گذاشتهاند.
چه کسانی بیشترین تأثیر را میپذیرند؟
افزایش شدید هزینهی ویزای H-1B مستقیماً متقاضیان جدید و شرکتهای حامی آنها را هدف قرار داده است. بیشترین فشار متوجه متخصصان هندی و چینی خواهد بود که بخش بزرگی از دارندگان این ویزا را تشکیل میدهند:
طبق آمار حدود ۷۰ درصد از کل دارندگان این ویزا هندی هستند و سهم قابلتوجهی نیز به متقاضیان چینی تعلق دارد، بهویژه در حوزههایی مانند علوم کامپیوتر، هوش مصنوعی و تحقیقات دانشگاهی در رشتههای STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات).
متخصصان هندی و چینی نخستین قربانیان هزینه ۱۰۰ هزار دلاری این ویزا هستند
برای این گروهها، جهش ناگهانی از چند هزار دلار به ۱۰۰ هزار دلار نهتنها مانع مالی بزرگی ایجاد میکند، بلکه آینده حرفهای آنها در آمریکا را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
از سوی دیگر، فشار بر کارفرمایان نیز متفاوت است: شرکتهای بزرگ با بودجههای میلیارددلاری که جذب نیروهای متخصص را در اولویت میدانند، میتوانند چنین هزینههایی را جذب کنند. در مقابل، استارتاپها و شرکتهای کوچک که سرمایهی محدودی در اختیار دارند و پیشازاین برای توسعه نوآوری به استعدادهای خارجی وابسته بودند؛ با شرایط جدید احتمالاً از اسپانسر کردن متقاضیان خارجی صرفنظر خواهند کرد.
واکنش رهبران فناوری به افزایش هزینه ویزای H-1B
برخی رهبران صنعت فناوری به تصمیم ناگهانی دولت ترامپ واکنشهای متفاوتی نشان دادند. برای مثال جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا، در مصاحبهای با CNBC تأکید کرد که سیاست جدید میتواند به توان رقابتی آمریکا ضربه بزند. او گفت:
ما میخواهیم تمام ذهنهای درخشان به ایالات متحده بیایند و به یاد داشته باشید که مهاجرت، پایه و اساس رؤیای آمریکایی است. ما نماینده رؤیای آمریکایی هستیم. مهاجرت برای شرکت ما و برای آینده ملت ما واقعاً مهم است
اظهارات هوانگ در شرایطی بیان شد که انویدیا اعلام کرد همکاری عظیمی به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار با OpenAI آغاز خواهد کرد. چنین توافقی نشان میدهد که تقاضا برای استعدادهای جهانی در زمینههای هوش مصنوعی و طراحی تراشه تا چه حد بالاست و محدودکردن مسیر مهاجرت میتواند این زنجیره ارزش را تهدید کند.
سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، نیز از سادهسازی فرایندها برای جذب استعدادهای برتر جهانی حمایت میکند و میگوید: «ما باید باهوشترین افراد را به کشور بیاوریم.» او هزینه ۱۰۰ هزاردلاری ویزا را رقم بالایی میداند، اما باور دارد هدف اصلی یعنی جذب و نگهداشتن بهترینها، با نیازهای بخش فناوری آمریکا همسو است.
انجمن سرمایهگذاران خطرپذیر آمریکا نیز قبلاً هشدار داده بود که کاهش دسترسی به ویزای H-1B میتواند مانع شکلگیری استارتاپهای مهاجرمحور شود و انگیزهی استعدادهای بینالمللی برای کار در آمریکا را از بین ببرد.
طبق گزارشها افزایش هزینه ویزای H-1B فقط روی درخواستهای جدید اعمال میشود و تأثیری بر دریافتکنندگان پیشین نخواهد داشت، اما دولت آمریکا بهاحتمال اصلاحات آتی سایر دستههای ویزای کاری نیز اشاره کرده است.