«استارتاپ خلافکاران»: ردپای یک ایرانی در بزرگترین سرقت از فروشگاههای آمریکا
شنبه 15 شهریور 1404 - 13:30مطالعه 9 دقیقهمعمولاً وقتی اسم «دزدی از فروشگاههای زنجیرهای» را میشنویم، تصویر سادهای در ذهنمان تداعی میشود: کسی چند جنس دمدستی برمیدارد و در ازدحام مشتریها ناپدید میشود؛ اما اتفاقی که در کالیفرنیای جنوبی افتاد، چیزی در این ابعاد نبود.
اینجا پلیس با خانوادهای طرف بود که سرقت را به چشم «کسبوکار» میدیدند و درست مثل یک استارتاپ زیرزمینی باانگیزه عمل میکردند: تقسیم وظایف، زنجیره تأمین، بازار فروش. فقط فرقش این بود که محصولشان قطعات الکتریکی گرانقیمت بود و سرمایهشان هم قفسههای «هوم دیپو»، بزرگترین فروشگاه ابزارآلات آمریکا.
۲۶ آگوست ۲۰۲۵، خبرگزاریها جزئیات این سناریو را رو کردند؛ زمانی که پلیس در یورشی هماهنگ اعضای باند را دستگیر کرد و حالا آن را بزرگترین شبکه سرقت در تاریخ «هوم دیپو» مینامد. در این میان، نام یک ایرانی، امید ابریشمکار، بهعنوان یکی از مهرههای کلیدی در این شبکه به چشم میخورد که وظیفهی فروش آنلاین اموال مسروقه را برعهده داشت.
چکیده متنی و خلاصه صوتی
یک شبکهی سرقت سازمان یافته به رهبری «دیوید آل»، با ساختاری شبیه به کسبوکاری خانوادگی، بیش از ۱۰ میلیون دلار قطعات الکتریکی از فروشگاههای «هوم دیپو» در کالیفرنیا سرقت کرد و آنها را از طریق سه کانال عمدهفروشی، آنلاین و توزیع مستقیم به فروش رساند. این امپراتوری جنایی که بزرگترین پرونده در تاریخ هوم دیپو محسوب میشود، سرانجام در عملیات «کیلسوییچ» با همکاری پلیس و تیم امنیتی فروشگاه منهدم شد. موفقیت این عملیات مدیون قانون جدیدی بود که اجازه داد صدها فقره جرم در پنج شهرستان مختلف در یک پرونده واحد تجمیع شود و در نهایت به دستگیری ۱۴ نفر و احتمال صدور حکم زندان طولانی برای رهبران شبکه منجر شد.
آمار و ارقام این عملیات، حیرتانگیز و باورنکردنی است: بیش از ۱۰ میلیون دلار کالای سرقتشده؛ حمله به ۷۱ شعبه مختلف فروشگاه در سراسر کالیفرنیای جنوبی و انجام بیش از ۶۰۰ سرقت برنامهریزیشده و دقیق.
پلیس با کنار هم گذاشتن قطعات این پازل، با یک ارتش کوچک اما سازمانیافته روبرو شد؛ سیستمی که برای مدتی طولانی در سکوت، میلیونها دلار کالا را از راهروهای روشن فروشگاه به تاریکترین گوشههای بازار سیاه میبرد و نشان داد که حرص و طمع، چگونه میتواند یک خانوادهی معمولی را به مغز متفکر یک امپراتوری تاریک تبدیل کند.
امپراتوری خانوادگی سرقت: از قفسه فروشگاه تا بازار سیاه آنلاین
مدتها بود که قطعات الکتریکی گرانقیمت، از کلیدهای مدار و دیمرها گرفته تا پریزهای هوشمند، بیصدا از قفسههای هوم دیپو در جنوب کالیفرنیا ناپدید میشدند. مشکل نه غفلت فروشندهها بود و نه سرقتهای پراکندهی خردهپا، بلکه رد این دزدیها به سازوکاری دقیق و حسابشده میرسید که فرماندهی آن را دیوید آل، مغازهدار ۵۹ سالهی ساکن وودلند هیلز، در دست داشت.
آل از دفتر عمدهفروشی «آریا هولسیل» (ARIA Wholesale) در تارزانا، مثل یک رهبر پشتصحنه، «بوسترها» یا همان سارقان حرفهای فروشگاهها را هدایت میکرد. او فهرست کالاهای موردنظرش را آماده میکرد و تیمها را به میدان میفرستاد.
در قدم بعدی نیز اجناس دزدیدهشده را که گاه در کیسههای زباله یا حتی جعبههای اصلی فروشگاه جاسازی میشدند، تحویل میگرفت و پولشان را همانجا نقداً حساب میکرد.
اما وجه تمایز آل که او را به سوژهی دشوار و دور از دسترس پلیس تبدیل کرد، به طراحی شبکهای برمیگشت که برای فروش این حجم عظیم از کالاهای مسروقه طراحی کرده بود. او عملیات را به شکل یک «بیزینس خانوادگی» پیش میبرد؛ سیستمی که بر اعتماد نزدیکترین افرادش بنا شده بود.
دیوید آل شبکهاش را مثل یک بیزینس خانوادگی طراحی کرده بود
با این انتخاب، ریسک نفوذ خبرچینها به حداقل میرسید و سود در حلقهای کوچک و وفادار باقی میماند؛ الگویی که بیشتر به ساختار مافیا شباهت داشت تا یک باند سرقت فروشگاهی.
آریاهولسیل کارگاه «پاکسازی» کالاهای سرقتی محسوب میشد. برخی از اجناسی که از قفسههای هومدیپو ناپدید میشدند، از این درگاه دوباره با برچسب تخفیف و قیمت عمده بیرون میآمدند؛ قانونی، تمیز و آماده برای مشتریان. بااینحال آل دو مسیر مجزای دیگر نیز برای فروش کالاهای مسروقه در اختیار داشت:
بازوی دیجیتال شبکه توسط امید ابریشمکار، برادرزن آل، مدیریت میشد. او از خانهاش در کالاباساس، کالاهای مسروقه را از طریق غولهای فروش آنلاین مانند آمازون و ایبی به مشتریانی بیخبر از همهجا، در سراسر کشور میفروخت. این کانال فروش آنلاین، مرزهای جغرافیایی را از میان برمیداشت و کالاهای دزدی را به بازاری نامحدود وصل میکرد.
امید ابریشمکار از لیستهای آمازون و ایبی به عنوان کانال پولشویی استفاده میکرد
همزمان، یک شبکه توزیع فیزیکی موازی توسط لورنا سولیس، همسر سابق آل و شریکش، انریکه نیرا مورنو، اداره میشد. آنها کالاها را مستقیماً به انبارهای تأمین تجهیزات الکتریکی میفروختند؛ مدلی از فروش عمده (B2B) که انگار ویژهی کالاهای مسروقه طراحی شده بود.
این ساختار سهگانه مثل بیمهای برای کل سیستم عمل میکرد: اگر یکی از کانالها لو میرفت یا مسدود میشد، دیگری همچنان جریان کالا و پول را زنده نگه میداشت. طراحی شبکه نشان میداد آل صرفاً سارقی ساده نیست؛ او یک استراتژیست جنایی بود که شبکهای انعطافپذیر و مقاوم در برابر خطا خلق کرده بود، چیزی شبیه یک استارتاپ خلافکارانه که در برابر ضربههای بیرونی تاب میآورد.
«بوسترها» چگونه فروشگاهها را خالی میکردند؟
در لایه میانی کار به دست «بوسترها» پیش میرفت، همان تیمهای سرقتی که کارشان دزدیدن فیزیکی اجناس از فروشگاهها بود. دستکم دو گروه برای دیوید آل فعالیت میکردند، اما تیم اصلی شامل خوزه بانولوس گوئررو، ادوین ریورا و ابر بونیلا-لوپز، سرعت و جسارتی داشت که مأموران امنیتی را گیج میکرد.
آنها تقریباً هر روز و گاهی چند بار در روز، به فروشگاههای مختلف دستبرد میزدند و در یک نوبت میتوانستند تمام چهار شعبه هوم دیپو در یک شهر را هدف قرار دهند. هر بار بازگشتشان چیزی بین شش تا دههزار دلار کالا به همراه داشت؛ عددی که رویهم بهسرعت به میلیونها دلار میرسید.
تصاویر دوربینهای مداربسته بعداً تاکتیکهای این گروه را لو داد: آنها با خونسردی وارد فروشگاه میشدند، مستقیماً به سراغ راهروی لوازم الکتریکی میرفتند و قطعات گرانقیمت را در ژاکتهای خود پنهان میکردند. در مواردی که هوم دیپو برای محافظت بیشتر، کالاها را پشت قفسهای فلزی قفل میکرد، آنها بیپروا از قفسهها بالا میرفتند تا دستشان به اجناس برسد.
بوسترها میتوانستند در یک نوبت تمام چهار شعبه هوم دیپو در یک شهرستان را هدف قرار دهند
تیم دوم شامل ارلین لوپز-هرناندز و دنی گومز، با ریتم آهستهتری عمل میکرد، اما همچنان سهم قابلتوجهی در پر کردن انبارهای آل و بنانهادن امپراتوری دهمیلیون دلاری دیوید آل داشت.
جزییات یک سرقت ۱۰ میلیون دلاری
برای درک بهتر ابعاد این عملیات، کافی است به ارقام نگاه کنیم. شبکهی دیوید آل در طول فعالیتش، ضربهای بیش از ده میلیون دلار به هوم دیپو وارد کرد؛ رقمی که هر پروندهی سرقت عادی را پشت سر میگذارد و آن را به سطح یک تشکیلات تمامعیار جرائم سازمانیافته رساند.
فقط از ژانویهی ۲۰۲۵ به بعد، بازرسان بیش از ۶۰۰ فقره سرقت دیوید آل و گروهش را مستند کردند. گسترهی جغرافیایی این عملیات هم به همان اندازه حیرتانگیز بود: پنج شهرستان بزرگ کالیفرنیای جنوبی، ونتورا، لسآنجلس، اورنج، سنبرناردینو و ریورساید و در مجموع ۷۱ شعبهی مختلف هوم دیپو مورد سرقت قرار گرفتند.
«عملیات کیلسوییچ»: شکار بزرگترین باند سرقت در تاریخ هوم دیپو
انهدام این شبکهی چندلایه، نتیجهی همکاری کمسابقهی بخش خصوصی و دولتی بود. تحقیقاتی که «عملیات کیلسوییچ» نام گرفت، توسط کارگروه جرائم سازمانیافتهی خردهفروشی در شهرستان ونتورا هدایت میشد؛ نهادی مشترک از بازرسان چندین اداره مختلف پلیس و دفتر دادستانی. چنین ساختاری برای تعقیب جرمی که از مرزهای شهری و شهرستانی عبور میکرد، اجتنابناپذیر بود.
در همین حال، تیمهای حفاظت از دارایی هوم دیپو نیز با تمام توان درحال کار بودند. آنها با بررسی دقیق دوربینهای نظارتی، ثبت الگوهای تکراری و جمعآوری سرنخها، قطعات پازلی را فراهم کردند که مأموران قانون بعدها کنار هم گذاشتند. بدون این مشارکت، ردگیری باند در میان انبوه دادهها تقریباً ناممکن بود.
پنج شهرستان، ۷۱ شعبه، بیش از ۱۰ میلیون دلار خسارت
بعدها پلیس و دادستانی در گزارشهای تلویزیونی از پیچیدگی پرونده سخن گفتند: شمار بالای مظنونان، خودروها و تلفنهای همراهی که در شبکه استفاده میشد، هر گام تحقیق را به معمایی تازه تبدیل میکرد. بازرسان در نهایت بیش از پنجاه حکم بازرسی گرفتند تا بتوانند حرکات تیم را زیر نظر بگیرند، شواهد را جمعآوری کنند و سرانجام، محل اختفای تشکیلات را شناسایی نمایند.
۱۴ آگوست ۲۰۲۵، پس از ماهها تحقیق شبانهروزی، عملیات کیلسوییچ به اوج خود رسید و در یک سری یورشهای هماهنگ، ۱۴ نفر بازداشت شدند. مأموران موفق شدند ۳٫۷ میلیون دلار کالای مسروقه را کشف و بیش از ۸۰۰ هزار دلار پول نقد حاصل از پولشویی را توقیف کنند.
۵۰ حکم بازرسی و ماهها تعقیب، سرانجام به دستگیری ۱۴ نفر انجامید
باتکیهبر همین قانون، دفتر دادستانی ونتورا صدها فقره سرقت در پنج شهرستان را در قالب یک کیفرخواست جامع ۴۸ مادهای علیه دیوید آل و همدستانش گردآوری کرد. حالا دادگاه نه با لیستی از دزدیهای جزئی، بلکه با روایت کامل یک توطئهی گسترده و مداوم روبهرو بود.
«انگیزه طمع بود، نه نیاز»: روایت پلیس از چهره جدید جرائم سازمانیافته
طبق گزارش فدراسیون ملی خردهفروشی، سرعت رشد این مدل سرقتهای سازمانیافته در آمریکا به مرزهای نگرانکنندهای رسیده و کالیفرنیا به یکی از میدانهای اصلی آن تبدیل شده است. اما چه کسی بهتر از افرادی که در خط مقدم با این شبکهها روبهرو شدهاند میتواند عمق ماجرا را توضیح دهد؟ کارآگاه کوین آلدرج از دفتر کلانتری ونتورا با یادآوری فعالیت عجیب و پیوستهی باند میگوید:
سارقین از روزی که تحقیقات را آغاز کردیم تا لحظهی بازداشت، حتی یک روز هم دست از کار نکشیدند و استراحتی نداشتند.
دارلین هرموسیلو، مدیر منطقهای حفاظت از دارایی هومدیپو، نیز انگیزهی سارقان را چنین بیان میکند: «ریشهی جرائم سازمانیافتهی خردهفروشی کاملاً به طمع برمیگردد نه نیاز.» و در نهایت، دادستان اریک ناسارنکو تصویر کلیتری از ابعاد این پرونده ترسیم کرد: «با یک تشکیلات مجرمانه طرف بودیم که میلیونها دلار سرقت کرده بود.»
این روایتها کنار هم تصویری واضح میسازند: ماجرا نه از فقر و کمبود، بلکه از حرص و سودپرستی سرچشمه میگیرد. پروندهی هومدیپو پرده از چهرهی تازهی جرائم سازمانیافته برمیدارد؛ سیستمی پیچیده که حتی بزرگترین فروشگاههای زنجیرهای آمریکا را نیز به چالش میکشد.
سقوط امپراتوری خلافکاران: ۳۲ سال زندان در انتظار مغز متفکر باند
پروندهی کیلسوئیچ هنوز در دادگاه باز است و دیوید آل در مرکز آن نشسته؛ مردی که با ۴۸ اتهام، از توطئه و سرقت سازمانیافته گرفته تا پولشویی روبهروست. او همهی اتهامات را انکار میکند و بر بیگناهی خود اصرار دارد. در کنارش، امید ابریشمکار با ۱۱ اتهام، و لورنا سولیس و شریکش انریکه نیرا مورنو هر یک با ۸ اتهام سنگین، در صف محاکمهاند. اعضای تیمهای میدانی نیز با مجموعهای از جرائم مشابه چشمانتظار حکماند.
برای رهبران شبکه وثیقهای میان ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار دلار تعیین شد؛ رقمی که از جدیت قاضی در مواجهه با این پرونده حکایت دارد. اگر دادگاه همه اتهامات را وارد بداند، دیوید آل ممکن است تا ۳۲ سال پشت میلههای زندان ایالتی بگذراند؛ سرنوشتی که برای دیگر متهمان، بسته به نقششان، از ۴ تا ۲۱ سال حبس پیشبینی میشود.