پژوهشگران به راهکاری جهت یادگیری سریعتر مهارتهای جدید دست یافتهاند
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، عامل کلیدی در یادگیری مهارتهای حرکتی جدید مانند نواختن پیانو یا مهارت در یک رشتهی ورزشی خاص، لزوما میزان ساعات صرف شده برای تمرین آن نبوده و نحوهی تمرین کردن از اهمیت به مراتب بالاتری برخوردار است. طبق گفتهی پژوهشگران، با متنوع ساختن تمرینات خود، میتوانید مغز خود را در جریان تمرینات فعالتر نگه داشته و مدت زمان لازم برای رسیدن آن به سطح عملکرد رضایتبخش را در حدود ۵۰ درصد کاهش دهید.
باور رایج بین عموم افراد به این شکل است که تکرار مداوم یک مهارت حرکتی، مانند تمرین نواختن پیانو یا انجام یک بازی با یک سطح دشواری معین، بهترین راهکار برای مسلط شدن به آن مهارت است. اما به نظر میرسد که نتیجهی تحقیق به عمل آمده، عکس این موضوع را نشان میدهد. بنابراین باید راهکاری سادهتر و لذتبخشتر نیز برای تسلط سریعتر به یک مهارت خاص وجود داشته باشد.
پابلو سلنیک؛ یکی از اعضای گروه پژوهشی از دانشگاه جانز هاپکینز در این خصوص میگوید:
در حقیقت طبق نتایج پژوهش ما، چنانچه شما یک نسخهی اصلاح شده از مهارتی را که قصد تسلط یافتن به آن را دارید، تمرین کنید، در این صورت فرایند یادگیری شما نسبت به حالتی که تمرین یکسانی را به صورت مداوم تکرار میکنید، سریعتر و راحتتر خواهد بود.
این پژوهشگران تحقیق یاد شده را بر روی ۸۶ داوطلب انجام دادند. در این تحقیق از شرکت کنندگان خواسته شد تا مهارت جدیدی را بیاموزند؛ این مهارت جدید شامل حرکت دادن یک مکاننما با فشار دادن یک توپ کوچک و بدون استفاده از ماوس بود.
شرکت کنندگان به سه گروه مجزا تقسیم شده و هر گروه مدت ۴۵ دقیقه را صرف تمرین و تکرار این مهارت کردند. پس از گذشت ۶ ساعت، در حالیکه از یکی از این گروهها خواسته شد تا همان تمرین را تکرار کنند، گروهی دیگر این تمرین را به گونهای تغییر یافته و با اعمال نیروی فشاری متفاوتی جهت به حرکت در آوردن مکاننما، تکرار کردند. اما گروه سوم تنها مرحلهی نخست تمرینات را انجام دادند تا در نهایت از آنها به عنوان معیاری جهت سنجش و مقایسهی دو گروه دیگر استفاده شود.
پس از پایان تمرینات، از تمام افراد تستی جهت سنجش میزان دقت و سرعت عمل آنها در انجام این مهارت، به عمل آمد و مطابق پیشبینیها گروه معیار (گروه سوم) بدترین عملکرد را از خود نشان دادند. اما در کمال تعجب گروهی که تمرین یکسانی را بارها تکرار بودند نسبت به گروهی با انجام ترکیبی از تمرینات، عملکرد به مراتب بدتری داشتند. در حقیقت عملکرد گروهی که تمرینات اصلاح شدهای را انجام داده بودند، حدودا دو برابر بهتر از گروه نخست بود.
پژوهشگران بر این باورند که علت به دست آمدن این نتایج، پدیدهای به نام "یکپارچهسازی مجدد" است؛ بر اساس این پدیده، به هنگام ورود اطلاعات جدید، خاطرات موجود در مغز فراخوانی شده و با استفاده از اطلاعات ورودی، اصلاح میشوند. مدت زیادی است که فرضیهی احتمال وجود اثر مثبت پدیدهی یکپارچهسازی مجدد بر فرآیند تقویت مهارتهای حرکتی، مطرح شده است، اما این نخستینباری است که صحت و سقم این فرضیه مورد آزمایش قرار میگیرد.
همچنین لازم به ذکر است که دلیل در نظر گرفتن فاصلهی زمانی ۶ ساعته بین جلسات تمرینی نیز به همین موضوع برمیگردد؛ طبق گفتهی دانشمندان حوزهی علوم اعصاب؛ مدتزمان مورد نیاز برای یکپارچه شدن خاطرات، در حدود ۶ ساعت است.
سلنیک میگوید:
نتایج تحقیق ما از این جهات اهمیت مییابد که تا قبل از آن، اطلاعات بسیار کمی در خصوص ارتباط پدیدهی یکپارچهسازی مجدد با توسعهی مهارتهای حرکتی، در دست بود. در حقیقت نتایج به دست آمده از این تحقیق نشانگر این موضوع هستند که به لطف پدیدهی یکپارچهسازی مجدد، اعمال تغییرات ساده در جریان تمرینات میتواند به بهبود فرایند یادگیری مهارتهای حرکتی جدید منجر شود. هدف نهایی این تحقیق توسعهی ابزارها و برنامههای تمرینی جدیدی است که برای افراد امکان بهبود بیشتری را در زمینهی یک مهارت خاص به ازای صرف مدتزمان یکسانی برای انجام تمرین، فراهم میکند.
اگرچه ترکیب تمرینات ممکن است مزایایی در بر داشته باشد، با این حال طبق گفتهی سلنیک، نکتهی کلیدی، اعمال قدم به قدم تغییرات است؛ به عنوان مثال میتوان به تغییر سایز یا جرم چوب بیسبال، راکت تنیس یا توپ فوتبال در بین جلسات تمرینی، اشاره کرد.
سلنیک در این رابطه میگوید:
اگر تغییرات گستردهای را در تمرینات خود اعمال کنید، احتمالا شاهد بهبودی در جریان یکپارچهسازی نخواهید بود. اصلاحات صورت گرفته در بین جلسات تمرینی باید گام به گام و تدریجی باشد.
اگرچه نتایج بدست آمده نسبتا شگفتانگیز هستند، باید به این نکته توجه کرد که تحقیق انجام شده تنها بر روی یک مهارت خاص متمرکز بوده است، بنابراین بررسی صحت و سقم این یافتهها نیازمند تحقیقات بیشتری است.
نظرات