بررسی استراتژیهای جدید اپل: گسترش قلمرو یا ترس از افول؟
فیسبوک قصد دارد هفتهی آینده از هدست واقعیت مجازی پر سر و صدای آکیولس رونمایی کند و همه بیصبرانه منتظر این هدست هستند. اما آیا مشکلات آن را میدانید؟ این هدست بزرگ، سنگین و گران است. بسیاری از کاربرانی که برای اولین بار از آن استفاده کردهاند دچار سرگیجه و تهوع شدهاند. هنوز چند ماه نگذشته که برخی ندای ناامیدی سر داده و از واقعیت مجازی دلسرد شدهاند، اما فیسبوک همیشه با حوصله و دقت به نظرات تمامی کاربرانش گوش داده و با استفاده از آنها، ارتقاهایی را در تکنولوژی خود ایجاد میکند. نسخهی سوم این دستگاه که در سال ۲۰۱۸ یا ۲۰۱۹ ارائه خواهد شد بسیار حیرت انگیز خواهد بود.
از آنجا که فیسبوک بزرگترین شبکهی اجتماعی حال حاضر دنیا بوده و بزرگترین اپلیکیشن پیام رسان دنیا یعنی واتس اپ را نیز در اختیار دارد، تلاش بسیاری برای ورود فناوری واقعیت مجازی به شبکههای اجتماعی خواهد کرد و بدون شک آکیولس ریفت نیز تغییراتی بنیادین در نحوهی ارتباط ما با یکدیگر در شبکههای اجتماعی ایجاد کرده و ما را وارد دنیایی جدید میکند، درست همانند هولودکها (holodecks) که در مجموعهی پیشتازان فضا نقشی اساسی را ایفا میکردند. نوآوری این گونه اتفاق میافتد. شما یک دستگاه ساده و ابتدایی تولید میکنید و اجازه میدهید بازار و نیازهای مشتریان به شما بگویند که چگونه آن را ارتقا دهید. هیچ زمانی برای کامل کردن آن وجود ندارد چرا که حتی ممکن است پیش از منتشر شدن منسوخ شود!
اما اپل هنوز در این راه قدم برنمیدارد! این کمپانی دژی مستحکم و مملو از اطلاعات محرمانه بنا کرده است. در اپل، جای مشتریان، روسا تصمیم میگیرند که چه چیزی در محصولات این کمپانی باید تغییر کرده و چه چیزی ثابت بماند. جملهی معروف استیو جابز را یادتان هست؟ او میگفت: «مردم نمیدانند چه میخواهند! این ما هستیم که باید آنچه را که نیاز دارند به آنها بدهیم.» هنگام ارائهی یک تکنولوژی جدید، این کمپانی بیش از همه چیز به طراحی زیبا و کمال گرایی دستگاه اهمیت میدهد. استیو جابز هرگز به ندای مشتریان گوش نمیداد و به عقیدهی بسیاری، کار درستی هم میکرد. او با مشت آهنین در اپل حکومت میکرد و اعتراض را از هر نوعی که بود بر نمیتافت. در مورد دژ امنیت اپل هم نمونههای بارزی وجود دارد. یکی از این نمونهها این است که افراد مشغول در هر یک از بخشهای توسعهی محصولات این کمپانی، همواره از محصولات در حال طراحی در بخشهای دیگر بیخبرند.
تاکتیکهای استیو جابز برای او به خوبی کار کرد و او توانست پر ارزشترین کمپانی تاریخ تجارت بشر را بسازد. اما بدون جابز و با توجه به تغییرات دراماتیک دنیای تکنولوژی که هم اکنون نیز در جریان هستند، میتوان گفت که اپل راه را درست انتخاب نکرده است. اپل قدم در راهی گذاشته است که IBM در دههی ۹۰ و مایکروسافت در دههی ۲۰۰۰ میلادی پیمودند و هر دو اگرچه ورشکست نشدند اما از روزهای اوج خود بسیار دور شدند. توجه داشته باشید که آخرین محصول فوق العادهی اپل یعنی آیفون، ۹ سال پیش و در ژوئن سال ۲۰۰۷ معرفی شده است. نمیگوییم آیپد محصول بدی است، اما هرگز درخشش و اهمیت کلیدی آیفون را نداشته است.
از آن زمان اپل تنها به سریعتر کردن اجزای این دستگاه پرداخته است. سرعت پردازندهی آن را افزایش داده و بر تعداد سنسورهای قرار گرفته در آن افزوده است. اپل هر سال نسخهی بعدی دستگاههای خود را با کمترین تغییرات در قالب مک بوک، آیپد و حالا هم اپل واچ ارائه میدهد. حتی مراسم رونمایی اپل که در دوم فروردین برگزار شد نیز کوچکترین هیجان و جذابیتی نداشت. آیفونها و آیپدهای کوچکتر چیزی نیستند که دنیا منتظر آن است. اپل نیز استراتژی سامسونگ را در پیش گرفته و شروع به ساختن دستگاههای کوچک و بزرگ کرده است. آیفون ۶ پلاس، آیفون ۶ اس پلاس، آیپد پرو، آیپد پروی ۹.۷ اینچی و آیفون SE از جمله این محصولات هستند. این کمپانی در چند سال اخیر دست به کپیکاری نیز زده است و از روی محصولی همچون نقشهی گوگل (Google Maps) کپی برداری کرده که البته نتیجهی کار چندان هم جالب نشده است.
در مورد دلیل یا دلایل ارائهی آیفون SE چهار اینچی از سوی اپل، هر کس نظری دارد. برخی میگویند که اپل این کار را برای جلب رضایت کاربران آیفونهای ۴ اینچی انجام داده است. اما مخالفان این ایده میگویند که اپل هیچ گاه برای نظر کاربران ارزشی قائل نبوده و همیشه خود را آگاهتر از آنان میداند. از طرفی همه ی ما دیدیم که اپل در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در مقابل خواستهی کاربران تسلیم شد و سرانجام تصمیم به ساخت گوشیهای هوشمند بزرگ گرفت. گوشیهایی که اندازهی صفحه نمایش هرکدام از آنها ۵.۵ اینچ و ۰.۲ اینچ بزرگتر از نسخهی اولیهی گلکسی نوت سامسونگ است. همان گوشی هوشمندی که استیو جابز آن را به سخره گرفته و در موردش گفت: «هیچ کس گوشی بزرگ نمیخرد.» بنابراین نمیتوان حق را به هیچ کدام از این دو گروه داد.
ممکن است اپل بازار هدف جدیدی برای خود تعیین کرده باشد. این کمپانی آمریکایی، ۹ سال است که تنها بازار پرچمدارها را هدف گرفته و با عرضهی آیفونهایی با قیمت پایهی ۶۴۹ دلار، خود را به عنوان سازندهای لوکس معرفی کرده است. اگرچه اپل بیش از ۹۱ درصد سود بازار تلفنهای هوشمند جهان را به تنهایی کسب میکند، اما هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که کوپرتینوییها را از تلاش برای کسب ۹ درصد باقی مانده باز دارد. ممکن است اپل با ارائهی آیفونی ۴ اینچی با قویترین سختافزار ممکن، و قیمت ۴۰۰ یا ۵۰۰ دلاری، بازار گوشیهای میانرده را هدف گرفته باشد. بدین ترتیب زنگ خطر برای سازندگان موبایلهای اندرویدی به صدا در آمده است، چرا که نه تنها در بخش پرچمداران، بلکه در بخش گوشیهای میان رده نیز برای کسب سود باید با اپل مبارزه کنند.
احتمال دیگری نیز برای توجیه این اقدام اپل وجود دارد. با نگاهی به کشور چین و بررسی جدول فروش گوشیهای هوشمند دراین کشور و در دوسال اخیر، متوجه نکتهای عجیب در مورد رقیب دیرینهی اپل یعنی سامسونگ میشویم. این کمپانی چند سال پیش، در رتبهی اول جدول فروش گوشیهای هوشمند در چین قرار داشت، اما اکنون در ردهی ششم قرار دارد. حالا دیگر کمپانیهایی همچون هوآوی و شیائومی در صدر این جدول قرار گرفتهاند. شرکتهایی چینی با گوشیهای هوشمند بسیار ارزان و در عین حال با کیفیت. این کمپانیها با حاشیهی سود کم خود توانستهاند سامسونگ را از ردهی اول به ششم بکشانند. بنابراین توانایی آن را دارند که برای اپل هم خطر ایجاد کنند.
بازار چین آنقدر برای اپل مهم است که سال ۲۰۱۳، بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که این کمپانی، رنگ طلایی را تنها به دلیل محبوبیت بسیار بالای آن در چین به مجموعهی رنگهای گوشی آیفون ۵ اس افزوده است. گرچه صحت این ادعا اثبات نشده است، اما مطرح شدن آن نشان از اهمیت بسیار بالای بازار یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری چین برای اپل دارد.بنابراین ممکن است این بار اپل نه تنها برای جذب کاربران چینی، بلکه برای جلوگیری از «تسلط کمپانیهای چینی» بر بازار تلفنهای هوشمند این کشور، اقدام به معرفی گوشی هوشمندی کند که سخت افزار آیفون ۶ اس را در کنار بدنهی زیبا و محبوب آیفون ۵ اس دارد. هر کدام از این سه فرض میتواند صحیح باشد و نمیتوان فهمید هدف اپل از این کار چه بوده است. اما همهی کارشناسان روی این نکته توافق دارند که با معرفی سخت افزار آیفون ۶ اس در بدنهی آیفون ۵ اس، از لوکس بودن برند اپل کاسته شده و ممکن است «تعداد بسیار اندکی از مشتریان ثروتمند»، در آینده، محصولات اپل را از لیست کالاهای لوکس مورد علاقهی خود خارج کنند.
زمانی بود که تمامی علاقهمندان تکنولوژی آماده بودند تا هر محصولی که اپل میسازد را بلافاصله بخرند. اوج این روند در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ بود. زمانی که آیفون ۴ اس و ایفون ۵ به همراه آیپد در دنیای تکنولوژی فرمانروایی میکردند و هنوز رقبای قدرتمندی نداشتند. بزرگترین رقیب آیفونها در آن سال گلکسی اس ۲ و گلکسی اس ۳ بودند که در مقابل پرچمداران اپل حرفی برای گفتن نداشتند. علاقهمندان تکنولوژی، هر ویژگی جدید و جزیی را که در محصولات اپل میدیدند، از فرط شادی کف میزدند و آن را انقلابی در عرصهی استفاده از آن ویژگی میدانستند! همگی، کنفرانسهای معرفی محصولات اپل را که توسط استیو جابز برگزار میشدند با نفسهای حبس شده در سینه تماشا میکردند. حتی در کنفرانس معرفی آیفون ۴ یا ۴ اس بود که فردی در میان جمعیت، از فرط هیجان با صدای بلند فریاد زد: «استیو ما عاشقت هستیم!»، به گونهای که خود استیو جابز هم خندید!
یکی از نویسندگان نشریهی وال استریت ژورنال در این مورد میگوید: «آن روزها من هنوز آیفون نخریده بودم تا این که چند ماه بعد، اپراتور تیموبایل تخفیف خوبی در قیمت آیفونهای تحت قرارداد داده و باعث شد که من هم یک آیفون قراردادی تهیه کنم. اما حالا دیگر هیچ چیز خاصی در آیفونهای اپل نمیبینم که بخواهد مرا به خرید یکی از آنها وسوسه و ترغیب کند.»
اکنون اپل باید دستگاههایی که پیشتر شایعاتی در مورد آنها شنیدهایم را معرفی کند. محصولاتی همچون تلویزیونها، هدست واقعیت مجازی و اتومبیل پر سر و صدای این شرکت. ممکن است این کمپانی قابلیتهای محصولاتی همچون لیپ موشن (Leap Motion) و کینکت را به دستگاهی همچون آیفون بیفزاید تا از آن به عنوان حرکت سنج استفاده شود. اپل باید همچون فیسبوک محصولات جدید را به بازار عرضه کند و اجازه دهد که بازار و کاربران در مورد آنها تصمیم بگیرند. اپل باید همانند گوگل به کارهای ابتکاری و بعضا خارقالعاده روی بیاورد. گوگل پروژههایی همچون اتومبیلهای خودران، اینترنت رسانی از طریق بالون، هواپیمای بدون سرنشین و ماهوارههای کوچک و گوگل گلس دارد که همگی ایدهها و البته اهدافی ناب و عالی دارند. درست است که گوگل در پروژهی عینک هوشمند خود موسوم به گوگل گلس، تا اینجای کار شکست خورده است، اما ممکن است در آینده این پروژه را از سر گیرد. اگر هم آن را کنار بگذارد، حداقل منفعت این پروژه، تجربهای است که از آن کسب کرده است. نسخهی سوم گوگل گلس ممکن است تحولی در دنیای تکنولوژی ایجاد کند.
اپل به جای درس گرفتن از گوگل و کار بر روی ایدههای خلاقانه، دائم به دنبال راه انداختن دعوا با سامسونگ است. مارک لملی یکی از افراد آگاه از جزییات دعوای اپل و سامسونگ فاش کرده است که اپل تاکنون بالغ بر ۱ میلیارد دلار را در دادگاههای عالی و دفاتر وکالت برای محکوم کردن سامسونگ و گرفتن مبلغی کمتر از ۸۰۰ میلیون دلار صرف کرده است! این ما را یاد جملهی معروف استیو جابز در دعوای بین اپل و گوگل میاندازد. جابز گفته بود: « تمام ثروت اپل را تا آخرین سنت خرج گرفتن حق اپل از گوگل خواهم کرد!» اپل می توانست این پول را صرف خرید کمپانیهای کوچک و استارتآپهایی کند که در آینده میتوانند نقشی تعیین کننده در دنیای تکنولوژی داشته باشند. آیا اپل میتواند در ماه سپتامبر، محصولی را معرفی کند که همهی ما را به تحسین وا دارد؟
نظر شما در مورد آیندهی اپل چیست؟ به نظر شما این کمپانی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در زومیت در میان بگذارید.
نظرات