آخرالزمان باستانی؛ آیا آتشفشان‌ها عامل انقراض خویشاوندان انسان‌تبار ما بودند؟

چهارشنبه 3 بهمن 1403 - 17:00
مطالعه 9 دقیقه
فوران آتشفشان و جریان گدازه
فوران آتشفشان‌ها به عنوان دلیلی برای انقراض نئاندرتال‌ها و هابیت‌ها مطرح شده؛ اما پایان این گونه‌ها ممکن است با رویدادی واحد و مهیج مرتبط نباشد.
تبلیغات

آتشفشان‌ها ترسناک به نظر می‌رسند. شاید شما هم به پمپئی و هرکولانیوم سفر کرده باشید یا روایت‌ها و داستان‌های بسیاری از چنین حادثه‌هایی شنیده باشید. در پمپئی، اجساد پیچ‌خورده و سالم افرادی دیده می‌شود که روزی زیر جریان آذرآواری آتشفشان وزوو دفن شده بودند. قربانیان پمپئی در جامعه‌ای زندگی می‌کردند که از نظر فناوری، در دوران خود به‌عنوان یکی از پیشرفته‌ترین جوامع شناخته می‌شد. اما با‌این‌وجود، هزاران نفر از آن‌ها جان خود را از دست دادند. آتشفشان‌ها، از پدیده‌هایی هستند که به ما یادآوری می‌کنند طبیعت تا چه حد می‌تواند هولناک و خارق‌العاده باشد و در مقابل طبیعت، ما چقدر کوچک هستیم.

اما آیا انسان‌های پیشاتاریخی نیز در فوران‌های آتشفشانی جان خود را از دست داده‌اند؟ برای مثال، در آفریقا که به مهد تکامل بشر معروف است، بیش از ۱۰۰ آتشفشان فعال وجود دارد. یکی از معروف‌ترین آتشفشان‌ها، ارتا آلی در اتیوپی است. این آتشفشان یکی از معدود آتشفشان‌های جهان است که دریاچه‌ی گدازه‌ای دارد، شبیه به داستان‌های علمی‌تخیلی که ممکن است در فیلم‌ها دیده باشید. ارتا آلی در منطقه‌ی عفار قرار دارد، یعنی در محل کشف بسیاری از فسیل‌های کلیدی اجداد انسان‌تباران، از جمله لوسی شگفت‌انگیز. زمانی که انسان‌ها از آفریقا مهاجرت کردند، به مناطق آتشفشانی مانند ایتالیا، اندونزی و آمریکای جنوبی رسیدند. بدون شک، بعضی از این انسان‌های پیشاتاریخی نیز باید قربانی فوران آتشفشان‌ها شده باشند.

اما سؤال اصلی این است که آیا آتشفشان‌ها فقط باعث مرگ تعداد کمی از افرادی شدند که اتفاقی به محل فوران‌ها نزدیک بودند، یا اینکه پیامدهای فوران آتشفشان بیشتر از این‌ها است؟ آیا تا‌به‌حال فوران آتشفشان باعث انقراض گونه‌ای از انسان‌تباران شده است؟ ادعاهای بسیاری درباره‌ی فوران‌های آخرالزمانی وجود دارد. اما همانطور که در ادامه خواهید خواند، آتشفشان‌ها به انقراض نئاندرتال‌ها و هابیت‌ها نسبت داده شده‌اند و حتی گفته می‌شود که یکی از فوران‌ها، گونه‌ی ما را نیز تا لبه‌ی پرتگاه انقراض کشانده است. البته، بر اساس دلایل قانع‌کننده، چنین ایده‌ها و فرضیاتی باید با احتیاط و دقت بیشتری بررسی شوند.

آتشفشان‌ها فوران می‌کنند

در تاریخ زمین، فوران‌های آتشفشانی بسیاری وجود داشته‌اند که منجر به انقراض گونه‌ها شده‌اند. یکی از این انقراض‌ها که شهرت بسیاری نیز دارد، رویداد انقراض پرمین تریاسه است که حدود ۲۵۲ میلیون سال پیش رخ داد و تاکنون، همچنان به‌عنوان بزرگ‌ترین انقراض جمعی در نیم میلیارد سال گذشته شناخته می‌شود. این انقراض به‌طور گسترده به فوران‌های عظیم آتشفشانی در منطقه‌ی سیبری کنونی نسبت داده می‌شود. در این دوره، فوران‌ها به تغییرات عمده‌ای در شیمی اقیانوس‌ها و جو زمین منجر شدند. علاوه‌بر این، رویداد انقراض تریاسه نیز با فوران‌های آتشفشانی مرتبط است.

مهم‌ترین نکته درباره‌ی رویدادهای انقراض، این است که علت پشت آن‌ها نه‌تنها به‌دلیل اثرات مستقیم فوران آتشفشان‌‌ها، مانند جریان‌های گدازه، بلکه به‌دلیل تغییرات عمده‌ای رخ داد که فوران‌ها در محیط و اقلیم زمین ایجاد کردند. تغییرات ممکن است به‌صورت جهانی و در مقیاس وسیع، بر سراسر کره‌ی زمین تاثیر گذاشته باشد. فقط فوران‌های بسیار عظیم می‌توانند چنین تحولات گسترده‌ای ایجاد کنند.

رویداد انقراض پرمین تریاسه به فوران‌های عظیم آتشفشانی در سیبری امروزی نسبت داده می‌شود

یکی از انواع فوران‌های عظیمی که به تأثیراتی مانند رویدادهای انقراض منجر می‌شود، «حوزه بزرگ آذرین» است. این نوع فوران زمانی رخ می‌دهد که فوران‌های مداوم در منطقه‌ای وسیع و در طول بازه‌ی زمانی طولانی، حتی بیش از یک میلیون سال، ادامه داشته باشد. فوران‌هایی که به رویداد انقراض پرمین تریاسه ختم شد، از این نوع بود. با این وجود، آخرین فوران از این نوع، حدود ۱۶٫۷ میلیون سال پیش در آمریکای شمالی رخ داد که مدت‌ها پیش از تکامل انسان‌تباران بود. بنابراین، این نوع فوران نمی‌تواند مسئول انقراض هیچ‌کدام از گونه‌های انسان‌تباران باشد.

نوع دیگری از فوران‌های عظیم، «ابرآتشفشان» است. فوران ابرآتشفشان، با نیرویی بسیار بیشتر از فوران‌های عادی رخ می‌دهد. فوران ابرآتشفشان می‌تواند مناطق گسترده‌ای را با خاکستر پوشانده و برای سال‌ها، باعث خنک‌ترشدن اقلیم شود. در تاریخ ثبت‌شده‌ی بشر، تاکنون هیچ فوران ابرآتشفشانی مشاهده نشده است. آخرین فوران ابرآتشفشان در تاریخ زمین، فوران اوروانویی آتشفشان توپو در جزیره شمالی ایوتیروا یا نیوزیلند کنونی بود که بیش از ۲۵ هزار سال پیش رخ داد، یعنی چندین هزار سال قبل از رسیدن انسان‌ها به این جزایر.

در طول هفت میلیون سالی که از وجود انسان‌تباران می‌گذرد، چندین فوران ابرآتشفشانی در نقاط مختلف جهان رخ داده است. اما بیشتر این فوران‌ها در قاره‌ی آمریکا و پیش از رسیدن انسان‌تباران به این مناطق رخ داده‌اند. برای مثال، ابرآتشفشان یلوستون در ۸٫۷، ۶، ۴٫۵، ۲٫۱ و ۰٫۶ میلیون سال پیش فوران کرد و دیگر ابرآتشفشان‌ها نیز در آرژانتین، بولیوی و شیلی، در همان بازه‌های زمانی فعال بوده‌اند. با این حال، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد فوران‌ها تأثیری بر انسان‌تباران داشته‌اند.

انسان خردمند در لبه پرتگاه انقراض

و اکنون، نوبت به فوران ابرآتشفشان توبا و «نظریه گلوگاه توبا» می‌رسد. امروزه، دریاچه‌ی توبا در جزیره‌ی سوماترا در اندونزی قرار دارد، اما حدود ۷۴ هزار سال پیش، ابرآتشفشانی فعال بود که ناگهان با فورانی عظیم و تماشایی مواجه شد. فوران ابرآتشفشان توبا با آزادسازی حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مکعب ماگما، یعنی تقریباً دو برابر حجم کوه اورست، زیست‌بوم و جو زمین را با تغییر بزرگی مواجه کرد. برخی پژوهشگران معتقد هستند که این فوران باعث ایجاد «زمستان آتشفشانی» شد و جمعیت گونه‌ی ما، یعنی انسان خردمند (Homo sapiens) را به‌قدری کاهش داد که تقریباً فقط حدود ۱۰ هزار نفر از آن‌ها زنده باقی ماندند.

تصویرسازی فوران ابرآتشفشان توبا روی سوماترای شمالی
فوران ابرآتشفشان توبا در محل کنونی دریاچه‌ی توبا.
تصویر ماهواره‌ای دریاچه توبا در سوماترا اندونزی
تصویر ماهواره‌ای دریاچه‌ی توبا در سوماترای شمالی، اندونزی.

نظریه توبا تاریخچه‌ی جالبی دارد. ایده‌ی این فرضیه برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ و توسط آن گیبنز، روزنامه‌نگار علمی، در مقاله‌ای برای مجله‌ی ساینس مطرح شد. گیبنز به یافته‌های پژوهش‌های ژنتیکی اشاره کرد که نشان می‌دهند تنوع ژنتیکی انسان‌های امروزی نسبتاً پایین است و این امر به کاهش جمعیت در زمانی حدود ۷۰ هزار سال پیش و سپس، رشد سریع در زمانی حدود ۵۰ هزار سال پیش اشاره دارد. او این تغییرات را به فوران آتشفشان توبا ربط داد و پیشنهاد کرد که این فوران، موجب تغییرات شدید اقلیمی شد و زندگی را برای نخستین انسان‌ها دشوار کرد.

برخی می‌گویند فوران توبا با ایجاد زمستان آتشفشانی، جمعیت گونه ما را تا حدود ۱۰ هزار نفر کاهش داد

اگر صادقانه به ایده نگاه کنیم، گیبنز دچار هیچ اشتباهی نشده بود. او فقط بر اساس داده‌ها و شواهد موجود، به ارتباطی منطقی رسید و تأکید داشت که این ایده فقط یک پیشنهاد است، نه حقیقتی قطعی. از آن زمان، پژوهشگران بیشتر به بررسی این ایده پرداخته‌اند. اما در سه دهه‌ی اخیر، شواهد جدیدی به دست آمده که نظریه‌ی توبا را به چالش کشیده است.

اول، مشخص نیست که تأثیرات اقلیمی ناشی از فوران توبا به‌اندازه‌ای شدید و پایدار بوده که آسیبی جدی به انسان‌ها وارد کند. بدتر از آن، هیچ نشانه‌ای از انقراض حیوانات در آن زمان وجود ندارد. اگر انسان‌های نوین که به‌طور طبیعی مقاوم‌تر بودند، تحت‌تأثیر شدید این فوران قرار گرفته‌اند، چرا سایر موجودات زنده آسیبی ندیدند؟

علاوه‌بر این، کاوش‌های باستان‌شناسی در هند نشان می‌دهد که انسان‌های نوین قبل و بعد از فوران توبا، سبک زندگی مشابهی داشتند. شواهد محوطه‌های باستان‌شناسی کشف‌شده در اتیوپی نیز نشان می‌دهد فقط چند سال خشکسالی وجود داشته و انسان‌ها به‌خوبی با آن سازگار شده‌اند.

در نهایت، به نظر می‌رسد که گلوگاه ژنتیکی نه با کاهش جمعیت، بلکه با «اثر بنیان‌گذار» در ارتباط است. به این معنا که جمعیتی کوچک از انسان‌ها، از آفریقا به سایر نقاط جهان مهاجرت کردند و ویژگی‌های ژنتیکی‌شان را با خود به همراه بردند. اما این بدین معنا نیست که جمعیت انسانی در آن زمان به‌طور خاصی بسیار کم بوده است.

موردور: ویرانگر هابیت‌ها؟

چندین هزار سال به جلو می‌رویم و به انقراض هابیت‌ها می‌رسیم. انسان فلورسی (Homo floresiensis)، گونه‌ای منقرض‌شده از انسان‌تباران کوچکی بودند که قدشان به سختی به یک متر می‌رسید و در جزیره‌ی فلورس در اندونزی زندگی می‌کردند. این انسان‌تباران کوچک که به هابیت‌ها معروف هستند، حدود ۱۹۰ هزار تا ۵۰ هزار سال پیش در این منطقه سکونت داشتند.

در سال ۲۰۱۸، مطالعه‌ای نشان داد که در دوره‌ای هم‌زمان با هابیت‌ها، یعنی حدود ۵۰ هزار سال پیش، چندین حیوان بزرگ از تاریخچه‌ی شواهد فسیلی فلورس ناپدید شدند. یکی از این گونه‌های از‌دست‌رفته، فیل‌های کوتوله بودند که به نظر می‌رسد وجودشان برای زیست‌بوم آن زمان بسیار حیاتی بوده است، زیرا هابیت‌ها و سایر حیوانات از آن‌ها تغذیه می‌کردند. سپس، پژوهشگران به آثاری از فوران آتشفشانی دست یافتند که در زمانی حدود ۵۰ هزار سال پیش و احتمالاً با ایجاد جریان آذرآواری، باعث مرگ فیل‌ها و آسیب به زیست‌بوم شده بود.

با این وجود، حتی خود پژوهشگران مطالعه نیز انقراض هابیت‌ها را به‌طور کامل به فوران آتشفشانی نسبت نداده‌اند. فیل‌های کوتوله و هابیت‌ها، پیشتر هم از فوران‌های آتشفشانی عظیم جان سالم به در برده بودند. در عوض، آن‌ها ورود انسان‌های نوین با تکنیک‌های شکار پیشرفته‌تر را به‌عنوان عامل احتمالی انقراض فیل‌ها و در نتیجه، انقراض هابیت‌ها مطرح کردند.

اوایل ماه جاری، مطالعه‌ای منتشر شد که نشان می‌داد الگوهای تغییر بارش در جزیره‌ی فلورس به روند خشکسالی بلندمدت در زمانی دقیقاً پیش از انقراض‌ها اشاره دارد. در نتیجه، تغییرات اقلیمی ممکن است فشارهای شدیدی به فیل‌ها و هابیت‌ها وارد کرده و به انقراض منجر شده باشد.

اما داستان انقراض هابیت‌ها بسیار پیچیده است و هنوز نمی‌توانیم آن را به‌طور کامل تحلیل کنیم. تعجبی ندارد اگر فوران آتشفشان عامل انقراض هابیت‌ها بوده باشد. احتمالاً، فوران آتشفشان نه عامل اصلی و اساسی ویرانی هابیت‌ها و سایر حیوانات، بلکه بیشتر مانند آخرین ضربه‌ای عمل کرده که باعث فروپاشی زیست‌بوم و در نهایت، انقراض شده است.

نئاندرتال‌ها در برابر آتشفشان‌ها

و به آخرین انقراض معروف انسان‌تباران می‌رسیم: نئاندرتال‌ها. این خویشاوندان باستانی ما، پس از صدها هزار سال زندگی در اروپا و آسیا، حدود ۴۰ هزار سال پیش ناگهان از صحنه ناپدید شدند. البته، برخی ادعا می‌کنند که جوامع منزوی نئاندرتال‌ها برای مدت بیشتری دوام آوردند.

به‌تازگی، مطالعاتی منتشر شده که از ژنوم‌های باستانی، برای بازسازی زمان آمیزش بین نئاندرتال‌ها و انسان‌های خردمند استفاده کرده‌اند. بر اساس شواهد به‌دست‌آمده، آمیزش میان این دو احتمالاً در نواحی شرقی دریای مدیترانه رخ داده است. چند هزار سال بعد، نئاندرتال‌ها ناپدید شدند و به نظر می‌رسد که برخی جوامع انسان‌های نوین نیز که بعدها به اروپا مهاجرت کرده بودند، از بین رفتند.

اما در کنفرانس خبری مربوط به مطالعات منتشرشده، یوهانس کراوزه از مؤسسه‌ی ماکس پلانک در آلمان، نظریه‌ای را درباره‌ی نابودی نئاندرتال‌ها و انسان‌های نوین در اروپا ارائه داد. همانطور که حدس می‌زنید، نظریه به فوران آتشفشان اشاره داشت.

زمان‌بندی فوران آتشفشان با انقراض نئاندرتال‌ها کاملاً همخوانی ندارد

البته بهتر است بگوییم فوران یک ابرآتشفشان. پایین‌تر از خلیج ناپل در ایتالیا، اتاقک ماگمای بزرگی به نام منطقه‌ی فلگریا وجود دارد. این اتاقک حدود ۳۹ هزار سال پیش دچار فورانی عظیم شد که به فوران آتشفشان ایگنیمبریت کامپانیا معروف است. این فوران بخش وسیعی از اروپای شرقی را با خاکستر آتشفشانی پوشاند. کراوزه حدس می‌زند که فوران آتشفشان ایگنیمبریت کامپانیا، آخرین نئاندرتال‌ها و جمعیت کوچکی از انسان‌های نوین را در اروپا نابود کرد؛ البته چند پژوهشگر دیگر هم به این نظریه اشاره کرده‌اند.

اما بر اساس شواهد، به نظر نمی‌رسد که زمان‌بندی فوران و انقراض‌ها کاملاً همخوانی داشته باشد. اگر تاریخ‌ها را بدون شک و تردید بپذیریم، فوران هزار سال پس از آخرین مشاهده‌ی به‌ثبت‌رسیده از نئاندرتال‌ها رخ داده است، بنابراین، زمان رخداد خیلی دیرتر از آنی بوده که تأثیرگذاری خاصی داشته باشد. با این وجود، هر دو تاریخ نیز قطعیت ندارند.

جغرافیا نیز ممکن است مسئله‌ی جدی‌تری باشد. به نظر می‌رسد بقایای فوران بیشتر به سمت شرق و در مناطقی از روسیه‌ی کنونی و شمال دریای سیاه پراکنده شده است. در حالی که آخرین نئاندرتال‌ها در غرب اروپا زندگی می‌کردند، بدین معنی که از بدترین آثار در امان بودند.

شاید تمایل ما به جستجوی علل واحد و مهیج برای انقراض‌ها، ریشه در روانشناسی انسان داشته باشد. اما همانطور که فعالان حفاظت از محیط‌زیست می‌گویند، انقراض‌ها تقریباً همیشه به دلیل عوامل متعددی رخ می‌دهند. برای مثال، در سال ۲۰۲۲، داستانی با عنوان «شکاف گربه» به قلم چلسی وایت منتشر شد: شکاف گربه، به دوره‌ای بیش از شش میلیون سال اشاره دارد که در آن جانوران گربه‌سان از آمریکای شمالی ناپدید شدند. در ابتدا، این امر را به‌طور موقت به فوران آتشفشانی بزرگی نسبت دادند، اما بعدها مشخص شد که عواملی مانند تغییرات اقلیمی و کمبود منابع غذایی، تأثیر عمده‌ای بر انقراض گربه‌سانان داشتند.

با وجود خطرات انکارنشدنی فوران‌های آتشفشانی، هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که تأیید کند آتشفشان‌ها، روزی گونه‌ای از انسان‌تباران را کاملاً به ورطه‌ی انقراض کشانده‌اند. در واقع، جوامع شکارچی گردآورنده‌ی پیشاتاریخی آنقدر پویا و پراکنده بودند که نابودی و انقراض دسته‌جمعی آن‌ها توسط فوران آتشفشان‌ها، کاملاً امکان‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

در نهایت، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد انسان‌تباران به‌طور منظم در اطراف آتشفشان‌ها زندگی می‌کردند و پس از فوران‌ها، به‌سرعت به کوه‌های آتشفشانی صعود می‌کردند. در آتشفشان روکامونفینا در ایتالیا، ردپاهایی در خاکستر آتشفشانی جامد باقی مانده که بین ۳۸۵ هزار تا ۳۲۵ هزار سال قدمت دارند.

نمی‌توانیم با قطعیت بگوییم این ردپاها به چه افرادی تعلق دارند، اما نئاندرتال‌ها گزینه‌ی مناسبی هستند. در این ردپاها، نشانه‌ای از هیچ کودکی دیده نمی‌شود و این امر نیز نشان می‌دهد که بزرگ‌ترها می‌دانستند این منطقه خطرناک است. با این وجود، به نظر می‌رسد که آن‌ها با سرعت پایینی در حال حرکت بودند و بعضی از آن‌ها نیز در حال حرکت به سمت بالا بودند.

تبلیغات
تبلیغات

نظرات