همکاری غیرمنتظره در حیات وحش؛ پرندگان چگونه علیه دشمن واحد متحد می‌شوند؟

سه‌شنبه 2 دی 1404 - 20:20
مطالعه 2 دقیقه
ک چکاوک نیزار در حال غذا دادن به جوجه کوکوی بالغ با سنجاقک
در اعماق طبیعت، یک زبان مخفی وجود دارد؛ کدهایی مشترک که دشمنان را برای بقا به متحدانی جدانشدنی تبدیل می‌کند.
تبلیغات

در دنیای بی‌رحم طبیعت، یک ضرب‌المثل باستانی به شکلی شگفت‌انگیز حکم‌فرمایی می‌کند: «دشمنِ دشمن من، دوست من است.» پژوهشگران به تازگی در حال رمزگشایی از شبکه‌های ارتباطی پیچیده‌ای هستند که نشان می‌دهد جانوران مختلف چگونه برای مقابله با خطرات مشترک، پیمان‌های دفاعی نانوشته‌ای با یکدیگر می‌بندند. اما این فقط یک تئوری نیست.

دانشمندان در پژوهشی جدید با مستندسازی رفتار بیش از ۲۰ گونه پرنده در چهار قاره‌ی مختلف، دریافته‌اند این پرندگان هنگام رویارویی با انگل‌های زادآوری مانند کوکوها، آواهایی تقریباً یکسان و شبیه به ناله از خود تولید می‌کنند.

جیمز کنرلی، پرنده‌شناس در دانشگاه کرنل و از نویسندگان مطالعه، این آوا را یک کلمه‌ی رمزگذاری‌شده به معنای «کوکو» توصیف می‌کند و می‌گوید: «این صدا در حقیقت فراخوانی برای گرد‌هم‌آوردن نیروها جهت مقابله با دشمن مشترک است.»

انگل‌های زادآوری، پرندگانی زیرک هستند که در لانه‌ی گونه‌های دیگر تخم‌گذاری می‌کنند و والدین میزبان را فریب می‌دهند تا جوجه‌های آن‌ها را بزرگ کنند. این رفتار، تهدیدی جدی برای بقای جوجه‌های میزبان است.

کنرلی در استرالیا با چشمان خود دیده است که پرندگانی از ده‌ها گونه‌ی مختلف چگونه در واکنش به همین آواهای ناله‌مانند به سمت یک کوکو هجوم می‌برند. این حملات گروهی که در علم با نام مابینگ به معنای آزار و اذیت دسته‌جمعی شناخته می‌شود، می‌تواند بسیار خشن باشد.

شدت حملات به حدی بود که کنرلی و همکارانش مجبور شدند نمونه‌ی تاکسیدرمی‌شده‌ی کوکو را که در آزمایش‌ها استفاده می‌کردند، درون یک قفس قرار دهند. او می‌گوید اگر این کار را نمی‌کردند، پرندگان مهاجم آن را تکه‌تکه می‌کردند.

پرندگان برای هشدار درباره شکارچیان نیز دایره لغات مشترک دارند

همکاری زبانی فقط به انگل‌های زادآوری محدود نمی‌شود. بسیاری از پرندگان برای هشدار درباره‌ی شکارچیان نیز یک دایره لغات مشترک دارند. تحقیقات اریک گرین، بوم‌شناس حیات وحش، نشان می‌دهد که پرندگان آوازخوان مختلف و حتی سنجاب‌های قرمز، برای هشدار درباره‌ی حضور یک پرنده‌ی شکاری در حال پرواز، آوای خاصی شبیه به سوت تولید می‌کنند.

نکته‌ی هوشمندانه‌ی ماجرا اینجاست: فرکانس سوت آن‌قدر بالا است که گوش‌های تیز پرندگان شکاری قادر به شنیدن واضح آن نیست. به این ترتیب، خبر حضور خطر در سراسر جنگل پخش می‌شود، در حالی که خود شکارچی از هشدار همگانی بی‌خبر می‌ماند.

اما اگر پرنده‌ی شکاری روی شاخه‌ای بنشیند، استراتژی تغییر می‌کند. پرندگان به آواهای هجوم روی می‌آورند؛ یعنی صداهایی متمایز که به گفته‌ی گرین، لشکر را فرا می‌خواند تا آن شکارچی را از قلمرو بیرون کنند.

شبکه ارتباطی تنها مختص پرندگان نیست. میمون‌ها، لمورها و سنجاب‌های راه‌راه نیز آواهای هشداردهنده‌ی یکدیگر را تشخیص می‌دهند. حتی در زیر آب، ماهی‌های صخره‌های مرجانی برای محافظت در برابر شکارچیانی مانند باراکوداها، نشانه‌های دیداری و شیمیایی با هم ردو‌بدل می‌کنند.

افزون‌بر‌این، مطالعه‌ای دیگر در نشریه‌ی PNAS USA نشان می‌دهد که همکاری به یافتن غذا نیز کمک می‌کند. وقتی پرندگان دریایی با بینایی قوی (مانند آلباتروس‌ها) در کنار پرندگانی با حس بویایی قدرتمند (مانند مرغ‌های ‌طوفان) به دنبال غذا می‌گردند، موفقیت هر دو گروه در شکار، به شکل چشمگیری افزایش می‌یابد.

ارتباطات در طبیعت بسیار پیچیده‌تر از تصور ماست. همان‌طور که اریک گرین نتیجه‌گیری می‌کند، شبکه‌های ارتباطی چندگونه‌ای در همه جا وجود دارند: «توجه‌کردن جانوران به یکدیگر واقعاً به نفع آن‌هاست؛ چرا که این کار می‌تواند جانشان را نجات دهد.»

پژوهش در نشریه‌ی Nature Ecology & Evolution منتشر شده است.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات