سلطه چین بر بازار جهانی انرژی پاک؛ چرا آمریکا عقبمانده است؟
در یک سال گذشته، توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی بیشتری در چین نسبت به کل جهان نصب شده است. اکنون جهش چین در زمینه انرژی پاک، ابعادی جهانی پیدا کرده و شرکتهای چینی درحال ساخت کارخانههایی برای خودروهای برقی و باتری در کشورهایی نظیر برزیل، تایلند، مراکش، مجارستان و فراتر از آن هستند.
در همین حین، در ایالات متحده، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور این کشور درحال فشار آوردن بر ژاپن و کره جنوبی است تا هزاران میلیارد دلار را صرف سرمایهگذاری در پروژهای برای ارسال گاز طبیعی به آسیا کنند. همچنین شرکت «جنرال موتورز» بهتازگی طرحهای خود برای تولید موتورهای برقی در کارخانهای در نزدیکی شهر بوفالو در ایالت نیویورک را لغو کرده و بهجای آن، ۸۸۸ میلیون دلار برای ساخت موتورهای بنزینی هشت سیلندر در همان محل اختصاص داده است.
رقابت برای تعیین آینده انرژی در جریان است. در حالی که تهدیدات ناشی از گرمایش جهان به شکلی نگرانکننده بر سیاره زمین سایه افکنده، دو قدرت بزرگ جهانی، یعنی ایالات متحده و چین، درحال پیگیری راهبردهایی در حوزه انرژی هستند که عمدتاً بر پایه منافع اقتصادی و امنیت ملی و نه بحرانهای اقلیمی بنا شدهاند. پای سرنوشت صنایع عظیم و همچنین اتحادیههای اقتصادی و ژئوپولیتیکی که جهان امروز را شکل میدهند، در میان است.
دولت ترامپ در پی آن است که جهان را همچنان وابسته به سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز نگه دارد؛ سوختهایی که بیش از یک قرن به خودروها و کارخانهها انرژی داده، خانهها را گرم کرده و امپراتوریهایی را شکل داده است. درحال حاضر، ایالات متحده بزرگترین تولیدکننده نفت و بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی در جهان است؛ موضوعی که زمینهساز تحقق چیزی است که ترامپ از آن با عنوان عصر «سلطه انرژی آمریکا» یاد کرده است؛ عصری که در آن وابستگی به کشورهای خارجی، بهویژه قدرتهای رقیب مانند چین، از میان برداشته میشود.
حرکت قدرتها به سمت انرژی پاک
چین در مسیری کاملاً متفاوت و با شتاب بالا درحال پیشروی است. این کشور روی آیندهای حساب باز کرده که در آن، برق ارزان حاصل از خورشید و باد، پایه و اساس زندگی است و جهان برای دسترسی به پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی ارزان قیمت و با فناوریهای مدرن به چین وابسته خواهد شد. برخلاف ایالات متحده، چین منابع در دسترس و کافی نفت و گاز ندارد که بتواند نیاز جمعیت عظیمش را برآورده سازد؛ از همین رو مشتاق است وابستگی خود به سوختهای فسیلی وارداتی را حذف و بهجای آن، اقتصاد خود را با انرژیهای تجدیدپذیر تغذیه کند.
خطرات ناشی از اتکای چین به مناطق سیاسی ناپایدار برای تأمین انرژی، بهتازگی با حمله رژیم صیهونیستی به ایران (که تقریباً تمام صادرات نفت خود را به چین اختصاص داده) برجستهتر شد.
گرچه چین همچنان بیش از هر کشور دیگری در جهان زغالسنگ میسوزاند و آلودگی اقلیمی بیشتری نسبت به مجموع آلودگی اقلیمی ایالات متحده و اروپا تولید میکند، گذار این کشور به گزینههای پاکتر با سرعت روبهرشد فوقالعادهای درحال رخ دادن است. چین نه تنها درحال حاضر سلطه جهانی در تولید پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی، باتریها، خودروهای برقی و بسیاری دیگر از صنایع انرژی پاک را در اختیار دارد، بلکه با گذشت هر ماه، فاصلهاش از نظر برتری فناوری خود را نیز بیشتر میکند.
بزرگترین خودروساز، بزرگترین تولیدکننده باتری و بزرگترین شرکت الکترونیکی چین، هر یک سیستمهایی را معرفی کردهاند که میتوانند خودروهای برقی را تنها در پنج دقیقه شارژ کنند؛ موضوعی که عملاً یکی از آزاردهندهترین مشکلات خودروهای برقی، یعنی زمان طولانی شارژ را از بین میبرد. چین نزدیک به ۷۰۰ هزار «پتنت» در حوزه انرژی پاک ثبت کرده (حق اختراعی که به چین مزیت رقابتی و کنترل در بازار جهانی انرژی پاک میدهد)، که بیش از نیمی از کل پتنتهای جهان در این حوزه را شامل میشود. ظهور پکن بهعنوان غول عرصهی انرژی پاک، درحال تغییر اقتصاد و جابهجایی اتحادیهها در کشورهای درحال توسعهای همچون پاکستان و برزیل است.
چین همچنین اقداماتی را آغاز کرده که میتواند رقابت را برای دیگر کشورها، بهویژه ایالات متحده دشوارتر سازد. در ماه آوریل، پکن صادرات آهنرباهای قدرتمند موسوم به «آهنرباهای خاکی کمیاب»، صنعتی را که بر آن تسلط دارد، محدود کرد؛ مگر آنکه این آهنرباها درون محصولاتی کاملاً مونتاژشده مانند خودروهای برقی یا توربینهای بادی قرار گرفته باشند. عناصر خاکی کمیاب (REEs) گروهی از ۱۷ عنصر شیمیایی خاص مثل نئودیمیوم، لانتان، ساماریوم و غیره هستند که کاربردهایی پیشرفته و حیاتی در فناوری دارند.
درحالیکه چین اخیراً صدور برخی مجوزهای صادراتی برای آهنرباهای خاکی کمیاب را آغاز کرده، این اقدامات پیامی روشن به جهان میدهد: فناوری انرژی سبز چین را بخرید یا بدون آن سر کنید!
چین همچنین درحال سلطه بر انرژی هستهای است؛ حوزهای بسیار فنی که زمانی بی چون و چرا در دست ایالات متحده بود. چین نه تنها ۳۱ رآکتور هستهای درحال ساخت دارد که رقمی تقریباً معادل با مجموع سایر کشورهای جهان است، بلکه پیشرفتهایی را در فناوریهای هستهای نسل بعد و همچنین در حوزه همجوشی هستهای اعلام کرده است؛ منبعی که مدتهاست به عنوان انرژی پاک تقریباً نامحدود وعده داده شده و سالها علم را درگیر خود کرده است.
- چرا برخی عناصر روی زمین بسیار کمیاب هستند؟19 07 02مطالعه '3
- رآکتور همجوشی هستهای چین به دمای ۵ برابر خورشید رسید17 10 00مطالعه '4
- چین بزرگترین سایت انرژی خورشیدیاش را بهرهبرداری کرد17 07 99مطالعه '2
«پراویر سینها»، مدیرعامل شرکتی هندی به نام تاتا پاور است که پنلهای خورشیدی را در کارخانهای پیشرفته در جنوب این کشور تولید میکند؛ اما تقریباً بهطور کامل به سیلیکون ساخت چین وابسته است. او میگوید: «چین عظمت زیادی دارد. بهقدری که هیچکس در جهان توان رقابت با آن را ندارد.»
درحالیکه چین درحال سلطه بر صنایع انرژی پاک، از فناوریهای اختراعشده گرفته تا مواد اولیه حیاتی است، دولت ترامپ از نفوذ چشمگیر بزرگترین اقتصاد جهان برای حفظ جریان نفت و گاز آمریکا بهره میگیرد.
سیاست ایالات متحده در زمینه انرژی، با روی کار آمدن دولت ترامپ به سوی سوختهای فسیلی تغییر کرده است
در چرخشی کامل از رویکرد دولت بایدن که هدفش دور کردن اقتصاد آمریکا از سوختهای فسیلی بود، دولت ترامپ اکنون اراضی عمومی و آبهای فدرال را برای حفاریهای جدید باز کرده، روند صدور مجوز برای خطوط لوله را تسریع کرده و دیگر کشورها را تحت فشار قرار میدهد تا به منظور دوری از تعرفهها، سوختهای آمریکایی را خریداری کنند.
واشینگتن در واقع راهبردی مبتنیبر اعمال فشار در حوزه انرژی را هم در داخل و هم در روابط با متحدان و دوستان خود در پیش گرفته است. این راهبرد بر این ایده استوار است که دنیای مدرن پیشاپیش بر پایه این سوختها بنا شده، ایالات متحده به وفور از آنها برخوردار است و بنابراین، صادراتشان حتی اگر انرژی خورشیدی پاکتر و اغلب ارزانتر باشد برای اقتصاد آمریکا سودمند خواهد بود.
رقابت میان ایالات متحده و چین برای فروش فناوریهای خود به جهان، پیامدهایی جدی برای سلامت سیاره زمین در پی دارد. سوزاندن سوختهای فسیلی به مدت بیش از ۲۰۰ سال، به ساخت دنیای مدرن کمک کرده و شکوفایی اقتصادی گستردهای برای کشورهایی همچون ایالات متحده به همراه داشته است؛ کشوری که از لحاظ تاریخی، بزرگترین منتشرکننده گازهای گلخانهای محسوب میشود. اما همین روند به بحرانی منجر شده که حالا دانشمندان آن را رو به رشد میدانند. کربن دیاکسیدی که بر اثر سوزاندن نفت، گاز و زغالسنگ به جو زمین تزریق میشود، مانند پتویی گرمازا عمل میکند و موجب تسریع روند گرمشدن زمین میشود.
محصولات ارزان قیمت ساخت چین، مانند پنلهای خورشیدی، باتریها و خودروهای برقی گذار به فناوریهای پاکتر را برای بسیاری از اقتصادهای بزرگ از جمله برزیل، آفریقای جنوبی و حتی هند (رقیب منطقهای پکن) ممکن ساخته است. این ارزانبودن، عاملی کلیدی در کاهش انتشار جهانی گازهای گلخانهای است.
اجماع علمی این است که اگر روند گرمشدن مهار نشود، باعث خشکسالیها و طوفانهای شدیدتر، تغییر احتمالی در جریانهای اقیانوسی و الگوهای آبوهوایی جهانی، اختلال در تولید غذا، تشدید بحران تنوع زیستی و در نهایت زیر آبرفتن برخی از بزرگترین شهرهای جهان دراثر افزایش سطح آب دریا خواهد شد.
دولت ترامپ نگرانیهای اقلیمی را نادیده گرفته است. «کریس رایت»، وزیر انرژی ایالات متحده (که پیشتر از مدیران صنعت گاز طبیعی بوده) تغییرات اقلیمی را «پیامد جانبی ساخت دنیای مدرن» توصیف کرده است. «آماندا اِوِرسول»، معاون اجرایی مؤسسه نفت آمریکا که نهادی برای لابیگری به نفع شرکتهای سوخت فسیلی است، میگوید این سازمان پیشرفتهای چین را زیر نظر دارد، اما تهدید راهبردی آن را چندان جدی نمیداند.
با آنکه بخش عمدهای از انرژی جهان هنوز از منابع فسیلی تأمین میشود، کشورها برای مقابله با تهدیدات تغییرات اقلیمی، بهتدریج به منابع پاکتر روی آوردهاند. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تا سال ۲۰۳۵، انرژی خورشیدی و بادی به بزرگترین منابع تولید برق در جهان تبدیل خواهند شد و جای زغالسنگ و گاز طبیعی را میگیرند. با کاهش مستمر هزینههای انرژیهای تجدیدپذیر، ممکن است راهبرد ایالات متحده این فرصت را در اختیار چین قرار دهد تا از عطش فزاینده جهانی برای انرژیهای نهتنها پاکتر بلکه ارزانتر، بیشترین بهره را ببرد.
تصویر سمت راست کارخانه ماشینهای برقی در شهر ژنگژوی چین و سمت چپ ذخیره نفت خام اوکلاهما در ایالات متحده را نشان میدهد.
چگونه آمریکا برتری خود را از دست داد؟
ایالات متحده تمام فرصتهای لازم برای رهبری جهان در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر را در اختیار داشت. در حقیقت، آنها زمانی رهبر جهان به سوی انرژیهای پاک هم بهشمار میرفتند.
آمریکاییها در دهه ۱۹۵۰ سلولهای خورشیدی سیلیکونی کاربردی را ابداع کردند و در دهه ۱۹۷۰ نخستین باتریهای قابل شارژ لیتیوم-فلزی را توسعه بخشیدند. نخستین مزرعه بادی جهان تقریباً پنجاه سال پیش در نیوهمپشایر ساخته شد. «جیمی کارتر» در سال ۱۹۷۹ پنلهای خورشیدی را بر بام کاخ سفید نصب کرد.
اما با توجه به وفور منابع نفت، گاز و زغالسنگ و سرمایهگذاری گسترده صنعت سوختهای فسیلی برای بیاهمیت جلوه دادن دغدغههای اقلیمی، تعهد ایالات متحده به سرمایهگذاری در انرژی پاک، فراز و نشیبهای چشمگیری داشته است.
برای نمونه، در سال ۲۰۰۹، دولت اوباما ارائه تضمینهای وام برای فناوریهای نوظهور در حوزه انرژی را آغاز کرد. شرکت تسلا، ۴۵۶ میلیون دلار وام دریافت کرد که در موفقیتهای آتی آن نقشی حیاتی ایفا کرد.
سپس نوبت به «سولیندرا» رسید. این شرکت که در حوزه تولید سلولهای خورشیدی فعالیت داشت، تضمین فدرال برای دریافت وامهایی به ارزش ۵۲۸ میلیون دلار دریافت کرد، اما در ادامه ورشکست شد و بار مالی آن بر دوش مالیاتدهندگان افتاد. با وجود گذشت بیش از یک دهه، منتقدان سرمایهگذاری آمریکا در انرژی پاک همچنان به سولیندرا بهعنوان نماد شکست در این حوزه اشاره میکنند.
مقامات چینی از تمرکز بیشازحد آمریکاییها بر سولیندرا متعجباند. به نظر آنها، پکن ریسکپذیری بیشتری داشت؛ این به معنای احتمال شکست بیشتر بود، اما در عین حال امکان موفقیتهای بزرگتری نیز فراهم میشد.
هدف چین از سلطه بر فناوریهای انرژی پاک، اساساً مرتبط با تغییرات اقلیمی نبود. این هدف در پی یک بیداری راهبردی حدود دو دهه پیش شکل گرفت، زمانی که رهبران این کشور با نگاهی به آینده، درک کردند که کنترل بر تولید انرژی، مسئلهای کلیدی برای امنیت ملی است. در سال ۲۰۰۳، «ون جیابائو» به مقام نخستوزیری چین رسید که دومین مقام عالی رتبه در این کشور است. او که زمینشناس متخصص در عناصر خاکی کمیاب بود، سیاستگذاری در حوزه انرژی را هم یک فرصت اقتصادی و هم یک ضرورت ژئوپولیتیکی میدانست.
در آن زمان، چین به واردات نفت وابسته شده بود و در برابر ناآرامیهای خاورمیانه و کنترل مسیرهای دریایی از سوی آمریکا و هند احساس آسیبپذیری میکرد. همچنین، آلودگی شدید هوا در چین جان مردم را میگرفت و انتشار تصاویر شهرهایی که در دود خاکستری فرو رفته بودند، برای پکن شرمساری جهانی به بار آورده بود.
رهبران چینی برای تأمین امنیت ملی، نیاز به کنترل تولید انرژی در کشور را احساس کردند
اقتصاد چین همچنان به تولیدات صنعتی نسبتاً کممهارت وابسته بود. ون جیابائو در حوزه انرژی، فرصتی برای حل هر دو مشکل پیدا کرد: بهروزرسانی اقتصاد و دستیابی به نوآوری در انرژی. «جنیفر ترنر»، مدیر برنامه محیط زیست چین در «مرکز وودرو ویلسون»، گفت: «بهجای ساخت دمپایی پلاستیکی، قرار بود فناوری پاک بسازند.» دولت آقای ون عملاً برای این هدف چک سفید صادر کرد.
چین صدها میلیارد دلار یارانه به تولیدکنندگان انرژی بادی، خورشیدی و خودروهای برقی پرداخت و همزمان از بازار داخلی خود در برابر رقبای خارجی محافظت کرد. آنها با بهدست گرفتن انحصار جهانی در بسیاری از مواد خام کلیدی از جمله کبالت که برای تولید باتری حیاتی است، تسلط خود بر این حوزه را گسترش دادند.
برق ارزان قیمتِ تولیدشده از نیروگاههای زغالسنگ آلاینده، این امکان را فراهم کرد که کارخانههای ذوب آلومینیوم و تولید پلیسیلیکون در چین با هزینهای کمتر از هر جای دیگری در جهان فعالیت کنند. منتقدان همچنین چین را به استفاده از نیروی کار اجباری در مناطقی مانند «سینکیانگ» برای کاهش هزینهها متهم کردهاند؛ ادعایی که دولت چین آن را رد میکند.
در همین حال، چین در حوزه پژوهش و تربیت نیروی کار ماهر نیز سرمایهگذاری کرده است. این اقدامات، سطحی از پشتیبانی پایدار را برای شرکتهای انرژی پاک چین فراهم کردهاند که در ایالات متحده وجود نداشت.
بهعنوان مثال، تنها اندکی بیش از یک دهه پیش، شرکت CATL، استارتاپی بود که برای خرید بخش نوپای باتری خودروهای برقی از یک شرکت الکترونیکی ژاپنی راهاندازی شد. امروز، از مقر مرکزیاش که به شکل یک باتری عظیم طراحی شده، شبکهای جهانی از معادن، واحدهای فرآوری شیمیایی و کارخانهها را اداره میکند. بنیانگذار آن اکنون یکی از ثروتمندترین افراد جهان است.
در همین بازهی زمانی کوتاه، چین حتی در صنایعی از انرژی پاک که ایالات متحده پیشتر در آنها پیشتاز بود نیز به برتری دست یافته است. در سال ۲۰۰۸، آمریکا نزدیک به نیمی از پلیسیلیکون جهان (مادهای حیاتی برای پنلهای خورشیدی) را تولید میکرد. اما امروز، بیش از ۹۰ درصد آن در چین تولید میشود. صنعت خودروی چین اکنون از دید بسیاری، نوآورانهترین صنعت جهان محسوب میشود و از ژاپن، آلمان و آمریکا پیشی گرفته است. چین برای کاهش هزینههای تولید، کارخانههای خود را خودکار کرده و از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، بیشتر از مجموع دیگر کشورهای جهان ربات نصب کرده که این رقم هفت برابر بیشتر از ایالات متحده است.
خوشهسازی چینیها در صنعت باتری خودرو نیز مزایای کلانی دارد. «رابین زنگ»، بنیانگذار CATL، تابستان گذشته در مصاحبهای گفت که هزینه ساخت یک کارخانه باتری در ایالات متحده شش برابر بیشتر از چین است و این مربوط به زمانی بود که هنوز دولت ترامپ اقداماتی برای کاهش مشوقهای مالی برای ساخت چنین کارخانههایی در آمریکا را آغاز نکرده بود.
فراتر از تسلط در تولید و فناوری، چین همچنین وارد دورهای از ساختوساز گسترده در حوزه انرژی پاک شده است. در ژوئن گذشته، نیروگاه خورشیدی «اورومچی»، که بزرگترین در نوع خود در جهان است در منطقه خودمختار «سینکیانگ» چین راهاندازی شد. ظرفیت آن در تولید برق از نیاز برخی کشورهای کوچک برای اداره کامل اقتصادشان نیز فراتر میرود.
نیروگاه خورشیدی اورومچی استثنا نیست. ۱۰ نیروگاه خورشیدی بزرگ دیگر جهان نیز همگی در چین قرار دارند و نمونههایی بهمراتب بزرگتر از آن نیز در دست ساخت هستند. شرکت خودروسازی چینی «BYD» درحال ساخت دو کارخانه خودروی برقی است که هر کدام، دو برابر بزرگترین کارخانه فعلی جهان، متعلق به شرکت «فولکسواگن» آلمان، تولید خودرو خواهند داشت.
ایالات متحده در مشاهدهی تصویر بزرگتر، ضعیف عمل کرد. تنها در اواخر دوران دولت اوباما و در جریان دولت اول ترامپ بود که بسیاری از سیاستگذاران واشینگتن متوجه شدند که آمریکا تا چه اندازه در رقابت بر سر انرژی پاک میدان را به چین واگذار کرده است.
البته ایالات متحده هنوز میتواند مسیر خود را تغییر دهد. دولتهای آینده میتوانند دوباره بهطور تهاجمی به تحقیق و سرمایهگذاری در حوزه انرژی پاک روی آورند. اما آنها زمان ارزشمندی را از دست دادهاند. سرمایهگذاریهایی که چین سالها پیش انجام داده بود، اکنون به بار نشسته و پکن همچنان به تزریق منابع مالی در صنعت انرژی داخلی خود ادامه میدهد و این محصولات را به سراسر جهان صادر میکند.
سمت راست تصویر یک کارخانه چینی تولید خودروی برقی در برزیل، و سمت چپ پایه صادراتی گاز آمریکا در مکزیک را نشان میدهد.
پکن و جاهطلبیهای قدرت نرم آن
در میان مشتریان بزرگ انرژی سبز چین، یک کشور نفتی قرار دارد: عربستان سعودی. در سرزمینی بیابانی که به ذخایر عظیم نفتیاش شهرت دارد، شرکتهای چینی یکی از بزرگترین پروژههای ذخیرهسازی باتری جهان را در کنار مزارع خورشیدی احداث میکنند.
در سراسر جهان، پکن از نفوذ خود در حوزه انرژی پاک برای ایجاد یا گسترش روابط سیاسی و اقتصادی بهره میبرد. هم ایالات متحده و هم چین، نه تنها مستقلشدن در حوزهی انرژی را برای کشور خود ضروری میدانند، بلکه به این درک رسیدهاند که تأمین انرژی کشورهای دیگر راهی کلیدی برای قدرتنمایی است. بااینحال، آنها رویکردی کاملاً متفاوت در پیش گرفتهاند.
امروزه سلطه چین بر بسیاری از صنایع انرژی پاک به آنها امکان میدهد تا حوزه نفوذ خود را با فروش و تأمین مالی فناوریهای انرژی پاک در سراسر جهان گسترش دهند. این روابط به چین امکان میدهد تا پیوندهای مالی، فرهنگی و حتی نظامی بلندمدتی را در زمانی که اتحادهای ژئوپولیتیک درحال تغییر هستند، برقرار کند.
چین در نقاط مختلف جهان، درحال ساخت نیروگاهها و کارخانههای تأمین انرژی است
پروژههای چین به مثابه اطلس جهانی هستند. پکن در حال مذاکره برای تأمین رآکتورهای هستهای کشورهایی چون ترکیه است که پیشتر عمدتاً با ایالات متحده و اروپا همکاری داشتند. در پاکستان، چین در حال ساخت بزرگترین نیروگاه هستهای این کشور است.
شرکتهای چینی در برزیل توربینهای بادی میسازند و در اندونزی خودروهای برقی تولید میکنند. در شمال کنیا، توسعهدهندگان چینی بزرگترین مزرعه بادی آفریقا را احداث کردهاند. در سراسر این قاره، در کشورهایی مانند زامبیا که سرشار از مواد معدنی مورد نیاز برای فناوریهای انرژی پاک هستند، تأمین مالی انواع پروژهها توسط چین، برخی از دولتها را به شدت به بانکهای چینی بدهکار کرده است.
بر پایه دادههای گروه پژوهشی «تامین مالی انرژی اقلیمی»، از سال ۲۰۲۳ تاکنون، شرکتهای چینی ۱۶۸ میلیارد دلار در تولید و انتقال انرژی پاک سرمایهگذاری کردهاند.
دولت ترامپ مسیر متفاوتی را در پیش گرفته است. این دولت با برچیدن شبکهای گسترده از برنامههای کمک خارجی، از راهبرد دیرینه ایالات متحده برای نمایش قدرت نرم خود چشمپوشی کرده است.
در عوض، ترامپ رویکردی معاملهمحورتر را با دیگر کشورها در پیش گرفته است. برای نمونه، در عربستان سعودی، درحالیکه چینیها درحال پیشبرد پروژه باتریها هستند، ایالات متحده بهتازگی با این کشور قرارداد مهمی در حوزه فروش تسلیحات امضا کرده و یک شرکت آمریکایی توافق کرده تا فعالیتهای استخراج، فرآوری و تولید آهنربا از عناصر کمیاب را در آنجا راهاندازی کند. افزون بر آن، آمریکا بهطور فزایندهای درحال گسترش صادرات سوختهای فسیلی به کشورهای دیگر است.
رئیسجمهور ترامپ که سال گذشته بیش از ۷۵ میلیون دلار کمک مالی انتخاباتی از مدیران صنایع نفت و گاز دریافت کرده بود، وعده داد که دورهای از «سلطه انرژی» را با شعار «حفاری کن عزیزم، حفاری کن» آغاز خواهد کرد. ترامپ در نخستین ماههای روی کار آمدن دولتش تلاش کرد تا مسیر صادرات بیشتر را هموار و دولتهای خارجی را به خرید گاز بیشتر از آمریکا ترغیب کند.
- آغاز دوران جدید انرژی با ترامپ؛ پایان حمایت از خودروهای برقی02 11 03مطالعه '4
برای نمونه، اوکراین که به شدت نیازمند حفظ و تداوم روند دریافت تسلیحات از ایالات متحده است، اعلام آمادگی کرده تا گاز بیشتری از آمریکا خریداری کند. این نیز نمونهای دیگر از رویکرد تهاجمی دولت ترامپ حتی نسبت به متحدان نزدیکش محسوب میشود.
«وارون سیوارام»، عضو شورای روابط خارجی که پیشتر در تدوین سیاست انرژی پاک برای دولت بایدن نقش داشته، میگوید: «آمریکا از نفت و گاز برای کسب اهرم ژئوپولیتیکی بهره میبرد.» او میافزاید: «گذار به انرژی پاک، در واقع برای ایالات متحده بسیار نامطلوب است. چراکه باعث میشود در برابر رقیبی چون چین، جایگاه ژئوپولیتیکی و اقتصادی خود را از دست بدهیم.»
تصویر سمت راست، خطوط برق در استان آنهویی چین، و سمت چپ خطوط لوله نفت در آلاسکای آمریکا را نشان میدهد.
آینده خرید انرژی در جهان چگونه رقم خواهد خورد؟
هر معامله، بخشی از آینده را میسازد؛ در واقع، آینده، قدم به قدم و با هر توافقی شکل میگیرد. ایالات متحده درحال فشار به کره جنوبی و ژاپن برای خرید گاز طبیعی آلاسکا و سرمایهگذاری در یک پروژه عظیم و پرخطر خط لوله در آنجاست.
از سوی دیگر، چین از اتحادیه اروپا خواسته تا اجازه دهد خودروهای برقی ساخت چین وارد بازار گسترده اروپا شوند؛ موضوعی که میتواند باعث بروز بیکاری گسترده در صنعت خودروسازی این قاره شود. در این رقابت جهانی، بهاحتمال زیاد هیچ برنده فوریای وجود نخواهد داشت. جهان بیش از پیش به انرژی نیاز دارد و این عطش بهصورت همزمان برای پنلهای خورشیدی، نفت، انرژی هستهای و گاز طبیعی افزایش یافته است.
وضعیت کنونی دستکم در کوتاهمدت، هم به نفع پکن و هم به سود واشینگتن خواهد بود. ایالات متحده همچنان مشتریان زیادی برای ذخایر عظیم نفت، گاز و زغالسنگ خود دارد. درحال حاضر، حدود ۸۰ درصد از نیازهای انرژی جهانی از طریق سوختهای فسیلی تأمین میشود. اما انتظار میرود این سهم بهتدریج کاهش یابد. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرده است که تا میانههای قرن جاری، سهم نفت، گاز و زغالسنگ از تأمین انرژی جهانی به کمتر از ۶۰ درصد خواهد رسید. اینجاست که چین آماده است تا خلأ باقیمانده را پر کند.
«رافائل دوبو»، مقام ارشد وزارت دارایی برزیل، میگوید: «وقتی دولت فدرال ایالات متحده تصمیم میگیرد از رقابت کنار بکشد، رقابت متوقف نمیشود. کشورهای دیگر به حرکت خود ادامه میدهند.»