با فناوری نوین G-Vectoring مزدا آشنا شوید
رعایت آرامش در کنترل و هدایت خودرو در مسابقات اتومبیلرانی نیز به کمک رانندگان میآید تا خودرو خود را زودتر از دیگران به خط پایان برسانند. اگر باور نمیکنید نگاهی به مسابقاتی بیندازید که جکی استوارت در آنها حضور دارد. او سلطان مدیریت وزن خودرو در پیچها است. او کسی است که بدون هیچ حرکت ناگهانی، خودروی خود را به آرامی به ابتدای پیچ هدایت کرده و از تمام فضای پیچ استفاده میکند.
اگر از آن دسته افرادی هستید که در اینگونه حرکات توانایی بالایی ندارید زیاد نگران نباشید. بنا به اعلام مزدا، متخصصین این شرکت اخیراً فناوری جدیدی را به نام برداربندی نیروی حاصل از شتاب جی (G-Vectoring) ابداع کردهاند که شوکهای وارده به خودرو، توسط راننده را به حداقل میرساند.
در ویدیو انتهای مقاله، خودرویی از سوی شرکت مزدا به فناوری GVC مجهز شده و توسط یک راننده آزمایش میشود. راننده سعی میکند در حالی که کروز کنترل خودرو را بر ۴۸ کیلومتر بر ساعت تنظیم کرده است، مسیری را از میان کلهقندهای موجود بپیماید. بعد از تکرار چند باره این مسیر در هر دو حالت خاموش و روشن GVC، مشخص میشود که در نبود این سیستم، راننده باید تلاش بیشتری برای هدایت خودرو با فرمان انجام دهد.
هنگامی که این فناوری وارد مدار میشود، تغییری در سیستم فرماندهی صورت نمیگیرد. بلکه تنها میزان اندکی از قدرت خروجی پیشرانه در زمان پیچاندن فرمان کاسته میشود و این افت نیرو هنگامی که چرخها به حالت اولیه خود برمیگردند، دوباره به خودرو وارد میشود. این تغییر در نیرو در زمان اندک (حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیثانیه) که تنها با تغییر یک دهم درجهای فرمان اعمال میشود، از ۰.۰۱ تا ۰.۰۵ G به سمت پایین تولید میشود. این مقدار نیروی G کافی است تا با اعمال ۰.۹ تا ۴.۵ کیلوگرم وزن بر چرخ جلویی که در خارج پیچ قرار دارد، توانایی پیچیدن را افزایش دهد. با بازگرداندن این گشتاور در انتهای پیچ، که چرخها صاف میشوند، نیرو به عقب خودرو منتقل شده و به پایداری خودرو و به اتمام رساندن فرآیند پیچیدن کمک میکند. باید در نظر داشت که نیروی G تولید شده بسیار کمتر از میزان تحمل انسان است و در نتیجه توسط راننده احساس نخواهد شد.
کارکرد این سیستم در عمل به گونهای است که تلاش میکند تا زودتر به مغز راننده بفهماند که دستور پیچیدن او به خودرو منتقل شده است. نتیجه چنین درکی این است که راننده فرمان را بیشتر در جهت پیچ خواهد چرخاند. چرا که چرخش ابتدایی برای پیچیدن کارساز نبوده است. سپس هنگامی که پیچ به پایان میرسد و فرمان برگردانده میشود با اعمال نیروی بیشتر بر خودرو توسط فناوری GVC، راننده متوجه میشود انتهای خودرو با شتاب بیشتری به سمت جلو هل داده میشود. تفاوتی که GVC در هنگام رانندگی با سرعت معمولی در مسیرهای خشک ایجاد میکند زیاد قابل درک نیست. زمانی این فناوری بیش از همیشه به کمک راننده میآید که مسیر لغزنده باشد یا پیچیدن با سرعت بیشتری انجام گردد.
شرکت مزدا از مدتی پیش تحقیقات خود را بر روی این فناوری آغاز کرده است. اما اعمال تغییر در گشتاور با سرعتی بالا تنها زمانی ممکن شد که پردازندههای جدید سیستم انتقال قدرت، به نام Skyactive، در دسترس مزدا قرار گرفتند. این پردازندهها میتوانند حجم بیشتری از داده را در زمان کمتری پردازش کنند. در سوی دیگر، ECU برای به تعویق انداختن انتقال قدرت، روشهای مختلفی را به کار میگیرد. اما معمولاً این فاصله زمانی با به تعویق انداختن احتراق پیشرانه فراهم میآید.
علاوه بر این، تعدادی خط ارتباط جدید میان مسیر ورودی-خروجی CAN شاسی و پیشرانه ایجاد شده است. اما به طور کلی هیچ قطعهای به خودرو اضافه نشده است. چرا که فناوری GVC، تنها یک قابلیت نرمافزاری است. به همین دلیل شرکت تقریباً هیچ هزینه اضافهای را برای تولید هر خودروی مجهز به این فناوری متحمل نمیشود. با وجود اینکه این فناوری تنها بر پایه تغییرات در سیستم نیروی محرکه و شاسی خودرو عمل میکند، اما برای پیادهسازی آن باید با بخشهای دیگر خودرو از قبیل فنرها و اتصالات شاسی، بهینه گردد.
به همین دلیل است که از این فناوری برای اولین بار در مزدا ۶ استفاده خواهد شد. چرا که پیکرهبندی قطعات در این خودرو به گونهای است که کاملاً با فناوری GVC هماهنگی دارد. در حالی که دیگر خودروها برای رسیدن به این هماهنگی نیاز به اعمال تغییرات بسیار اندک در پیکرهبندی قطعات دارند. شرکت خودروسازی مزدا قصد دارد این فناوری را به زودی در میان خودروهای تولیدی خود در بازار گسترش دهد. چرا که این فناوری به خوبی در خودروهایی از هر سه نوع چهارچرخ متحرک، دیفرانسیل عقب و جلو قابل استفاده است. البته خودروهایی که در طراحی آنها نیروی روبهپایین بسیاری به عقب خودرو وارد میشود، برای پذیرش این فناوری نیاز به تغییرات بیشتری در پیکرهبندی خود دارند. بنابراین باید مدت بیشتری منتظر باشیم تا این فناوری را در خودروی محبوب MX-5 مشاهده کنیم.
باید در نظر داشت که فناوری GVC مانند سیستمهای تقسیم گشتاور اعم از torque-vectoring نیست. در سیستم یادشده، سیستم انتقال قدرت و پیشرانه با تغییر میزان نیروی چرخهای داخل و بیرون پیچ، یک گشتاور چرخشی (Yaw) در جهت مخالف پیچ تولید میکند. این در حالی است که GVC یک ویژگی پردازشی بسیار توانا بوده که در پیچیدن سریعتر و دقیقتر به راننده یاری میرساند. نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که وجود این فناوری در خودرو برای راننده به سختی قابل کشف است. اما اگر هنگام خروج از خودرو این حس به شما دست داد که خودرو قسمتی از بدن شما بوده است، و اگر قبلاً این حس را نداشتید، بدانید که در آن خودرو GVC به یاری شما آمده است.
نظرات