«حرکت اول» سهامش در «همراهمکانیک» را به ۲۵.۹۰٪ رساند؛ جهش سودآوری و رأی اعتماد به مدل «خودروی کارشناسیشده»
در ادامه چینش پرتفوی دیجیتالِ همراهاول، بازوی سرمایهگذاری آن یعنی «شرکت کسبوکارهای نوپای حرکت اول» با تزریق بیش از ۱۲ میلیارد تومان (رقمی که در پایان سال ۱۴۰۰ و با ارزشگذاری همان سال تزریق شده) سرمایه، سهم مالکیت خود در استارتاپ «همراهمکانیک» را از ۱۸.۶۹٪ به ۲۵.۹۰٪ افزایش داد. صورتهای مالی میاندورهای ششماهه منتهی به اسفند ۱۴۰۳ نشان میدهد «همراهمکانیک» طی این دوره به ۱۰۰ میلیارد تومان درآمد عملیاتی و ۵۱ میلیارد تومان سود خالص رسیده؛ در حالیکه کل درآمد سال مالی منتهی به ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ حدود ۷۰ میلیارد تومان و سود خالص تنها ۱.۵ میلیارد تومان بوده است.
رسیدن سود خالص ششماهه ۱۴۰۳ به ۵۱ میلیارد تومان نشان میدهد حاشیه سودِ خدمات کارشناسی، قیمتگذاری، تضمین معامله و درآمدهای جانبی (بیمه، خدمات تکمیلی…) از «مرحله آزمایش» عبور کرده و مقیاسپذیر شده است. همچنین نباید فراموش کرد حرکت اول ذاتاً یک CVC است؛ دسترسی به رسانه، دادههای رفتاری در مقیاس و کانالهای توزیع کمهزینه، هزینه جذب مشتری (CAC) را برای یک مارکتپلیس خدمات خودرویی کاهش میدهد و نرخ تبدیل را بالا میبرد. در بازار فعلی خودرو، کاهش قدرت خریدِ خودرو صفر و ریسکهای فنی پنهان، تقاضا برای «معامله همراه با کارشناسی و تضمین» را بالا برده است؛ مسیری که همراهمکانیک از ابتدا روی آن سرمایهگذاری کرده.
«همراهمکانیک» چه میفروشد؟
هسته مزیت رقابتی این استارتاپ، یکپارچهسازی فرایند پرریسک خریدوفروش خودروی کارکرده است: درخواست آنلاین، اعزام کارشناس، گزارش استاندارد و شفاف، قیمتگذاری مبتنی بر داده، تطبیق فروشنده/خریدار و بستن معامله در بستر امن. هر «اصلاح کوچک» در این زنجیره—از دقیقتر شدن الگوریتم قیمتگذاری تا کوتاهتر شدن زمان تطبیق—مستقیماً خودش را در کاهش لغو معامله، افزایش کارمزدِ تحققیافته و رشد تکرار خرید نشان میدهد؛ چیزی که اعداد ششماهه سال گذشته تأییدش میکند.
بازار خودرو دستدوم ایران، بازیگران متنوعی دارد: پلتفرمهای آگهی، سرویسهای کارشناسی مستقل و بازیگران یکپارچه (C2B2C). «همراهمکانیک» در دستهی سوم مینشیند؛ جایی که ارزش افزودهاش از «تجمیع خدمت» میآید نه صرفاً از نمایش آگهی.
از منظر مالی، جهش سودآوری ششماهه اخیر ریسک ارزشگذاری را تا حد زیادی کاهش داده و خرید اضافهسهام از سوی حرکت اول را اقتصادیتر کرده است. در سطح عملیاتی نیز همراهمکانیک به نقطه عطفی رسیده که نرخ تبدیل درخواست به معامله بالا رفته و فاصله زمانی تا تکمیل تراکنش کوتاهتر شده است؛ نتیجه آنکه بازگشت سرمایه در بازاریابی (ROMI) بهبود یافته و تزریق منابع تازه برای رشد، منطقیتر به نظر میرسد. علاوه بر این، مسیر گسترش به خدمات پیرامونی نیز پیش روی شرکت باز است. بستهبندی خدماتی همچون بیمه، سرویسهای دورهای، گارانتی، تأمین مالی خرد یا مدل «درجافروشی» (Instant Buy) میتواند حاشیه سود را تثبیت کرده و وابستگی شرکت به کارمزد صرف معاملات را کاهش دهد.
با وجود رشد خیرهکننده همراهمکانیک، مسیر پیشرو خالی از ریسک نیست. چرخه اقتصاد کلان و نوسانات نرخ ارز، در کنار سیاستگذاری واردات خودرو، بهطور مستقیم بر قیمت خودروهای کارکرده و سرعت گردش موجودی اثر میگذارد و میتواند سودآوری شرکت را تحتتأثیر قرار دهد. از سوی دیگر، تداوم رشد وابسته به اعتماد مشتریان و کیفیت کارشناسی فنی است؛ هر ضربه اعتباری یا افزایش شکایات پس از معامله، نرخ ارجاع و خرید تکراری را تهدید خواهد کرد. همچنین رقابت ابرپلتفرمها—چه مارکتپلیسهای آگهی و چه سوپراپهای بزرگ—در صورت ورود جدی به زنجیره کارشناسی و تضمین معامله، آن هم با یارانه یا مقیاس گسترده، میتواند فشار مضاعفی بر کارمزدها و هزینه جذب مشتری همراهمکانیک وارد کند.
ترکیب سودآوری ششماهه به علاوه افزایش سهم سهامدار راهبردی بهروشنی نشان میدهد «همراهمکانیک» از فاز بقا، وارد فاز مقیاس با کیفیت سود شده است. اگر تیم محصول و عملیات بتواند زمانتامعامله را باز هم کوتاه و سبد خدمات پیرامونی را کامل کند، مسیرهای بعدی—از جذب سرمایهی بزرگتر تا مشارکتهای ساختاری با بازیگران بیمه/بانک—در دسترس خواهد بود.