شخصی‌ سازیِ درمان احتمالا به‌ جای پیشگیری از بیماری‌ های مزمن، به درمان بهتر آن‌ ها کمک کند

چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۰
مطالعه 6 دقیقه
امروزه همه‌جا صحبت از شخصی‌سازی یا اصطلاحاً ویژه‌سازی درمان است؛ اما آیا این روش توانسته است به پیشگیری از بیماری‌های مهلک کمک کند؟
تبلیغات

شخصی‌سازی درمان که به معنای استفاده از داروها برای هر فرد با یک آرایش ژنتیکی منحصربه‌فرد است، پتانسیل تغییر در چگونگی مراحل تشخیص بیماری، پیشگیری و درمان را دارد. به‌هرحال، هرگز دو نفر شبیه به هم نیستند. آگاهی از یک استعداد منحصربه‌فرد برای ابتلا به یک بیماری در یک انسان و انتخاب روش درمانی صحیح، به‌عنوان یک قدرت جدید در درمان به‌خوبی پذیرفته شده است.

ژنوم انسانی، مجموعه‌ی کاملی از DNA انسانی، یک دهه قبل شناسایی و نقشه‌برداری شد؛ اما علم ژنتیک همچنان علمی نوپا محسوب می‌شود. فرانسیس کالینز، رئیس مؤسسات ملی سلامت، می‌گوید:

کاملاً منصفانه است که بگوییم پروژه‌ی ژنوم انسانی تابه‌حال به‌طور مستقیم سلامت اکثر افراد را تحت تأثیر قرار نداده است؛ اما این موضوع بدان معنی نیست که تابه‌حال موفقیت‌هایی هم به دست نیامده است. بلکه تنها به این معنی است که شکاف میان علم و توانایی آن برای کمک به بیماران همچنان زیاد است. دلیل عمده‌ی این اتفاق آن است که ما هنوز مسیرهای پیچیده‌ی مرتبط با بیماری‌های مزمن رایج در جامعه را درک نکرده‌ایم.من نیز بخشی از این تیم تحقیقاتی هستم که رؤیای کم‌کردن این شکاف را در سر می‌پروراند. فناوری‌های جدید نیز به ما اجازه‌ می‌دهند تا DNA ،RNA، پروتئین و باکتری روده را به شکلی بررسی کنیم که درک ما نسبت به سلامتی و بیماری تغییر کند. امید ما به کشف روش‌های بیولوژیکی جدیدی است که در شناسایی و درمان بیماری‌های مزمن رایج در جامعه نظیر آلزایمر، بیماری‌های قلبی، دیابت و سرطان کاربرد داشته باشند.
شخصی سازی درمان

اما زمانی که صحبت از پیشگیری علت‌های اصلی مرگ به‌واسطه‌ی این بیماری‌های مزمن می‌شود، ویژه‌سازی درمان و داروهای ژنومیک امید ما را چندان برآورده نمی‌کنند.

بسیاری از بیماری‌ها صرفاً ژنتیکی نیستند

بیماری‌های مزمن تنها تا قسمتی ارثی هستند. به این معنی که ژن‌های به ارث رسیده به شما از والدین، نمی‌توانند مقصر اصلی خطر ابتلای شما به اکثر بیماری‌های مهلک باشند. تأثیر ژنتیک و وراثت برای ابتلا به بیماری‌های قلبی در حدود ۵۰ درصد تخمین زده می‌شود. این رقم برای مبتلایان به دیابت نوع ۲ در حدود ۶۴ درصد و برای بیماران آلزایمری ۵۸ درصد است. محیط اطراف و سبک زندگی نیز از عوامل تأثیرگذار به شمار می‌آیند؛ آن‌ها می‌توانند بر چگونگی کدگذاری اطلاعات در ژن‌های ما تأثیر بگذارند یا حتی آن‌ها را تغییر دهند.

بیماری‌های مهلک نیز پیچیده هستند. آن‌ها به‌جای اینکه از طریق چند ژن که به‌راحتی قابل‌تشخیص هستند، کنترل شوند، به شکل کاملاً خفیف تحت تأثیر صدها و شاید هزاران ژن قرار می‌گیرند که بسیاری از آن‌ها نیز هنوز از چشم دانشمندان دور مانده‌اند. کشف ترکیبات بی‌انتهایی که این ژن‌ها در آن با یکدیگر و محیط اطراف ارتباط داشته‌اند، کاری بس دشوار است که به دهه‌ها زمان نیاز دارد.

درحالی‌که حل پیچیدگی ژنومیکی در بیماری‌های مزمن بسیار مهم است، نباید از راه‌حل‌های ساده‌ی موجود هم غفلت کرد. بسیاری از بیماری‌های مهلک امروزی ما قابل‌ پیشگیری هستند. برای مثال می‌توان تا بیش از ۹۰ درصد از دیابت نوع ۲، حدود ۸۰ درصد از بیماری شریان کرونری، ۷۰ درصد از سکته‌ی مغزی و ۷۰ درصد از سرطان روده جلوگیری کرد.

سیگار کشیدن، افزایش وزن، عدم تحرک و ورزش، رژیم غذایی بد و مصرف الکل از عوامل اصلی بالا رفتن خطر ابتلا به چنین بیماری‌هایی هستند. این موارد بر اساس تأثیر عمیق خود بر بیان ژن یا چگونگی اجرای فرمان‌ها از درون یک ژن، در پیشگیری از این بیماری‌های مهلک نقش دارند.

آیا دانش بیشتر به کمک ما می‌آید؟

یک فرضیه‌ی مهم در پشت شخصی‌سازی درمان این است که تجهیز بیماران و پزشکان به سلاح آگاهی، به تصمیم‌گیری بهتر ختم خواهد شد. با توجه به برخی از پیشرفت‌های مهم، این فرضیه می‌تواند حقیقت داشته باشد. برای مثال، تغییرات در ژن‌های کنترل‌کننده‌ی یک آنزیم که وظیفه‌ی سوخت‌وساز داروها را بر عهده دارد می‌تواند به شناسایی افرادی که در سوزاندن سریع و یا کند برخی داروها توانا هستند کمک کند. این کار می‌تواند منجر به تغییرات در دوز داروها شود.

بااین‌حال، زمانی که به سراغ پیشگیری می‌رویم، شناسایی استعداد ما در مراحل اولیه، کمکی به پیشگیری از بیماری‌های مهلک نمی‌کند. تحقیقات این فرضیه را که ما می‌توانیم از نشانه‌های ژنتیکی برای تغییر رفتار خود استفاده کنیم، به چالش می‌کشند. دانش بیشتر ممکن است ما را کمی آگاه‌تر کند؛ اما نمی‌تواند ما را در تغییر سبک زندگی خود ترغیب کند.

شخصی سازی درمان

بررسی‌های اخیر نشان داد که حتی زمانی که افراد از خطر ابتلا به یک بیماری به‌واسطه‌ی ژنتیک و وراثت آگاه هستند نیز دست از سیگار کشیدن، تغییر عادات بد زندگی و ورزش نکردن نمی‌کشند. طبق گفته‌ی نویسندگان این بررسی: «انتظاراتی که خبر از یک بیماری مبتنی بر DNA را می‌دهند هم نمی‌توانند سبب تغییر رفتار افراد شوند.»

دانش بیشتر حتی ممکن است منجر به یک نتیجه‌ی ناخواسته در تغییر تمرکز بر مسئولیت‌ فردی و درعین‌حال فراموشی مسئولیت مشترک ما برای بهبود سلامت جامعه شود. کاهش شیوع بیماری‌های مهلک، نیازمند تغییر فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌ است؛ به گونه‌ای که ما در آن توانایی انتخاب و همچنین تلاش فردی داشته باشیم.

شخصی‌سازی درمان به بهبود بیماری‌های مهلک کمک می‌کند؟

شاید بیشترین انتظار ممکن در عصر ژنومیک این باشد که ما قادر به توسعه‌ی درمان‌های هدفمند بر اساس آنالیز دقیق مولکولی باشیم. تأثیر این روش این است که ما قادر به طبقه‌بندی کردن بیماری در دسته‌های جدید خواهیم بود. برای مثال، به‌جای اینکه دیابت نوع ۲ را به‌عنوان یک بیماری تلقی کنیم، ممکن است بتوانیم زیرگروه‌های فراوان و منحصربه‌فردی از دیابت را کشف کنیم.

این کار قبلاً در مورد برخی از سرطان‌ها انجام شده است. بیمارانی با سرطان‌هایی نظیر سرطان پوست، سرطان خون، ریه، سینه یا مغز، می‌توانند از شیوه‌ی «تشخیص مولکولی» برای ویژه‌سازی درمان و افزایش شانس زنده ماندن خود استفاده کنند.

ما قادر به پیشرفت در سرطان درمان و ایمن‌سازی داروها و همچنین اثرگذاری آن‌ها بوده‌ایم؛ زیرا جهش‌های ژنی خاص، واکنش یک فرد به این درمان‌ها را کنترل کرده‌اند؛ اما برای بیماری‌های پیچیده‌تر، ویژه‌سازی درمان کمتر مشاهده می‌شود.

شخصی‌سازی درمان بر اساس ویژگی‌های منحصربه‌فرد ما یک پیشرفت محسوب می‌شود؛ اما این کار نیز با چالشی همراه است؛ این کار بدون توانایی در آزمایش درمان‌های هدفمند روی جوامع بزرگ و آگاهی از نحوه‌ی واکنش آن‌ها به چنین درمان‌هایی بسیار سخت و دشوار خواهد بود.

شخصی سازی درمان

دلیل اصلی طبقه‌بندی افراد در گروه‌هایی با علائم و نشانه‌های خاص برای تشخیص بیماری، کمک به پیش‌بینی میانگین واکنش به این درمان‌ها است. شاید زمانی بیاید که ما بتوانیم یک روش درمانی خاص و منحصربه‌فرد را برای یک شخص داشته باشیم؛ با این‌ حال، پیش‌بینی ما این است که زمان رسیدن به چنین درمان‌هایی به دلیل ضریب بالای شکست و هزینه‌های سرسام‌آور طولانی خواهد بود.

یک تحقیق که به ریسک ژنتیکی بیماری دیابت پرداخته است، توجه به تلاش‌های پیشگیرانه در تمامی افراد دارای چاقی نسبت به تلاش‌هایی بر مبنای ریسک ژنتیکی را مؤثرتر می‌داند. ما همچنین باید دهه‌ها تحقیق روی بیماری‌های مزمنی را که نشان می‌دهند، محدودیت‌های خاصی برای پیشگیری از آن‌ها در سطح جهان با استفاده از راه‌حل‌های ژنتیکی وجود دارد نیز در نظر بگیریم. برای اکثر ما، شخصی‌سازی درمان، به‌جای اینکه یک روش درمانی همه کاره و تمام‌عیار باشد، بیشتر یک روش مکمل خواهد بود.

با وجود محدودیت‌های فراوان برای استفاده از روش‌های درمانی ژنومیک، پزشکی در آینده بدون شک به سمت شخصی‌سازی پیش خواهد رفت. علوم زیستی ژنومیک و مولکولی نیازمند استفاده‌ی کلی و جامع در بحث سلامت، باورها و نگرش‌های انسانی به‌منظور نمایش قدرت خود در بالا بردن سطح درمان خواهند بود.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات