داستان برند: ظهور، افول و تولد دوباره IBM

جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
مطالعه 20 دقیقه
در این قسمت از مجموعه مقالات «داستان برند»، قصد داریم تاریخچه‌ی پرفرازونشیب قدیمی‌ترین شرکت دنیای تکنولوژی یعنی IBM را بررسی کنیم.
تبلیغات

شرکت «ماشین‌های اداری بین‌المللی» یا IBM با نام مستعار «آبی بزرگ»، یک شرکت کامپیوتری چندملیتی است که مقر اصلی آن در نیویورک قرار دارد. IBM از معدود شرکت‌هایی با زمینه‌ی فعالیت فناوری ارتباطات است که بیش از ۱۰۰ سال سابقه دارد و پیشینه‌ی آن به قرن ۱۹ میلادی بازمی‌گردد. کسب‌وکار فعلی IBM، طیف وسیعی از فعالیت‌ها از جمله طراحی و تولید سخت‌افزار و نرم‌افزار، ارائه‌ی خدمات زیرساخت، سرویس‌های هاست، مشاوره، کامپیوترهای مین‌فریم و نانوتکنولوژی را شامل می‌شود. شاید کمتر شرکتی را در دنیای تکنولوژی بتوان یافت که زمینه‌ی فعالیتش به گستردگی و تنوع IBM باشد.

IBM با داشتن بیش از ۳۷۷ هزار کارمند (بیشتر از مجموع تعداد کارمندان گوگل، اپل و مایکروسافت) در ۱۷۵ کشور دنیا و در اختیار داشتن ۱۲ لابراتوار پیشرفته‌ی تحقیقاتی، به تنهایی از هر شرکت تکنولوژیک دیگری بیشتر پتنت در اختیار دارد. کارمندان این شرکت تا به حال موفق به کسب ۵ جایزه‌ی نوبل، چهار جایزه‌ی تورینگ، ۵ مدال ملی تکنولوژی و ۵ مدال ملی علمی شده‌اند.

شرکت IBM

اما آبی بزرگ فعالیت خود را چگونه و از کجا آغاز کرد؟

پیدایش IBM

ریشه‌ی IBM به سال ۱۸۸۰ باز می‌گردد؛ سال‌ها پیش از پیدایش کامپیوترهای الکترونیکی. IBM در ابتدا یک شرکت هلدینگ (مانند آلفابت) به نام CTR بود که از سه شرکت «ماشین‌های جدول‌بندی» (Tabulating Machine)، «شرکت بین المللی ضبط زمان» (International Time Recording) و شرکت «مقیاس پردازشی» (Computing Scale) تشکیل می‌شد. این سه شرکت به فعالیت مستقل تحت نام خود ادامه می‌دادند تا اینکه بالاخره در سال ۱۹۳۳ با از بین رفتن ماهیت هلدینگ شرکت مادر، تمامی آن‌ها در هم ادغام شدند.

شرکت‌هایی که هلدینگ CTR را به وجود آورده بودند، طیف گسترده‌ای از محصولات را تولید می‌کردند؛ از دستگاه‌های ثبت ساعات حضور و غیاب کارمندان و ترازو گرفته تا آسیاب قهوه و دستگاه برش خودکار گوشت. اما مهمترین محصول این شرکت، ماشین‌های محاسباتی و پانچ کارت‌های مخصوص استفاده در این دستگاه‌ها بود. چارلز فلینت، مدیر عامل وقت شرکت، درباره‌ی خط تولید محصولات متفاوت CTR در آن زمان می‌گفت:

... به‌جای اینکه درآمدمان به یک محصول خاص وابسته باشد، سه خط تولید مجزای محصولات داشتیم. با این کار در شرایط عادی بازار، از سود سرشار حاصل از محصولات متنوع سه شرکت مستقل خود بهره‌مند می‌شدیم و در زمان‌های غیرعادی، به‌جای یک شانس، از سه شانس بقا در بازار برخوردار بودیم و می‌توانستیم همچنان به سهامداران سود پرداخت کنیم.»
ماشین جدولبندی

ماشین «پانچ کارت» (punched card) ساخت هرمن هولریث

شرکت‌های تشکیل‌دهنده‌ی CTR با داشتن ۱۳۰۰ کارمند، دارای دفتر و کارخانه در ایالت‌های نیویورک، اوهایو، میشیگان و حتی تورنتوی کانادا بودند. از میان شرکت‌های CTR، مهم‌ترین آن‌ها از لحاظ تکنولوژیک، شرکت «ماشین‌های جدول‌بندی» بود که توسط هرمن هولریث تأسیس شد و تخصص آن در توسعه‌ی تجهیزات پردازش اطلاعات توسط کارت‌های پانچ بود.

هولریث که در اداره‌ی آمار ایالات متحده کار می‌کرد، برای کاهش زمان و پیچیدگی جدول‌بندی اطلاعات به‌دست‌آمده از آمارگیری سال ۱۸۹۰ آمریکا، اولین پتنت‌های مربوط به تکنولوژی ماشین‌های جدول‌بندی را به ثبت رساند. توسعه‌ی کارت‌های پانچ توسط او در سال ۱۸۸۶، تا ۸۰ سال به عنوان استانداردی برای صنعت جدول‌بندی و ورودی اطلاعات محاسباتی در نظر گرفته می‌شدند.

IBM در ابتدا یک شرکت هلدینگ متشکل از سه شرکت زیرمجموعه بود

پس از اینکه شرکت ماشین‌های جدول‌بندی توانست در مناقصه‌ی دولتی برای پردازش اطلاعات سرشماری سال ۱۹۰۰ میلادی آمریکا برنده شود و پروژه را با سرعت خارق‌العاده‌ای به انجام برساند؛ هولریث با این چالش جدید مواجه بود که چگونه شرکت نوپای خود را در سال‌هایی که در آن سرشماری انجام نمی‌شود، مشغول نگه دارد. او برای یافتن بازار فروش ماشین‌های پانچ و جدول‌بندی اتوماتیک خود، به شرکت‌های خصوصی و خارجی روی آورد.

در سال ۱۹۱۱، هولریث ۵۱ ساله که وضع سلامتی مناسبی نداشت، کسب و کار خود را به مبلغ ۲.۳ میلیون دلار به چارلز فلیت (که بعدها CTR را تأسیس کرد) فروخت، که از این مبلغ، مقدار ۱.۲ میلیون دلار به خودش رسید.

IBM think

IBM یکی از اولین شرکت‌هایی بود که زنان و اقلیت‌ها را نیز استخدام می‌کرد

وقتی مشخص شد مدیریت کسب‌وکار گسترده‌ی CTR کار آسانی نیست، فلیت از توماس واتسون، شخص دوم شرکت ان‌سی‌آر کمک خواست. در سال ۱۹۱۴ واتسون به عنوان مدیر ارشد و در سال ۱۹۱۵ به عنوان رئیس CTR برگزیده شد. واتسون با استفاده از تجربیات مدیریتی خود در ان‌سی‌آر، به‌سرعت مجموعه‌ای از تاکتیک‌های تجاری مؤثر را در CTR به اجرا گذاشت.

از جمله سیاست‌هایی که واتسون با خود به CTR آورد؛ می‌توان به توجه و تمرکز ویژه به مشتری اشاره کرد که بعدها به IBM به ارث رسید و همچنان به‌عنوان یکی از سیاست‌های اصلی این شرکت اجرا می‌شود. تغییرات واتسون در CTR به‌ سرعت نتیجه داد؛ به‌طوری که درآمد شرکت در چهار سال ابتدایی مدیریت وی، دو برابر شد و شرکت توانست پای خود را به اروپا، آفریقای جنوبی، آسیا و استرالیا باز کند.

در این دوران واتسون نقشی اساسی در شکل‌گیری آنچه امروزه به نام «فرهنگ IBM» می‌شناسیم، ایفا کرد. او در سال ۱۹۱۴ اولین کارمند معلول را به استخدام شرکت درآورد و اولین دپارتمان آموزش کارمندان را در سال ۱۹۱۶ شکل داد. شعار معرف «THINK» نیز توسط او در سال ۱۹۱۵ ابداع و به‌سرعت به بخشی از فرهنگ سازمانی شرکت تبدیل شد. IBM در ویدئوی زیبای زیر (که در ابتدای آن از سخنرانی الهام‌بخش توماس واتسون در سال ۱۹۱۵ استفاده شده است) توضیح می‌دهد فلسفه‌ی پشت این شعار چیست.

واتسون برای نظرات کارمندان خود ارزش و اهمیت زیادی قائل بود. او با سیاست درب باز (Open Door policy) و تشویق کارمندان به مراجعه به شخص او یا دیگر مدیران ارشد اجرایی، سعی داشت تا روح جمعی شرکت را تقویت کند.

واتسون که از نام CTR خوشش نمی‌آمد؛ بالاخره در سال ۱۹۲۴، نام شرکت را به International Business Machines و به اختصار، (IBM) تغییر داد.

سال‌های ابتدایی

IBM بخش مهمی از فرهنگ سازمانی امروز خود را مدیون توسعه در سال‌های دهه‌ی ۲۰ میلادی است. در آن سال‌ها، طرح‌هایی مانند «باشگاه ربع قرن» برای گرامیداشت کارمندانی با ۲۵ سال سابقه‌ی کار در شرکت، «باشگاه صد درصد» برای تجلیل از کارمندانی که به هدف فروش سالانه‌ی خود دست پیدا می‌کردند و برنامه‌ی «طرح پیشنهادات» که ایده‌های ارزشمند کارکنان را با پاداش نقدی تشویق می‌کرد، برای اولین بار به اجرا گذاشته شدند.

بنیانگذاران IBM

IBM تا سال ۱۹۵۸ و فروش بخش «تجهیزات زمان» خود به شرکت سیمپلکس، به مدت ۷۰ سال تجهیزات اندازه‌گیری زمان تولید می‌کرد. هسته‌ی مهندسین مبتکر IBM که از جیمز برایس، کلیر لیک، فرد کارول و رویدن پیرس تشکیل می‌شد، مجموعه‌ای از محصولات خلاقانه را برای شرکت توسعه می‌دادند. در سال ۱۹۲۸، IBM کارت‌های پانچ ۸۰ ستونه را که ظرفیت ذخیره‌ی اطلاعات در آن‌ها دو برابر افزایش یافته بود، معرفی کرد. این کارت‌ها که به «کارت IBM» مشهور شدند، تا دهه‌ی ۷۰ میلادی به عنوان کارت استاندارد در صنعت محاسبات کامپیوتری استفاده می‌شدند.

رکود بزرگ

 دهه‌ی ۳۰ قرن بیستم با رکود بزرگ اقتصاد آمریکا (معروف به Great Depression) هم‌زمان بود. استراتژی واتسون برای مقابله با این چالش نیز در نوع خود جالب بود. او به‌جای اجرای طرح‌های ریاضتی و اخراج کارمندان، به استخدام کارکنان جدید، سرمایه‌گذاری بر روی افراد و تشویق آن‌ها به نوآوری ادامه داد. واتسون در این دوران، حتی دستمزد کارکنان IBM را افزایش داد. IBM همچنین جزء اولین شرکت‌هایی بود که کارمندان خود را بیمه‌ی عمر کرد و برای آن‌ها مرخصی با حقوق در نظر گرفت.

رکود بزرگ

این تغییرات شاید از منظر کارکنان یک شرکت بسیار مطلوب و رؤیایی به نظر برسند؛ اما برای خود شرکت، مخصوصاً در دوران رکود اقتصادی، ریسک بزرگی به حساب می‌آید.

واتسون با تصمیمات خود دست به قمار بزرگی زده بود. کارخانه‌های IBM، بی‌توجه به عدم وجود بازاری برای فروش، به مدت ۶ سال با تمام ظرفیت خود مشغول تولید تجهیزات بودند. این کار باعث شد منابع شرکت تمام شود و انبارهای آن از دستگاه‌های محاسباتی و جدول‌بندی پر شوند. برای مقابله با بحران منابع، IBM مجبور شد شاخه‌ی «دایتون اسکیل» (کسب‌وکار خدمات غذایی) خود را که در وضعیت مناسبی به سر نمی‌برد، در سال ۱۹۳۳ بفروشد.

واتسون در دوران رکود بزرگ نه تنها کارمندان خود را اخراج نکرد، بلکه حقوق آنان را نیز افزایش داد

هنگامی که دولت ایالات متحده در سال ۱۹۳۵ برای اجرای «طرح بزرگ تامین اجتماعی آمریکا» (ملقب به بزرگ‌ترین عملیات حسابداری در طول تاریخ) مناقصه برگزار کرد، IBM تنها شرکتی بود که می‌توانست تجهیزات مورد نیاز را به‌سرعت فراهم کند. قمار واتسون باعث شده بود شرکت به‌قدری تجهیزات داشته باشد که بتواند اطلاعات ۲۶ میلیون نفر را پردازش کند.

موفقیت IBM در اجرای سریع و موفقیت‌آمیز قرارداد، باعث شد سفارش‌های دیگری نیز از سوی دولت دریافت کند. تا انتهای دهه‌ی ۳۰ میلادی، IBM نه‌تنها توانسته بود از رکود بزرگ با موفقیت عبور کند، بلکه به بزرگ‌ترین شرکت در زمینه‌ی فعالیتی خود تبدیل شده بود. این‌گونه بود که پردازش اطلاعات به فعالیت اصلی و زمینه‌ی رشد و موفقیت IBM در ۵۰ سال آینده تبدیل شد.

لوگوی قدیمی IBM

لوگوی قدیمی IBM، تشکیل شده از عبارت International Business Machines

تمرکز و اصرار واتسون به گسترش جهانی شرکت، یکی دیگر از دلایل موفقیت IBM در قرن بیستم میلادی بود. واتسون که ویرانی‌های جنگ جهانی اول را به چشم دیده بود، تجارت را مانعی بر سر راه جنگ می‌دانست و عقیده داشت که «صلح» و «تجارت»، منافع مشترک زیادی دارند. او آن‌چنان به این عقیده باور داشت که در سال ۱۹۳۸ دستور داد تا شعار «صلح جهانی از طریق تجارت جهانی» (World Peace Through World Trade) را بر سردر ورودی مقر جدید شرکت در نیویورک حک کنند.

واتسون به طرز خستگی‌ناپذیری تلاش می‌کرد مفهوم تجارت جهانی را بین رهبران جهان به شهرت برساند. هنگام برگزاری رویدادهای مهم بین‌المللی در نیویورک، او وظیفه‌ی میزبانی از رهبران خارجی را به‌ صورت غیررسمی از طرف دولت آمریکا بر عهده داشت. تلاش‌های واتسون باعث شدند تا دولت‌های خارجی به پاس زحمات او برای بهبود روابط بین‌المللی از طریق شکل دادن مناسبات تجاری، جوایز متعددی به او اعطا کنند.

جنگ جهانی دوم

در سال‌های منتهی به جنگ جهانی دوم، IBM فعالیت‌های خود را در کشورهای زیادی (که بعدها درگیر جنگ شدند) گسترش داده بود. شعبه‌ی IBM در آلمان، یکی از شعب بزرگ و پرسود این کمپانی به شمار می‌رفت. شرکت همچنین دارای شعبی در لهستان، سوئیس و دیگر کشورهای اروپایی بود که بعدها در طی جنگ به دست نازی‌ها و دیگر کشورهای محور (متحدین) افتادند. دفتر مرکزی IBM در نیویورک اما در جریان جنگ جهانی دوم به متفقین و دولت آمریکا کمک می‌کرد.

تفنگ IBM

تفنگ M1 Carbine ساخت IBM، مورد استفاده توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم

هنگامی‌که جنگ جهانی دوم شروع شد، واتسون تمامی منابع IBM را در اختیار دولت ایالات متحده قرار داد. خط تولید محصولات IBM به سرعت از تجهیزات محاسباتی و جدول‌بندی به ادوات نظامی تغییر پیدا کرد. از جمله محصولات تولیدشده توسط IBM در آن زمان می‌توان به تفنگ اتوماتیک براونینگ و ام۱ کارابین اشاره کرد. کارخانه‌های IBM در زمان جنگ جهانی دوم، در مجموع بیش از ۳۰ نوع مهمات سنگین و ۷۰ محصول مرتبط با جنگ تولید می‌کردند. واتسون سود اندک ۱ درصدی برای این محصولات در نظر گرفته بود و با ایجاد یک صندوق، درآمد حاصله را به زنان بیوه و کودکان یتیم کارکنان شرکت که در جریان جنگ کشته شده بودند، اختصاص می‌داد.

نیروهای نظامی متفقین در جریان جنگ جهانی دوم، از تجهیزات محاسباتی IBM نیز استفاده می‌کردند. در جریان پروژه‌ی منهتن، برای توسعه‌ی اولین بمب اتمی در لوس آلاموس، به‌صورت گسترده‌ای از ماشین‌های پانچ کارد IBM استفاده می‌شد.

IBM در آلمان نازی و اروپای اشغالی

نازی‌ها نیز از تجهیزات شعبه‌ اروپایی IBM که حالا دیگر در اختیار آن‌ها قرار گرفته بود، به‌صورت گسترده‌ای استفاده می‌کردند. این تجهیزات برای طبقه‌بندی شهروندان آلمان و دیگر کشورهای اشغال‌شده توسط نازی‌ها، حیاتی بودند. در جریان هولوکاست، از اطلاعات سرشماری‌های پردازش‌شده توسط ماشین‌های IBM به منظور تسهیل فرآیند جمع‌آوری یهودیان و فرستادن آن‌ها به اردوگاه‌های مرگ استفاده می‌شد.

ادوین بلک، مورخ و نویسنده‌ی مشهور، در کتاب پرفروش خود می‌نویسد:

شرکت در جریان تصاحب توسط آلمان نازی غارت نشد، ماشین‌های آن ضبط نشدند و IBM از طریق شعبه‌ی خود در ژنو، همچنان سود شعب اروپایی خود را دریافت می‌کرد.

دولت آلمان نازی در جریان هولوکاست از تجهیزات ساخت IBM برای پردازش اطلاعات و یافتن یهودیان استفاده می‌کرد

بلک در کتابش این‌گونه استدلال می‌کند که شرکت ارتباط خود با رژیم نازی را حفظ کرده بود و به تأمین قطعات برای آن‌ها می‌پرداخت. او عقیده دارد حتی پس از اشغال لهستان، IBM همچنان به سرویس‌دهی و گسترش در رایش سوم ادامه می‌داد. بنا به ادعای بلک، تشنج بین IBM و آلمان، تنها پس از جریان حمله به پرل هاربر و اعلام جنگ از طرف آمریکا در سال ۱۹۴۱ به وجود آمد.

دوران پسا جنگ، عصر فضا و جنگ سرد

با پایان جنگ جهانی دوم، IBM به‌قدری گسترش یافته بود که مدیران آن نگران بودند در صورت کاهش تقاضای ساخت تجهیزات نظامی، کسب‌وکار شرکت با مشکل روبرو شود. یکی از راه‌های آن‌ها برای غلبه بر این مشکل، شتاب بخشیدن به رشد جهانی شرکت بود. این رشد در سال ۱۹۴۹ و با تشکیل سازمان تجارت جهانی به اوج خود رسید.

IBM و ناسا

مینفریم ۷۰۴ آی‌بی‌ام در سال ۱۹۵۷

توماس جی واتسون، بنیان‌گذار و پدر معنوی IBM در سال ۱۹۵۶ در سن ۸۲ سالگی درگذشت و مقام مدیریت ارشد اجرایی پس از واتسون به پسر بزرگش توماس واتسون جونیور رسید. این اولین تغییر رهبری در IBM، پس از گذشت بیش از ۴ دهه محسوب می‌شد.

مدیریت جدید شرکت در دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ میلادی با چالش‌های زیادی مواجه بود. با ظهور کامپیوترهای الکترونیکی، نوارهای مغناطیسی ذخیره‌ی اطلاعات، دیسک درایوها و برنامه‌نویسی، رقبای جدیدی برای IBM در حال شکل‌گیری بودند و از طرفی سازمان دادن و مدیریت شرکت، که حالا از هر زمان دیگری در تاریخ خود بزرگ‌تر شده بود، روز به روز سخت‌تر می‌شد.

واتسون جونیور که از کاریزمای پدر برای مدیریت بی‌بهره بود، تصمیم گرفت با ایجاد یک ساختار سازمانی مدرن، از طریق وضع قوانین به اداره‌ی شرکت بپردازد. او برای این کار، قوانین نانوشته و فرهنگ IBM را به‌صورت مدون جمع‌آوری کرد و به آن‌ها جنبه‌ی رسمی داد. او ۱۱ سال پیش از تصویب لایحه‌ی حقوق مدنی ۱۹۶۴، سیاست فرصت برابر شغلی، فارغ از نژاد، رنگ، دین، جنسیت یا ملیت را در IBM به اجرا گذاشت.

واتسون جونیور که کاریزمای مدیریتی پدرش را به ارث نبرده بود، با جمع آوری قوانین نانوشته و فرهنگ شرکت، آن‌ها را به قوانین رسمی تبدیل کرد

IBM تحت مدیریت جدید به همکاری با دولت ایالات متحده در زمینه‌ی نوآوری‌های محاسباتی ادامه می‌داد. ظهور جنگ سرد باعث شده بود تا دولت آمریکا بیش از پیش به اهمیت محاسبات دیجیتال پی ببرد و در نتیجه به حمایت از پروژه‌های کامپیوتری در دهه‌ی ۵۰ میلادی بپردازد. در سال ۱۹۵۲، IBM با همکاری آزمایشگاه لینکلن دانشگاه MIT، طرح ساخت «کامپیوتر دفاع هوایی از طریق رهگیری» یا SAGE را نهایی کرد. پروژه‌ی SAGE منجر به توسعه‌ی بسیاری از فناوری‌های دیجیتالی شد که امروزه همه‌ی ما از آن‌ها استفاده می‌کنیم. از جمله مهم‌ترین این نوآوری‌ها می‌توان به انتقال اطلاعات از طریق خط تلفن و تکنیک چندپردازشی اشاره کرد. IBM در مجموع، ۵۶ کامپیوتر SAGE (هر یک به مبلغ ۳۰ میلیون دلار) برای دولت ساخت. کامپیوترهای SAGE از لحاظ مجموع ابعاد و مکان اشغال شده، همچنان بزرگ‌ترین مجموعه‌ی کامپیوتری ساخت بشر محسوب می‌شوند.

مجموعه کامپیوترهای SAGE

نقشه‌ی پراکندگی کامپیوترهای SAGE در خاک آمریکا

همکاری با دولت، نوآوری در تکنولوژی و عرضه‌ی یک سری محصولات موفق تجاری، باعث شدند تا IBM تحت مدیریت جدید با سربلندی دهه‌ی ۵۰ میلادی را پشت سر بگذارد. واتسون جونیور نه تنها توانسته بود میراث پدرش را حفظ کند؛ بلکه ظرف مدت تنها ۵ سال، شرکت را ۲.۵ برابر بزرگ‌تر کرد و ارزش سهام آن را ۵ برابر افزایش داد. در آن سال‌ها از مجموع ۶۰۰۰ کامپیوتر در حال فعالیت در آمریکا، ۴۰۰۰ کامپیوتر ساخت IBM بود.

عصر System/360

همان‌طور که واتسونِ پدر فهمیده بود آینده‌ی شرکت با تجهیزات محاسباتی و جدول‌بندی گره خورده است و نه ترازو و دستگاه برش گوشت؛ واتسون جونیور نیز متوجه شده بود که آینده‌ی تجارت شرکت به کامپیوترهای الکترونیکی وابسته است. همین درک درست از آینده، باعث شد IBM ظرف ۲۰ سال پس از مدیریت جدید، از یک شرکت متوسط که تجهیزات جدول‌بندی و دستگاه تایپ تولید می‌کرد، به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا و بزرگ‌ترین شرکت کامپیوتری جهان تبدیل شود.

ibm system 360

IBM در بین ۸ شرکت بزرگ کامپیوتری، با اختلاف بزرگ‌ترین آن‌ها محسوب می‌شد؛ به‌طوری‌که ۷۰ درصد کامپیوترهای دنیا در سال ۱۹۶۴ ساخت این شرکت بود. سلطه‌ی IBM بر بازار کامپیوتر باعث شده بود تا در سال‌های دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی، برای اشاره به شرکت‌های فعال در صنعت کامپیوتر، به‌صورت طنز از عبارت «IBM و هفت کوتوله» استفاده شود. جالب است بدانید تنها یکی از این شرکت‌های به‌اصطلاح کوتوله، شرکت بزرگ جنرال الکتریک بود.

شرکت تحت رهبری واتسون جونیور به یکی از تحسین‌برانگیزترین شرکت‌های دنیا و نماد جهانی تجارت تبدیل شده بود. کارکنان و نوآوری‌های IBM نقشی اساسی در فرود انسان بر روی ماه در سال ۱۹۶۹ داشتند. IBM در دهه‌ی ۶۰ قرم بیستم، شاهد رشد پنج برابری درآمد و سود عملیاتی بود که بخش بزرگی از آن، به بزرگ‌ترین ریسک تاریخ این شرکت توسط واتسون مربوط می‌شد.

در سال‌های دهه‌ی ۶۰ میلادی برای اشاره به ۸ شرکت بزرگ کامپیوتری از عبارت «IBM و هفت کوتوله» استفاده می‌شد

در سال ۱۹۶۴، IBM از محصول انقلابی خود با نام System/360 پرده برداشت. System/360 اولین خانواده‌ی بزرگ از کامپیوترها محسوب می‌شد که با کامپیوترهای قبل از خود سازگار نبود. اگر طرح System/360 جواب نمی‌داد، رقبا در مدت کوتاهی سهم IBM از بازار را می‌ربودند. مجله‌ی فورچن در آن زمان تصمیم واتسون را «قمار ۵,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ دلاری IBM» نامید. در صورت شکست طرح System/360، شرکت نیز همراه با آن سقوط می‌کرد. تاریخ در حال تکرار شدن بود و واتسون جونیور درست مانند پدرش در زمان رکود بزرگ، بار دیگر داشت روی شرکت قمار می‌کرد. در نهایت ریسک واتسون جونیور نیز مانند ریسک پدرش نتیجه داد و ظرف مدت تنها دو سال، System/360 به کامپیوتر مینفریم غالب بازار، و معماری آن به استاندارد صنعت کامپیوتر تبدیل شد. System/360 به‌قدری موفق ظاهر شد که حتی مینفریم‌های امروزی IBM نیز همچنان بر مبنای معماری مشابه با مین‌فریم‌های شرکت در دهه‌ی ۶۰ میلادی ساخته می‌شوند.

سیستم 360 آی بی ام

بر خلاف پیش‌بینی‌ها، نه‌تنها رقبای IBM نتوانستند سهمی از بازار آن بربایند، بلکه با موفقیت System/360 اکثر آن‌ها از بازار محو شدند. به مجموع شرکت‌های باقی‌مانده هم دیگر لقب «کوتوله»  داده نمی‌شد، بلکه از آن به بعد برای اشاره به شرکت‌های فعال در صنعت کامپیوتر از اصطلاح «یک مشت (BUNCH) شرکت و IBM» استفاده می‌شد.

قوانین آنتی‌تراست و جداسازی نرم‌افزار از سخت‌افزار

قوانین رقابت در بازار (برای جلوگیری از به وجود آمدن انحصار) در آمریکا به «قوانین آنتی‌تراست» مشهورند. (برای آشنایی با مفهوم تراست در کسب‌وکار اینجا را بخوانید.) سلطه‌ی IBM بر بازار کامپیوتر، باعث شد وزارت دادگستری ایالات متحده در جریان پرونده‌ای با نام «U.S. v. IBM» از شرکت IBM به دلیل ایجاد انحصار شکایت کند و آن را به دادگاه بکشاند. رسیدگی به این پرونده ۱۳ سال طول کشید و بخش بزرگی از تصمیمات تجاری IBM در دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ میلادی را تحت تأثیر خود قرار داد.

در سال ۱۹۶۹، IBM تصمیم گرفت تا نرم‌افزار و خدمات خود را از بخش سخت‌افزار جدا کند. تا آن زمان کاربران برای نرم‌افزار یا سرویس به‌صورت جداگانه هزینه‌ای پرداخت نمی‌کردند. حتی هزینه‌ی نصب، نگهداری و آموزش پرسنل نیز به‌صورت جداگانه دریافت نمی‌شد. عدم اجازه‌ی استفاده از نرم‌افزار شخص ثالث به شرکت‌های کامپیوتری اجازه می‌داد تا کنترل بیشتری بر روی کامپیوترهای خود داشته باشند و همان‌طور که در زمینه‌ی سخت‌افزار بدون رقیب بودند، اجازه‌ی پیدایش رقیب نرم‌افزاری را نیز به کسی ندهند.

دفاتر IBM

بسیاری عقیده دارند تصمیم IBM در سال ۱۹۶۹ مبنی بر جدا کردن نرم‌افزار و سرویس‌ها از سخت‌افزار، باعث شد تا آنچه امروزه با نام «صنعت نرم‌افزار» می‌شناسیم، به وجود بیاید. اگر شرکت‌های کامپیوتری همچنان اجازه‌ی استفاده از نرم‌افزار ثالث بر روی سخت‌افزار خود را نمی‌دادند، امروز شاهد شرکت‌های عظیم و چند صد میلیارد دلاری نرم‌افزاری نبودیم.

IBM برای تکرار موفقیت سال‌های طلایی دهه‌ی ۶۰ میلادی، با چالش‌های زیادی مواجه بود. پس از سکته‌ی قلبی و بازنشستگی توماس جونیور، شرکت برای اولین بار طی ۶۰ سال گذشته، از داشتن یک واتسون در راس امور بی‌بهره بود. فرانک کری ۲۵ ساله با توجه به سابقه‌ی درخشان خود در اداره‌ی بخش پردازش اطلاعات شرکت در دهه‌ی شصت میلادی، به عنوان مدیرعامل جدید IBM انتخاب شد.

تصمیم IBM مبنی بر جداسازی نرم‌افزار از سخت‌افزار باعث شد تا شرکت‌های بزرگ نرم‌افزاری امروزی پدید بیایند

با مدیریت کری جوان، IBM توانست در دهه‌ی ۷۰ میلادی نیز همچنان به سلطه‌ی سخت‌افزاری خود ادامه دهد و علاوه بر آن همچنان به نوآوری بپردازد. از جمله اختراعات و تکنولوژی‌های توسعه داده شده توسط IBM در این سال‌ها، می‌توان به فلاپی دیسک، دستگاه اسکن بارکد و دستگاه‌های خودپرداز (ATM) اشاره کرد.

ظهور شرکت‌های نرم‌افزاری، انقلاب PC و افول IBM

دهه‌ی ۸۰ میلادی هم‌زمان بود با ورود به دورانی جدید: «عصر کامپیوترهای شخصی». IBM در سال ۱۹۸۱ با عرضه‌ی IBM PC برای اولین بار وارد بازار مصرفی کاربران عمومی شده بود. تا پیش از این، عمده‌ی مشتریان شرکت را نهادهای دولتی و سازمان‌های بزرگ تشکیل می‌دادند. اگرچه IBM PC یک شاهکار تکنولوژیک محسوب نمی‌شد، اما برای اولین بار بهترین و مهم‌ترین ویژگی‌های کامپیوترها را در ابعاد و قیمتی معقول به خانه‌ها می‌آورد. کامپیوتر شخصی IBM دارای ۱۲۸ کیلوبایت حافظه، یک یا دو فلاپی دیسک، مانیتور رنگی و از همه مهم‌تر برند با پرستیژ IBM بود. قیمت این کامپیوتر ۱۵۶۵ دلار (برابر با ۴۱۵۶ دلار سال ۲۰۱۶ با احتساب تورم) بود که در مقایسه با قیمت ۲۰ هزار دلاری کامپیوتر پورتابل ۲۵ کیلویی IBM که در سال ۱۹۷۵ معرفی شده بود، بسیار مقرون‌به‌صرفه به نظر می‌رسید.

IBM PC

IBM 5150 PC به همراه مانیتور  IBM 5151

علیرغم موفقیت اولین کامپیوترِ واقعاً شخصی شرکت، IBM نتوانست رهبری نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خود را در بازار حفظ کند و آن‌ها را به ترتیب به مایکروسافت و اینتل باخت. تا پیش از آن، IBM در طول تاریخ چندین دهه‌ای خود همواره اجزای کلیدی سیستم‌هایش از جمله پردازنده، سیستم عامل و لوازم جانبی را خودش می‌ساخت. با ورود به عصر پردازش شخصی، IBM برای اینکه بتواند با سرعت بیشتری وارد بازار PC شود، تصمیم گرفت ساخت و تولید قطعات حیاتی سیستم‌های خود را (که همان پردازنده و سیستم عامل باشند) به اینتل و مایکروسافت بسپارد. این تصمیم بعدها به اتحاد «وینتل» (ویندوز روی پردازنده‌های اینتل) و خروج بازاری چند صد میلیارد دلاری از دستان IBM منجر شد.

با چرخش بازار به سمت رایانش شخصی، IBM نتوانست به سلطه‌ی خود بر دنیای کامپیوترها ادامه دهد. صنعت کامپیوتر دیگر برای شرکت همه‌فن‌حریف و غول‌آسایی مانند IBM که یک‌تنه در همه‌ی زمینه‌ها فعالیت و نوآوری می‌کرد، جایی نداشت. در عوض شرکت‌هایی با زمینه‌ی تخصصی فعالیت، به سرعت در حال رشد و گسترش بودند. اینتل با ساخت ریزپردازنده، مایکروسافت با نرم‌افزار، نوول با شبکه، اچ‌پی با پرینتر، سیگیت با تجهیزات ذخیره‌سازی و اوراکل با دیتابیس جای IBM را در بازار گرفته بودند.

IBM با سپردن ساخت نرم‌افزار و سخت افزار محصولاتش به شرکت‌های ثالث، سلطه‌ی خود بر بازار کامپیوتر را به مایکروسافت و اینتل باخت

هرچند IBM در این سال‌ها که از آن به عنوان دوران افول غول صنعت کامپیوتر یاد می‌شود، همچنان به نوآوری‌های خود ادامه می‌داد، اما این ابتکارات و خلاقیت‌ها به تنهایی نمی‌توانستند شرکت را نجات دهند. از جمله دستاوردهای تکنولوژیک شرکت در آن زمان می‌توان سیستم تشخیص گفتار IBM که در سال ۱۹۸۴ معرفی شد اشاره کرد. همان‌طور که در ویدئوی زیر می‌توانید مشاهده کنید، این سیستم حتی با معیارهای امروزی نیز بسیار عالی عمل می‌کند.

در ژانویه‌ی ۱۹۹۳، IBM خبر از زیان مالی ۸.۱ میلیارد دلاری در سال مالی ۱۹۹۲ داد. این رقم تا به امروز همچنان به عنوان بیشترین میزان زیان مالی یک شرکت در یک سال مالی محسوب می‌شود. بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳، شرکت IBM درمجموع ۱۶ میلیارد دلار از دارایی‌های خود را از دست داد و ده‌ها هزار نفر از کارمندان خود را اخراج کرد. IBM دیگر شکوه و جلال سابق را نداشت و از آن به عنوان «دایناسور صنعت کامپیوتر» یاد می‌شد.

تولد دوباره

در سال ۱۹۹۳، IBM با استخدام لوییس گرستنر، برای اولین بار در تاریخ خود مسند ریاست شرکت را به شخصی  خارج از شرکت سپرد. اولویت اول گرستنر، ثبات بخشیدن به شرکت در حال سقوط IBM بود. او تا سال ۱۹۹۴ بسیاری از بخش‌های زیان‌ده شرکت را فروخت، تعداد کارکنان را به ۲۲۰ هزار نفر تقلیل داد و جلوی بسیاری از مخارج غیرضروری را گرفت. همین اقدامات ساده و اولیه، باعث شدند IBM در سال ۱۹۹۴ دوباره به سودآوری برسد.

آی بی ام

قدم بعدی گرستنر، احیای دوباره‌ی شهرت و اعتبار IBM بود. او کسب‌وکارهای با حاشیه‌ی سود کم (مانند بخش شبکه، تولید رم، پرینتر و هارد درایو) را به‌کل کنار گذاشت و بر روی فرصت‌های تجاری با حاشیه‌ی سود بالا تمرکز کرد. یکی از این فرصت‌های پرسود، صنعت نرم‌افزار بود. IBM تا سال ۱۹۹۵ با معرفی نرم‌افزارهای موفق DB2، Lotus، WebSphere، Tivoli و Rational توانسته بود در بازار نرم‌افزار شهرت خود را احیا کند. نرم‌افزارهای IBM بیشتر از نوع middleware (نرم‌افزارهای حیاتی که به‌عنوان رابطی میان سیستم عامل و اپلیکیشن‌ها عمل می‌کنند) به شمار می‌رفتند و با تمرکز بر روی مشتریان سازمانی، از حاشیه‌ی سود بالایی برخوردار بودند.

البته تمام نرم‌افزارهای IBM در آن زمان نتوانستند موفق ظاهر شوند. برای مثال، سیستم عامل OS/2 علیرغم محبوبیت بین سازمان‌ها و کاربران حرفه‌ای و برتری فنی نسبت به ویندوز ۹۵ مایکروسافت، نتوانست بین عموم کاربران به موفقیت برسد.

IBM با توسعه‌ی بیش از پیش لابراتوارهای تحقیقاتی مشهور خود، بار دیگر به شرکتی خلاق و نوآور تبدیل شد که سهم بزرگی از پیشرفت تکنولوژی را یک‌تنه به خود اختصاص می‌داد. دستاوردهای فنی شرکت مانند کامپیوتر «آبی تیره» (Deep Blue) (که توانسته بود گری کاسپارف، استاد بزرگ شطرنج را شکست بدهد) بار دیگر زبانزد خاص و عام شده بود و کامپیوترهای مین‌فریم شرکت نیز دوباره به یکی از قوی‌ترین و در عین حال مقرون به‌صرفه‌ترین راهکارهای پردازش اطلاعات در بازار تبدیل شده بودند.

آزمایشگاه های IBM

یکی از دلایل بازگشت موفقیت‌آمیز شرکت به عرصه‌ی رقابت، احیای برند IBM در افکار عموم مردم بود. تبلیغات و بازاریابی شرکت در زمان افول آن بسیار بی‌نظم و آشفته به نظر می‌رسید و پیام‌های متفاوت و بعضاً متضادی را به بازار می‌داد. بخشی از این بی‌نظمی به دلیل کار کردن با بیش از ۷۰ آژانس متفاوت تبلیغاتی بود. IBM در سال ۱۹۹۴ با سپردن وظیفه‌ی تبلیغات به تنها یک آژانس، توانست پیامی مشخص و منسجم به بازار بفرستد.

یکی از دلایل بازگشت موفقیت آمیز شرکت به عرصه‌ی رقابت، احیای اعتبار برند IBM در نزد افکار عمومی بود

از جمله تصمیمات درست IBM در سال‌های دهه‌ی ۹۰ میلادی، برخورد محتاطانه با پدیده‌ی جدید اینترنت بود. در آن سال‌ها هیاهوی زیادی پیرامون اینترنت ایجاد شده بود و بسیاری از کسب‌وکارها، آینده‌ی کاری خود را تنها در این پدیده‌ی نوظهور جستجو می‌کردند. IBM اما با وجود سرمایه‌گذاری در این زمینه، هیچ‌گاه تحت تأثیر جو آن زمان قرار نگرفت. همین موضوع باعث شد تا IBM از ترکیدن حباب دات کام لطمه‌ای نبیند. در ویدئوی زیر که در سال ۱۹۹۷ منتشر شده است، مشاهده می‌کنید که IBM چگونه دستپاچگی شرکت‌ها برای ورود به دنیای اینترنت و عدم آگاهی از ماهیت آن را به سخره گرفته است و در انتها پیشنهاد می‌کند برای این کار از IBM مشورت بگیرند.

IBM که زمانی تا مرز سقوط پیش رفته بود، حالا دوباره به یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیای تکنولوژی و مبتکرترین سازمان‌های تحقیقاتی دنیا تبدیل شده است. آبی بزرگ، ۲۳ سال متوالی است که رکورد در اختیار داشتن بیشترین تعداد پتنت را در بین تمامی شرکت‌های دنیا به خود اختصاص می‌دهد. بنا بر اعلام فوربز، IBM در سال‌های اخیر همواره جزو ۱۰ برند ارزشمند دنیا بوده است.

امروزه IBM را در دنیا؛ نه‌تنها با تاریخچه و پیشینه‌ی باشکوهش، بلکه با موفقیت‌ها و نوآوری‌های سال‌های اخیرش می‌شناسند.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات