۲۵ مهر: رصد «ابرنواختر اسان ۱۶۰۴» توسط یوهانس کپلر
۴۱۰ سال پیش در چنین روزی یعنی ۱۷ اکتبر سال ۱۶۰۴ میلادی یوهانس کپلر دانشمند بزرگ آلمانی موفق به رصد یک ابرنواختر در آسمان شد. یوهانس کپلر در تاریخ ۲۷ دسامبر سال ۱۵۷۱ در نزدیکی شهر اشتوتگارت در یک خانواده فقیر متولد شد. یوهانس سه خواهر و برادر خود را در کودکی بدلیل فقر و بیماری از دست داد. زمانی که یوهانس کمی بزرگتر شد برای تحصیل به مدرسهٔ مذهبی پروتستان رفت و به دلیل هنر و استعدادی که از خود نشان داد توسط استادانش روانهی دانشگاه توبینگن شد تا در آنجا نبوغ وی پرورش یابد.
کپلر در سال ۱۵۹۴ معلم ریاضی مدرسهی شبانه روزی پروتستان در گراتز شد. وی برای افزودن به درآمد ناچیز خود تقویمهای ستارهشناسی که در میان آن چیزهایی مانند وضع هوا، سرنوشت شاهزادگان، خطرات وقوع جنگ و قیام ترکها را نیز پیش بینی میکرد، چاپ و منتشر مینمود. شهرت وی در این زمینه خیلی زود فراگیر شد و سرانجام کپلر طالعبین امپراتور رودلف و دیگر اعضای برجستهی دربار شد و این روش منبع درآمدی برای او شد. با اینکه خود وی اعتقادی به طالع بینی نداشت ولی همیشه عنوان می کرد که طالع بینی بهتر از گدای است.
یوهانس کپلر که توسط تیکو براهه ستاره شناس دانمارکی به استخدام رصدخانه سلطنتی درآمده بود، در موقعیتی استثنائی قرار داشت و انبوهی از اطلاعات رصدی دقیق تیکو براهه در دسترس وی بود؛ تیکو براهه با وجود نبوغی که داشت ولی حاشیههای زیادی بدلیل خوشگذرانیهای خود ایجاد میکرد که مانع رشد نبوغ علمیش بود؛ اما با سخاوت تمام همه دستاوردهایش را در اختیار یوهانس کپلر قرار میداد. از آنجا که براهه بیشتر به رصدهای مستقیم و اندازهگیری سرگرم بود و هیچ کوششی برای تجزیه و تحلیل نتایج خود انجام نمیداد که البته نوع زندگی پر حاشیه وی مانع این امر شده بود، این کار به کپلر که در سال آخر زندگی تیکو براهه دستیار وی بود واگذار شد. تیکو براهه به شدت اعتقاد داشت که زمین مرکزیت جهان است و در آن دوران این اعتقاد کاملا مطابق بود با اعتقادات مذهبی کلیسا. زمانی که یوهانس کپلر شروع به تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات رصدی یادشده در نظریه مرکزیت خورشید نیکلاس کوپرنیک کرد، متوجه شد که این اطلاعات با مدل تیکو براهه صدق نمیکنند. حقیقت آن است که کپلر اعتقادی هم به آنها نداشت و میدانست که مدل خورشید مرکز کپرنیک با قوانین ریاضی و نتایج رصدی مطابقت بهتری دارد.کپرنیک به شدت فردی مذهبی بود و نمیخواست اعتقادات که به آنها ایمان داشت را رد کند از طرفی وی نمیتوانست آنچه را که مشاهده کرده بود و محاسبات آنرا انجام داده بود نادیده بگیرد که همین موضوع باعث وسواس شدید یوهانس کپلر بر روی این نظریهها شد و وی به ناچار مدت ۱۰ سال از عمر خود را وقف بررسی حرکت سیارات و قوانین ریاضی حاکم بر آنها کرد. از آنجا که وی در تمام طول دوران تحقیقش در کنار ترس از حقیقت عدم اطمینان شدید را احساس میکرد در خصوص موضوع تحقیقی خود و دلایل آن به هیچکس چیزی نگفت و همه کارهای تحقیقاتی خود را به تنهایی و بدون یاری گرفتن از کسی انجام داد. کپلر در میان همین اطلاعات تحقیقات مختلف بود که در سال ۱۶۰۴ موفق به مشاهده و ثبت ابرنواختر اس ان ۱۶۰۴ شد. این ابرنواختر در کهکشان راه شیری رخ داد، مکان ظاهری آن در صورت فلکی مارافسای قرار دارد و از تاریخ سپتامبر ۲۰۱۱, این آخرین ابرنواختر بدیهی مشاهده شده در خود کهکشان راهشیری محسوب میشود. مکان واقعی آن حدود ۲۰٬۰۰۰ سال نوری از زمین است، اما با چشم غیرمسلح نیز دیده میشد. ستارههای بزرگ و پرجرم زندگی خود را با انفجاری عظیم که ابرنواختر یا سوپرنووا نامیده میشود به پایان میبرند.
طی این فرایند ستاره مادهی خود را به سوی فضا پرتاب میکند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیشتر باشد. ما هنوز هم میتوانیم بقایای درخشان ستارههای منفجر شده را، که صدها یا هزاران سال پیش از هم پاشیدهاند، ببینیم. ابرنواخترها پدیدههای بسیار نادری هستند که در کهکشان خودمان به طور میانگین در هر قرن یک یا دوابرنواختر رخ می دهد که برخی از آنها نیز در پس غبار کهکشان پنهان میشوند.
کپلر در سال ۱۵۹۶ کتاب رموز جهان را منتشر کرد. وی در این کتاب فواصل هریک از سیارات از خورشید را بیان کرد. تا بدان روز همه مدل های شناخته شده، مدار گردش سیارات و ستارهها به دور جرم مرکزی را دایره میدانستند. در مذاهب آن دوران دایره شکل مقدسی بود که از هر طرفی هماهنگی داشت و این موضوع از نظر دانشمندان آن دوران با نظم آفریننده همخوانی بیشتری از خود نشان میداد. کپلر که خود دیدگاههای مذهبی داشت نیز به پیروی از همین عقیده به سختی تلاش میکرد تا حرکت سیاره مریخ را در مدلهای گوناگونی که تا آن روز ارائه شده بود توجیه نماید؛ اما هرچه تلاش کرد نتوانست حرکت سیاره مریخ را توجیه کند و سرانجام زمانی که کپلر مدار مریخ را بیضی شکل فرض کرد و بعد از ۱۰ سال تحقیق مدل مرکزیت خورشید کپرنیک را تایید کرد.
یوهانس کپلر در سال ۱۶۰۶ کتاب نجوم جدید را منتشر کرد و در آن نشان داد که سیارهها درمدارهای بیضی شکل به دور خورشید و حول یک کانون مشترک حرکت میکنند و این که اگر خطی بین خورشید و یک ستاره در حال حرکت رسم شود این خط در زمان مساوی از نواحی مساوی از مدار بیضی خواهد گذشت که این موضوع پایه گذار قوانین معروف اول و دوم کپلر بود. او پس از چندین سال مطالعه در حرکت سیارات در سال ۱۶۱۸ موفق به کشف قانون سوم خود نیز شد، کپلر در قوانین سهگانه خود مدل جدیدی از کیهان را ارائه کرد این قوانین نه تنها در مورد حرکت سیارات منظومه شمسی به دور خورشید به خوبی پاسخگو بود، بلکه چگونگی حرکت چهار قمر بزرگ مشتری که بعدها گالیله آنها را یافت را نیز به دقت خوبی پیشبینی میکرد. کشف این قمرهای چهارگانه دلیل خوب و واضحی بود که نشان دهد همه جرمهای آسمانی به دور زمین نمیچرخند. ما امروزه از همین قوانین به منظور بررسی حرکت ماهوارهها به دور زمین استفاده میکنیم.
کپلر در ۱۵ نوامبر سال ۱۶۳۱ درحالی که از ضعف بینایی و صرع رنج میبرد از دنیا رفت. پس از او عدهای از شاگردانش نوشتهها و مقالات او را به صورت کتاب جمعآوری کردند. اما هیچکس آثار او را مطالعه نمیکرد و درنتیجه پس از مرگ خیلی زود فراموش شد؛ او خود قبلاً در این خصوص چنین نوشته بود: من کتاب خود را مینویسم، خواه خوانندگان آن مردان فعلی یا آیندگان باشند تفاوتی ندارد. این کتاب میتواند سالها انتظار خوانندگان واقعی خود را بکشد، مگر نه خداوند نیز ۶ هزار سال انتظار کشید تا تماشاگری برای آثار او پیدا شد. تا اینکه دوران طلایی کپلر سالها بعد از مرگش زمانی آغاز شد که نیوتن و لاپلاس شناخته شدند.
نظرات