بررسی گلکسی بوک ۳ اولترا؛ کم‌نقص‌ترین اولترابوک ویندوزی

شاید در دنیای لپ‌تاپ‌های ویندوزی، محصولات فراوانی وجود داشته باشند که داعیه‌ی رقابت با مک‌بوک‌های اپل را دارند. لپ‌تاپ‌های اپل با کیفیت ساخت عالی، طراحی مینیمال و زیبا، یکپارچگی کامل با اکوسیستم اپل و صدالبته عملکرد بهینه و ارائه‌ی تجربه‌ی «دستگاه پُرتابل» به‌معنای واقعی کلمه، سطح توقعاتمان را آن‌قدر بالا برده‌اند که حتی ضعف‌ها و محدودیت‌های گاه‌وبی‌گاه تجربه‌ی کاربری در macOS درمقایسه‌با ویندوز را هم با خوشحالی به دست فراموشی می‌سپریم.

تماشا در یوتیوب

در میانه‌ی نبرد نابرابر ویندوزی‌ها با اپل در بازار محصولات پرچم‌دار، سامسونگ که به‌ندرت نامش را در بازار لپ‌تاپ می‌شنویم، پا پیش می‌گذارد تا یکی از بهترین تجربیاتمان از لپ‌تاپ ویندوزی پریمیوم با مشخصات سخت‌افزاری قابل اتکا را ارائه کند. گلکسی بوک ۳ اولترا، بالارده‌ترین لپ‌تاپ شرکت کُره‌ای در سال ۲۰۲۳ است که کیفیت و قدرت را در یک پکیج ارائه می‌کند.

برخلاف آنچه از نام دستگاه برمی‌آید، گلکسی بوک ۳ اولترا، سومین نسل از لپ‌تاپ‌های گلکسی بوک اولترا نیست؛ در حقیقت این دستگاه نخستین نسل لپ‌تاپ‌های سری اولترای کُره‌ای‌ها به‌شمار می‌آید و به‌نوعی آمده است تا با دستگاه‌هایی همچون مک‌بوک پرو ۱۶ اینچ و دل XPS 17 رقابت کند.

لپ‌تاپ اولترای کُره‌ای‌ها با نمایشگر ۱۶ اینچی OLED و در دو کانفیگ به‌بازار عرضه می‌شود؛ مدل مجهز به پردازنده‌ی i7-13700H، گرافیک RTX 4050 و ۱۶ گیگابایت رم آن‌بُرد که بررسی آن را در مقاله‌ی پیش رو می‌خوانید، در کنار مدل مجهز به پردازنده‌ی i9-13900H و پردازنده‌ی گرافیکی RTX 4070 که با ۳۲ گیگابایت رم همراه شده است.

اگر بحث‌های سخت‌افزاری و فنی خسته‌تان می‌کند، همین‌جا اشاره کنم که جذابیت‌های بصری و تجربه‌ی کاربری دستگاه به حدی است که برای دوست داشتن‌اش نیازی به دانستن مشخصات فنی آن نداشته باشید. البته که طراحان سامسونگ بسیاری از المان‌های طراحی لپ‌تاپ را از مک‌بوک‌های اپل وام گرفته‌‌اند؛ از طراحی کیبورد و ترک‌پد تا گوشه‌های گرد نمایشگر، بدنه‌ی تمام‌فلزی و رنگ لپ‌تاپ، تا حد زیادی مک‌بوک‌ها را در ذهنمان تداعی می‌کنند.

ضخامت لپ‌تاپ در حدی است که بتواند درگاه‌های متنوعی را روی خود جای دهد؛ البته تصمیم سامسونگ در انتخاب درگاه microSD به‌جای SD کمی بحث‌برانگیز است؛ چرا که در اکثر کاربری‌ها، نیاز به درگاه SD بیشتر از درگاه میکرواس‌دی احساس می‌شود و چنین انتخابی، چندان قابل دفاع نیست. از سوی دیگر دوست داشتیم تا درگاه HDMI نسخه‌ی ۲٫۱ باشد تا از پس ارسال سیگنال 4K120 بربیاید.

لیست درگاه‌های Galaxy Book3 Ultra عبارت‌اند از:

هنر طراحی سامسونگ جایی خود را نشان می‌دهد که باوجود وزن کمتر از ۲ کیلوگرم، توزیع وزن لپ‌تاپ کاملا استاندارد لحاظ شده است؛ یعنی اگر بخواهید با یک دست درِ لپ‌تاپ را باز کنید، تمام بدنه به همراه در از روی میز بلند نمی‌شود. متاسفانه لولای دستگاه آن‌قدرها که باید قرص و محکم نیست و باید حواستان باشد که موقع کار با گلکسی بوک‌تان، به آن فشار و ضربه‌ی ناگهانی وارد نکنید.

تجربه‌ی کار با مک‌بوک‌های اپل ثابت می‌کند که بزرگ‌بودن ترک‌پد، تنها در صورتی به‌راحتیِ کاربری می‌انجامد که در آن از مکانیزم کلیک هپتیکی استفاده شده باشد؛ یعنی با فشردن هر بخشی از ترک‌پد، عمل کلیک‌کردن صورت بگیرد. طبعا مثل ۹۹ درصد لپ‌تاپ‌های ویندوزی بازار، گلکسی بوک ۳ اولترا از چنین قابلیتی استفاده نمی‌کند و به همین دلیل، قسمت‌های بالای ترک‌پد هیچ پاسخی به فشرده‌شدن برای کلیک، نخواهند داشت و صرفا می‌توانید با تَپ کردن، کلیک کنید.

ترک‌پد گلکسی بوک ۳ اولترا از نظر جای‌گیری عرضی هم در میانه‌ی دستگاه قرار ندارد و علاوه‌بر برانگیختگی حس وسواس قرینگی، اشتباه قرار دادن دست را هم به یک باگ متداول و اعصاب‌خردکن تبدیل خواهد کرد. مثلا موقع Drag and Drop کردن فایل‌ها، به‌وفور پیش می‌آمد که به‌جای کلیک‌چپ، اشتباهی دستم را روی کلیک‌راست فشار دهم.

تجربه‌ی کاربری گلکسی بوک ۳ اولترا با کیبورد استاندارد و خوش‌ساخت آن تکمیل می‌شود. فاصله‌ی مناسب کلیدها از هم، خطای تایپ‌کردن و فشردن اشتباهی کلیدهای مجاور را به حداقل می‌رساند. بااینکه عمق حرکتی کلیدها، آن‌قدرها هم زیاد نیست؛ اما سبب درد گرفتن سر انگشتان و مفاصل‌تان حین تایپ کردن نخواهد شد. جنس روکش کلیدها هم حس خوشایندی موقع لمس کردن به‌وجود می‌آورد و مهم‌تر اینکه انگشتان روی کلیدها سُر نمی‌خورند.

۱۶ اینچی بودن نمایشگر لپ‌تاپ، فضای کافی را برای تعبیه‌ی نام‌پد در اختیار سامسونگ قرار داده است، اما بزرگ بودن ترک‌پد کمی کار را خراب می‌کند. کلید Enter نام‌پد که برای بسیاری از کاربران مثل گرافیست‌ها کاربرد زیادی دارد، هم‌اندازه‌ی بقیه‌ی کلیدها است که به‌هیچ‌وجه فُرم ایده‌آلی برای آن به‌حساب نمی‌آید. دکمه‌ی پاور با حسگر اثر انگشت یکپارچه بالای نام‌پد قرار دارد و برای ورود به ویندوز می‌توان از آن استفاده کرد.

وقتی صحبت از ویندوز روی دستگاه سامسونگ به‌میان می‌آید، انتظار داریم که ردپای اکوسیستم کُره‌ای‌ها را در جای‌جای سیستم عامل ببینیم. با در نظر داشتن اینکه سامسونگ نزدیک‌ترین تجربه‌ی معادل با اکوسیستم اپل را در دنیای اندروید/ویندوز ارائه می‌کند، انتظارمان با اولین‌بار روشن کردن گلکسی بوک ۳ اولترا، رنگ‌وبویی از حقیقت به‌خود می‌گیرد.

در اپلیکیشن Experience چیزی شبیه به منوی تنظیمات سامسونگ در One UI را مشاهده می‌کنیم که همان منوها و آیکون‌های آشنا را شامل می‌شود. نکته‌ی جالب اینکه تنظیمات ویندوز هم با تنظیمات اپلیکیشن سامسونگ همگام است و هر سمتی که تغییرات را اعمال کنید، در بخش دیگر هم اعمال خواهد شد.

حتی منوی تنظیمات ویندوز نیز شامل مواردی می‌شود که در لپ‌تاپ‌های ویندوزی سایر برندها وجود ندارند. مثلا در تنظیمات Display ویندوز، می‌توانید پروفایل‌های رنگی تصویر (مشابه چیزی که در گوشی‌های سامسونگ می‌بینیم) تغییر دهید.

بیشترین قابلیت‌ها را کسانی از گوشی‌های سامسونگ دریافت می‌کنند که محصولات دیگر کُره‌ای‌ها مثل گلکسی تب یا گلکسی بادز را هم داشته باشند. یکی از جالب‌ترین قابلیت‌های لپ‌تاپ سامسونگ، Multi Control نام دارد که می‌توان به کمک آن، از کیبورد و ترک‌پد لپ‌تاپ برای کنترل همزمان گوشی یا تبلت نیز استفاده کرد.

درواقع نمایشگر تبلت یا گوشی بدون تغییر محتوا، بخشی از فضای کاربری لپ‌تاپ می‌شود و با حرکت دادن ماوس به سمت حاشیه‌ی راست یا چپ نمایشگر لپ‌تاپ، وارد فضای دیوایس مدنظرتان می‌شوید و می‌توانید پیام‌هایتان را با کیبورد لپ‌تاپ روی گوشی وارد کنید یا نوت‌برداری‌های مدنظرتان را در تبلت انجام دهید. مهم‌ترین مزیت Multi Control، امکان جابه‌جایی فایل بین لپ‌تاپ، گوشی و تبلت بدون نیاز به یک ابزار خاص است. می‌توانید فایل‌ها را از یک دستگاه داخل دستگاه دیگر Drag and Drop کنید.

با نصب اپلیکیشن Galaxy Buds روی لپ تاپ سامسونگ،‌ فضایی شامل تنظیمات مربوط به گلکسی بادز در اختیارتان قرار می‌گیرد که شکل و شمایل آن تفاوت چندانی با اپ موبایل ندارد. اگر بادز را به لپ‌تاپ وصل کرده باشید و در همین حین گوشی‌تان هم زنگ بخورد، با زدن گزینه‌ی Bluetooth می‌توانید با بادز تماس دریافتی را پاسخ دهید.

اگر تبلت‌های سری گلکسی تب S7 به بعد را داشته باشید، می‌توانید از قابلیت جالب و البته کاربردی Second Screen استفاده کنید که تبلت شما را به یک نمایشگر ثانویه برای لپ‌تاپ‌تان تبدیل می‌کند. به‌خصوص کاربرانی که مدل‌های اولترای سری تب اس ۸ و تب اس ۹ را داشته باشند، به‌لطف نمایشگر بزرگ ۱۴ اینچی، لذت بیشتری از این قابلیت خواهند برد.

از آن‌جایی که سامسونگ برای نمایشگر گلکسی بوک ۳ اولترا در هیچ زمینه‌ای مضایقه نکرده است، قرار دادن آن کنار تبلت‌های گلکسی، لطف دوچندانی خواهد داشت. لپ‌تاپ سامسونگ از نمایشگر Dynamic AMOLED 2X با رزولوشن ۱۸۸۰ × ۲۸۸۰ پیکسل یا به‌عبارتی 3K استفاده می‌کند و نسبت تصویر ۱۶ به ۱۰ را در اختیار قرار می‌دهد. این نسبت تصویر، از ۱۶:۹ مرتفع‌تر است و برای کارهایی مثل تدوین و کد زدن بسیار ایده‌آل خواهد بود.

نرخ نوسازی نمایشگر OLED گلکسی بوک ۳ اولترا ۱۲۰ هرتز است و در تنظیمات ویندوز یا اپ Galaxy Book Experience می‌توان آن را بین سه حالت ۶۰، ۱۲۰ یا داینامیک تنظیم کرد. تصمیم جالب سامسونگ در گرد کردن حاشیه‌های نمایشگر باعث می‌شود که علاوه‌بر زیبایی، نوعی هارمونی بصری با گوشه‌های گرد پنجره‌ها در ویندوز ۱۱ نیز به‌وجود بیاید و یکپارچگی جالبی به تجربه‌ی کاربری بدهد.

برای سنجش روشنایی دستگاه، مثل همیشه به تست‌های معیار زومیت رجوع می‌کنیم. در شرایطی که روشنایی نمایشگر را روی ۱۰۰ درصد قرار بدهید، حدود ۴۴۱ نیت روشنایی از نمایشگر دریافت خواهید کرد که تقریبا در حدواندازه‌های Macbook Pro اپل است. در حالت HDR هم روشنایی را در همین حدود اندازه گرفتم که با توجه به استاندارد HDR500 کاملا منطقی به‌نظر می‌رسد.

نمایشگر در عملکرد رنگی نیز در نوع خود بی‌نظیر ظاهر می‌شود و می‌تواند کَل تمام لپ‌تاپ‌های هم‌رده را تا حد زیادی بخواباند! سامسونگ برای هر فضای رنگی، یک پروفایل جداگانه تعریف کرده است تا بتوانید در هر رده‌ی کاربری، بهترین رنگ‌ها را تجربه کنید؛ موضوعی که برای طراحان گرافیک خبر بسیار خوبی خواهد بود.

علاوه‌بر پوشش‌دهی کامل و عالی فضاهای رنگی، نمایشگر گلکسی بوک ۳ اولترا، دقت رنگی بسیار خوبی را هم ارائه کرده و می‌تواند رنگ‌های خنثی و نزدیک به واقعیت تولید کند؛ البته در پروفایل Adobe RGB، خطا اندکی بیشتر می‌شود و دمای رنگ‌ها هم به گرمی تمایل پیدا می‌کند.

تمام مشخصاتی که در مورد نمایشگر ذکر کردم، باعث می‌شود که تماشای فیلم و سریال و البته بازی کردن روی لپ‌تاپ گلکسی بوک ۳ اولترا، به یک تجربه‌ی لذت‌بخش تبدیل شود؛ البته که مجموعه‌ی سخت‌افزار هم برای بازی کردن چیزی از یک لپ‌تاپ گیمینگ کم نمی‌گذارد؛ اما باید توجه داشته باشید که RTX 4050، برای بازی کردن روی رزولوشن 3K به‌اندازه‌ی کافی قدرتمند نیست و برای داشتن تجربه‌ی بدون لگ و افت فریم، توصیه می‌کنم رزولوشن را روی ۱۲۰۰ × ۱۹۲۰ پیکسل قرار دهید.

فارغ از بحث سخت‌افزار و نمایشگر، موضوع دیگری که می‌تواند روی تجربه‌ی شما از بازی یا تماشای محتوا تأثیر بگذارد، اسپیکرها و عملکرد آن‌ها است. گلکسی بوک ۳ اولترا از ستاپ چهار اسپیکری برای پخش صدا استفاده می‌کند که به‌ادعای سامسونگ، به‌صورت خاص برای گیمرها در نظر گرفته شده‌اند. اسپیکرهای دستگاه به‌دست AKG کوک شده‌اند.

بااینکه حجم صدای اسپیکرها چندان زیاد نیست، می‌توانم بگویم تقریبا بهترین صدایی است که از یک لپ‌تاپ غیر مک‌بوک شنیده‌ام. صداهای Midrange در آهنگ‌های شلوغ گم اما در آهنگ‌های آرام و آکوستیک، به‌خوبی شنیده می‌شوند. بیس‌ها چندان کوبنده نیستند و صدای Treble نیز به‌اندازه‌ی کافی تیز پخش نمی‌شود؛ به‌عبارت دیگر، زنگ لازم را ندارد.

اگر اهل گوش دادن به آهنگ‌های راک و متال روی اسپیکرهای لپ‌تاپ‌تان هستید، باید بگویم که از عملکرد اسپیکرهای گلکسی بوک ۳ اولترا در مدیریت دیستورشن، ناامید خواهید شد. از طرفی، موقع تماشای فیلم و سریال، عملکرد اسپیکرها قابل قبول است؛ اما اگر می‌خواهید در یک محیط شلوغ و پرسروصدا، محتوا ببینید، توصیه می‌کنم حتما از هدفون استفاده کنید. باوجود تمام ایرادهایی که از اسپیکرها گرفتم، عملکرد آن‌ها را در مجموع خوب ارزیابی می‌کنم.

تا اینجا بیشتر در مورد تجربه‌ی بازی و تماشای محتوا صحبت کردم، اما در مورد کاربری‌های دیگر مثل استفاده‌های عمومی و حرفه‌ای نیز حرف‌های زیادی برای گفتن وجود دارد. اول به سراغ بنچمارک‌های متداول زومیت می‌رویم.

همان‌طور که در جدول بالا مشاهده می‌کنید، اگر پردازش‌های محاسباتی CPU را ملاک قرار دهیم، در لپ‌تاپ‌هایی با ظرفیت خنک‌کنندگی محدود که توان مصرفی پردازنده را در محدوده‌ی ۴۵-۵۰ وات نگه می‌دارند، تفاوت چندانی بین عملکرد پردازنده‌های 13700H و 13900H وجود ندارد و مثلا در حالت چندهسته‌ای، 13900H در Stealth 16 تنها ۸ درصد از هم‌خانواده‌اش بهتر ظاهر می‌شود؛ البته که اختلاف عملکرد در رندرینگ بیشتر می‌شود و در حالت چندهسته‌ای به ۲۳ درصد هم می‌رسد.

از سوی دیگر، پردازنده‌ی نسل سیزدهمی Core i7-13700H اینتل در پردازش‌های محاسباتی و رندرینگ که به CPU وابسته باشند، پردازنده‌ی M1 Max با ۲۴ هسته‌ی گرافیکی را بااختلافی هرچند اندک از پیش رو برمی‌دارد.

وقتی به پردازش‌های گرافیک‌محور می‌رسیم، تفاوت عملکرد بین پردازنده‌های سری ۴۰۰۰ انویدیا بیشتر می‌شود. در مقایسه با RTX 4060، گرافیک 4050 حدودا ۳۲ درصد ضعیف‌تر ظاهر می‌شود و اگر آن را رودرروی 4070 قرار دهیم، ۴۳ درصد ضعیف‌تر عمل می‌کند.

کاربران حرفه‌ای مثل گرافیست‌ها، تدوین‌گرها، دولوپرها و البته دانشجویان رشته‌های مهندسی چه عملکردی را در نرم‌افزارهای مورد استفاده‌شان تحویل خواهند گرفت؟ گلکسی بوک ۳ اولترا در بنچمارک فوتوشاپ تقریبا هم‌پای مک‌بوک پرو M1 Max عمل می‌کند؛ اما با اختلاف ۲۷ درصدی از لپ‌تاپ Stealth 15 AMG مجهز به پردازنده 13900H و گرافیک 4060 جا می‌ماند.

در نرم‌افزار Premiere Pro، روند عملکرد کمی متفاوت‌تر است و گلکسی بوک ۳ اولترا با تکیه بر گرافیک 4050 نمی‌تواند از پس مک‌بوک اپل با پردازنده‌ی گرافیکی ۲۴ هسته‌ای بربیاید و ۳۷ درصد ضعیف‌تر ظاهر می‌شود.

در تست نرم‌افزار ‌Blender که برای ساخت مدل‌های سه‌بعدی و گرافیکی مورد استفاده قرار می‌گیرد، لپ‌تاپ سامسونگ باوجود اینکه از رقبای قدرتمندترش جا می‌ماند؛ اما همچنان می‌تواند عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهد و خیال کاربران این نرم‌افزار را تا حد زیادی راحت کند.

تا اینجا و زمانی که لپ‌تاپ به برق متصل است، همه‌چیز خوب پیش می‌رود؛ اما آیا گلکسی بوک سامسونگ می‌تواند با تکیه‌بر باتری هم عملکرد خوبش را تکرار کند؟ وقتی به نتیجه‌ی تست‌های استرس لپ‌تاپ در دو حالت متصل به برق و با باتری رجوع می‌کنیم، متوجه می‌شویم که عملکرد پردازنده در هردو حالت، یکسان است و باافت چندانی مواجه نمی‌شود.

همان‌طور که در نمودارهای بالا مشاهده می‌کنید، فرکانس هسته‌های پرقدرت و کم‌مصرف در شرایط متصل به برق و با باتری تفاوت خاصی را نشان نمی‌دهد؛ درواقع توان مصرفی پردازنده در هر دو حالت یکسان است و همین موضوع منجر به عملکرد یکسان پردازنده خواهد شد؛ بنابراین انتظار داریم در پردازش‌هایی که به CPU تکیه دارند، عملکرد لپ‌تاپ در حالت متکی به باتری با افت چندانی مواجه نشود.

در سوی دیگر، موضوع برای پردازنده‌ی گرافیکی اندکی متفاوت است. در حالت متصل به برق، با صرف توان ۶۰ وات، به فرکانس ۲۱۰۰ مگاهرتز می‌رسد، اما در حالتی که لپ‌تاپ را از برق بکشیم، توان گرافیک به ۳۵ وات افت می‌کند و فرکانس نیز روی ۱۵۰۰ مگاهرتز قرار می‌گیرد.

با دیدی که از پایش عملکرد در شرایط پرفشار به‌دست آورده‌ایم، به‌سراغ تست‌های نرم‌افزاری در دو حالت Plugged و Unplugged می‌رویم. نتایجی که در آزمون‌های CineBench (رندرینگ با استفاده از CPU) و 3D Mark (تست گرافیک) به‌دست آمده‌اند، وضعیت عملکردی که در نمودارهای بالا در مورد آن توضیح دادم، به زبان امتیازی تشریح می‌کنند. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، افت اندک عملکرد CPU و افت حدودا ۱۷ درصدی عملکرد GPU در امتیازها مشهود است.

در نرم‌افزارهایی که به‌صورت همزمان از منابع CPU و GPU استفاده می‌کنند، نمی‌توانیم نتایج بالا را با همان دقت ردگیری کنیم، اما تشریح نتایج به‌دست‌آمده می‌تواند دید خوبی از عملکرد لپ‌تاپ سامسونگ به کاربران این نرم‌افزارها ارائه کند.

با کشیدن لپ‌تاپ از برق، عملکرد در تست فوتوشاپ حدودا ۱۸ درصد، در تست پریمیر پرو حدودا ۸ درصد و در تست سرعت اجرای کد پایتون نیز حدودا ۱۱ درصد افت می‌کند. اعدادی که ذکر کردم، در حدی اندک هستند که سرعت اجرا و تجربه‌ی عمومی کاربری حرفه‌ای را با مشکل خاصی مواجه نکنند. به‌بیان دیگر، با خیال راحت می‌توانید لپ‌تاپ را از برق بکشید و نگران افت عملکرد آن در اجرای نرم‌افزارهای حرفه‌ای نباشید.

نکته‌ی مهمی که باید در این بخش از بررسی به آن بپردازم، شارژدهی لپ‌تاپ سامسونگ است که می‌تواند بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت آن در مقایسه با سایر لپ‌تاپ‌های ویندوزی بازار باشد. گلکسی بوک ۳ اولترا از باتری نه‌چندان حجیم ۷۶ وات‌ساعتی استفاده می‌کند و با شارژر ۱۰۰ وات به دست کاربر می‌رسد. نتایج تست‌های متداول زومیت را در جدول زیر مشاهده می‌کنید.

در حالتی که لپ‌تاپ را روی پروفایل عملکرد Best Performance قرار داده و نرخ نوسازی را هم روی ۱۲۰ هرتز قرار دهیم، لپ‌تاپ سامسونگ می‌تواند در کاربری روزمره (وب‌گردی، استفاده از ابزارهای آفیس و...) نزدیک به ۶ ساعت و نیم شارژدهی داشته باشد. برای مقایسه، بد نیست اشاره کنم که مک‌بوک پروی M1 اپل نیز در همین شرایط کاربری حدود ۷ ساعت شارژدهی خواهد داشت.

حال که تقریبا تمام جنبه‌های کاربری لپ‌تاپ سامسونگ را با هم زیر ذره‌بین قرار دادیم، حتما شما هم با من موافق هستید که گلکسی بوک ۳ اولترا یکی از کم‌ایرادترین لپ‌تاپ‌های ویندوزی بازار است و در یک پکیج جذاب، تقریبا تمام چیزهایی را که از یک لپ‌تاپ با کیفیت طلب می‌کنیم، ارائه می‌کند.

خوشبختانه سامسونگ برای مدل سال جاری، یعنی گلکسی بوک ۴ اولترا هم ایده‌های جذابی در سر دارد. نسل جدید گلکسی بوک اولترا قرار است با پردازنده‌ی میتیور لیک (نسل ۱۴) اینتل و نمایشگر لمسی با شیشه‌ی ضد بازتاب (شبیه به گلکسی S24 اولترا)، از چیزی که همین حالا هست، کامل‌تر هم باشد.

قیمت لپ تاپ سامسونگ در حین نگارش بررسی، حدودا ۹۷ میلیون تومان است و با توجه به ارزش خریدی که در بخش طراحی، قابل حمل بودن و البته شارژدهی ارائه می‌کند، حتی فارغ از عملکرد سخت‌افزاری هم می‌تواند یکی از ارزشمندترین محصولات بازار لقب بگیرد.