ارزش استارتاپها به دلیل «ریسک کشور» یکدهم محاسبه میشود
در خلال رویداد تخصصی دیام برد با موضوع «سازگاری مدیران بازاریابی با شرایط فعلی کسبوکارها در ایران»، محمدرضا فرحی، بنیانگذار بیمهبازار و استاد دانشگاه که در حوزهی سرمایهگذاری خطرپذیر فعال است، از تعارضی دیدگاه بین مدیران بازاریابی و مدیران مالی شرکتها صحبت کرد و ریشههای این اختلافها را بسیار عمیقتر از اختلافنظر بین دپارتمانهای یک شرکت عنوان کرد.
ایران تورم مزمن بالای ۲۵ درصد طی ۵۰ سال گذشته و نرخ رشد اقتصادی نزدیک به صفر در ۱۲ سال اخیر داشته است
به گفتهی فرحی، اقتصاد ایران در وضعیتی منحصربهفرد قرار دارد. او با اشاره به تورم مزمن بالای ۲۵ درصد طی ۵۰ سال گذشته و نرخ رشد اقتصادی نزدیک به صفر در ۱۲ سال اخیر، توضیح داد که این شرایط یک «بیماری روانی در سطح اقتصاد» ایجاد کرده است. این بیماری، منطق کسبوکارها را تغییر داده است.
فرحی میگوید: «شما کسبوکارهایی میبینید که منطقشان آربیتراژ است. اکثر شرکتهای بزرگ و موفق، درآمد غیرعملیاتیشان از درآمد عملیاتیشان بیشتر است. با گردش پول درآمد کسب میکنند، نه با موضوع اصلی فعالیتشان. این یک سم خندهدار است.» این وضعیت، مهمترین دارایی یک کسبوکار، یعنی «پیشبینیپذیری» را از آن گرفته است و همین، سرآغاز تمام مشکلات بعدی است.
«ریسک کشور» تخفیف ۸۳ درصدی را در ارزش کسبوکارها موجب شده است
مهمترین بخش تحلیل فرحی برای اکوسیستم استارتاپی کشور، جایی بود که او از پدیدهای به نام «ریسک کشور» (Country Risk) پرده برداشت. او این مفهوم انتزاعی را با مثالهای واقعی و تکاندهنده، برای حاضران ملموس کرد.
فرحی که خود در مذاکرات فروش سهام سروآ در هزاردستان (دیوار) حضور داشته، فاش کرد که وقتی ارزشگذاری این شرکت با نمونههای مشابه بینالمللی مقایسه میشد، «ریسک کشور» یک تخفیف ۸۳ درصدی را به معامله تحمیل میکرد. «یعنی ارزش کسبوکار شما باید X باشد، ولی به خاطر فعالیت در ایران، 0.17X قیمتگذاری میشود.»
این داستان تلخ در موارد دیگر هم تکرار شده است. به گفتهی محمدرضا فرحی، در معاملهی کافه بازار و تپسل این ریسک به ۸۷ تا ۸۸ درصد میرسید. او مثال دیگری از یک تیم هوش مصنوعی ایرانی در حوزه زبانشناسی زد که از بهترین دانشجوهای شریف تشکیل شده و در تلاش برای جذب سرمایه روی ارزشگذاری ۱۰ میلیارد تومانی است. همتای این تیم در ونکوور کانادا، ۱.۳ میلیون دلار ارزشگذاری شده است. این مقایسه نشان میدهد که «ریسک کشور» در این مورد خاص، ارزشی معادل ۹۰ درصد کل پتانسیل کسبوکار را بلعیده است.
سرمایهگذار پول نمیآورد
تهِ تهِ شرکتداری، ارزشگذاری است. هیچچیز مهمتر از این برای مالک بیزینس نیست
این تخفیفهای سنگین، ریشهی اصلی بیمیلی سرمایهگذاران برای ورود به اکوسیستم است. فرحی این معادله را اینطور توضیح میدهد: «تهِ تهِ شرکتداری، ارزشگذاری است. هیچچیز مهمتر از این برای مالک بیزینس نیست.» وقتی سرمایهگذار میبیند که حتی در صورت موفقیت کامل یک استارتاپ، ارزش نهایی آن به دلیل «ریسک کشور» یکدهم یا یکهشتم پتانسیل واقعیاش خواهد بود، انگیزهی خود را از دست میدهد.
این مشکل زمانی حادتر میشود که سرمایهگذار میبیند بخش بزرگی از پول تزریقشده به شرکت، صرف هزینههایی مثل بازاریابی (حدود ۴۵ درصد) و حقوق و دستمزد میشود. از دید او، این پول در حال سوختن در شرکتی است که سقف رشد آن از قبل بهشدت محدود شده است. فرحی تأکید میکند: «سرمایهگذار پول نمیگذارد. اگر هم بگذارد، میبیند ولیویشن [ارزشاش] شد ۰.۱ ولیویشن [ارزش] واقعی. این حساسیت شدیداً وجود دارد چون پول جان که نیست راحت بدهی.»
چه بخشی بیشترین آسیب را میبیند؟
طبق تحلیل فرحی، در این اقتصاد پرتلاطم، همهی بخشها به یک اندازه آسیب نمیبینند. صنایعی مثل انرژی و معدن، شبیه به لاکپشت، مقاوم هستند و کار خود را در بدترین شرایط هم پیش میبرند. اما بیشترین آسیب متوجه بخشی است که اکثر استارتاپهای کشور در آن فعالاند: «خدمات، کالاهای بالاتر از بیس هرم مازلو، کالاهای غیرمصرفی و بادوام.» اقتصاد دیجیتال بهطور خاص بسیار آسیبپذیر است، چون اولین نقطهی تماسی است که در شرایط بحرانی، از سبد هزینهی مردم حذف میشود.
رئیس هیئت مدیره بیمه بازار در ادامه با ارائه یک آمار جهانی، عمق این آسیبپذیری را نشان میدهد:
با هر معیاری که حساب کنید، سهم ایران از سرمایهگذاری خطرپذیر جهانی باید بین ۰.۵ تا ۱.۴ درصد باشد. اگر همان حداقل ۰.۵ درصد را هم در نظر بگیریم، سهم ما باید سالانه ۲ میلیارد دلار باشد. میدانید چقدر است؟ ۳۰۰ میلیون دلار.- محمدرضا فرحی، بنیانگذار بیمهبازار
این عدد یعنی اکوسیستم استارتاپی ایران، یکدهم پتانسیل حداقلی خود سرمایه جذب میکند و این، نتیجهی مستقیم همان «ریسک کشوری» است که کسبوکارها را در نطفه خفه میکند.