شواهد جدید از ارتباط بین افسردگی و سکته مغزی خبر میدهند
چندین سال است که پژوهشگران در سراسر جهان روی ارتباط بین علائم افسردگی و افزایش خطر بروز سکته مغزی مطالعه میکنند و مشخص شده است که بین این دو عارضه ارتباط معناداری وجود دارد. مطالعهای جدید در آمریکا شواهد بیشتری از ارتباط بین افسردگی و خطر سکتهی مغزی را ارائه میدهد. در این پروژه، عوامل نژادی در رابطه افسردگی با سکتهی مغزی بررسی شده است.
درک ارتباط موجود بین افسردگی و خطر سکتهی مغزی برای پژوهشگران دشوار بوده است. در مطالعهی کنونی، مشخص شد که افسردگی میتواند در افراد موجب بروز رفتارهای ناسالم شود که این رفتارها خطر ابتلا به بیماریهایی مانند دیابت و فشارخون زیاد را در فرد افزایش میدهند. این بیماریها در گروه عوامل افزایشدهنده خطر بروز سکته مغزی قرار دارند.
متاآنالیز (جمعآوری دادهها و بررسی نتایج با روشهای آماری) در سال ۲۰۱۲ نشان داد که تأثیر افسردگی بر خطر سکته مغزی احتمالا مستقل از سایر عوامل خطرساز این عارضه ازجمله فشارخون زیاد و دیابت عمل میکند. در سال ۲۰۱۴، این ایده در بررسی متمرکز و منسجمی تأیید و مشخص شد که افسردگی بدون درنظرگرفتن هرگونه مشکل بالینی مانند بیماری عروق مغزی و بیماریهای قلبیوعروقی خطر سکتهی مغزی را میتواند افزایش دهد.
شواهد دیگری از نوعی رابطهی نوروفیزیولوژیک بین افسردگی و سکتهی مغزی در شرایطی بهنام «افسردگی پس از سکته» دیده میشود. از هر سه بیمار سکتهی مغزی، یک نفر دچار افسردگی پس از سکتهی مغزی میشود. این نوع افسردگی میتواند خطر مرگ پس از سکته را تا ۱۰ برابر افزایش دهد.
ویرجینیا هوارد، نویسندهی ارشد این مطالعه میگوید:
تاکنون، تعدادی از عوامل خطر بروز سکته مغزی شناخته شدهاند که ازجملهی آنها میتوان به عواملی مانند فشارخون زیاد و دیابت و بیماریهای قلبی اشاره کرد. با شروع مطالعات در زمینهی افسردگی و ارتباط آن با سکتهی مغزی، علائم افسردگی نیز در فهرست عوامل خطرساز برای بروز سکته مغزی قرار گرفتهاند.
این مطالعه با عنوان «دلایل تفاوت جغرافیایی و نژادی در بروز سکته مغزی» از سال ۲۰۰۳ آغاز شده است و تیم پژوهشی هوارد آن را ادامه دادند. یکی از اهداف پروژهی جدید، یافتن پاسخ برای این پرسش بود که آیا افسردگی در افزایش میزان سکتهی مغزی افراد سیاهپوست جعمیت ایالات متحده مؤثر است یا خیر؟
در مطالعهی جدید، علائم افسردگی تقریبا در ۲۵ هزار نفر با استفاده از مقیاسی معروف به CES-D-4 اندازهگیری شد. براساس این آزمون، نمرهی افسردگی در افراد مختلف بین ۰ تا ۱۲ محاسبه میشود. در این مقیاس، افراد با نمرات بیش از ۴ علائم افسردگی را نشان میدهند.
در دورهای ۹ ساله که این افراد بررسی شدند، کسانی که در آزمون افسردگی نمراتی بین ۱ تا ۳ کسب کردند، درمقایسهبا افراد همگروه خود که علائم افسردگی نداشتند، ۳۹ درصد بیشتر درمعرض خطر بروز سکتهی مغزی قرار دارند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد کسانی که نمرات آنها در آزمون افسردگی بیشتر از ۴ محاسبه شد، بیش از ۵۴ درصد بیشتر از سایرین درمعرض سکتهی مغزی قرار دارند.
در نتایج این پژوهش، مشخص شد که تفاوتی بین افسردگی و ارتباط خطر سکتهی مغزی بین گروههای نژادی مختلف وجود ندارد. این امر نشان میدهد که علائم افسردگی میتواند عامل خطر مستقلی برای سکتهی مغزی در بین جمعیتهای نژادی و قومی مختلف بهشمار آید.
باتوجهبه نتایج بهدستآمده، هوارد پیشنهاد میکند:
معنی بررسیها این است که پزشکان باید افسردگی را بهعنوان عامل خطرناک مهمی در سکتهی مغزی تشخیص دهند و ارزیابیهای مربوط به افسردگی دربارهی خطر سکتهی مغزی باید در غربالگریهای روزمرهی سلامت بیمار در نظر گرفته شود.
نتایج این مطالعه جدید در مجلهی Neurology: Clinical Practice منتشر شده است.