تکیه بر توانایی های فردی، راه حل همیشگی مشکلات
در دنیای پرمشغلهی امروزی بیشتر افراد بهمنظور برقراری ارتباط سریعتر با اطرافیان، از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. اما گاهی برخی افراد از فرصتهایی که این شبکهها فراهم میکنند به نفع خود بهره میبرند. به این ترتیب که ممکن است برای کمکردن فشارکاری زندگیشخصی خود با ارسال پستهایی در این شبکهها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از شما که دوست آنها هستید درخواست کمک کنند. حسی که احتمالا بلافاصله در این لحظه به شما دست میدهد، قدری آزاردهنده است. در حالتی میان کمک کردن یا کمک نکردن به آنها بلاتکلیف میمانید.
از اینکه چرا دیگران به آنها کمک نمیکنند ناراحت نمیشوید (اگرچه ممکن است برای این موضوع هم آزرده شوید)؛ حتی از درخواست کمک آنها نیز ناراحت نیستید و نمیخواهید که روزهای سختی را بهتنهایی و بدون کمک پشت سر بگذارند. در حقیقت زمانی که دانش و مهارت کافی برای حل مشکلات نداشته باشیم هیچ جای خجالتی برای کمک گرفتن از دیگران وجود ندارد؛ اما برخی افراد وقتی زیر بار مسئولیت و فشارکاری قرار میگیرند خود را قادر به رویایی با آنها نمیبینند.
در چنین شرایطی افراد باید موقعیت را شناسایی کنند و از همراهی با فشارهایکاری پیشآمده لذت ببرند. اما متاسفانه آنها کوتاهی و رفتار ناخوشایندی را که در حق خود انجام میدهند، نمی بینند. این مسئله نیز بسیار آزاردهنده است. در عوض خودشان را می بازند و فقط به این فکر میکنند که تحمل شرایط پیشآمده چقدر سخت و دشوار است. در ادامهی این مقالهی زومیت نگاهی گذرا به تجربه یکی از بانوان شاغل خانهدار میاندازیم که در دورهای از زندگی به تنهایی و بدون کمک اطرافیان به خوبی از عهدهی وظایف خود برآمده است.
او یک فرزند داشت و زمانی که فرزند دوم بدنیا آمد، فاصلهی سنی آنها فقط ۱۳ ماه بود و هر دو نیز سزارین بودند. هر روز همسر او برای کار به بیرون میرفت و بیشتر وقتها در خانه دستتنها بود. ابتدا سردرگم بود و نمیدانست که چطور میتواند از عهده این مسئولیت سنگین بربیاید؛ بهخصوص که سعی میکرد به صورت دورکار و از منزل به کار خود ادامه دهد. او به سختی تلاش میکرد و گاهی از روی خستگی و ناچاری گریه میکرد. آرزو میکرد که ایکاش کسانی در زندگی او بودند که قدری از مسئولیت این بار سنگین را از روی دوش او برمیداشتند.
آیا میتوانید حدس بزنید که در انتها چه شد؟ او با مدیریت درست طوری برنامهریزی کرد که در میان بسیاری از وظایف سردرگم نشود و همهی کارهایش را انجام دهد. او نهتنها به شغل خود در منزل ادامه داد بلکه خود را نیز از آن وضعیت نجات داد؛ حتی یادگرفت که چطور با دو فرزند کوچک از فروشگاه خرید کند. او از تجربهی آن روزهای سخت به درکی عمیق رسید. با آنکه آن روزها نیاز زیادی داشت که کسی به او کمک کند اما درواقع اصلا به کمک کسی نیاز نداشت. او در آن دوران دشوار به مهارتهایش پیبرد و به آنها قوت داد. درست است که مشکلات بسیاری را تحمل کرد، اما درنهایت موفق شد از عهدهی وظایف خود بربیاید.
این همان چیزی است که برای آن دسته از بانوان شاغلی که فریاد «کمک» سرمیدهند، نیاز است. البته وجود چنین پتانسیلی نهتنها فقط برای خانمها، بلکه برای همهی افراد پرمشغله ضروری است. حس غرقشدن در بسیاری از وظایف و مسئولیتها، هوشمندی و قابلیتهای شما را کم نمیکند. مطمئن باشید هر حرکتی را که در آن دوران انجام میدهید خارقالعاده و منحصربهفرد است. باید بدانید که اگرچه انجام آن به تنهایی سخت و طاقتفرسا است، اما با این کار خودتان را محک میزنید. درواقع با پافشاری و اصرار خود، راه غلبه بر آنچه که انجام آن را شدنی و ممکن میدانید پیدا میکنید. ممکن است گاهی درخواست کمک کنید اما این همیشه به آن معنی نیست که واقعا به آن کمک احتیاج دارید.
درانتها میتوان گفت، افرادی که به کمک شما میآیند فقط مدت کوتاهی در زندگی شما حضور خواهند داشت. بنابراین تا زمانی که مجبور نشدهاید از دیگران کمک نگیرید. مقصود اصلا این نیست که به شرایط سخت خود پوزخند بزنید و آن را تحمل کنید؛ بلکه منظور این است که داشتن توانایی انجام کاری به معنای انجام دادن حتمی آن کار نیست. درواقع ممکن است در لحظههای اجتنابناپذیری واقعا به کمک فرد دیگری نیاز باشد. اما اجازه ندهید حس نیاز به آرامش و راحتی که در فطرت انسانی نهفته است شما را به سوی سستی و تنبلی هدایت کند. عموما زمانی که قادرید روی پاهای خود بایستید، آزادی عملتان موجب شود تا از انجام مسئولیتها و وظایفشخصی خود سربازنید. سعی کنید زمانی که به دور از کمکهایجانبی و در میانهراه در حال مبارزه با مشکلات هستید، قدرتهای خود را بشناسید. خود را به چالش بکشید و به جلو برانید؛ محدودیتها را پیدا کنید. مطمئنا به مرور زمان باور عمیقتری نسبت به این عملکرد پیدا خواهید کرد.
نظرات