گذشته اسرارآمیز اپل واچ

پنج‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۳
مطالعه 10 دقیقه
در اوایل سال ۲۰۱۳ میلادی، کوین لینچ پیشنهاد کاری که از طرف اپل داده شده بود را پذیرفت، اما او از کاری که باید انجام می‌داد بی‌اطلاع بود. تنها چیزی که او می‌دانست عنوان شغلی خود در اپل بود. با زومیت همراه باشید.
تبلیغات

لینچ می‌دانست که نایب رئیس بخش فناوری اپل شده است و باید بر روی فناوری کاملا جدید کار کند. این‌که اپل پیشنهادی کاری به لینچ داد نیز در نوع خود جالب بود. طی ۸ سالی که او در شرکت «اَدوبی» کار می‌کرد تنها کسی بود که به صورت علنی به دلیل پشتیبانی نکردن اپل از فلش ویدئو، با استیو جابز درگیر شده بود. زمانی که تصمیم لینچ مبنی بر کار در اپل علنی شد، او بازخوردهای قابل انتظاری دریافت کرد. بسیاری این استخدام را شکستی برای اپل می‌دانستند.

لینچ باید خود را اثبات می‌کرد چرا که وظایف سنگینی بر گردن او گذاشته شده بود. زمانی که در اولین روز کاری خود وارد اپل شد، به او گفته شده بود که مراسم معارفه نخواهد داشت و باید مستقیما به استودیوی طراحی برود و کار خود را آغاز کند.

لینچ باید طی ۲ روز آینده پروژه را برای مرور توسط مدیران ارشد اپل، آماده می‌کرد

او زمانی که وارد استودیوی طراحی شد فهمید پروژه‌ای که او باید روی آن کار کند، از زمان‌بندی تعریف شده عقب است. لینچ باید طی ۲ روز آینده پروژه را برای مرور توسط مدیران ارشد اپل، آماده می‌کرد! مدیرانی که بسیار سخت‌گیر هستند و هیچ عذری را نمی‌پذیرند.

هیچ نمونه‌ی اولیه یا نرم‌افزاری تولید نشده بود و دست لینچ کاملا خالی بود. صرفا یک سری آزمایش‌ها و ایده‌ها در دست بودند که شاید چندین ماه کار شبانه روزی برای عملی شدن را می‌طلبیدند. مدیر ارشد طراحی اپل، جانی ایو، یک انتظار مشخص از این گروه داشت: گجتی انقلابی برای بستن روی دست طراحی کرده و بسازند.

به نظر داشتن این انتظار از شرکتی مانند اپل معقول می‌آمد چرا که این شرکت در طی ۱۵ سال گذشته اقدام به ساخت ۳ نوع از دستگاه‌های الکترونیکی کرده و توانسته بود در این مدت با ارزش‌ترین شرکت روی زمین شود. ام‌پی ۳ پلیرها قبل از آی‌پاد نیز وجود داشتند اما اپل شما را ترغیب کرد که قطعا در زندگی روزانه نیاز به یکی از این دستگاه‌ها خواهید داشت. آیفون گوشی‌ها را از یک گجت تجاری به یک فرهنگ برای عموم تبدیل کرد. آی‌پد تبلت‌ها را از حاشیه بیرون آورد و از شرکت‌های باتجربه در این زمینه مانند نوکیا و مایکروسافت پیشی گرفت. این پروژه قدمی دیگر در این مسیر بود اما اولین قدمی بود که بدون رهبری استیو جابز برداشته می‌شد. انتظارات بسیار بالا بود و ساعت اپل باید کاملا عالی و بدون عیب و نقص تولید می‌شد.

apple-face

اپل تصمیم به ساخت ساعت گرفته بود و در حال تحقیق در این مورد بود که این ساعت‌ها علاوه بر نشان دادن وقت چه کاربردی می‌توانند داشته باشند. آلان دای، مدیر گروه رابط انسانی اپل می‌گوید:

ما احساس کردیم که بهترین نقطه برای تمرکز از بدن که هم ریشه‌ی تاریخی دارد و هم فرهنگ ‌آن جا افتاده است، مچ دست است.

هدف این فناوری که روی دست بسته می‌شد، این بود که مشکلاتی را از سر راه زندگی روزمره‌ی انسان‌ها بردارد. این گروه توانستند در طی انجام پروژه و با پیدا کردن راهی برای تعامل با ساعت، راه‌حلی برای این مشکل بیابند. اما یک مورد از ابتدا مشخص بود، موفقیت و یا شکست این ساعت فقط به رابط کاربری آن بستگی خواهد داشت. رابط کاربری بود که مشخص می‌کرد ساعت اپل در ویترین فروشگاه‌ها قرار خواهد گرفت یا به عنوان بزرگ‌ترین شکست اپل شناخته خواهد شد.

این‌جا بود که نقش آلان دای پررنگ‌تر می‌شد. او به عنوان مدیر گروه رابط انسانی اپل باید راه‌هایی برای ارتباط انسان‌ها با دستگاه و چگونگی پاسخ ساعت پیدا می‌کرد.

دای یک طراح باتجربه و آموزش دیده بود و با چهر‌ی مصمم و پشتکاری که داشت مطمئنا سرنوشت کار خود را به شانس واگذار نمی‌کرد. او از سال ۲۰۰۶ میلادی در اپل کار می‌کرد و قبل از وارد شدن به اپل یک طراح مد و لباس بود. دای پس از کار در بخش بازاریابی اپل، با عنوان طراح جعبه‌های محصولات آن شرکت، توانست سمت مدیریت بخش رابط انسانی را کسب کند.

جانی آیو فکر ساعت اپل را از اکتبر ۲۰۱۱ میلادی و هم‌زمان با مرگ استیو جابز در سر می‌پروراند

جانی آیو فکر ساعت اپل را از اکتبر ۲۰۱۱ میلادی و هم‌زمان با مرگ استیو جابز در سر می‌پروراند. او به سرعت ایده‌ی خود را با دای و عده‌ای محدود در استودیوی طراحی در میان گذاشت. در آن زمان، اپل درگیر دگرگونی سیستم عامل خود بود و مشغله‌ی فراوانی داشت. دای می‌گوید:

ما عملا در استودیوی طراحی زندگی می‌کردیم و شب و روز مشغول طراحیiOS 7 بودیم.

هفتمین نسل از سیستم عامل اپل چیزی فراتر از یک تغییر در طراحی بود و نقطه‌ای از تاریخ اپل بود که وجود جانی آیو در مقام قدرت اپل را نشان می‌داد. دای و همکارانش تمامی موارد سیستم عامل را تغییر داده و دگرگونی بزرگی در طراحی و عملکرد آن ایجاد کردند.

کار در اپل تلاش شبانه روزی می‌طلبد و این اتفاقی بود که در استودیوی طراحی اپل می‌افتاد. روزها دای و همکارانش در تلاش برای طراحی iOS 7 بودند و شب‌ها در مورد سایر گجت‌ها با یکدیگر بحث می‌کردند. پرسش‌های زیادی حول ساعت مطرح شدند و این‌که ساعت اپل چه ویژگی جدیدی می‌تواند به زندگی انسان‌ها اضافه کند. در این موقع بود که آیو تحقیقات در مورد منشا ساعت را آغاز  کرد که چگونه نور خورشید ساعت را تعیین می‌کرده و این ایده چگونه به ساعت‌های دیواری و سپس مچی تبدیل شده است.

آن‌ها به این نتیجه رسیدند که همه در اپل و حتی مردم عادی نیز بیشتر از حد به گوشی‌های خود نگاه می‌کنند و مدام در حال کنترل اعلانیه‌های خود هستند. گوشی‌های هوشمند ما را کنترل می‌کنند و بدون آن‌ها گویا عضوی از اعضای بدنمان از دست رفته است. لینچ می‌گوید:

ما بیش از حد به فناوری وابسته شده‌ایم، طوری که گویا از زمان آغاز بشریت با ما بوده‌اند. مردم گوشی‌های خود را همه‌ جا با خود حمل کرده و مدام به صفحه نمایش آن نگاه می کنند.

آن‌ها گروهی را مد نظر گرفته بودند که حتی سر میز غذا نیز مشغول کار با گوشی خود بودند. لینچ ادامه می‌دهد:

ما چگونه می‌توانستیم چاره‌ای برای این مشکل بیابیم. چگونه می‌توانستیم کار با گوشی‌ها را راحت‌تر کنیم.

اگر دقیق‌تر نگاه کنیم شاید منشا اولیه‌ی این مشکل خود اپل بوده است اما اپل نیز درصدد بود با طراحی دستگاهی این مشکل را حل کند. چاره‌ی کار گجتی بود که بتواند اعلانیه‌های ضروری را گلچین کند و به شما نشان دهد و نیازی نباشد تا گوشی خود را همواره با خود حمل کنید. آن‌ها پیشرفت را در برگشت به عقب دیدند و توجه خود را بر روی ساعت‌های مچی معطوف کردند.

apple-watch-2

اولین نمونه از ساعت در واقع آیفون با بندی دور آن بود که به دست بسته می‌شد

هدف نجات مردم از گوشی‌هایشان بود. اما اولین قدم برای رسیدن به این هدف به نظر عجیب می‌آمد چرا که اولین نمونه از ساعت در واقع آیفون با بندی دور آن بود که به دست بسته می‌شد!

سرعت پیشرفت نرم‌افزار بیشتر از سخت‌افزار بود و نرم‌افزار نیاز به بستری داشت تا بتوان آن را آزمایش کرد. برای این منظور ساعتی را طراحی کردند که توسط کابلی به گوشی متصل می‌شد. اولین نمونه کاربردی از ساعت اپل در واقع یک کیس عجیب و غریب برای آیفون بود که بندی غیرمعمول از آن آویزان شده بود.

با این نمونه‌ی اولیه گروه به آزمایش در مورد ویژگی‌هایی پرداخت که ساعت باید وظیفه‌ی انجام آن‌ها را از دوش گوشی برمی‌داشت. پیدا کردن روشی برای ارسال پیامک بسیار حیاتی بود چرا که حل آن می‌توانست مسیر آینده را بسیار امیدوارکننده‌تر کند. دای در این مورد می‌گوید:

پیدا کردن روشی مانند روش ارسال پیامک در گوشی کار آسانی بود. فردی که می‌خواهید پیامک را به او ارسال کنید انتخاب می‌کنید، متن را می‌نویسید و سپس دکمه‌ی ارسال را فشار می‌دهید. اما این کار زمان‌بر و خسته کننده است. فرض کنید ۳۰ ثانیه مچ دست خود را بالا نگه داشته و در حال نوشتن پیامک هستید. ما نمی‌خواستیم مردم این کار خسته‌کننده را انجام دهند.

بنابراین آن‌ها Quickboard را پیشنهاد دادند که در واقع رباتی بود که پیامک شما را می‌خواند و جواب‌های متناسب را برای آن پیشنهاد می‌داد. برای ارتباطات پیچیده‌تر، آن‌ها میکروفونی در ساعت جاسازی کردند تا با استفاده از «سیری» پیام شما را دریافت کرده و به فرد موردنظرتان ارسال کند. اگر پیام شما خیلی پیچیده بود و هیچ یک از این دو روش به کارتان نمی‌آمد، آن موقع بود که باید از گوشی خود استفاده می‌کردید.

با ادامه‌ی آزمایش‌ها گروه به این نتیجه رسید که سرعت انجام کارها عاملی بسیار تعیین‌کننده است، چرا که تعامل با ساعت بیش از ۵ تا ۱۰ ثانیه می‌توانست خسته‌کننده باشد. آن‌ها بعضی ویژگی‌ها را ساده کرده و برخی دیگر را بدلیل سرعت کم به کلی حذف کردند. لینچ و تیم او دو بار نرم‌افزار را از اول ساختند تا بتوانند آن را به سرعت مطلوب برسانند. نسخه‌ی اولیه از رابط کاربری، اطلاعات را بصورت عمودی و به ترتیب زمان نشان می‌داد. این ایده هرگز به نسخه‌ی نهایی راه پیدا نکرد و نسخه‌ی نهایی درصدد ساده کردن راه تشخیص مهم بودن یا نبودن اطلاعات بود.

به عنوان مثال ویژگی نگاه سریع این‌گونه کار می‌کند که اگر لرزشی بر روی دست خود احساس کنید می‌فهمید که پیامی دریافت کرده‌اید. اگر دست خود را بالا بیاورید این پیام را می‌بینید: «پیامی از جان دارید» اگر دست خود را پایین بیاورید اعلانیه از ساعت شما حذف می‌شود، اما اگر دست خود را بالا نگه دارید متن پیام را نیز مشاهده خواهید کرد. این واکنش‌های شما به اعلانیه‌های مختلف توسط ساعت ثبت می‌شود و براساس این رفتارها ساعت ترجیح‌های شما را در طی زمان می‌شناسد.

و این‌گونه بود که لینچ و گروه او توانستند راهی بیابند تا بدون نیاز به باز کردن نرم‌افزاری بر روی گوشی خود اطلاعات لازم را ببینید و کارهای لازم را انجام دهید.

گروه باید رابط کاربری طراحی می‌کرد که هر کاری از آن انتظار داشته باشید را انجام دهد و در عین حال خسته‌کننده نباشد. این عامل می‌توانست تعیین کننده باشد چرا که لرزش‌های بی‌مورد و گاه و بی‌گاه بسیار آزاردهنده می‌شدند و کاربر را مجبور به استفاده نکردن از ساعت می‌کرد. زمانی که لینچ و تیم او سومین بار طراحی نرم افزار را تمام کردند، ایو و دای و همه باور داشتند که به رابط کاربری مدنظر خود رسیده‌اند.

اما سخت‌افزار بخش بسیار پیچیده‌تری نسبت به نرم‌افزار بود. گروه رابط انسانی کار را بر روی توانایی لرزش ساعت بر روی دست آغاز کردند. آن‌ها کار با مهندسان و طراحان را شروع کردند تا روشی جدید برای تعامل با مچ انسان‌ها بیابند. موتور جاسازی شده در ساعت می‌تواند طوری عمل کند که گویا به دست شما کسی تلنگری می‌زند. دستان ما به قدرت این تلنگرها حساس هستند و می‌توان با استفاده از این حساسیت اطلاعاتی مفیدی را به کاربر منتقل کند. لرزش آنی می‌تواند نشانه‌ای برای یک تماس ورودی و لرزش ممتد نشانی برای یک قرار کاری که ۳۰ دقیقه دیگر دارید، باشد.

اپل نمونه‌های زیادی را آزمایش کرد. لینچ می‌گوید:

برخی از لرزش‌ها بسیار آزاردهنده بودند و برخی به قدری آرام بودند که حس می‌کردید حشره‌ای روی دستتان نشسته است. مهندسان به این فکر می‌کردند که یک پیامک چه نمودی در حالت لرزش خواهد داشت و یا یک تماس مهم چگونه در غالب یک لرزش باید به کاربر منتقل شود.

یافتن حد لرزش مناسب یک سال به طول انجامید

جلسات هفتگی برگزار می‌شد که در آن‌ها این لرزش‌ها توسط ایو آزمایش می‌شد و راضی کردن او بسیار دشوار بود. این رویه و یافتن حد لرزش مناسب یک سال به طول انجامید.

این لرزش‌ها تنها نکته‌ای نبودند که اپل حساسیت زیادی روی آن نشان داده است. در ساعتی با صفحه نمایش کوچک، کوچک‌ترین جزئیات نیز مهم هستند. گروه رابط انسانی روش‌های مبتکرانه‌ای برای تعامل با ساعت طراحی کردند. برای مثال می‌توان به قابلیت Force touch اشاره کرد که با کمی فشار بیشتر هنگام لمس صفحه نمایش می‌توانید به منوهای پنهان ساعت دسترسی پیدا کنید. همچنین با تغییر در فونت نوشته‌ها آن‌ها را طوری طراحی کردند که بر روی صفحه‌ی کوچک ساعت خواندن متن راحت‌تر شود.

همه‌ی افرادی که در این پروژه شرکت داشتند سختی‌های بسیاری را متحمل شدند. با استفاده از تجربیات ساعت‌سازان سوئیسی اپل برخلاف گذشته این بار مدل‌های مختلفی از محصول جدید خود را معرفی کرد که قیمتی در بازه‌ی ۳۴۹ دلار تا ۱۷ هزار دلار دارند.

apple-watch-3

این درسی بود که اپل از سازندگان ساعت گرفت. این شرکت می‌دانست تنها راهی که می‌تواند تعداد زیادی از ساعت‌های خود را بفروشد، ارائه‌ی گزینه‌های مختلف برای مشتریان است. دای می‌گوید:

اگر قرار باشد ساعتی را مدام و در طول شبانه روز بر روی مچ خود ببندید باید طراحی دلخواه شما را داشته باشد و این چیزی بود که ما نمی‌توانستیم به آن بی‌توجه باشیم. ما می‌خواستیم میلیون‌ها مدل از اپل واچ داشته باشیم و با استفاده از سخت‌افزار متنوع و نرم‌افزار می‌توانیم به هدفمان برسیم.

با ساخت ساعت، اپل قدمی دیگر در مسیر ساخت گجت‌های با کیفیت برداشت و این‌بار باید کاربران را متقاعد کند که این ساعت می‌تواند عضوی جدایی ناپذیر از زندگی آن‌ها باشد. بن بجارین، تحلیل گر یک موسسه‌ی تحقیقاتی می‌گوید:

اپل بار دیگر موفق خواهد شد، چرا که خریدارانی دارد که توانایی پرداخت پول را داشته و در عین حال اعتماد زیادی به محصولات این شرکت دارند.

اگر اپل واچ بتواند در رسیدن به هدف خود موفق باشد، نحوه‌ی تعامل ما با گوشی‌ها را برای همیشه تغییر خواهد داد و ما می‌توانیم وقت بیشتری به دور از گوشی‌ها و با افرادی که دوستشان داریم سپری کنیم. لینچ می‌گوید:

از این‌که پسرم را می‌بینم وقتی پیامی دریافت می‌کند، به ساعتش نگاهی می‌کند و اگر مهم نباشد به سراغ گوشی خود نمی‌رود، لذت می‌برم.

برای تماشای نقد و بررسی زومیت از اپل واچ می توانید به «بررسی ویدیویی اپل واچ (Apple Watch)» مراجعه کنید.

نظر شما چیست؟ آیا اپل در رسیدن به هدف خود موفق خواهد بود؟

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات