ضخامت مناسب برای لپ تاپ ها چقدر است؟
وقتی به فکر یک گزینه جایگزین برای کامپیوتر دسکتاپ یا لپتاپ خود هستید باید چه امتیازاتی داشته باشد. بسیاری از کاربران فقط میدانند به یک کامپیوتر نیاز دارند ولی نیازهای خود را نمیشناسند. با این وجود رقابت در بین دستگاههای موبایل بسیار داغ است و داخل جیب هر نفر میتوانید یک گوشی هوشمند یا داخل کوله پشتی او یک تبلت پیدا کنید. قطعا با این اوصاف اگر بخواهیم لپتاپهای قدیمی را با این دستگاهها مقایسه کنیم، باید آنها را بدقواره و بدترکیب بدانیم. ولی با توجه به اینکه کاربری لپتاپها کمی متفاوت است، هنوز خیلیها در جهان با این دستگاه سر و کار دارند.
بنابراین بسیاری از تولیدکنندگان برای اینکه بتوانند در بازار رقابتی دوام بیاورند و گوی سبقت ر از رقبا بربایند، سعی کردهاند تا حد امکان ضخامت لپتاپهای خود را کم کنند. اما برخی میانهرویها باعث میشود این سوال در ذهن مشتریان نقش ببندد که لپتاپها تا چه اندازه میتوانند باریک باشند؟
گذشته و حال
عامل طراحی (ضریب شکل) از گذشته روی طراحی کامپیوترهای لپتاپ موثر بوده است. اگر به دهه 80 میلادی یعنی زمانی که آغاز رشد محبوبیت لپتاپها بود بازگردیم، میبینیم مانند گوشیهای آن روز نسبت به طراحیهای مدرن امروزی، لپتاپها نیز بسیار بزرگ و قدیمی بودهاند. اما نکته مهم این است که لپتاپها آن زمان، همچنان از نمونههای دسکتاپ خیلی کوچکتر بودند و این مسئله برای اینکه آنها را به ابزاری قابل حمل تبدیل کند، ضروری بوده است.
البته از آن زمان تا کنون تکنولوژی پیشرفتهای زیادی داشته است. به عنوان مثال در نمایشگاه CES 2015 دستگاههایی چون ATIV Book Blade 9 سامسونگ یا LaVie Z لنوو معرفی شد که وزن آنها به ترتیب 950 و 780 گرم بود و واقعا باید این محصولات را در دسته سبک وزنها قرار دهیم! در مقایسه لپتاپ Osborne 1 که سال 1981 میلادی عرضه شد، حدود 10.7 کیلوگرم وزن داشت، ولی همچنان به دلیل اینکه میشد آن را زیر صندلی هواپیما جا داد، گزینه مناسبی بوده است.
با گذشت زمان، انتظارات از یک لپتاپ قابل حمل نیز تغییر کرده است. بسیاری از کاربران امروزی به دستگاههایی با وزن بسیار کم اهمیت میدهند و این موضوع نیز با ظهور تبلتها سرعت بیشتری گرفته است. امروزه تولید یک تبلت برای آنهایی که دنبال وبگردی و دیگر کاربریهای سبک هستند، ارزانتر و عملیتر است.
دستگاهی به نام تبلت
محبوبیت روزافزون تبلتها سبب شد تا بسیاری از کمپانیها در کنار لپتاپهای سنتی خود، انواع تبلتها را نیز عرضه کنند. موفقیت زیاد خط تولید آیپد اپل را میتوان در بسیاری از موارد شامل ارتباط قدرتمند با آیپاد و آیفون دید، ولی نکته تعیین کننده این است که این دستگاه به گونهای طراحی شده بود که در نگاه اول با یک مکبوک تفاوت داشته باشد. آیپد از سیستم عامل متفاوتی بهرهمند است و کاربری اصلی آن این است که مدام به کاربر یادآوری کند این تبلت جایگزین لپتاپ نیست.
از طرف دیگر مایکروسافت سعی کرد با محصولات سری سرفیس کمی قواعد بازی را تغییر دهد. بر کسی پوشیده نیست که هدف اصلی ویندوز 10 ارائه تجربه کاربری یکسان روی انواع دستگاهها است و فرقی نمیکند یک دستگاه معمولی یا مدلی باشد که به نمایشگر لمسی مجهز شده است.
تبلت سرفیس میتواند ظاهر و حس ویندوز در حال اجرا روی یک کامپیوتر سنتی را تکرار کند و وقتی کیبورد به آن متصل میشود، این تجربه کاری تقریبا کامل خواهد شد. اما مشکلی که اینجا پیش میآید در واقع یک سوال بی پاسخ است که اگر با اضافهشدن کیبورد به تبلت سرفیس کارها به خوبی یک لپتاپ انجام میشود، آیا واقعا به یک لپتاپ در کنار تبلت نیاز داریم؟
میانهروی (سازش) نمیتواند همیشه پاسخ درست باشد
ظهور و پیشرفت تبلتها باعث شده تا لپتاپها در موقعیت بدی قرار بگیرند یا دائما با دستگاههای در اندازه کوچکتر، وزن کمتر و قابلیت حمل و نقل بهتر رقابت کنند. به همین دلیل در شرایط فعلی انتظارات از لپتاپها بالا رفته است.
چندین سال قبل، برای مدتی نتبوکها پیش از اینکه خیلی زود به خاطر کیبوردهای مناسب و نمایشگرهای کوچکشان، از صفحه روزگار محو شوند، محبوب بودند. فداکردن اندازه نمایشگر برای اکثر کاربران لپتاپ کافی بود تا از نتبوکها دوری کنند و در نتیحه تنها نقطهای که میشد آن را ارتقا داد به ضخامت دستگاه باز میگردد.
از آنجا که باریکبودن در کنار قیمت فروش دو عامل مهم برای مشتریان به شمار میرود، تولیدکنندگان باید راهکارهای دیگری پیدا میکردند که بتوانند پیروز این رقابت باشند. یکی از مهمترین موارد میزان شارژدهی باتری است که دستگاه یوگا 3 پرو لنوو میتواند شاهد خوبی از یک لپتاپ هیبریدی برای این ادعا باشد که در کنار بدنه باریکتر، عمر باتری بهتری دارد.
با این وجود، براساس پستی که توسط وبسایت Huffington Post منتشر شده ، در یک نظرسنجی، بسیاری از بزرگسالان اعلام کردند که حاضرند به خاطر عمر بهتر باتری دستگاه ضخیمتری را انتخاب کنند. کاملا مشخص است که لپتاپ نسبت به یک گوشی هوشمند وضعیت متفاوتی دارد، اما به دلیل اینکه گوشی هوشمند چون میتواند در جیب یا کیف دستی قرار بگیرد پس نیاز به باریکتر بودن آن نسبت به لپتاپ بیشتر احساس میشود، میتواند فرض معقولی باشد.
نمونههایی از لپتاپهای موفق با اندازه بزرگ مانند مدل XPS 13 جدید دل وجود دارد که وزن زیادی ندارند، ولی در مقابله با سیستمهای دیگری که در جریان CES 2015 معرفی شد واقعا ضخیم به نظر میرسد. با اینکه از نظر ضخامت با یک محصول خیلی باریک روبرو نیستم ولی این دستگاه از یک باتری خیلی بزرگ، یک کیبورد عالی و بدنهای کاملا مستحکم برخوردار است.
همچنین باید لپتاپهای گیمینگ را نیز در نظر بگیریم. به عنوان مثال لپتاپ G751 ایسوس که از طراحی یک اولترابوک مدرن بهره میبرد، تواناییهای زیادی دارد. G571 آنقدر قدرت دارد که بتواند جایگزین بسیاری از دسکتاپها شود و از نظر کیفیت نمایشگر و عملکرد سریع و سیستم خنککنندگی در نوع خود بین لپتاپهای بالای 15 اینچ طی 5 سال گذشته یک پیشگام به شمار میرود.
آینده
همچون هر دستگاه دیگری، مشتریان انتظار دارند یک لپتاپ با گذر زمان نیز رشد کند. میتوان مشتریانی که نیاز به سختافزار قدرتمند و ردهبالا دارند را نسبت به ضخامت دستگاه توجیه کرد. چون لپتاپ کوچکتر یعنی فضای کمتر برای قطعات بهتر، سیستم صوتی و اسپیکر برتر، پورتهای کمتر یا حتی حذف درایو نوری.
اگر لپتاپها مشابه کامپیوترهای دسکتاپ باشند مشکلی پیش نمیآید. بسیاری از کاربران علاقمندند به جای استفاده از سیستمهای اسمبل شده برای محدوده خاصی، خودشان سیستم مورد نظر و مطلوب را تهیه کنند. متاسفانه به نظر میرسد بسیاری از تولیدکنندگان نظر مخالفی دارند و با کاهش حق سفارشیسازی قصد دارند سود خودشان را افزایش دهند.
نکته مهم این است که لپتاپها نباید ارزش خود را به عنوان یک دستگاه با عملکرد کامپیوترهای شخصی در قالب یک ابزار قابل حمل از دست بدهند. مهمترین ویژگی این نوع از ماشینها جایی بین انعطافپذیری یک تبلت و عملکرد یک دستگاه دسکتاپ است. برای اینکه همچنان لپتاپها در دنیای تکنولوژی شرایط رقابتی خود را حفظ کنند، حفظ تعادل میان این دو عامل بسیار ضروری است.
نظر شما درباره آینده لپتاپها چیست؟