همگام با پیشروان: تکامل یا انقراض گونهها، دوراهی جدی بشریت با فناوری CRISPR
تصور کنید بتوانید یک گونه را به طور کامل منقرض کنید، با چه متر و معیاری میتوانید تشخیص دهید که این گونه مستحق انقراض و گونهی دیگر مستحق زندگی است؟ خب، بگذارید مساله را قدری دشوار تر کنیم، تصور کنید بتوانید پشهی آنوفل را به گونهای دستکاری کنید که توان نیش زدن را از دست بدهد در نتیجه پس از مدتی حشره به دلیل مشکل در تولید مثل منقرض شود یا بدتر از آن کاری کنید که طول عمر حشره پس از چند نسل به حدی کاهش پیدا کند که در عمل فرصت کافی برای تولید مثل را نداشته باشد! با نابودی این حشره اکوسیستمی که این حشرات در آن زندگی میکردند هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت ضمن اینکه یک گونه به طور کامل از بین رفته است. خب، شما خود را مسئول کدام یک میدانید؟ نجات جان میلیونها انسانی که به وسیلهی مالاریا از بین میرفتند یا از بین بردن یک گونه؟ حقیقت این است که پاسخ این پرسش بحث طولانی را میطلبد که از حوصلهی این نوشته خارج است.
فناوری CRISPR یا بهتر بگوییم فناوری ویرایش ژنتیکی CRISPR این توانایی را دارد که به انسان قابلیت دستکاری در بسیاری از گونههای زنده از جمله گونهی انسان را بدهد. خب اگر سوالات بالا برای شما چالش برانگیز نبودند سعی کنید به این سوال پاسخ دهید، اگر جامعهای بتواند ژن هوش و توان بدنی بسیار بالا را در بین خود منتشر کند و طی چند نسل انسانهایی برتر از هر نظر بسازد آیا آن جامعه حق دارد خود را نسبت به باقی اعضای انسانی برتر بداند؟ نژاد برتری وجود خواهد داشت که باقی نژادها باید به آن نژاد خدمت کنند؟ پاسخ به این سوال را چگونه میدهید؟ اگر جامعهای تصمیم به نابودی جامعهای دیگر از طریق گسترش ژنهای معیوب یا کشنده بکند، چطور؟ میتوانید حدود اخلاقی را در این حالت تشخیص دهید؟ حقیقت این است که با کمک ابزار CRISPR این توانایی برای انسان امروزی وجود دارد که به دستکاری گونهی خود بپردازد و هر ویژگی دلخواهی را در جانداران مختلف – از جمله خودش - پدید بیاورد. همانطور که در مطلب پیشین هم گفته بودم این ابزار حکم ماشین برنامه نویسی را در دنیای ژنتیک دارد و شما میتوانید به وسیلهی آن هر ژن یا رشته ژنهای دلخواهی را در دی انای یک موجود زنده به وسیلهی این ابزار دستکاری کنید.
اما قضیه در اینجا خلاصه نمیشود، ممکن است فکر کنید این ابزار هم درست مثل بمب اتم کنترل خواهد شد و مشکلی برای بشر پدید نخواهد آمد ولی نکتهای که در این بین وجود دارد این است که امکانات لازم برای به کارگیری این ابزار به پیچیدگی امکانات لازم برای ساخت یک بمب اتمی نیست یک آزمایشگاه مجهز ژنتیک در کره شمالی، یک آزمایشگاه شخصی نسبتا مجهز در گوشهای از دنیا یا حتی یک آزمایشگاه ساده زیست شناسی در مدرسهای به همراه یک دانش آموز نابغه کفایت میکنند تا یک گونهی مهاجم به گونهای طراحی شود که کل اکوسیستم طبیعی را تحت تاثیر قرار دهد. احتمالا با خود میگویید طبیعت این بار هم مثل گذشته -پس از معرفی عمل ژنتیک به دنیا- وارد عمل میشود و از طریق انتخاب طبیعی، این جهشهای نابخردانه را تحت کنترل در میآورد ولی حقیقت این است که چنین چیزی اینجا صادق نیست. ما با کمک طبیعت ابزاری را ساخته ایم که میتواند کل طبیعت را به نابودی بکشاند! تصویر صحنههای اولیهی فیلم (Interstellar) نمونهی خوبی از فاجعهی احتمالی هستند، دنیایی که همه چیز رو به نابودی است! البته میتوان این فناوری را قدری هیجان انگیزتر نیز دید، دنیای زامبی ها، مثال خوبی است برای این هیجان نه چندان دلچسب!
اما همه چیز این فناوری وحشتناک نیست، میتوان استفادههای بسیار مفیدی از این فناوری کرد، برای مثال میتوان به کمک آن تکامل را در انسانها تسریع بخشید یا بیماریهای ژنتیکی را از بین برد. میتوان به کمک این فناوری گیاهان و جاندارانی مفید تر و با بازده بالاتر ساخت تا تخریب طبیعت توسط انسان متوقف شود، به عنوان یک شوخی میتوان به وسیلهی آن انسانهایی کم مصرف تر ساخت که نیاز به انرژی کمتری برای زندگی داشته باشند یا حتی به کمک آن اقدام به طولانی تر کردن عمر انسان کرد. البته تصور انسانهایی جاودانه خیلی هم مثبت نیست چون بشر امروزی هنوز توانایی پذیرش چنین دنیایی را ندارد. توانایی ما برای کنترل انسانهایی میرا هنوز با چالشهای بسیاری مواجه است، بنابراین تولید نسلی نامیرا و جاودانه چندان هم امر عاقلانهای به نظر نمیرسد.
با این همه باید امیدوار بود خرد جمعی انسانها این بار هم این فناوری را تحت کنترل خود بگیرد و بتواند از آن چه طبیعت در اختیار او قرار داده است به نحوی مفید و در همراهی با طبیعت بهره بگیرد. نباید این را نیز فراموش کرد که هر چند همایشهای جهانی در خصوص اخلاق لازم در به کارگیری این فناوری حتی اکنون در حال برگزاری و پیگیری است ولی رقابتی پنهان بین کشورها در به کارگیری چنین فناوریهای پیشرفته و آینده سازی وجود دارد که لزوم توجه به آن به ویژه برای کشورهای در معرض خطر و بحران زدهای چون کشور ما بسیار ضروری مینماید. این فناوری خیلی مورد توجه قرار نگرفته است و حتی رسانههای داخلی نیز این فناوری را به خوبی پوشش ندادهاند. ناگفته پیداست که سرمایه گذاری بر روی چنین فناوریهایی نه به عنوان هزینه بلکه حکم سودی سرشار را خواهند داشت و گذشت زمان مشکلات زیادی در راه ورود به چنین عرصههایی وجود خواهد داشت. طبیعی است که کشورهای پیشرو در این زمینه در آیندهای نزدیک عنوان ابرقدرتهای بی رقیب را پیدا خواهند کرد و به دیگر کشورها اجازهی ورود به این حوزه را نخواهند داد.
با جنیفر کان همراه میشویم تا داستان به کارگیری این فناوری را بشنویم.
نظرات