بیوگرافی: جی پی مورگان، بنیان‌گذار پایه‌های اقتصاد آمریکا

دوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۰
مطالعه 15 دقیقه
جی پی مورگان فردی ثروتمند بود که سرمایه‌گذاری‌های دهان‌پرکنی در آمریکا انجام داد و به‌نوعی، پیشرفت امروزی این کشور را پایه‌گذاری کرد.
تبلیغات

جان پیرپونت مورگان (John Pierpont Morgan)، سرمایه‌گذار و بانکدار آمریکایی، مفاهیم اولیه‌ی سرمایه‌گذاری شرکتی و امور مالی سازمانی و خرید و ادغام را در قرن‌های نوزدهم و بیستم در آمریکا پایه‌گذاری کرد. یکی از اقدامات بزرگ او در صنعت این کشور تشکیل غول جنرال‌الکتریک در سال‌های پایانی قرن نوزدهم بود.

سازمان‌های بزرگی همچون شرکت فولاد آمریکا و اینترنشنال هاروستر و AT&T نیز با تلاش‌های این سرمایه‌گذار بزرگ تشکیل شدند. او و اعضای گروهش در سال‌های ابتدایی قرن بیستم، تأثیر فراوانی روی سرمایه‌گذاران آمریکایی و اعضای کنگره گذاشتند. مورگان یکی از رهبران اتحاد بانکداری در آمریکا بود که بحران ابتدای قرن بیستم را در این شرکت پایان داد. به‌علاوه، او از پیش‌گامان عصر ترقی‌خواهی در این کشور نیز محسوب می‌شود که کسب‌وکار را در آن متحول کرد. برخی کارشناسان لقب بزرگ‌ترین بانکدار تاریخ آمریکا را به او داده‌اند.

البته، زندگی و تأثیرات جی پی مورگان در دید برخی کارشناسان منفی انگاشته می‌شود. برخی او را تجسم بیماری‌ها و خسارت‌های دنیای سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) می‌دانند. او ثروتمند به‌دنیا آمد و در طول زندگی برای افزایش این ثروت تلاش کرد. او در ذهن این کارشناسان فردی انحصارطلب تصور می‌شود. مورگان خود را از افرادی دور نگه می‌داشت که در کارخانه‌ها و شرکت‌هایش برای افزایش روزانه‌ی ثروت او تلاش می‌کردند.

به‌هرحال صرف‌نظر از حمایت یا دشمنی با مورگان و سبک زندگی او، دانستن روش زندگی و سرمایه‌گذاری‌اش برای درک اقتصاد امروز مفید است. درواقع بدون او، وال‌استریت و واشنگتن و ارتباطات آن‌ها امروز شکلی دیگر داشت.

جی پی مورگان / J P Morgan

امضای جی پی مورگان

تولد و تحصیل

خانواده‌ی مورگان تاریخچه‌ای طولانی در آمریکا دارند. یکی از نیاکان جان در سال ۱۶۳۶ جزو اولین افرادی بود که از ولز به خلیج ماساچوست وارد شد. پدرِ جان، جونیوس اسپنسر مورگان و مادرش، ژولیت پیرپونت نام داشتند. جان در ۱۷آوریل۱۸۳۷ در کنتیکت به‌دنیا آمد. پدر جان بانکدار بود و او در سال‌های کودکی، رشد و ترقی پدرش را در این صنعت مشاهده می‌کرد و از او درس می‌گرفت. خانواده‌ی مورگان پس از چند سال به بوستون مهاجرت کردند و او تا تحصیلات دبیرستان در این شهر سکونت داشت.

جان برای تحصیلات دانشگاهی به سوئیس و دانشگاه مشهور گوتینگن رفت. یکی از استادان او شیفته‌ی استعدادش در ریاضیات شده بود و بعدها، از این موضوع شگفت‌زده شد که جان در دانشگاه تدریس نکرد. درواقع، پس از شهرت جان بود که استادش به او گفت: «تو باید دستیار من می‌شدی و پس از مرگم به‌عنوان استاد در دانشگاه کار می‌کردی».

خانواده‌ی مورگان از خاندان‌های قدیمی و ثروتمند و بانکدار بودند

مورگان پس از فارغ‌التحصیلی به لندن رفت تا به پدرش در شرکت Peabody, Morgan & Co کمک کند. در آن سال، یعنی ۱۸۵۷ میلادی، بحران اقتصادی بزرگی جهان را فراگرفت و این شرکت نیز از آن در امان نبود. در نهایت، پی‌بادی پس از ناتوانی شریک آمریکایی در تأمین سرمایه مجبور شد از بانک انگلستان کمک مالی دریافت کند.

پدرِ جان در شرکت‌های متعددی سرمایه‌گذاری کرده بود. جان در سال ۱۸۵۸ به نیویورک رفت تا علاوه‌بر کار حسابداری، به‌عنوان نماینده‌ی پدرش در شرکت Duncan, Sherman & Co کار کند. او برای فرار از حضور در جنگ داخلی نیز سیصد دلار به یکی از سربازان جایگزین پرداخت کرد. او نه‌تنها از جنگ فرار کرد؛ بلکه با سرمایه‌گذاری روی خریدوفروش اسلحه، سودی چند ده‌هزاردلاری نیز از این جنگ به‌جیب زد.

جی پی مورگان / J P Morgan

کاریکاتوری که مورگان را ناجی آمریکا نشان می‌دهد

پدرِ جان که هوش تجاری و پیشرفت‌های او را می‌دید، به پسرش پیشنهاد داد برای محکم‌ترشدن سرمایه‌گذاری‌ها با شریکی باتجربه همکاری کند. جونیوس معتقد بود سرمایه‌گذاری‌های جان کمی نظری و حدسی است و به مشورت فردی باتجربه‌تر نیاز دارد. به‌هرحال، این پیشنهاد به تشکیل شرکت Dabney, Morgan & Co انجامید که در سال ۱۸۶۴ تأسیس شد. شرکت بزرگ بعدی مورگان با همکاری آنتونی درکسل تشکیل و نام Drexel, Moragn & Co برای آن انتخاب شد. این شرکت امروز به نام JPMorgan Chase & Co شناخته می‌شود.

شرکت جدید جان به کمک ارتباطات پدرش با انگلیسی‌ها، به یکی از سرمایه‌گذاران بزرگ صنعت روبه‌رشد راه‌آهن در آمریکا بدل شد. این شرکت به دولت آمریکا نیز کمک‌های مالی می‌کرد. یکی از این قراردادهای کمک به دولت پرداخت حقوق ارتش در سال ۱۸۷۷ بود.

تولد فرما‌نروایی مورگان

جونیوس مورگان در سال ۱۸۹۰ ازدنیا رفت. ارث به‌جامانده از او ثروت مورگان را چهار برابر کرد و کنترل شرکت بزرگ J.S. Morgan را نیز به دستان او داد. او در سال بعد، فرایند ادغام دو شرکت بزرگ ادیسون جنرال‌الکتریک و تامسون هیوستون‌الکتریک را مدیریت کرد. پدرِ جان به ظرفیت‌های انرژی برق اعتقادی نداشت؛ اما او با سرمایه‌گذاری روی این صنعت ثروت زیادی کسب کرد. درواقع، جان از سال ۱۸۷۸ با سرمایه‌گذاری روی شرکت تولید لامپ‌های روشنایی ادیسون وارد این صنعت شده بود و خانه‌اش اولین ملک نیویورک محسوب می‌شد که به روشنایی برقی مجهز شد.

جان برخلاف پدرش، به ظرفیت‌های صنعت برق بسیار اعتقاد داشت

در سال ۱۸۹۳، بحرانی اقتصادی آمریکا را فراگرفت و نفوذ مورگان در صنعت و سرمایه‌گذاری، بیش‌ازپیش مشخص شد. پس از آنکه صدها شرکت و بانک براثر این بحران ازبین رفتند، مورگان با تغییر زیرساخت و ادغام چند شرکت راه‌آهن آن‌ها را از سقوط نجات داد و به‌نوعی رقابت را نیز در این صنعت ازبین برد.

دولت فدرال آمریکا نیز در سال‌های پایانی قرن نوزدهم وضعیت مناسبی نداشت. ذخیره‌ی طلای خزانه‌ی فدرال به کمترین حد خود رسیده بود. مورگان در آن سال با همکاری خانواده‌ی Rothchild، حدودا ۳.۵میلیون اونس طلا به دولت قرض داد و اوراق قرضه‌ی سی‌ساله از مقام‌های دریافت کرد.

اتفاق بزرگ بعدی در زندگی مورگان، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در خرید روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز ازطریق آدولف سیمون اوکس در سال ۱۸۹۶ بود. این روزنامه در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری آمریکا، از گرور کلیولند حمایت کرد که بعدها کمک‌های مالی متعددی از مورگان دریافت کرد. حرکت بعدی ادغام شرکت‌های بزرگ فولاد در آمریکا، یعنی فدرال‌استیل و کارنگی‌استیل بود که شرکتی با ارزش ۱.۴میلیارد دلار با نام United States Steel Corp را ایجاد کرد. یونایتداستیل اولین شرکت میلیارددلاری در تاریخ نام گرفت.

جی پی مورگان / J P Morgan

مورگان در جوانی

آنتونی درکسل در سال ۱۸۹۵ ازدنیا رفت و درنتیجه، نام شرکت به J. P. Morgan & Company تغییر کرد. ارتباط این شرکت جدید با دیگر دارایی‌های مورگان و درکسلر در فیلادلفیا و پاریس و لندن، به قوت خود باقی ماند. تا سال ۱۹۰۰، شرکت مورگان به یکی از بانک‌های بزرگ آمریکا تبدیل شده بود.

فعالیت مورگان در آن سال‌ها، بیشتر با تمرکز روی همکاری با سرمایه‌گذاران بزرگ دیگر و تلاش برای سازمان‌دهی شرکت‌های ورشکسته پیگیری می‌شد. اصطلاح Morganization در همان زمان به سیاست‌های این بانکدار در نجات شرکت‌ها از ورشکستگی اطلاق شد. او ساختار کسب‌وکارها را به‌نوعی متحول می‌کرد تا مجددا به سوددهی بازگردند. همچنین، اعتبار مورگان در بانکداری باعث می‌شد سرمایه‌گذاران در شرکت‌هایی وارد شوند که او می‌خرید. فرایند مورگانیزیشن شامل خرید شرکت‌های درحال‌شکست و ادغام آن‌ها و درنتیجه، کاهش هزینه‌ها و رقابت بود که در سال‌های بعدی، تمرکز اصلی مورگان روی این فرایند قرار داشت.

بحران اقتصادی ۱۹۰۷

مورگان ۱۲۰ متخصص بازار سرمایه را برای حل بحران در کتابخانه‌اش فراخواند

در سال‌های ابتدایی قرن بیستم، تلاش ناموفق فعالان بازار سرمایه در افزایش سهام شرکت بزرگ مس آمریکا و همچنین فروش سهام به‌وسیله‌ی سرمایه‌گذاران خُرد، ارزش سهام این شرکت را به‌شدت کاهش داد. بانک Montana در آمریکا از این سهام به‌عنوان پشتوانه استفاده می‌کرد و به‌دلیل سقوط، این بانک هم ورشکست شد.

سقوط بانک مونتانا دومینویی را در بانک‌های دیگر ایجاد کرد و با ورشکستگی چندین بانک در نیویورک، خطر سقوط مالی کل آمریکا را تهدید کرد. مورگان در این بحران نیز وارد شد و به خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد نیمی از ثروت خود را برای سرپانگه‌داشتن بانک‌ها هزینه خواهد کرد. او در آن سال‌ها ۱۲۰ نفر از بزرگان بازار سرمایه را به‌نوعی در کتابخانه‌ی خود حبس کرد تا با سرعت هرچه‌تمام‌تر، راه‌حلی برای این بحران کشف کنند.

جی پی مورگان / J P Morgan

درکنار چند دوست در بحبوحه‌های سال ۱۹۰۷

شرکت Tennessee Coal, Iron and Railroad Company در مرکز بحران آمریکا در ابتدای قرن بیستم قرار داشت. راهکار مورگان و گروهش، خرید این شرکت توسط شرکت فولاد آمریکا بود. رئیس‌جمهور وقت آمریکا، یعنی تئودور روزولت، به اصرار مدیران اجرایی شرکت فولاد با این خرید موافقت کرد. این خرید نوعی انحصارگرایی هم محسوب می‌شد. این توافق یک ساعت پیش از شروع به‌کار بازار سهام نیویورک انجام شد و اعتماد ایجادشده از خبر آن، بحران اقتصادی را تا حد زیادی ازبین برد.

سرمایه‌گذاری در پروژه‌ی نیکولا تسلا یکی از شکست‌های بزرگ مورگان بود

در سا‌ل‌های بعد، سوءظن‌ها به قدرت و نفوذ مورگان افزایش یافت. او ازطریق رأی‌گیری به قدرت نرسیده بود؛ اما سرنوشت اقتصاد کشور در دستانش بود. درواقع، او نه یک‌بار بلکه دوبار کشور آمریکا را از سقوط مالی نجات داد. در آن سا‌ل‌ها، شایع شده بود که مورگان بحران اقتصادی را به‌عمد ایجاد کرد تا شرکت فولاد آمریکا، شرکت تنسی را بخرد.

به‌هرحال، شایعات درباره‌ی مورگان زیاد بود و مقام‌های دولت و مجلس آمریکا نیز در سال‌های بعد برای تحقیق و تفحص از او و گروهش وارد عمل شدند. آخرین جلسه‌ی دادگاه او نیز چند ماه پیش از مرگش در سال ۱۹۱۳ برگزار شد.

سرمایه‌گذاری‌های ناموفق

جی پی مورگان نیز مانند هر سرمایه‌گذار بزرگ دیگری در زندگی خود با شکست‌هایی رو‌به‌رو شد. درادامه، برخی از این سرمایه‌گذاری‌های ناموفق را بررسی می‌کنیم.

نیکولا تسلا

نیکولا تسلا، مخترع بزرگ الکتریسیته، در سال ۱۹۰۰ مورگان را متقاعد کرد می‌تواند سیستم ارتباطی بی‌سیم بین‌اقیانوسی طراحی کند. مورگان سرمایه‌ای ۱۵۰هزاردلاری (برابر با حدود ۴.۵میلیون دلار در سال ۲۰۱۷) به تسلا پرداخت کرد تا این سیستم را در ازای ۵۱درصد حق استفاده از پتنت‌ها راه‌اندازی کند.

پس از عقد قرارداد، تسلا تصمیم گرفت پروژه را توسعه دهد و انتقال برق بی‌سیم را نیز به آن اضافه کند. باوجوداین، مورگان با تغییرات جدید و درخواست‌های تسلا برای سرمایه‌ی بیشتر مخالفت کرد. با خروج مورگان به‌عنوان سرمایه‌گذار، این پروژه در سال ۱۹۰۶ متوقف شد.

جی پی مورگان / J P Morgan

خانه و موزه‌ی جی پی مورگان

متروی لندن

مورگان در سال ۱۹۰۲ قصد داشت وارد صنعت متروی لندن شود. در این رقابت، یکی از بزرگان صنعت حمل‌ونقل، یعنی چارلز تیسون یرکس هم حضور داشت که مورگان را شکست داد. او که فرد بانفوذی بود، از صدور مجوز پارلمانی برای ساخت مترو توسط این سرمایه‌گذار آمریکایی جلوگیری کرد. درواقع متروی فرضی مورگان، خطری برای خطوط حمل‌ونقل یرکس با نام Tubes محسوب می‌شود. مورگان درنهایت، این توطئه‌ی یرکس را «پست‌ترین و خیانت‌آمیزترین» حرکتی نامید که در زندگی‌اش دیده بود.

شرکت تجارت دریایی بین‌المللی

گروه زیرنظر جی پی مورگان در سال ۱۹۰۲ شرکتی با نام International Mercantile Marine تشکیل داد که به‌عنوان گروه کشتیرانی حمل بار فعالیت می‌کرد. این شرکت جدید حاصل ادغام شرکت‌های متعدد آمریکایی و بریتانیایی بود که با هدف انحصار در حمل‌ونقل دریایی شکل گرفت. درواقع، مجموعه‌ای تشکیل شد که فعالیت زیرمجموعه‌ها را مدیریت می‌کرد و هر زیرمجموعه، واحدهای عملیاتی اختصاصی خود را داشت.

به‌هرحال، شرکت دریایی جدید با امید به عقد قرارداد با سازمان‌های حمل‌ونقل ریلی تشکیل شد؛ اما حوادث و رخدادهای متنوع، از پیشرفت آن جلوگیری کرد. قوانین ضدانحصاری آمریکا و همکاری آن‌ها با دولت بریتانیا و همچنین طبیعت پیش‌بینی‌ناپذیر حمل‌ونقل دریایی، از عوامل شکست این شرکت بودند. به‌علاوه، کشتی مشهور تایتانیک یکی از دارایی‌های زیرمجموعه‌های IMMC بود و غرق‌شدن آن در سال ۱۹۱۲، زمینه‌های ورشکستگی این شرکت را ایجاد کرد.

جی پی مورگان / J P Morgan

مورگان چیس،‌ یکی از چندین میراث ماندگار جی پی مورگان

زندگی شخصی و مرگ

مورگان در سال ۱۸۶۱، با املیا استورگز (Amelia Sturges) ازدواج کرد. همسر او یک سال بعد ازدنیا رفت و جان در سال ۱۸۶۵، با فرانسیس لوسیا تریسی (Francec Louisa Tracy) ازدواج کرد که حاصل آن، چهار فرزند بود: لوییزا، جی پی مورگان جونیور، ژولیت پیرپونت و آن تریسی. از میان آن‌ها، جی پی مورگان جونیور از همه مشهورتر بود که اختیار ثروت و کسب‌وکار پدر را پس از مرگ وی به ارث برد.

مورگان ازلحاظ فیزیکی هم فرد تأثیرگذاری به‌نظر می‌رسید. او جثه‌ای بزرگ و تنومند داشت که البته به‌علت بیماری آکنه‌ی روزاسه، ظاهر دل‌چسبی نداشت. او اغلب از جامعه گریزان بود و با عکاسان نیز میانه‌ی خوبی نداشت. به‌دلیل همین بیماری که موجب بزرگ و بنفش‌شدن بینی جان شده بود، همه‌ی پرتره‌های شخصی‌اش با روتوش نهایی منتشر می‌شدند.

جی پی مورگان به‌خاطر ظاهرش ارتباط خوبی با عکاسان نداشت

مورگان در کودکی به تشنج مبتلا شد و طبق گفته‌ی اطرافیان، به‌همین‌دلیل از عمل جراحی برای ازبین‌بردن ضایعه‌های پوستی می‌ترسید. به‌هرحال، این مشکلات ظاهری مانع پیشرفت‌های اجتماعی و حرفه‌ای او نمی‌شدند. به‌بیان‌دیگر، اعتمادبه‌نفس حرفه‌ای جان به‌حدی بود که از این مشکلات آسیبی نمی‌دید. جی پی مورگان به مصرف زیاد دخانیات هم مشهور بود.

جی پی مورگان علاوه‌بر خانه‌ی بزرگش در خیابان مدیسون که در سال ۱۸۵۳ خرید، منطقه‌ی ‌East Island در خلیج گلن در نیویورک را نیز خرید که خانه‌ی تابستانی بزرگ در آن داشت. مورگان علاقه‌ی شدیدی هم به قایق‌های تفریحی یات داشت. اولین قایق او با نام Corsair یکی از یات‌های بزرگ‌ قرن نوزدهم بود. داستانی درباره‌ی مورگان وجود دارد که او یکی از مسافران کشتی معروف تایتانیک بوده است. گفته شده جان در آخرین لحظات سفرش را با این کشتی لغو کرد.

درباره‌ی ثروت مورگان صحبت‌های متعددی منتشر شده است. اندرو کارنگی در جایی گفته بود مورگان آن‌چنان هم ثروتمند نبود. البته باتوجه‌به دارایی‌ها و میراث این سرمایه‌گذار اسطوره‌ای، می‌توان او را براساس هر تعریفی «ثروتمند» نامید. دارایی‌های مورگان حدود ۶۸.۳میلیون دلار بود که با درنظرگرفتن نرخ تورم و نسبت تولید ناخالص ملی طبق استانداردهای قرن نوزدهم، نزدیک به ۳۸میلیارد دلار می‌شود. افزون‌براین،‌ او درمقایسه‌با ثروتمندان بزرگ زمان خود فرد متوسطی بود. به‌عنوان مثال، راکفلر در آن زمان ثروتی برابر با ۱۹۲میلیارد دلار امروزی داشت. جی پی مورگان در ۳۱مارس۱۹۱۳ در شهر رُم ازدنیا رفت. پرچم‌های وال‌استریت به احترام مرگ این سرمایه‌گذار بزرگ نیمه‌افراشته شدند. شایان ذکر است این اقدام فقط در زمان مرگ دولت‌مردان آمریکا انجام می‌شد. بازار بورس نیز در زمان عبور تابوت او از نیویورک، به‌مدت دو ساعت تعطیل شد. جسد مورگان در گورستان Cedar Hill در محل تولدش، یعنی هارتفورت کنتیکت دفن شد.

مجموعه‌دار بزرگ

مورگان مجموعه‌داری مشهور هم بود. درواقع، او علاقه‌ی شدیدی به خرج‌کردن سرمایه‌اش داشت و انواع اشیای قیمتی ازجمله کتاب،‌ نقاشی، عکس، ساعت و دیگر آثار هنری را جمع‌آوری می‌کرد. او مدیر و یکی از بنیان‌گذاران موزه‌ی متروپولیتن نیویورک بود و بسیاری از اشیای قیمتی خود را به این موزه بخشید. دیگر مجموعه‌های مورگان در خانه‌ی او در لندن و کتابخانه‌ی شخصی‌اش در نزدیکی خیابان مدیسون نگه‌داری می‌شدند.

جی پی مورگان / J P Morgan

ثروت مورگان درمقاسه‌با دیگر ثروتمندان تاریخ آمریکا

در شروع قرن بیستم، او یکی از مجموعه‌دارهای بزرگ سنگ قیمتی آمریکا بود

مورگان جونیور در سال ۱۹۲۴ کتابخانه‌ی شخصی‌اش را به مؤسسه‌ای عمومی تبدیل و کتابدار شخصی پدر را نیز به‌عنوان اولین مدیر آن انتخاب کرد. خود مورگان نیز در فعالیت‌های خیرخواهانه‌ی متعدد شرکت داشت. او از سرمایه‌گذاران خیّر موسسه‌ی تاریخ طبیعی آمریکا، موزه‌ی متروپولیتن، دانشگاه هاروارد و خصوصا دانشکده‌ی پزشکی، کالج ترینیتی و بسیاری از مؤسسه‌های دیگر بود.

یکی از مجموعه‌های بزرگ و مشهور مورگان، سنگ‌های قیمتی او بود که با شروع قرن بیستم، او را به یکی از مجموعه‌دارهای بزرگ این حوزه در آمریکا تبدیل کرد. این مجموعه متشکل از بیش از هزار سنگ زینتی بود که شرکت Tiffany & Co آن را گردآوری و مدیریت می‌کرد. مجموعه مورگان در نمایشگاه جهانی پاریس در سال ۱۸۸۹ به بازدید عموم گذاشته شد و علاوه‌بر کسب دو جایزه‌ی معتبر از این نماشگاه، توجه بسیاری از فعالان این حوزه را به خود جلب کرد.

جی پی مورگان / J P Morgan

تصویری از یات Crosair

جورچ فریدریک کونز، مدیر شرکت تیفانی و مسئول مجموعه‌ی مورگان بود. او پس از نمایشگاه سال ۱۸۸۹،‌ در سال ۱۹۰۰ نیز مجموعه‌ای برای جان گردآوری کرد و در پاریس به‌نمایش گذاشت. درنهایت، تمام این مجموعه‌ها به موزه‌ی تاریخ طبیعی نیویورک بخشیده شدند و با عنوان مجموعه‌های مورگان‌تیفانی و مورگان‌بمنت در آنجا به‌نمایش درآمدند. کونز در سال ۱۹۱۱ سنگ قیمتی جدیدی کشف کرد و به افتخار بهترین مشتری‌اش، نام آن را مورگانایت گذاشت.

علاقه‌ی مورگان به عکاسی باعث شد او در سال ۱۹۰۶، قراردادی ۷۵هزاردلاری با عکاس مشهور ادوارد کرتیس امضا کند تا پورتفولیویی کامل از سرخ‌پوستان آمریکا آماده شود. این پروژه درنهایت، به چاپ کتابی بیست‌جلدی با نام The North American Indian انجامید.

جی پی مورگان / J P Morgan

جی پی مورگان درحال‌اعتراض به عکاسان

رکن اساسی وال‌استریت

تأثیر جی پی مورگان بر وال‌استریت و پایدارشدن بازارهای آن به‌حدی است که می‌توان بخشی جداگانه برای بررسی آن درنظرگرفت. وال‌استریت پیش از ورود مورگان، مجموعه‌ای از سهامدارهای بی‌نظم و بی‌قاعده بود. این منطقه یکی از مراکز مالی آمریکا در آن سال‌ها بود که هنوز با بقایای استعمار دست‌وپنجه نرم می‌کرد.

وال‌استریت پس از مورگان، به گروهی منسجم از کسب‌وکارها تبدیل شد که یکی از اقتصادهای پیشرفته‌ی جهان را به‌جلو می‌راند. درواقع، بسیاری از دستاوردهای این منطقه در پایان قرن بیستم و شروع قرن بیست‌ویکم متأثر از اقدامات مورگان در ابتدای قرن بود.

شرکت‌های بزرگی همچون جنرال‌الکتریک و اینترنشنال هاروستر که امروزه با نام Navistar International شناخته می‌شود، حاصل تلاش‌های مورگان بودند که آمریکایی‌ها را در دو صنعت بزرگ، یعنی فناوری و کشاورزی پیش‌گام کردند.

رشد آمریکا در فناوری و کشاورزی، مرهون تلاش‌های (انحصارطلبانه) مورگان است

با شروع قرن بیستم، آمریکا درحال‌تبدیل به کشوری بدهکار بود. فعالان بازار سرمایه به این نتیجه رسیدند که ارز واحد در کشور و تغییر استانداردهای مالی به‌سمت استاندارد طلا، تنها راه نجات آمریکا از این وضعیت است. آن‌ها مورگان را به‌عنوان نماینده به دفتر رئیس‌جمهور وقت فرستادند تا قوانین جدید را برای سازمان‌دهی مجدد نظام مالی آمریکا به او پیشنهاد دهد. اصطلاح Robber Barons در آن سال‌ها به فعالان بزرگ بازار سرمایه و تأثیرگذاران در این جریان داده شد که مورگان نیز از این قائده مستثنی نبود.

جی پی مورگان / J P Morgan

نمای داخلی کتابخانه‌ی شخصی مورگان در دهه‌ی ۱۹۶۰

به‌هرحال، زندگی و سبک کار و سرمایه‌گذاری جی پی مورگان علاوه‌بر تحسین، انتقادهای تندی نیز در پی داشته است. همان‌طورکه دیدیم، مورگان آینه‌ی تمام‌نمای کاپیتالیسم بود. او ثروت زیادی کسب کرده بود؛ اما اهمیت مسئولیت این ثروت را نیز درک می‌کرد. مورگان دوبار ناجی اقتصاد آمریکا شد. او در زندگی به صداقت و شخصیت مثبت بیش از ثروت اهمیت می‌داد؛ به‌همین‌دلیل، بسیاری او را شخصیتی محترم می‌دانند. همچنین، برخی اقدامات مورگان و شرکت‌های وی باعث انزجار مردم از او شد. او علاوه‌بر نشان‌دادن ویژگی‌های مثبت کاپیتالیسم در بین طبقه‌ی متوسط جامعه، نشان‌دهنده‌ی تمامی ویژگی‌های منفی آن نیز بود. مورگان فردی انحصارگرا بود که به‌صورت کاملا روشن با اقتصاد باز و رقابت عادلانه مخالفت می‌کرد.

اگرچه مورگان رفتاری متفاوت از بسیاری ثروتمندان و صنعت‌گران زمان خود داشت،‌ او هم دربرابر طبقه‌ی کارگر رفتار مثبتی نشان نمی‌داد. کارگران کارخانه‌های فولاد او روزانه دوازده ساعت با حقوقی بسیار ناچیز و در وضعیتی نامناسب کار می‌کردند. در همان سال‌ها و حتی هم‌اکنون، بسیاری این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا مورگان و افراد مشابه او باید درآمدی هزاران برابر کارگرانی داشته باشند که کار اصلی را در کارخانه‌های انجام می‌دهند؟

مورگان تلاش زیادی برای پایداری و ثبات سیستم سرمایه‌داری کرد. البته، تلاش برای ثبات سیستمی که چنین ثروتی را نصیب او می‌کرد، دورازانتظار هم نبود. مخالفت او با شفافیت نیز کاملا روشن بود تا جایی که بزرگ‌ترین قرارداد تاریخ تا آن زمان، یعنی خرید شرکت کارنگی، بدون حضور وکلا یا حتی قراردادی مکتوب منعقد شد.

در فرهنگ عامه‌ی آمریکایی و انگلیسی‌زبان، در جاهای مختلف اشاره‌هایی به جی پی مورگان شده است. رمان‌های متعددی از جمله The Alienist، Ragtime، The Ghosts of Watt O'hugh و The Last Days of Night شخصیت‌هایی برگرفته از زندگی این سرمایه‌دار آمریکایی دارند. گفته‌شده در فیلم تحسین‌شده‌ی «همشهری کین» نیز یکی از شخصیت‌ها براساس مورگان نوشته شده است. به‌علاوه، شخصیت Pennybags در بازی مشهور مونوپولی نیز تمثیلی از مورگان بود.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات