انقراض‌های بزرگ زمین

اگر در زمان انقراض‌های بزرگ زنده بودید، چه چیزی شما را می‌کشت؟

سه‌شنبه 2 دی 1404 - 13:30مطالعه 11 دقیقه
سفر به ۵ دوره جهنمی تاریخ که ثابت می‌کند زمین همیشه مادر مهربانی نبوده؛ جایی که اگر حضور داشتید، در کسری از ثانیه خورده، منجمد یا تبخیر می‌شدید!
تبلیغات

ما انسان‌ها زمین را «مادر مهربان طبیعت» می‌دانیم، ولی این سیاره در طول ۴٫۵ میلیارد سال عمرش، بارها شبیه به باغبانی بی‌رحم رفتار کرده که هرازگاهی دکمه‌ی «حذف» را فشار می‌دهد و ساکنانش را بدون اخطار بیرون می‌ریزد. ما انسان‌ها واقعا خوش‌شانسیم که در زنگ‌تفریح تاریخ رسیده‌ایم!

این مقاله بلیت شما برای ترسناک‌ترین تور گردشگری زمان است: سفر به پنج عصر جهنمی که اگر در آن‌ها حضور داشتید، جان سالم به در نمی‌بردید.

تصور کنید یک روز در سکوت یخ‌بندان «اردویسین» منجمد می‌شوید و روز دیگر در اقیانوس‌های مسموم «دوونین» نفس کم می‌آورید. اگر از باران‌های اسیدی و جهنمی «پرمین» یا دندان تمساح‌های غول‌پیکر «تریاس» جان سالم به در ببرید، تازه باید منتظر انفجار اتمی شهاب‌سنگ «کرتاسه» باشید!

حاضرید بدانید اگر در آن دوران متولد می‌شدید، زمین دقیقاً با چه سناریوی هولناکی پرونده‌تان را می‌بست؟

خلاصه صوتی

پایان اردویسین؛ نخستین پاکسازی بزرگ

اگر چشم‌هایتان را اواخر دوره اردویسین باز کنید، در نگاه اول، همه‌چیز به طرز فریبنده‌ای آرام به نظر می‌رسد. در نگاه اول، همه‌چیز آرام به نظر می‌رسد. طبق تحلیل کانال What If، اکسیژن هوا در نوسان است، گاهی تا ۲۴ درصد بالا می‌رود که باعث می‌شود احساس کنید ریه‌هایتان قدرتی دوچندان یافته‌اند.

اطراف ساحل هیچ درختی نمی‌بینید؛ زمین هنوز برهنه است و تنها خزه‌ها و جگرواش‌های کوچک (Liverworts) مثل لکه‌های سبز بر سنگ‌های خاکستری چسبیده‌اند. صدای پرنده‌ای را نمی‌شنوید، هیچ حشره‌ای وزوز نمی‌کند. سکوت مطلق خشکی، وهم‌آور است.

پیش از انقراض همه‌چیز به بهشت غواصی شباهت دارد

اما کافی است سرتان را زیر آب ببرید. آنجا غوغاست! اقیانوس‌ها در حال انفجار از زندگی هستند. این دوران، دوران طلایی تریلوبیت‌هاست؛ موجوداتی زره‌پوش شبیه به خرچنگ‌های نعل‌اسبی که کف دریا رژه می‌روند. صخره‌های مرجانی رنگارنگ و اولین ماهی‌های بی‌آرواره و کوسه‌های اولیه در اطراف شما شنا می‌کنند.

همه‌چیز به بهشت غواصی شباهت دارد و می‌تواند بوفه غذایی دریایی بی‌پایانی باشد. حتی ممکن است وسوسه شوید یکی از آن تریلوبیت‌ها را برای ناهار شکار کنید. اما مراقب باشید، چون «اندوسراس» (Endoceras)، یک سرپای غول‌پیکر با صدف مخروطی ۶ متری، ممکن است شما را زودتر شکار کند.

و ناگهان چراغ‌ها خاموش می‌شوند. مشکل از جایی شروع می‌شود که ابرقاره‌ی عظیم آن دوران، یعنی «گوندوانا»، تصمیم می‌گیرد به سمت جنوب حرکت کند و درست روی قطب جنوب لنگر بیندازد. ناگهان، دمای سیاره سقوط می‌کند.

بخاری از دهانتان خارج نمی‌شود، چون هوا آنقدر سرد است که نفس در سینه یخ می‌زند

آب دریا که تمام حیات پیچیده زمین را دربرگرفته، شروع به یخ‌زدن می‌کند. یخچال‌های عظیمی روی خشکی شکل می‌گیرند و آب اقیانوس‌ها را فرومی‌دهند. سطح آب‌ها به‌سرعت پایین می‌رود؛ ۱۲۰ متر افت سطح دریا یعنی فاجعه. تمام آن دریاهای کم‌عمق و گرم که تریلوبیت‌ها و مرجان‌ها در آن می‌زیستند، خشک می‌شوند و جایشان را به بیابان‌های نمکی می‌دهند.

تجربه شما در این جهنم یخی: اگر در این دوران زندگی می‌کردید، مرگی آرام اما دردناک و طولانی در انتظارتان بود. هوا آن‌قدر سرد می‌شود که حتی لباس‌های مخصوص قطبی امروزی هم جوابگو نیستند. اقیانوس‌ها که منبع غذای شما بودند، یا یخ زده‌اند یا کیلومترها عقب‌نشینی کرده‌اند.

مرگ در سکوت مطلقِ سرزمینی که هنوز هیچ جانوری روی خشکی‌اش قدم نگذاشته است

حالا در ساحلی ایستاده‌اید که تا چشم کار می‌کند یخ و سنگ سیاه است. گرسنگی فشار به شما می‌آورد و دیگر خبری از آن بوفه دریایی نیست. ۸۵ درصد از گونه‌های دریایی در حال مرگ‌اند. شما در میان لاشه‌ی یخ‌زده‌ی هزاران تریلوبیت و ماهی‌های بی‌آرواره قدم می‌زنید که چشمانشان در اثر سرما سفید شده است.

سرما مثل تیغ به استخوان‌هایتان نفوذ می‌کند. انگشتان دست و پایتان سیاه می‌شوند و حس لامسه را از دست می‌دهید. در نهایت مثل یک کاشف قطبی گمشده، در تنهایی مطلق، روی زمینی که هنوز هیچ جانور دیگری روی خشکی ندارد تا شاهد مرگتان باشد، چشمانتان را برای همیشه می‌بندید.

دونین پسین؛ وقتی گیاهان قاتل می‌شوند

بیایید شانسمان را جای دیگری امتحان کنیم و امیدوار باشیم گرم‌تر باشد. به دوره دونین می‌رویم. اوضاع در نگاه اول بسیار بهتر و امیدوارکننده است. زمین حالا سبز شده و جنگل‌های اولیه با سرخس‌های غول‌پیکر و درختان باستانی آرکئوپتریس (Archaeopteris) که ارتفاعشان به ۳۰ متر می‌رسد، سر به فلک کشیده‌اند و شما می‌توانید با چوب درختان کلبه بسازید، آتش روشن کنید و از اکسیژن فراوان لذت ببرید.

سرخس‌های غول‌پیکر و درختان باستانی آرکئوپتریس سر به فلک کشیده‌اند

زیر آب، «عصر ماهی‌ها» جریان دارد: ماهی‌های زره‌دار غول‌پیکری مثل دانکل‌استئوس (Dunkleosteus) با طول ۱۰ متر و آرواره‌هایی که می‌توانند فولاد را خم کنند، حکمرانی می‌کنند.

موجودی با سری پهن و باله‌هایی که شبیه دست و پاست، به‌سختی خودش را از آب بیرون می‌کشد و روی گل‌ها می‌خزد: تیکتالیک (Tiktaalik) جد بزرگ تمام مهره‌داران خشکی‌زی محسوب می‌شود. همه‌چیز برای یک تعطیلات ماجراجویانه عالی به نظر می‌رسد.

انقلاب ریشه‌ها: قاتل این دوره، نه یک شهاب‌سنگ آتشین است و نه یک آتشفشان خشمگین؛ قاتل، همان درختان زیبایی هستند که زیر سایه‌شان نشسته‌اید. این درختان برای اولین‌بار در تاریخ زمین، ریشه‌های عمیق دوانده‌اند.

ریشه‌ها سنگ بستر را خرد می‌کنند و حجم عظیمی از مواد معدنی فسفردار آزاد می‌شود. باران این مواد مغذی را می‌شوید و حجم عظیمی از کود طبیعی را به اقیانوس‌ها می‌ریزد. درست به همین دلیل فاجعه‌ای به نام شکوفایی جلبکی یا Algal Bloom روی می‌دهد:

جلبک‌ها با سرعتی بسیار بالا رشد می‌کنند و سطح آب را می‌پوشانند. وقتی جلبک‌ها می‌میرند، باکتری‌ها برای تجزیه آن‌ها تمام اکسیژن آب را مصرف می‌کنند.

قاتل این دوره شهاب‌سنگ نیست؛ همان درختان زیبایی هستند که زیر سایه‌شان نشسته‌اید

تجربه شما در این مرداب سمی: اقیانوس‌ها دیگر آبی و شفاف نیستند؛ آن‌ها سیاه، قهوه‌ای، لزج و به‌شدت بدبو شده‌اند. پدیده آنوکسیا (بی‌اکسیژنی کامل) رخ‌داده است. ماهی‌های زره‌دار ۱۰ متری و کوسه‌ها خفه شده‌اند و روی آب شناورند. بوی تعفن هزاران تن ماهی فاسد و جلبک گندیده تمام سیاره را پر می‌کند.

شما در ساحل قدم می‌زنید و شدیداً گرسنه‌اید. صخره‌های مرجانی مرده‌اند و ۷۵ درصد گونه‌ها ناپدید شده‌اند. سرانجام تصمیم می‌گیرید ماهی مرده‌ای را که به ساحل آمده، روی آتش بگذارید و بخورید.

شاید انتخاب دیگر نداشتید، ولی سموم نوروتوکسین تولید شده توسط جلبک‌ها و باکتری‌ها در گوشت این ماهی‌ها جمع شده است. چند ساعت بعد، شما دچار مسمومیت غذایی شدیدی می‌شوید. تهوع شدید، فلج عضلانی، تب و لرز، وقتی هیچ دارویی وجود ندارد.

نهایتاً درحالی‌که به لاشه یک دانکل‌استئوس خیره شده‌اید، در اثر مسمومیت و نارسایی اندام‌ها، قربانی انقلاب گیاهان می‌شوید.

انقراض پرمین؛ نزدیک‌ترین نقطه به پایان همه‌چیز

اگر فکر می‌کردید دو انقراض قبلی چندان جذاب نبود، پس به دوران «مرگ بزرگ» (The Great Dying) خوش آمدید، وقتی زمین واقعاً تصمیم گرفت همه‌چیز را تمام کند.

شما در ابرقاره یکپارچه «پانگه‌آ» هستید، و تنوع زیستی فوق‌العاده‌ای را قبل از فاجعه مشاهده می‌کنید. خزندگان پستاندارنما مثل «گورگوناپسیدها» (Gorgonopsids) که ترکیبی از سگ، خرس و خزنده‌اند، با دندان‌های خنجری‌شان در حال گشت‌زنی هستند.

تله‌های سیبری؛ دروازه جهنم باز می‌شود: ناگهان زمین در منطقه‌ای که امروز سیبری نام دارد، دهان باز می‌کند و فوران آتشفشانی آغاز می‌شود که صدها هزار سال ادامه خواهد داشت! گدازه‌ها منطقه‌ای به وسعت یک قاره (آمریکای شمالی) را می‌پوشانند. اما قاتل اصلی گدازه نیست؛ تریلیون‌ها تن دی‌اکسیدکربن و متان وارد جو می‌شود.

«آسمان سبز، اقیانوس بنفش و بارانی که پوست را مثل اسید می‌سوزاند

تعادل شیمیایی اقیانوس‌ها چنان به هم می‌ریزد که باکتری‌های تولیدکننده گوگرد که رنگ‌دانه‌های بنفش دارند، تکثیر می‌شوند. اقیانوس‌ها به رنگ بنفش ارغوانی در می‌آیند و گاز سمی سولفید هیدروژن آزاد می‌کنند. این گاز به جو می‌رود و آسمان را به رنگ سبز بیمارگونه‌ای در می‌آورد. منظره‌ای زیبا اما مرگبار.

تجربه شما در جهنم روی زمین: اولین چیزی که حس می‌کنید، گرما گرمایی طاقت‌فرساست که پوست را می‌سوزاند. دمای زمین ۱۰ درجه گرم‌تر شده و بوی گوگرد همه‌جا را پر می‌کند. ریه‌های شما با هر دم می‌سوزند.

بعد باران شروع می‌شود، اما خوشحال نشوید: قطرات باران آن‌قدر اسیدی‌اند که پوست را می‌سوزانند، برگ درختان را می‌خورند و سنگ‌ها را حل می‌کنند. جنگل‌ها در حال نابودی‌اند. شما تشنه‌اید، اما آب‌های روی زمین اسیدی و داغ شده‌اند. ۹۶ درصد حیات دریایی مرده‌اند.

هیچ پناهگاهی وجود ندارد؛ حتی هوا هم قصد کشتن شما را دارد

ولی در خشکی تنها نیستید! یک گورگوناپسید غول‌پیکر بوی شما را می‌شنود، نه مثل یک شکارچی مغرور، بلکه پوستش تاول‌زده، موهایش ریخته و از گرسنگی دیوانه شده است. او هم مثل شما دارد می‌میرد، اما قبل از آن می‌خواهد آخرین وعده‌غذایی‌اش را بخورد.

شما با بدنی ضعیف و ریه‌هایی که از گاز گوگرد می‌سوزند، روی زمین داغ می‌دوید. صدای ترکیدن حباب‌های عظیم متان از اقیانوس بنفش شنیده می‌شود. در نهایت، یا از گرما و کم‌آبی و خفگی از پا درمی‌آیید، یا دندان‌های خنجری آن هیولای ناامید، آخرین چیزی است که لمس می‌کنید. این پایان ۹۶ درصد کل حیات دریایی و ۷۰ درصد حیات خشکی بود.

پایان تریاس؛ انقراضی که راه را باز کرد

زمین به طرز معجزه‌آسایی زنده ماند و دوباره سبز شد. حالا در پایان تریاس هستیم. ابرقاره پانگه‌آ در حال ازهم‌گسسته می‌شود و اقیانوس اطلس شکل می‌گیرد. این یعنی زلزله‌های مداوم، آتشفشان‌های بیشتر و تغییرات اقلیمی. دایناسورهای اولیه ظهور کرده‌اند، اما آن‌ها هنوز بر زمین حکمرانی نمی‌کنند. پادشاهان واقعی، اجداد کروکودیل‌ها هستند.

شکارچی اطراف: تمساحی که روی دو پا راه می‌رود

برخلاف دوره‌های قبل که محیط‌زیست دشمن اصلی شما بود، اینجا طبیعت هنوز قابل‌تحمل است. آب وجود دارد و هوا قابل‌تنفس است. مشکل اصلی اینجاست که شما در منوی غذایی قرار دارید و شکارچیان اطراف شوخی ندارند.

شاید فکر کنید اگر در جنگل‌های انبوه قدم بزنید و از دایناسورها دوری کنید، در امان خواهید بود. اما با پوستوسوکوس (Postosuchus) روبرو می‌شوید. هیولایی شبیه تمساح با این تفاوت که روی دو پا راه می‌رود و می‌تواند با سرعت بالا بدود! طول سرش به‌اندازه قد یک کودک است و دندان‌هایش مثل خنجر اره‌ای هستند.

تمساح‌های امروزی در آب خطرناک‌اند اما شاید این یکی که در خشکی است، شناگر خوبی نباشد. پس به سمت رودخانه می‌دوید و داخل آب می‌پرید. سعی می‌کنید به سمت ساحل دیگر شنا کنید اما ناگهان آب متلاطم می‌شود. سایه‌ای سیاه و عظیم از زیر آب بالا می‌آید: یک داینوسوکوس (Deinosuchus) ؛ تمساحی به طول ۱۲ متر با دندان‌هایی به‌اندازه موز!

در خشکی هیولای دونده منتظر است و در آب، تمساحی به اندازه اتوبوس مدرسه

تجربه شما؛ طعمه‌ای آسان: هیچ راه فراری ندارید. در این دوره، انقراض انتخابی عمل می‌کند. بسیاری از خزندگان بزرگ منقرض می‌شوند تا راه برای ظهور کامل دایناسورها باز شود. متأسفانه پایان کار موجودی به ظرافت انسان، در میان آرواره‌هایی با قدرت فشار چندین تن رقم می‌خورد. فرقی نمی‌کند کدام کروکودیل شما را بگیرد؛ درنهایت به میان‌وعده‌ای پروتئینی تبدیل می‌شوید تا آن‌ها چند روز بیشتر در دنیای در حال تغییر دوام بیاورند.

کرتاسه پالئوژن؛ برخورد نهایی

و سرانجام، به معروف‌ترین پایان می‌رسیم. اوج عصر دایناسورها. هوا گرم، مرطوب و شرجی و سطح دریاها بالاست و جنگل‌های انبوه همه‌جا را پوشانده‌اند. تی‌رکس‌ها (T-Rex) با ابهت تمام شکار می‌کنند و تریسراتوپس‌ها در گله‌های بزرگ می‌چرند. اطرافتان به پارک ژوراسیک شباهت دارد، اما بدون حصارهای الکتریکی.

شما در سواحل شنی گرم منطقه‌ی مکزیک امروزی دراز می‌کشید و به صدای امواج گوش می‌دهید. خطر خورده شدن توسط دایناسورها همیشه وجود دارد، اما امروز همه چیز آرام به نظر می‌رسد. شما به افق خیره شده‌اید و از منظره لذت می‌برید که ناگهان متوجه چیزی می‌شوید. انگار دو خورشید در آسمان وجود دارد.

آسمان سقوط می‌کند: آن نقطه نورانی، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود، روشن‌تر از خورشید واقعی. در واقع سیارک یا صخره‌ای فضایی به قطر ۱۰ کیلومتر، با سرعت ۲۰ کیلومتر بر ثانیه (۷۲ هزار کیلومتر بر ساعت!) جو زمین را می‌شکافد.

در بهترین حالت قبل از اینکه مغزتان درد را پردازش کند، بدنتان بخار می‌شود

لحظه برخورد را نمی‌بینید، چون نور حاصل از ورود آن به جو، هزاران برابر درخشان‌تر از فلاش دوربین است و چشمانتان را در کسری از ثانیه کور می‌کند. برخورد در شبه‌جزیره یوکاتان (چیکشلوب) رخ می‌دهد.

دو مسیر برای مرگ: اگر نزدیک باشید؛ مرگ شما آنی و باشکوه خواهد بود. انرژی آزاد شده معادل میلیاردها بمب اتمی است و موج انفجار با سرعتی فراتر از صوت حرکت می‌کند. دمای هوا در یک‌لحظه به هزاران درجه می‌رسد. حتی فرصت نمی‌کنید بترسید: قبل از اینکه مغزتان بتواند سیگنال درد را پردازش کند، مولکول‌های بدنتان بخار می‌شود. اول به سایه‌ای روی شن‌ها و بعد به غبار کیهانی تبدیل می‌شوید.

ولی اگر دور باشید بدترین سناریو را تجربه می‌کنید: زلزله‌های عظیم، آتش‌سوزی‌های جهانی که ماه‌ها طول می‌کشد و سونامی‌هایی به ارتفاع کیلومترها که قاره‌ها را می‌شویند.

اما قاتل نهایی، «زمستان برخوردی» است. گردوغبار و دوده حاصل از برخورد، جلوی نور خورشید را می‌گیرد و زمین تاریک و سرد می‌شود. گیاهان می‌میرند، گیاهخواران نابود می‌شود و در ادامه نوبت به گوشت‌خواران می‌رسد.

بازماندگان در دنیایی تاریک، یخ‌بندان و خاکستری سرگردان می‌شوند. گرسنگی بیداد می‌کند. شاید مجبور شوید از لاشه سوخته یک تی‌رکس تغذیه کنید، اما در نهایت، در تاریکی مطلق و سرمایی که جانشین گرمای استوایی شده، جان می‌دهید.

این پنج انقراض بزرگ الگوی تکرارشونده و مهیبی دارند: تغییرات اقلیمی سریع، به‌هم‌ریختن شیمی اقیانوس‌ها و فروپاشی زنجیره‌های غذایی. زمین بارها نشان داده که تعصب خاصی روی ساکنانش ندارد. دایناسورها ۱۶۰ میلیون سال حکومت کردند، اما یک سنگ آسمانی پرونده‌شان را بست. تریلوبیت‌ها ۲۷۰ میلیون سال دوام آوردند، اما تغییر دما نسلشان را منقرض کرد.

ما انسان‌ها موجودات تازه‌وارد این سیاره محسوب می‌شویم و آنچه تمدن می‌نامیم، در مقیاس عمر زمین حتی به‌زحمت ردی محو به‌جا می‌گذارد. انقراض‌های بزرگ سندی از این واقعیت‌اند که حیات روی زمین همیشگی و تضمین‌شده نیست. زمین دکمه «حذف» را دارد و انگشتش همیشه روی ماشه است. گرچه شاید این‌بار خود ما داریم به فشاردادن این دکمه کمک می‌کنیم.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات