آموزش مبانی بورس؛ مبانی استراتژی معاملاتی در بورس
بسیاری از معاملهگران تازهکار پس از ریزشهای بورس، مقدار زیادی از سرمایه خود را از دست میدهند. اکثر این افراد کسانی هستند که استراتژی معاملاتی خاصی برای سرمایهگذاری ندارند. بازی معاملهگری نوعی جنگ است؛ جنگی میان خریداران و فروشندگان. خریداران ازآنجاکه انتظار دارند قیمت سهام بازهم افزایش یابد، اقدام به خرید میکنند و فروشندگان نیز ازآنجاکه انتظار دارند قیمت سهام کاهش یابد، اقدام به فروش میکنند؛ درغیراینصورت، معاملهای انجام نخواهد گرفت.
در این جنگ نیز، مانند سایر جنگها باید استراتژی داشته باشید. درواقع، هیچ معاملهگر موفقی در دنیا وجود ندارد که بدون استراتژی، موفق شده باشد سود کسب کند. حتی معاملهگران و سرمایهگذاران کارکشته نیز بهسختی میتوانند تشخیص بدهند جهت بازار در این لحظه صعودی یا نزولی خواهد بود؛ چراکه پارامترهای بینهایتی روی قیمت سهام تأثیر میگذارند و نبود قطعیت بسیاری بر این بازار حکمفرماست. بههمیندلیل، داشتن استراتژی و عمل به آن مهمترین مسئلهای است که در معامله باید در نظر بگیرد. برای داشتن استراتژی هوشمندانه باید چه کار کرد؟ در این مطلب، قصد داریم شما را با مبانی استراتژی در بازارهای مالی آشنا کنیم. بدیهی است در مطلبی کوتاه، نمیتوان چنین بحث مفصلی را کامل پوشش داد؛ اما پیشزمینهای برای کسانی است که در ابتدای راه ورود به بازارهای مالی هستند.
۱. روش تحلیل خود را انتخاب کرده و آن را ارتقا دهید
هیچ معاملهگری نمیتواند از تمام ابزارهای معاملاتی استفاده کند؛ چراکه احتمالا سیگنال متضاد صادر میشود
شما بهعنوان معاملهگر باید روش تحلیلی خود را انتخاب کنید. روشهای تحلیل بنیادین یا تکنیکال یا روانشناسی بازار هرکدام از فلسفهای منحصربهفرد تبعیت میکند و هیچ معاملهگری نمیتواند از تمام این ابزارها برای تحلیل خود استفاده کند. پس در ابتدا، باید مشخص کنید که قصد دارید از کدام روش تحلیل استفاده کنید. سپس، سبک معاملاتی برای خود تعیین کنید و آن را ارتقا دهید.
متأسفانه بسیاری از معاملهگران تازهکار بهجای ارتقای سبک معاملاتیشان، مدام بهدنبال استفاده از ابزارهای بیشتر میروند. این افراد تلاش میکنند تا از تمام ابزارهای تحلیل تکنیکال درکنار بررسی ترازنامه و صورتهای مالی و روانشناسی بازار استفاده کنند. این کار علاوهبراینکه وقت زیادی از شما میگیرد، آوردهی مثبت زیادی نیز ندارد و این احتمال بسیار فراوان است که ابزارهای مختلف به شما سیگنالهای متضاد بدهند. بهترین کار این است که سبک معاملاتی را با استفاده از ابزاری محدود انتخاب کنند و مدام به فکر ارتقای همان روش باشید.
روش معاملاتی موفق باید چند مشخصه داشته باشد
الف) نقطهی ورود کاملا مشخص باشد: روش معاملاتی باید آنقدر دقیق باشد که بدانید چه زمان باید وارد سهم شوید. مهم نیست که از کدام روش تحلیل استفاده میکنید، بلکه مهم این است که بتوانید دلیل و زمان ورود به سهم را کامل شرح دهید. درواقع، اگر سبک معاملاتی شما را چند نفر دیگر نیز پیاده کنند، تمام آنها در نقطهای واحد تشخیص میدهند که زمان ورود به سهم فرارسیده است.
ب) حد ضرر مشخص باشد: روش معاملاتی باید مشخص کند که چه زمان تحلیلتان اشتباه خواهد بود. اگر به روش تکنیکال تحلیل میکنید، داشتن حد ضرر بسیار مهم است؛ اما اکثر معاملهگران از قراردادن حد ضرر خودداری میکنند. این افراد درگیر سوگیری «بیزاری از شکست» هستند. بهطور خلاصه، تئوری بیزاری از شکست میگوید که انسانها بیشتر از اینکه از پیروزی خوشحال شوند، از شکست ناراحت میشوند. این سوگیری باعث ضررهای هنگفتی به معاملهگران تازهکار میشود. این افراد تا مدتها منتظر بازگشت سهام میمانند؛ اما غافل از اینکه با نپذیرفتن این حقیقت که معاملهها گاهی زیانده هستند، از سایر معاملات سودده عقب میمانند. پس روش معاملاتی شما باید حد ضرر داشته باشد و باید به آن متعهد باشید.
ازآنجاکه حد ضرر مشخص و تغییرناپذیر است، برنامهی حفظ سود تفاوت میان معاملهگر موفق و معاملهگر ناموفق را مشخص میکند
ج) برنامهای برای حفظ سود داشته باشد: اکثر معاملهگران روی نقطهی ورود تمرکز زیادی میکنند؛ درحالیکه روش معاملاتی کارآمد باید به شما برای حفظ سود کمک کند. گاهی پیش میآید که معاملهگر نقطهی ورود خوبی انتخاب کرده و به سود خوبی رسیده است؛ اما نمیداند زمان خروج رسیده است یا نه.
در این مواقع، معاملهگران تازهکار معمولا دو روش را در پیش میگیرند: ۱. تمام پول خود را خارج میکنند و از سودهای احتمالی بعدی جا میمانند؛ ۲. تمام پول را باقی میگذارند و ضررهای احتمالی بعدی را متحمل میشوند. این در حالی است که روشهای زیادی برای حفظ سود وجود دارد.
درواقع، حفظ سود آنقدر اهمیت دارد که کتابهای متعددی دربارهاش نوشته شده است؛ اما متأسفانه در بازار ایران، بهویژه در میان معاملهگران خُرد، این موضوع اهمیت چندانی ندارد. حفظ سود و روش حفظ سود عاملی است که در درازمدت معاملهگر موفق را از معاملهگر ناموفق مجزا میکند. برای حفظ سود فرمولها و روشها و سبکهای مختلف و دقیقی وجود دارد که میتوانید با استفاده از آنها به سودآوری مطمئنی برسید.
۲. میزان ریسک خود را مشخص کنید
اگر قصد دارید بلندمدت سرمایهگذاری کنید، باید میزان ریسک خود را مشخص کنید. اینکه چقدر میتوانید ریسک را تحمل کنید، به شما در یافتن استراتژی معاملاتیتان کمک زیادی میکند. بهصورت سنتی ترکیب ۴۰/۶۰ (۶۰ درصد اوراق قرضه و ۴۰ درصد سهام) را برای پوشش ریسک پورتفو در نظر میگیرند؛ اما اگر آدم ریسکپذیری هستید، میتوانید درصد بیشتری از پورتفو خود را به سهام اختصاص دهید؛ اما هرگز از پوشش ریسک خود غافل نشوید. اکثر معاملهگران خُرد از ابزارهای موجود برای پوشش ریسک معاملات خود آگاهی کافی ندارند. ابزارهایی مانند اختیار خرید، اختیار فروش، اوراق قرضه، اوراق تبعی و... میتوانند به سرمایهگذار در زمانهای نزولیبودن بازار کمک شایانی کند.
۳. مدیریت دارایی را فراموش نکنید
مدیریت دارایی نیز یکی از نکات مهمی است که در بلندمدت تعیین میکند آیا استراتژی شما سودآور خواهد بود یا زیانده. مدیریت دارایی یکی از مباحث بسیار گسترده در بازارهای مالی است و کتابهای بسیار زیادی دربارهی آن نوشته شده؛ اما در اینجا، بهصورت اجمالی سه اصل مهم برای مدیریت دارایی را متذکر میشویم.
الف) نسبت مناسب برای ریسک به بازده
هیچ معاملهگری نمیتواند در تمام معاملات خود به سودآوری برسد؛ پس باید نسبت ریسک به بازده را طوری انتخاب کند تا بتواند با معاملات سودآورش، زیانهای ناشی از معاملات زیانده را جبران کند. بهعنوان مثال، اگر شما در طول یک سال ۵۰ درصد معاملاتتان را با سود و ۵۰ درصد معاملاتتان را با زیان بسته باشید و نسبت ریسک به بازده در تمام این معاملات نیز پنجاهپنجاه بوده باشد، شما از دو جهت زیان کردهاید: ۱. در یک سال، سرمایه و وقت و انرژی خود را تلف کردهاید؛ درحالیکه آوردهی مثبتی نداشتهاید؛ ۲. بهدلیل کارمزد کارگزاری احتمالا مقداری از سرمایه خود را نیز از دست دادهاید. پس لازم است نسبت ریسک به بازده بهگونهای انتخاب شود که علاوهبر پوشش هزینههای جانبی، آوردهی مثبتی نیز برایتان داشته باشد.
ب) ریسک خرید مشخص
تا اینجا متوجه شدیم که باید روش معاملاتی هوشمندانهای طراحی کنید و آن را با تاریخچهی سهام بسنجید تا از کارایی آن مطلع شوید. پسازآن، باید نسبت ریسک را برای هر خرید مشخص کنید. دلیل این کار ناتوانی در تشخیص معاملات زیانده است. تصور کنید شما روش معاملاتیتان را با تاریخچهی قیمت سهام سنجیده و متوجه شدهاید که این روش سالانه ۱۰۰ موقعیت خرید به شما میدهد و از این ۱۰۰ مورد، ۳۰ مورد آن با ضرر همراه خواهد بود. بااینحال، نکتهای که از آن آگاهی ندارید، این است که این موارد ضررده با چه احتمالی توزیع شدهاند. ممکن است تمام ۳۰ مورد ضرر پشتسرهم ظاهر شوند. اگرچه احتمال چنین پیشامدی بسیار بعید است (در حدود ۱۰ به توان ۵۱-)، باید برای آن آماده باشید و هرگز حجم عمدهای از پورتفو خود را به یک معامله اختصاص ندهید.
ج) نسبت توزیع سرمایه
اگر تا به اینجای کار را بهدرستی پیش آمده باشید، بهاحتمال زیاد نسبت توزیع سرمایه در پورتفو شما مشخص شده است. باوجوداین، همچنان باید ملاحظات بیشتری دربارهی صنایع مختلف موجود در پورتفو شما، موقعیت اقتصادی، فصل انتشار درآمدها و... داشته باشید. پورتفو نه باید آنقدر کوچک باشد که نوسانهای زیاد تأثیرات عمده بر آن بگذارد و نه آنقدر بزرگ باشد که نتوانید آن را مدیریت کنید. عموما داشتن ۵ تا ۷ سهم از ۳ تا ۵ صنعت مختلف بهعنوان نقطهی بهینه در نظر گرفته میشود.
چند نکتهی پایانی
حال که به پایان این مجموعه از آموزش مبانی بورس رسیدیم، لازم است چند نکته را ذکر کنیم:
- ذات بازار سرمایه نوسانی است. در بازار کارآمد، کمتر کسی میتواند بازدهی بیشتر از میانگین بازده بازار بهدست آورد؛ پس نباید انتظار سودآوری بسیار زیاد از بازار سرمایه، خصوصا در بلندمدت داشت.
- اگر وقت کافی برای تحلیل بازار ندارید، بهتر است سرمایهی خود را به صندوقهای سرمایهگذاری بسپارید. مطمئن باشید در بلندمدت این صندوقها سودآوری بیشتری برای شما خواهند داشت.
- بازار سرمایه هیچ بیمهنامهای ندارد. اگر زیان کردید، هیچکس مسئول ضرروزیان شما نیست.
- حتی با وجود وضعیت بد اقتصادی، روی تمام دارایی خود ریسک نکنید. اگر چنین کردید، شما معاملهگر یا سرمایهگذار نیستید؛ بلکه قمارباز هستید.
- به تحلیلگران در فضای مجازی اعتماد نکنید. هیچکس نمیداند قیمت سهام در لحظه افزایش یا کاهش مییابد.
- نگران ریزشهای بورس نباشید. تجربه نشان داده است که در بلندمدت بازدهی بورس از تورم بیشتر است.
- از خریدهای اعتباری استفاده نکنید. بهدلیل فراوانی ریسکهای اقتصادی و سیاسی در ایران، بهتر است معاملهگران تازهکار از این ابزار استفاده نکنند.
- صبر کنید و از رفتارهای هیجانزده پرهیز کنید. اگر استراتژیتان همانطورکه گفته شد بهدرستی پیاده شده باشد، لزومی برای رفتارهای هیجانزده نیست.
- از آموزش دست برندارید. نکاتی که در اینجا گفته شد، تنها بخشی بسیار کوچک از مبانی بحث بود و برای موفقیت در بازارهای مالی باید سالها آموزش ببینید.
- بدانید که آموزش همهچیز نیست و باید درکنار آموزش نیز تجربه کنید. آموزش مهم است؛ اما تا زمانیکه این آموزشها را بهدرستی در دنیای واقعی پیاده نکنید، هرگز نمیتوانید به سودآوری برسید.
شما نیز اگر توصیهای دارید، در قسمت نظرات با سایر خوانندگان در میان بگذارید.
نظرات