به عصر میکروسینگولاریتی یا ریزتکینگی خوش آمدید
هر از چند گاهی چنین اتفاقاتی رخ میدهد که فردی یا یک سوژه، موضوع بحث اکثریت مردم در اینترنت میشود. “کیتلین” نیز یکی از سوژه های این پدیده شد که به آن ریزتکینگی (Micro-singularity) میگویند. میکروسینگولاریتی به پدیده ای گفته میشود که در آن تعداد زیادی کاربر که عموما رابطهی خاصی با یکدیگر ندارند دربارهی یک موضوع خاص به تفکر میپردازند. از دیگر پدیدههایی که تمرکز دنیای اینترنت را برای مدتی به خودشان اختصاص داده بودند میتوان به ماجرای پیراهن طلایی یا آبی، حادثه ی فوکوشیمای ژاپن، زلزله ی هاییتی و مرگ مایکل جکسون اشاره کرد.
تکنولوژی امروزه این امکان را برای ما فراهم کرده است که اخباری را که حتی هیچ ارتباطی با شیوهی زندگی ما ندارند، به سرعت و با جزییات دریافت یا حتی برای مدت طولانی بازنشر کنیم.
آشنایی با ریزتکینگی (Micro-singularity)
شبکههای اجتماعی، عامل پرورش میکروسینگولاریتی
به لطف دسترسی تلفنهای همراه به اینترنت و همچنین ساختار خبری توییتر، این گونه سوژهها در ابتدا از طریق توییتر به موضوع بحث تبدیل میشوند و پس از آن راه آنها به سایر شبکههای اجتماعی نیز باز میشود. پس از اینکه یک رخداد خاص توجه تعداد زیادی از کاربران اینترنت را به خودش جلب میکند، در قالب های متفاوتی واکنش های مردم را برمیانگیزد.
این رخدادها عموما از قبل پیشبینی نشدهاند
ریزتکینگی به پدیده ای گفته میشود که در آن تعداد زیادی کاربر که عموما رابطهی خاصی با یکدیگر ندارند دربارهی یک موضوع خاص به تفکر میپردازند
گاهی این قبیل سوژه ها، در رخداد های مهم و برنامهریزی مشاهده میشوند. برای مثال مراسم اسکار! اما اکثر این موضوعات که جذابیت بالایی در بین مردم دارند به صورت اتفاقی و کاملا بدون برنامه رخ میدهند. شاید جذابیت آنها بین مردم به خاطر این است که انتظار چنین چیزی را نداشتهاند. اتفاقات پیرامون افراد مشهور و پدیدههایی همچون سونامی و زلزله نیز پتانسیل ایجاد یک موج خبری را دارند، چرا که افراد زیادی تحت تاثیر آنها هستند و از همین رو تعداد کسانی که دربارهی آن میتوانند اطلاعاتی در دنیای اینترنت منتشر کنند زیاد خواهد بود.
میتوانند روی دیگر رسانه های آفلاین تاثیر بگذارند
بیشتر مردم دنیای امروزی، کاربران همیشه فعال اینترنت نیستند و هنوز هم از روشهای قدیمی همچون تلویزیون برای دریافت اخبار دنیا استفاده میکنند. همچنین دولت ها نیز سعی میکنند از این راههای ارتباطی برای اعلام اخبار مهم خودشان استفاده کنند. ریزتکینگی نیز تاثیر بسزایی بر روی این قبیل رسانهها دارد و به اخبار و اطلاعات آنها رنگ جدید میبخشد. برای مثال در تلویزیون و رادیو، همین اخبار میتوانند به نوعی گزارش تبدیل شوند: «امروز در دنیای اینترنت و فضای مجازی گفتگوهایی زیادی دربارهی...».
از این رو رسانههای سنتی از قبیل تلویزیون و رادیو به خاطر اینکه نمیتوانند به سرعت اینترنت این موضوعات را پوشش دهند کم کم کنار گذاشته خواهند شد. با توجه به افزایش روزافزون تعداد تلفنهای هوشمند و دسترسی آسانتر به اینترنت دیگر کسی به سراغ روشهای قدیمی نخواهد رفت.
آماده شدن برای عصر ریزتکینگی
یک میکروسینگولاریتی میتواند بخش بزرگی از زندگی روزانهی ما را به خودش اختصاص دهد. استراتژیها و راهکارهایی وجود دارد که بتوان برای عصری پر از این قبیل رخدادها آماده شد:
کنترل کردن رخداد های حساس
باید برنامهای برای رخدادهای حساس و مهم تعیین شود. گاهی اتفاقاتی رخ میدهد که منجر به حادثهای ناگوار میشود و شبکههای اجتماعی و دنیای اینترنت انگشت اتهام خودشان را به سوی افرادی میگیرند که ممکن است کاملا بیگناه باشند. از این اتفاقات قبلا زیاد رخ داده است که اینترنت کسی را به اشتباه مقصر و باعث یک رخداد ناگوار میداند. حال هرچند که بی گناهی این فرد مشخص شود ولی چون وی قربانی موج چندین ساعته اینترنت شده، شاید هرگز نتواند بیگناهی خودش را به همگان اعلام کند چرا که پس از این اتفاق دیگر دنیای اینترنت جذابیتی در پیگیری او نمیبیند.
توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی باید از فیلترهای جدید استفاده کنند تا از پخش شدن نکات منفی یک ریزتکینگی جلوگیری کنند
بهبود ساختار شبکههای اجتماعی
توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی باید از فیلترهای جدید استفاده کنند تا از پخش شدن نکات منفی یک ریزتکینگی جلوگیری کنند. برای مثال قسمت “Trending” در توییتر آخرین موضوعات داغ را نشان میدهد ولی هیچگونه اطلاعات تکمیلی یا کاملی دربارهی این موضوعات در اختیار کاربر قرار نمیدهد. همچنین برای مثال در راهاندازی شورشهای خیابانی، توییتر میتواند در هنگامی که یک آدرس خاص در توییتها نوشته میشود با ایجاد یک پیام، اخطار لازم را به فرد منتشر کننده بدهد که ممکن است این اقدام آنها باعث به هم ریختگی نظم و قانون شود.
مجموعههای آنلاین، سریع و بدون رهبر
میکروسینگولاریتی نظم و اهمیت جوامع را به هم زده است، به گونهای که در گذشته وقتی اتفاقی بزرگ رخ میداد، این دولتها و سران کشور بودند که اول از همه از آن مطلع میشدند و حالا این نظم بههم ریخته است و شاید این افراد آخرین کسانی باشند که از موضوع مطلع میشوند!
از این رو ارگانها و افراد مربوطه که باید اولین بازخوردها را نسبت به موضوعات اینچنینی بیان کنند باید به دنبال روشی باشند که پیش از انتشار اخبار در دنیای اینترنت راهی برای حل مشکل پیدا کنند یا با استفاده از روشهای جدید راهکار های مدنظر خودشان را منتشر کنند. با هرچه گستردهتر شدن تکنولوژی، رخدادهای مهم راحتتر به گوش مردم عادی میرسد و این جامعه را دموکراتیکتر میکند ولی اگر دولتها و مسئولان میخواهند که از جامعه عقب نمانند باید به فکر ارتقای رفتارها و روشهای خودشان در مواجه با رخدادهای مهم باشند.
نظرات