از آنجایی که اتاق فرار علاوه بر اینکه یک تفریح است، باید توجیه اقتصادی هم داشته باشد و این تردید بازیسازان را میتوان منطقی در نظر گرفت.
اسکیپ روم – اتاق فرار چیست و فرق آن با سینما کجا است؟
از آنجایی که اسکیپ روم شباهت زیادی به سینما دارد، میتوان سیر سلیقه مخاطبان سینما را بررسی کرد تا به چرایی افتادن این اتفاق در صنعت نوپای اتاق فرار پرداخت. مشابه این آفتی که به جان اتاقهای فرار افتاده را از چند سال پیش و در صنعت سینمای ایران هم دیده بودیم، فیلمهایی که به آنها اصطلاحاً «گیشهای» گفته میشد و با وجود ضعف در سناریو و پرداخت آن، یا حتی گاهی اصول اولیهی فیلمسازی، صرفا به خاطر ژانر خاصشان که طنز و اکثراً با نمایش زندگی سطح بالا یا «لاکچری» بود با اقبال گسترده مخاطبان مواجه میشدند.
شاید مقایسهی درستی به نظر نرسد، اما فلسفهای که مخاطب ایرانی را به فیلم طنز و اتاق فرار ترسناک میکشاند همان است، مخاطبی که مدعی است ترجیح میدهد زمان و پول خود را صرف خوشگذرانی بکند، نه چیز دیگر؛ اما آنچه از دید این طیف گسترده مخاطب که میتوانیم آنها را عامهی مردم بنامیم پنهان میماند، این است که اگر در سینما یا بازیسازی اصولی وجود دارد، صرفا به دلیل همان خوشگذرانی بیشتر و باکیفیتتر برای مخاطبان است.
اتاق فرار اصولی
پیروی از این اصول و قواعد، رفتن به سمت ژانرهای خاص و صرف هزینه و زمان و فکر برای طراحی یک اتاق اصولی، مسئلهای است که شاید تا چند وقت پیش برای بازیسازان منطقی به نظر نمیرسید چرا که آنها در ازای صرف این انرژی و ساخت آثار فاخر و باکیفیت، نهتنها آنچنان که باید و شاید با تقدیر مواجه نمیشدند بلکه حتی فروشی کمتر از اتاقهای بیکیفیتتر نصیبشان میشد.
اما در این بین اتاقهای ترسناکی وجود داشتند که بر پایه اصول ساخته شدهاند که نبردن نام آنها شاید کملطفی باشد، بازیهایی مثل:
- شام آخر
- احضار
- حریم شخصی
- رستگاری بیولوژیکی
- خانواده مرموز
- هتل جهنمی
آیا تنها کار تایم فور فان رزرو اتاق فرار است؟
برای رزرو اتاق فرار در اینگونه مقاطع وجود پلتفرمی مانند سایت تایم فور فان ارزش واقعی خود را نشان میدهد، این مجموعه با برگزار کردن جشنواره باف و تقدیر از این بازیها، علاوه بر اینکه انگیزه مضاعفی برای بازیسازان جدید و جوانتر برای ورود به ژانرهای خاص میشود، بلکه از طریق وبسایت خود میتواند فروش بیشتری را برای این اتاقها به همراه بیاورد و علاوه بر همهی اینها، ممکن است در آینده نهچندان دور بتواند سکوی پرتاب بازیهای باکیفیت داخلی برای ورود به جشنوارههای معتبر خارجی باشد.
شاید درصد زیادی از مخاطبان فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» را دیده باشند، اما میتوانیم بهجرئت بگوییم که تعداد بینندگان این فیلم بهمراتب از فیلمهای «فروشنده» و «جدایی نادر از سیمین» کمتر بوده است. حتی میتوان با تقریب خوبی گفت فیلم بعدی اصغر فرهادی حتی اگر هم در ایران اکران نشود، بینندگان ایرانی بیشتری از فیلم مذکور خواهد داشت.
در زمان نگارش این مطلب، چیزی حدود ۸۰ درصد اتاقهای فرار تهران، در ژانر ترس قرار میگیرند و مخاطبان فراوانی هم دارند، اما چالش پیش روی بازیسازان برای خلق یک اثر ترسناک جدید، نوآوری است.
تعدد اتاق فرارهای ترسناک بهخصوص در شهر تهران هم بازیسازان را تا دورافتادهترین جنبههای ترسناک کردن یک بازی هدایت کرده و هم درصد زیادی از مخاطبان اتاقهای ترسناک را از مواجه شدن با افکتها و بهارخوابهای هیجانی (جامپ اسکیر) یکنواخت و تکراری اشباع کرده و آنها را به سمت ژانرهای مندرآوردی و انجام اعمال خلاف شأن انسانی سوق داده است.
اتفاق بدی که در صورت مشکلساز شدن میتواند دید اشتباهی برای مخاطبان تازهوارد به وجود بیاورد یا حتی بازیکنان سابق اتاق فرار را نهتنها از اتاقهای فرار ترسناک، بلکه بهصورت کلی از اتاق فرار زده کند و سبب ریزش مخاطبان بقیهی اتاقها هم شود، البته این تنها از جنبه مخاطبان است و اتفاقات ناگواری که ممکن است از جانب مؤسسات و سازمانهای اجرایی گریبانگیر این تفریح شود، برای همه واضح است.
تمام آنچه در طول این مقاله ذکر شد بههیچعنوان هدف تخریب اتاق یا ژانر خاصی را ندارد، ما معتقدیم که ترس یکی از جذابترین ژانرها برای اتاق فرار است و وجود انواع اتاق فرار ترسناک در شهری به وسعت تهران لازم و ضروری است؛ اما چیزی که میتواند طیف وسیعتری از افراد جامعه را مخاطب این تفریح سالم و خانوادگی کند، قطعا وسعت یافتن ژانرهای آن است تا بتواند افراد با سلایق مختلف را برای گذراندن اوقات خوشی در اتاق فرار مجاب کند.
نظرات