همکاری فورد و مایکروسافت با پیووتال در پروژه ۲.۸ میلیارد دلاری
پیووتال همکاری نزدیکی را با فورد در سال گذشته داشته است و این اتفاق مسلما تصادفی نبوده است. پیووتال به فورد در مسیر تحولش از یک شرکت خودروساز به آنچه که مدیر ارشد فناوری فورد، مارسی کلوورن (Marcy Klevorn) از آن با عنوان «تحرک» یاد میکند، کمک شایانی در زمینهی توسعهی نرمافزاری ارایه کرده است. اکنون فورد مبلغی کمکی به اندازهی ۱۸۲.۲ میلیون دلار را به پیووتال اختصاص میدهد و در قبال آن به یکی از اعضای هیئت مدیره این شرکت بدل خواهد شد.
یکی از اولین پروژههای حاصل از همکاری بین پیووتال و فورد، طرح فوردپَس (FordPass) بود که به تازگی معرفی شد و کمپانی فورد آن را به عنوان عملی نوآورانهی قلمداد میکند. در واقع این بسته به راننده اجازه میدهد تا با استفاده از برنامهای در تلفنهای هوشمند روی ماشین خود نظارت داشته باشد، به خدمات اشتراکگذاری خودرو دسترسی داشته و پارکینگ مناسب پیدا کند. علاوه بر اینها بسیاری امکانات جالب دیگر نیز برای کاربر تعبیه شده است. با اینکه همهی خدمات گفته شده مفید هستند، اما آنها به معنای واقعی کلمه نوآورانه نیستند؛ چرا که پیش از این در قالبهای مختلفی انجام شدهاند. مورد جدیدی که در این بسته وجود دارد روش برنامهنویسی به کار رفته در فوردپَس است. فورد امیدوار است که با انجام این سرمایهگذاری قابل توجه در پیووتال، بتوانند این موفقیت اولیه را تداوم ببخشد.
بر خلاف بسیاری از شرکتها که با کمک سرمایهگذاریهای ریسکی ایجاد میشوند، پیووتال سه سال پیش توسط EMC و ویامویر (VMware) و ۱۰ درصد سرمایهگذاری از سوی GE راهاندازی شد و به لطف پشتیبانی قدرتمند قادر هست بسیار سریعتر از هر کدام از کمپانیهای مشابه روند پیشرفت خود را طی کند. پیووتال، که در حال حاضر ارزشش به ۳۵۸ میلیون دلار رسیده به مشتریان خود در زمینهی تکنولوژی و روشهای برنامهنویسی در راستای تغییر روش توسعهی محصولاتشان، خدمات ارایه میدهد. ایدهی اصلی مبتنی بر ارایهی یک طرز فکر نوین و مفهومی از طراحی نرمافزار به شرکتهایی است که با رویههای سنتیتر عمل میکنند.
در میان محصولات فناوری کلیدی این کمپانی میتوان به کارگاه ابری پیووتال (Pivotal Cloud Foundry)، اشاره کرد؛ این پلتفرم به صورت اوپنسورس است و به عنوان یک سرویس، مشتریان (و سایر افراد) را قادر به ساخت برنامههای کاربردی ابری در آن میکند. مجموعهای با عنوان بیگ دیتا سوییت (Big Data Suite) هم وجود دارد که به صورت دستهای از ابزارها برای پردازش و تجزیه و تحلیل مجموعه دادههای بزرگ جمعآوری شده است.
گفتنی است که سرمایهگذاران اولیه پیووتال، EMC و VMware در کسب درآمد ۶۷ میلیارد دلاری و پیامدهای حاصل از آن توسط کمپانی دل، نقش داشتهاند. اما به هر حال این شرکت به طور مستقل اداره شده است و همهی نشانههای آن به روال فعلی باقی خواهد ماند. درست چند روز پس از زمانی که مایکل دل اعلام کرد که یک نام جدید برای سازمانهای ادغام شدهی DELL-EMC به کار برده خواهد شد، او تصریح کرد که فعالیت پیووتال با نام تجاری خود در بازار ادامه خواهد یافت.
گزارشی که در ماه نوامبر گذشته منتشر شد، نشان میدهد که پیووتال میتواند مراحل اولیهی عرضهی سهام خود را در همین سال طی کند. همانطور که معلوم است، امسال یک سال آرام برای عرضه اولیه اوراق بهادار تکنولوژی مرتبط با دل (چه به صورت تصادفی و چه غیر این) بوده است.
به گفتهی بیل کوک رییس پیووتال و مدیر ارشد عملیات پیووتال، این شرکت هنوز هم قصد دارد تا عرضه عمومی سهام خود را به انجام برساند. اما با داشتن این مقدار از سرمایه، شرکت به راحتی می تواند از پس هزینههای خود تا زمان رسیدن بازار به یک وضعیت مطلوبتر بر بیاید. در حال حاضر، برای این شرکت مایهی مباهات است که در میان مشتریان خود ۷ مورد از ۱۰ بانک برتر ایالات متحده، ۳ شرکت از شرکتهای بزرگ خودروسازی (شامل کمپانی فورد) و همچنین ۵ مورد از ۱۰ شرکت بزرگ مخابراتی را داشته باشد.
با استفاده از این سرمایه، پیووتال می تواند محصول خود را گسترش دهد، مهندسان و توسعهدهندگان جدیدی را استخدام کند و برای بازارهای خارجی نیز خیز بردارد. کوک در مورد جزئیات بسیار محتاط و کمحرف بود و اعلام کرد که به احتمال زیاد این شرکت در حال حاضر بیش از ۲۰۰۰ کارمند دارد، اما او در مورد اینکه چه تعداد فرد در سال آینده اضافه خواهند شد و همچنین در مورد اینکه این افراد چگونه در میان ادارات و دفاتر مختلف توزیع میشوند، توضیحات زیادی نداد.
بزرگترین سوالی که وجود دارد این است که این روششناسی تا چه مقیاسی و تا چه حد خوب خواهد بود؟ این روش به طور معقولی، حداقل در شروع تبدیل شرکتها به شرکتهای دیجیتالی، کمکرسانیهای خوبی به سازمانهای بزرگ کرده است. اما آنچه که مشخص نیست این است که با مطرح شدن شرکت به عنوان یک کمپانی رشدیافته، این روند چگونه پیش خواهد رفت. به هر حال این شرکت باید بتواند برای یک پایگاه مشتری بزرگ و در حال افزایش نیز نتیجهبخش باشد.
هر اتفاقی که بیفتد، آنها قطعا پول لازم را برای انجام برخی آزمایشها دارند. آنها روشهای خود را به صورت سازمانی اعمال میکنند و در ادامه میتوانند تشخیص دهند که کدام برنامهها عملی و کدامها غیرقابل انجام هستند. با گذر زمان این شرکت خود را به عنوان یک سازمان بسیار بزرگتر در چند سال آینده مطرح خواهد کرد.
نظرات