آیا پیش‌بینی MIT درباره‌ی فروپاشی تمدن انسان به حقیقت خواهد پیوست؟

سه‌شنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰ - ۱۶:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
طبق پیش‌بینی MIT در سال ۱۹۷۲، رشد اقتصادی سریع در اواسط قرن بیست و یک به فروپاشی اجتماعی خواهد انجامید. بر اساس مقاله‌ای جدید، بشر در مسیر تحقق این پیش‌بینی قرار دارد
تبلیغات

بر اساس پژوهش جدید مدیر یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های حسابرسی جهان، هشدار مشهور MIT در دهه‌های گذشته درباره‌ی فروپاشی تمدن صنعتی انسان در مسیر پیوستن به واقعیت قرار دارد. به دنبال دنیاگیری ویروس کرونا جهان در مسیر احیای اقتصادی قرار دارد؛ اما پژوهش یادشده درباره‌ی ریسک تلاش برای بازگشت به شرایط نرمال پیش از دنیاگیری، پرسش‌هایی اساسی مطرح می‌کند.

در سال ۱۹۷۲ تیمی از دانشمندان MIT پژوهشی با موضوع ریسک‌های فروپاشی تمدن انسان آغاز کردند. مدل متغیرهای سیستمی آن‌ها که توسط باشگاه رم منتشر شد، به شناسایی محدودیت‌های رشد (LtG) پرداخته بود. باشگاه رم اندیشکده‌ای بین‌المللی است که به مسائل مهم بشری رسیدگی می‌کند. بر اساس این شاخصه، تمدن صنعتی در قرن بیست و یک به دلیل بهره‌برداری بیش از حد از منابع سیاره‌ی زمین در مسیر فروپاشی قرار خواهد گرفت.

تحلیل بحث‌برانگیز MIT به موضوع داغی تبدیل شد. بسیاری از منتقدان آن زمان به دلیل برداشت نادرست از این فرضیه به تمسخر آن پرداختند؛ اما حالا این تحلیل در پژوهشی به رهبری یکی از مدیران سرویس‌های حرفه‌ای KPMG، یکی از چهار شرکت بزرگ حسابرسی، مورد توجه قرار گرفته است.

محدودیت‌های رشد

پژوهش یادشده در نوامبر ۲۰۲۰ در مجله‌ی Industrial Ecology دانشگاه ییل منتشر شد و در وب‌سایت KPMG در دسترس است. این مقاله نتیجه می‌گیرد تمدن جهانی در دهه‌های پیش رو در مسیر فروپاشی اقتصادی قرار دارد و این مسیر در بدترین حالت می‌تواند تا سال ۲۰۴۰ به فروپاشی اجتماعی بینجامد. پژوهش فوق برای اولین بار از نظر تحلیل‌گری برجسته استفاده کرده است که به‌صورت جدی مدل محدودیت‌های رشد را بررسی می‌کند.

گایا هرینگتون، مؤلف این مقاله، رهبر تحلیل سیستم‌های دینامیک و پایداری در KPMG است. البته او می‌خواهد پژوهش را به‌صورت پروژه‌ای شخصی دنبال کند تا به چگونگی اثبات فرضیه‌ی MIT در دهه‌های گذشته پی ببرد. در نتیجه، پژوهش یادشده از سوی KPMG اجرا نشده است و لزوما دیدگاه‌های این سازمان را منعکس نمی‌کند. هرینگتون این پروژه را در ادامه‌ی پژوهش‌های خود در دانشگاه هاروارد ادامه می‌دهد. او پروژه‌ی خود را در وب‌سایت KPMG به این صورت توصیف می‌کند:

 با توجه به چشم‌انداز نه‌چندان خوشایند فروپاشی، کنجکاو بودم ببینم کدام سناریوها بیشترین انطباق را با داده‌های تجربی کنونی دارند. گذشته از این، کتابی که این مدل را توصیف کرده بود جزو کتاب‌های پرفروش دهه‌ی هفتاد بود. حالا پس از گذشت چند دهه داده‌های تجربی متعددی جمع‌آوری کرده‌ایم که می‌توانند این مقایسه را معنادار کنند؛ اما نتوانستم پژوهشی در این باره پیدا کنم در نتیجه خودم دست به کار شدم.

پژوهش هرینگتون با عنوان «به‌روزرسانی محدودیت‌های رشد: مقایسه‌ی مدل دنیای ۳ با داده‌های تجربی» تلاش می‌کند مدل «دنیای ۳» MIT را با داده‌های تجربی مقایسه کند. بر اساس پژوهش‌های قبلی، بدترین سناریوها انعکاسی از رویدادهای جهان واقعی هستند؛ اما آخرین پژوهش در این باره در سال ۲۰۱۴ انجام شد.

خطر فروپاشی

تحلیل جدید هرینگتون به بررسی داده‌های ۱۰ متغیر کلیدی می‌پردازد که عبارت‌اند از جمعیت، نرخ باروری، نرخ مرگ و میر، خروجی صنعتی، تولید غذا، خدمات، منابع تجدیدناپذیر، آلودگی پیوسته، رفاه بشر و آثار بوم‌شناختی. طبق یافته‌های هرینگتون، جدیدترین داده‌ها به دو سناریوی مشخص BAU2 (تجارت متداول) و CT (فناوری جامع) نزدیک هستند. سناریوهای BAU2 و CT نشان‌دهنده‌ی توقف رشد در طول یک دهه یا بیشتر هستند. این پژوهش نتیجه می‌گیرد:

هر دو سناریو نشان‌ می‌دهند ادامه‌ی تجارت‌های متداول با هدف رشد پیوسته امکان‌پذیر نیست. مدل تجارت متداول حتی درصورتی‌که با تطبیق و رشد فناوری بی‌سابقه همراه باشد، بر اساس مدل‌سازی LtG (محدودیت‌های رشد) به شکل اجتناب‌ناپذیری در قرن جاری از نظر ظرفیت صنعتی، خروجی کشاورزی و سطوح رفاه محکوم به شکست و رکود خواهد بود.

گایا هرینگتون در گفتگو با Motherboard می‌گوید در مدل‌های World3، فروپاشی لزوما به معنی نیستی و نابودی کامل انسان نیست، بلکه به معنی توقف رشد اقتصادی و صنعتی و سپس رکود است که به نابودی روال تولید غذا و استانداردهای زندگی منجر می‌شود؛ و از نظر زمان‌بندی، سناریوی BAU2 تا حوالی سال ۲۰۴۰ به رکود می‌انجامد.

پایان رشد؟

در سناریوی فناوری جامع (CT)، رکود اقتصادی در حوالی ۲۰۴۰ با پیامدهای احتمالی منفی آغاز می‌شود؛ اما این سناریو به فروپاشی اجتماعی نمی‌انجامد. متأسفانه این سناریو کمترین انطباق را با داده‌های تجربی دارد. بر اساس سناریوی فناوری جامع، خوش‌بینانه‌ترین مسیر SW (دنیای پایدار) است که در آن تمدن از مسیری پایدار پیروی و رکودهای کوچکی در رشد اقتصادی تجربه می‌کند. این تخمین‌ها بر اساس ترکیبی از نوآوری فناوری و سرمایه‌گذاری گسترده در آموزش و بهداشت عمومی ارائه شده‌اند.

هر دو سناریوی تجارت متداول و فناوری جامع به پایان رشد اقتصادی در بازه‌ای ده‌ساله اشاره می‌کنند؛ اما تنها سناریوی تجارت متداول (BAU2) است که الگوی فروپاشی شفافی ارائه می‌دهد.

تمرکز بر رشد اقتصادی پیوسته به خودی خود ثمربخش است؛ ولی طبق یافته‌ها، پیشرفت فناوری و افزایش سرمایه‌گذاری در خدمات عمومی نه‌تنها مانع از فروپاشی می‌شود بلکه می‌تواند به تمدن جدید موفق و پایداری بینجامد؛ اما تنها یک دهه با تغییر روند فعلی فاصله داریم. هرینگنتون در انجمن اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۰، درباره‌ی رشد به صحبت پرداخت و رویکردی ندانم‌گرا برای رشد ارائه داد که متمرکز بر اهداف و اولویت‌های اقتصادی دیگر است. او می‌گوید:

تغییر اولویت‌های جامعه باید به یک ضرورت تبدیل شود. فعالیت‌های انسان می‌توانند احیاکننده باشند و می‌توان ظرفیت‌های تولید را تغییر داد. با توسعه‌ی تلاش‌ها می‌توان به دنیایی پایدار رسید.

هرینگتون تأکید می‌کند رشد سریع و توسعه‌ی واکسن با سرعتی بی‌سابقه در واکنش به دنیاگیری کووید ۱۹، نشان می‌دهد انسان می‌تواند به شکلی سریع و سازنده به چالش‌های جهانی پاسخ بدهد و برای بحران‌های محیطی نیاز به روشی قطعی است. او می‌افزاید: «تغییر آسان خواهد بود و چالش‌هایی به دنبال خواهد داشت؛ اما رسیدن به آینده‌ی پایدار و جهان‌شمول دور از ذهن نیست.»

بر اساس داده‌های موجود تصمیمی که انسان در طول ده سال آینده اتخاذ می‌کند می‌تواند سرنوشت تمدن بشری را رقم بزند. البته به اعتقاد هرینگتون، هنوز برای رسیدن به تمدنی پایدار که پاسخگوی نیاز تمام افراد باشد دیر نشده است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات