اولین دوره مسابقات سخنرانی شریف (سخنسواران)
نور! آمادست...دوربین! آمادست!...میکروفون! آمادست... امتحان میکنیم: 1، 2، 3...
تا به حال زیاد اتفاق افتاده بود که در سمینار خوابمان ببرد. اما جدا انتظار نداشتیم آن سمینار با آن همه عناوین و القاب که با جرثقیل هم نمیشد حملشان کرد چنین باشد. دکترها و مهندسین با غرور و نخوتی روی سن میامدند که سخن رانی کنند اما چیزی که از پایین سن دیده میشد این بود که بیشتر اسب سخن را از خودشان میراندند. صحنه هایی که شاهدشان بودیم مثل دیدن که فرمانده ی سواره نظام بود که بلد نبود سوار اسب شود... دائم جناب اسب رم میکردند، فرماندهی نظام از روی اسب میافتادند، دوباره خیز برمیداشتن به طرف اسب و این کشمکش تا رسیدن نوبت به فرمانده ی نظام بعدی ادامه می یافت تا اینکه آخرین سخنران نیز از روی سن نزول اجلال کردند و ماهم کف نامرتبی نثارشان کردیم. این افراد هیچ یک بی سواد نبودند....اما حضار اینگونه فکر نمیکردند... این سخنرانان و اساتید هرکدام برای خود فرماندهان نظامی بودند! اهالی جامعهی دانشگاهی با رتبه های تک رقمی در طول تحصیل و صاحب آثار و مقالات کشوری و بینالمللی و بعضا از فرنگ برگشته! تنها مشکل این بود که در دوره ی نظامیگری یادشان نداده بودند سوار اسب سخن بشوند. البته وزنِ این "یک مشکل" خیلی بالاست زیرا سربازانی که در میدان جنگ قرار است از کسانی مثل ایشان دستور بگیرند با دیدن اسبسواری فرماندهشان فرار از میدان را بر قرار ترجیح میدهند.
این احساس تاسف از وضع موجود، من و همکارانم را در دفتر توسعه ی کارآفرینی دانشگاه شریف به فکر فرو برد. برآن شدیم آستین هایمان را بالا بزنیم. باید کاری میکردیم. یکی باید چراغهارا روشن میکرد! جامعه ی دانشگاهی ما علیرغم آموزشهای تخصصی از فقر ارتباطی و فن بیان رنج میبرد و این همان هنر و مهارتی است که هرکدام از ما با ورود به بازار کار و زندگی واقعی شاید بیشتر از تخصصهایمان و فارغ از آنکه چه مسئولیتی داشته باشیم به کارمان می آید: مدیر منابع انسانی که در تلاش است با ایجاد انگیزه در کارکنان به بهبود بازدهی شرکت کمک کند، مدیرعاملی که در جلسه هیئت مدیره درصدد کسب رای لازم برای صلاحیت اقداماتش است، سخنرانی که برای ایراد سخنرانی به کنفرانسهای بین المللی دعوت میشود، نمایندهی شرکتی که مسئولیت مذاکرات تامین منابع اولیه را برعهده دارد، منشی دفتری که با برخوردش نشاندهندهی طرز برخورد مدیرش است، مسئول روابط عمومی که با نوع گفتمان خودش استراتژی شرکتش در مقابل رسانهها و مشتریان را نشان میدهد، مسئول بازاریابی شرکتی که با دلایل خود راه را برای مسئول فروش هموار میکند، مسئول خدمات پس از فروشی که مشتری را به خرید و همکاری مجدد با شرکت ترغیب میکند، مدیر جلسات اتاق فکر و تک تک کارمندان یک مجموعه، همه و همه نیازمند چنین توانمندی هستند. همه ی این دلایل باعث شد مسابقه ی "سخنسواران" متولد شود.....اگر دانشگاه حاضر نیست به دانشجوها و فارغالتحصیلان چگونه سخن گفتن را یاد دهد ما از جایی دیگر وارد میشویم....از جایی مثل یک "چالش سخنرانی"!
ماهها تلاش و پیگیری کردیم تا فضایی تدارک ببینیم که این امکان را فراهم کنیم. جادارد از تمامی دانشجویان، اساتید و تمامی افرادی که میخواهند با ارائه مطلب برای عموم بر اهمیت دستاوردهای خود تاکید کنند، کارمندان و شاغلینی که میخواهند با توسعه ی مهارتهای کلامی، خود را برای تصدی پست های بالاتر معرفی کنند، فروشندگان، بازاریابان، بازاریان، مذاکرهکنندگان و تمامی افرادی که میخواهند با تاثیرگذاری بر دیگران به اهداف مادی خود برسند، دعوت کنیم تا با حضور گرم خوددر نخستین دورهی این چالش کشوری ما را در رسیدن به این مهم همراهی کنند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید از وب سایت ما دیدن فرمایید. مشتاق حضور سبزتان خواهیم بود.
پایان رپورتاژ آگهی/
نظرات