ارزشگذاری استارتاپها بر مبنای روشهای کیفی
در فرآیند پر پیچ و خم جذب سرمایه، تعیین ارزش استارتاپ برای سرمایه گذارها و بنیانگذاران یکی از ارکان اصلی در این فرآیند است. البته ارزش گذاری استارتاپ صرفا به منظور جذب سرمایه صورت نمیگیرد. بهتر است فاندرهای استارتاپی ارزش کسبوکار خود را همیشه به روز داشته باشند. این ارزش محاسبه شده در هنگام ادغام و تملیک، عرضهی اولیهی سهام، وثیقهی وامها، ارائه شاخص ارزیابی عملکرد، خلق ارزش و حتی ارزیابی استراتژیک شرکت مورد استفاده قرار میگیرد.
گروه تحلیلگران رتیبا با سالها تجربه در زمینه مشاوره و ارزش گذاری استارتاپها و کسبوکارهای نوپا، در تمام مسیر آمادهسازی مستندات، تهیه گزارش تحلیلی ارزشگذاری، اعتبارسنجی نتایج به دست آمده و طراحی سناریوهای پیشنهادی برای جذب یا تزریق سرمایه، در کنار شما خواهد بود. کافی است با ثبت درخواست خود، منتظر تماس کارشناسان رتیبا و دریافت اولین جلسه مشاوره رایگان، به منظور اتخاذ بهترین تصمیم برای کسبوکار خود باشید.
کدام روشهای ارزش گذاری رویکرد کیفی دارند؟
ارزش گذاری استارتاپ روشهای متنوعی دارد. معمولا ۱۳ روش ارزش گذاری استارتاپ در دنیا رایج هستند که با یک جستوجوی ساده به راحتی با آنها آشنا میشوید.
تعدادی از این روشها، استارتارپها را با رویکردهای کیفی ارزشگذاری میکنند. همهی ما با واژههای کیفی و کمی آشنا هستیم. بنابراین میتوان حدس زد که چه زمانی از روشهای کیفی در ارزش گذاری استارتاپها استفاده میشود.
روشهای کیفی ارزش گذاری برای استارتاپهایی استفاده میشود که دادههای کمی قابل توجهی ندارند. به عبارت دیگر برای استارتاپهایی استفاده میشود که در آغاز راه هستند. کسبوکارهایی که فاقد تاریخچهی مالی و سابقهی فروش هستند.
از میان روشهای ارزش گذاری که با آنها آشنا هستید، سه روش جز روشهای کیفی محسوب میشوند:
- روش تجمیع عوامل ریسک (Risk Factors Summation Method )
- روش برکس یا روش برکوس (Berkus Method)
- ارزش گذاری به روش کارت امتیازدهی (Score Cards Method)
ارزش گذاری به روش تجمیع عوامل ریسک
ارزش گذاری به روش تجمیع عوامل ریسک همانطور که از نامش مشخص است، ریسکهایی که استارتاپها با آن مواجه هستند را مورد بررسی قرار میدهد. معمولا یک ریسک ۱۲گانه برای استارتاپها در نظر گرفته میشود. هر چه ریسک پیش روی استارتاپی بیشتر باشد،آن استارتاپ ارزش کمتری دارد. ریسکهایی که در این روش به آن پرداخته میشوند عبارتند از:
۱. ریسک سودآوری بالقوه
۲. ریسک شهرت
۳. ریسک بینالمللی
۴. ریسک حقوقی
۵. ریسک تکنولوژی
۶. ریسک رقابت
۷. ریسک جذب سرمایه
۸. ریسک فروش و بازاریابی
۹. ریسک تولید
۱۰. ریسک سیاستگذاری
۱۱. ریسک بلوغ
۱۲. ریسک عملیاتی
این ریسکها جز مهمترین ریسکهایی هستند که در ارزش گذاری به روش تجمیع عوامل ریسک به آنها پرداخته میشود.
ارزش گذاری استارتاپ به روش برکوس
ارزش گذاری به روش برکوس یک روش بسیار سریع و سرانگشتی است. در این روش ارزش گذاری برای استارتاپهای ایرانی باید به تعدیلات ارزی توجه شود. دقت این روش خیلی بالا نیست. در این روش برای ارزش گذاری یک استارتاپ به ۵ شاخص کلیدی عملکرد توجه میشود.
KPIهای روش برکوس عبارتند از:
۱. در اختیار داشتن ایدهای نوآورانه و مقیاسپذیر
۲. آماده بودن MVP یا همان حداقل محصول پذیرفتنی
۳. کامل بودن تیم کارآفرین تماموقت و متمرکز ماندن روی توسعه محصول
۴. وجود شرکای استراتژیک جهت توسعه سریع کسبوکار
۵. شناسایی کانالهای فروش و دریافت بازخورد اولیه از مشتریان فعلی
فرضیه برکوس بر این قرار است که: استارتاپها در ۵ سال آینده به ۲ میلیون دلار درآمد خواهند رسید. بنابراین برای هر کدام از پنج KPI خود ۵۰۰ هزار دلار ارزش در نظر گرفته است.
ارزش گذاری به روش کارت امتیازدهی (Score Cards Method)
در این روش کیفی و شهودی ارزشگذاری که به روش Bill Payne هم شناخته میشود، ارزش استارتاپ با در نظر گرفتن میانگین ارزشهای مشابه صورت میگیرد. در این روش ارزش گذاری، ارزشگذار به میزان درآمد و هزینههای پیشبینی شده توجهی ندارد.
ایده اصلی ارزش گذاری به روش کارت امتیازدهی بر مقایسه با استارتاپهای مشابه از نظر موقعیتهای جغرافیایی، صنعت، پتانسیل بازار و مرحله توسعه مشابه استوار است. ازآنجاییکه دسترسی به اهداف مالی برای استارتاپهای جوان در هالهای از ابهام است، روش کارت امتیازدهی و عدم اتکا آن به پیشبینی مالی برای استارتاپها، گزینه خوبی برای ارزشگذاری بهحساب میآید. اگر کسبوکار نوپایی دارید یا هنوز برای استارتاپ خود اقدام به جذب سرمایه نکردهاید، روش ارزش گذاری کارت امتیازدهی گزینه معقولی برای تعیین ارزش استارتاپ شما بهحساب میآید.