هیچ کسی درست درک نکرده که هولناکترین بخش خودروهای بدون راننده، خود ما هستیم!
بزرگترین خطر و ضعف سیستمهای رانندگی هوشمند، انجام واکنشهای سریع هنگام وقوع حوادث ناگهانی است. مواردی همچون ممانعت از برخورد خودرو با موانع در مسیر حرکت، عبور از مسیری یخزده یا عابر پیادهای که به یکباره در میان مسیر متوقف شده. اغلب سیستمهای هوشمند توسعه داده شده در این حالت، کنترل خودرو را به عامل انسانی واگذار میکنند و اینجاست که فاجعه رخ میدهد.
در این حالت، رانندهی خودرو باید کنترل آن را با واکنشی سریع در دست گرفته و خودرو را با آگاهی از چالش پیشرو به درستی هدایت نماید. هماکنون بر اساس یافتههای محققان، لحظهی انتقال کنترل خودرو از هوش مصنوعی به عامل انسانی یکی از خطرناکترین لحظات در خودروهایی است که از قابلیت رانندگی هوشمند بهره میگیرند.
به گفتهی Clifford Nass استاد دانشگاه استنفورد، برخی از مردم در زمان عرضهی خودروهایی جدید، بسیاری از فاکتورهای ایمنی را کمتر در نظر میگیرند. وی همچنین یکی از مخاطرات سیستمهای جدید را لحظهی انتقال کنترل خودرو از هوش مصنوعی به کاربر عنوان کرد و آن را خطرناکترین و مهمترین ضعف این سیستمها نامید.
برای مثال زمانی را تصور کنید که یک خودرو با سرعت بالایی در حال حرکت در یک بزرگراه باشد، به ناگاه با ایجاد یک مشکل، سیستم رانندگی هوشمند، کنترل را در اختیار راننده قرار میدهد، در حالی که شاید راننده، آمادگی نشان دادن عکسالعمل سریع را در قبال موقعیت ایجاد شده نداشته باشد. شاید اگر راننده از ابتدا کنترل خودرو را در اختیار داشته باشد، در موقعیت مشابهی، به مراتب عکسالعمل بهتری از خود نشان دهد، اما شاید بهدلیل وجود این سیستم، کاربر در حال خواندن ایمیلها یا نوشتن نامهای باشد که با انتقال ناگهانی کنترل خودرو، نتواند تصمیمات سریع و مناسبی را اتخاذ کند. همچنین میتوان کاهش مهارتهای رانندگی را در اثر استفاده مداوم از این سیستم، یکی از دلایل نگرانیهای ایجاد شده عنوان کرد، چراکه کاهش مهارتهای رانندگی منجر به ناتوانی در اخذ تصمیمات سریع در مواقع ضروری میشود.
در جهت تولید خودروهای هوشمند، دستاورهای بسیار خوبی حاضل شده است، که از جملهی آنها میتوان به قابلیت پارک اتوماتیک، هدایت در بزرگراه و سیستم هدایت در داخل شهر اشاره کرد. اما بزرگترین عامل برای ساخت و توسعهی خودروهای هوشمند، پوشش ضعفهای انسانی در رانندگی است. مهندسان، روانشناسها و متخصصان شبکههای عصبی در حال شناسایی و تحلیل واکنشهای انسانی در قبال موقعیتهایی هستند که بصورت ناگهانی رخ میدهند و هدف از آن اضافه کردن این قابلیت به هوش مصنوعی خودروها است.
اما به گفتهی Richard Wallace بزرگترین چالش در زمینه طراحی خودروهای هوشمند، طراحی سیستمی مناسب برای انتقال بهتر کنترل خودرو از سیستم هوشمند به کاربر انسانی است.
در یکی از بخشهای دانشگاه استنفورد، شبیهسازی 600,000 دلاری برای مطالعهی نحوه رانندگی انسانها در قبال موقعیتهای مختلف در معرض مطالعه قرار گرفته است و هدف از آن، یادگیری این واکنشها و طراحی سیستمی است که مشابه این واکنشها را در برابرموقعیتهای پیشآمده انجام دهد.
این سیستم که Clifford Nass مسئول ارشد آن است، توانایی انتقال کنترل رانندگی، بصورت کامل یا بخشی از آن را داراست. هدف از طراحی این سیستم، تحلیل و ثبت میزان تمرکز، توجه و حالتهای فیزیکی و کارایی انسانها در زمان رانندگی خودرو در موقعیتهای متفاوت است.
یافتههای این سیستم در جهت تولید و ساخت خودروهای هوشمند بدون راننده استفاده خواهد شد. همچنین نحوهی انتقال در این خودروها نیز مورد مطالعه قرار گرفته است و راهحلهایی همچون اطلاعرسانی از طریق صوت، لرزش فرمان خودرو یا روشن کردن برخی چراغهای هشدار دهنده، مورد مطالعه قرار گرفته است. آیا باید در هنگام انتقال کنترل خودرو، سیستم هوشمند در مورد شرایط جاده اطلاعاتی را به کاربر انتقال دهد یا این مورد باعث سردرگمی کاربر میشود؟ یک خودروی هوشمند چگونه میتواند کارهایی را که میتواند انجام دهد، به کاربر اعلام نماید؟ Nass با مطرح کردن این سوالات در پی یافتن جوابهایی برای آنها است. او علاوه بر داشتن کرسی استادی در دانشگاه استنفورد و همچنین ریاست تحقیقات مربوط به شبیهساز، گوگل را نیز در امر ساختن خودروهایی بدونسرنشین یاری میدهد. همچنین او بهعنوان مشاور خودروسازان بزرگی همچون نیسان، فلکسواگن، ولوو، فورد، تویوتا (تویوتا یکی از سرمایهگذاران برای ساخت شبیهساز دانشگاه استنفورد) انجام وظیفه میکند.
این خودروسازان در تبلیغات خود، خودروهای هوشمند را متضمن امنیت رانندگی بالا، کاهش مصرف سوخت و کارایی بالا معرفی میکنند. این شرکتها معتقدند بهدلیل سرعت تصمیمگیری بالا در هوش مصنوعی در مقایسه با انسان، با پیادهسازیالگوریتمهایی میتوانند در محلهای پرترافیک با استفاده از روش stop-and-go که خودروهای موجود در یک محل را بهعنوان یک واحد در نظر میگیرد، به میزان بسیار زیادی در مصرف انرژی صرفهجویی کنند. در این حالت رانندگان این خودرو قادرند به کارهای دیگر خود مانند ارسال پیامکوتاه یا انجام کارهای شخصی خود مشغول باشند.
اما برخلاف تحقیقات انجام شده، شرکتهای خودروسازی قادر به ساخت خودروهایی نیستند که بتوانند بصورت کامل کنترل خودرو را در دست بگیرند. این شرکتها در مرحلهی اول در پی ساخت خودروهایی هستند که با کمک عامل انسانی هدایت شوند. روشی که هماکنون هواپیماها از آن استفاده میکنند و در مواقع ضروری با مطلع کردن خلبان، کنترل هواپیما را به او واگذار میکنند.
به اعتقاد Nass اگر کارایی خودروهای نیمه هوشمند بهدرستی درک نشود، خطر این خودروها در زمان عرضه بسیار بیشتر از خودروهای کنونی خواهد بود. چراکه به اعتقاد وی، خودروهای نیمه هوشمند در مواقعی کنترل خودرو را به کاربر انتقال خواهند داد که این زمان، یکی از مخاطرهآمیزترین لحظات رانندگی خواهد بود.
Nass به مدت 25 سال رفتار انسان با کامپیوترها را مورد مطالعه قرار داده است. او واکنش انسان به شنیدن صداهای مجازی که توسط کامپیوترهای خودروها برای اطلاع رسانی پخش میشود را نیز تحلیل نموده است. برای مثال در یک مورد، او از عدم اعتماد یک مرد آلمانی به اطلاعات داده شده توسط GPS پرده برداشت و دلیل این کار را، استفاده از صدای یک خانم برای سیستم سخنگو ذکر کرد. بر اساس یافتههای وی، انسانها در رابطه با ماشینها و ابزار آلات الکترونیک و گجتها، همانند همنوعان خود برخورد کرده و رابطهی عاطفی با آنها برقرار میکنند.
بر اساس یافتههای Nass، سیستمهای هوشمند خودروها باید بعنوان یک سیستم مکمل برای پوشش دادن خطاهای انسانی در نظر گرفته شوند. یعنی این سیستمها از یک ابزار تحت تسلط انسان به یک مشاور در زمینهی رانندگی تبدیل خواهند شد.
شبیهساز جدید دانشگاه استنفورد اطلاعات جدیدی را در رابطه با تعامل انسان با خودرو در اختیار محققان قرار خواهد داد. مهمترین اطلاعاتی که میتوان بدست آورد، بررسی نوسانات و امواج مغز انسان و یافتن رابطهی آن با اتفاقات رخ داده، میباشند. اطلاعات روحی و احساسی رانندگان از طریق حسگرهایی که به بدن کاربر وصل میشوند در زمان رانندگی در داخل این شبیهساز، بدست میآید. امواج مغزی راننده نیز از طریق حسگرهای EEG که فعالیت مغز را تحت کنترل قرار میدهند، واکنشهایی که بر روی پوست صورت راننده ظاهر میشود، از طریق حسگرهای تعبیه شده بر روی صورت ثبت شده و همچنین از طریق عینکی که کاربر به چشم خود میزند، سوی نگاه او، تحلیل و بررسی میشود. دادههای بدست آمده با ترکیب با دادههایی که از بررسی وضعیتهای خودروی شبیهسازی شده، ایجاد گردیده، نشان خواهند داد که واکنش کاربر در هنگام استفاده از خودروهای هوشمند، زمانی که خودرو از سد موانع عبور میکند، چگونه خواهد بود.
یکی از اولین مطالعات Nass در مورد زمان صرف شده برای بدست گرفتن کامل کنترل خودرو توسط کاربر است. خودروی هوشمند گوگل که یک دستگاه SUV لکسوس است، راه حلی را برای این مورد یافته است. در حالتهایی که این خودرو نیاز پیدا میکند تا کاربر کنترل خودرو را بدست گیرد، مانند خروج از جاده و ورود به مناطقی که فاقد خطکشی هستند یا در زمان ورود به بزرگراه، از طریق یک صفحهی نمایش، این حالت به اطلاع راننده میرسد و به راننده 30 ثانیه زمان داده میشود تا کنترل خودرو را در دست بگیرد. اما آیا این زمان برای ایجاد آمادگی در کاربر، مناسب است؟
Nass برای انجام این آزمایشها از خودروی سواری تویوتا مدل 2012 استفاده کرده است. این خودرو با نمایشگرهایی که در اطراف تعبیه شده، احاطه گردیده و پروژکتورهای موجود تصاویری را متناسب با حالت رانندگی، برروی این نمایشگرها منعکس میکنند. شرایط متفاوتی از رانندگی برای این شبیهساز در نظر گرفته شده است که میتوان برای نمونه از رانندگی در سطح شهر و بزرگراه نام برد. صدای موتور و همچنین خیابانها متناسب با روند رانندگی از طریق بلندگوهایی پخش میشوند.
پس از آغاز رانندگی، سیستم هوشمند، کنترل خودرو را به دست میگیرد و بنابر استراتژی طراحی شده، بهناگاه یک دستگاه BMW با سبقت از خودرو، در جلوی شما به حرکت خود ادامه داده و بصورت ناگهانی متوقف میشود که در این وضعیت علارغم واکنش ناگهانی شما، کنترل در دست سیستم هوشمند خودرو بوده و خودروی شما نیز با توقف و حرکت مجدد پس از حرکت خودروی جلویی، بدون هیچ مشکلی به مسیر خود ادامه میدهد.
در زمان کنترل خودرو توسط سیستم هوشمند، اگر شما واکنشهای شدیدی از خود بروز دهید، نشاندهندهی عدم اعتماد شما به سیستم هوشمند خودرو است، در حالی که اگر خونسرد و آرام باشید، حاکی از اعتماد شما به سیستم است. اما پس از مدت کوتاهی، سیستم هوشمند خودرو اعلام میکند که شما باید کنترل خودرو را بهدست بگیرید چراکه یک عابر پیاده در حال گذر از عرض خیابان است.
مطمئنا تحقیقات Nass در این مورد اطلاعات بسیار زیادی را در مورد سیستمهای هوشمند خودروها در دسترس قرار خواهد داد، لازم به ذکر است که طی دهههای گذشته مهندسان تحقیقات فراوانی را در مورد تعامل انسان با سیستمهای هوشمندی همچون هواپیماها، قطارها، راکتورهای هستهای و کشتیها انجام دادهاند. اما هریک از این سیستمها دارای شرایط خاص خود بودهاند. البته محققان بر این باورند که رانندگان هنوز به سیستم هوشمند رانندگی موجود اعتمادی ندارند.
کارشناسان سیستم ناوبری خودکار هواپیما را نمونهی مناسبی برای الگوبرداری از آن برای بهینهسازی این سیستم در اتومبیلها اعلام میکنند. آنها همچنین اعلام میکنند که مشکلات کوچک این سیستم باید بصورت جدیتری در مورد خودروها بررسی شود چراکه مشکلات موجود در صورت وقوع برای اتومبیلها فاجعه آفرین خواهد بود، همچنین موانعی که یک خودرو در مسیر حرکت با آن مواجه خواهد شد، بسیار بیشتر از میزانی است که یک خلبان با تجربه در هنگام ناوبری یک هواپیما با آن روبرو میشود.
باتوجه به پیشرفت روزافزون سیستم ناوبری هوایی خودکار، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که امروزه خلبانان به دلیل وابستگی بیش از اندازه به این سیستم، هدایت هواپیما بصورت سنتی را به دست فراموشی سپرده اند، در همین راستا FAA (ادارهی هوانوردی ایالتی) شرکتهای هواپیمایی را مجبور به برگزاری دورههایی برای خلبانان نموده است تا در این دورهها بتوانند با هدایت هواپیما بصورت سنتی، آمادگی خود را برای همیشه حفظ کنند.
اگر سیستم ناوبری هوایی موجب این شده است که خلبانان زبده، برخی از آموختههای خود را فراموش کنند، مطمئنا این مساله در مورد خودرو و رانندگان آن نیز صدق میکند. امروزه رانندگان فقط در زمان اخذ گواهینامهی رانندگی، به مرور کامل قوانین و مقررات و اصول رانندگی میپردازند و پس از آن در صورتی که سیستم هوشمند، کنترل خودرو را بر عهده داشته باشد، برخی از این آموختهها فراموش شده و در اثر عدم تمرین، مهارتهای رانندگی افراد از یاد خواهند رفت. در این صورت تصور سپردن کنترل خودرو در مواقعی که سیستم هوشمند قادر به هدایت اتومبیل نیست، بسیار هراس انگیز خواهد بود.
برخلاف اینکه پیشرفت در این زمینه بسیار هیجانانگیز جلوه میکند، اما باید به این نکته توجه کرد که استفاده از سیستمهای هوشمند برای رانندگی، در مسیرهای طولانی بسیار کسالت آور و در عین حال خطرناک خواهد بود. بطوریکه بهدلیل هدایت خودرو در مسیر طولانی، رانندهی خودرو خود را مشغول به انجام کارهای دیگری خواهد کرد و در صورتی که خودرو قادر به ادامهی مسیر نباشد و نیاز به هدایت انسان احساس شود، در حالی که راننده نتواند سریعا هدایت خودرو را بهدست بگیرد، فاجعه رخ خواهد داد. چنانچه در سال 2009، دو خلبان در حالی که با سپردن هدایت هواپیما به سیستم ناوبری خودکار سرگرم کار با لپتاپهای خود شده بودند، پس از طی 200 کیلومتر متوجه انحراف مسیر خود شدند.
برای ممانعت از وقوع چنین حوادثی، شرکتهایی همچون مرسدس بنز و تویوتا در حال ساخت خودروهایی با سیستم هوشمند هستند، که هم مسیر و فاکتورهای مورد نیاز برای ادامهی حرکت و هم حالتهای رانندهی خودرو را تحت نظر دارند، تا با تحلیل دادههای دریافتی، بهترین زمان و مکان برای انتقال کنترل خودرو از سیستم هوشمند به کاربر، را انتخاب نمایند. ضمنا این خودروسازها در پی ساخت سیستم هشدار دهندهای هستند تا در بدترین شرایط نیز قابلیت اطلاعرسانی به راننده را داشته باشد.
شاید در آیندهی نزدیک شاهد خودروهایی باشیم که علاوه بر برطرف کردن مشکلات مطرح شده در این مطلب، خطاهای انسانی را نیز بهخوبی پوشش دهند و در نتیجه درصد مرگ و میر در سوانح رانندگی را کاهش میدهند. ساخت این خودرو رویای قرن حاضر برای غولهای خودروسازی جهان است.
نظرات