مقایسه‌ برترین شاسی بلندهای لوکس (قسمت دوم)

چهارشنبه ۱ دی ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۰
مطالعه 26 دقیقه
در قسمت اول این مقاله به بررسی و مقایسه‌ی ۸ دستگاه شاسی بلند لوکس پرداختیم.
تبلیغات

فضای داخلی

قضاوت در خصوص فضای کابین این خودروها به این صورت است که ۴ تن از اعضای تیم در ردیف اول و دوم هر اس‌یووی می‌نشینند و شروع به کار با تمامی ادوات موجود می‌کنند، این تست شامل فضا، راحتی، کاربردی بودن و طراحی می‌شود.

پورشه کاین

پورشه در این زمینه همه را تحت تأثیر قرار داد؛ تمامی بخش‌هایی که راننده و سرنشینان با آن‌ها در تماسند، دارای پوشش فلزی یا چرمی هستند. انتخاب مواد به کار رفته برای کابین این خودرو نیز بسیار عالی است. صندلی‌های گرم‌ و نرم این خودرو ارگونومی مناسبی دارند که نوید یک رانندگی سرزنده و پویا را می‌دهد. البته مایک انتقاداتی هم به کابین این خودرو داشت، یکی از مشکلات کابین پورشه استفاده از تعداد زیادی کلید به‌خصوص در کنسول روی سقف است که نمای کابین را شبیه به یک هواپیمای جنگنده کرده است، گرچه با وجود این کلیدها دیگر برای فعال کردن یک امکان، نیاز ندارید وارد منوهای خودرو شوید؛ اما کار کردن با آن‌ها می‌تواند باعث حواس‌پرتی راننده شود.

پورشه کاین

صفحه‌نمایش ۷ اینچی لمسی مورد استفاده در سیستم اطلاع‌رسانی و سرگرمی پورشه کاین نیز یکی دیگر از نقاط ضعف این خودرو است و گرافیک آن کهنه و قدیمی جلوه می‌کند. این صفحه‌نمایش در تعویض صفحه‌ها بسیار سریع عمل می‌کند. سیستم صوتی از برند Bose که برای این خودرو به‌صورت آپشن موجود است از نظر تیم آزمایش‌کننده نمره متوسط را دریافت می‌کند.

پورشه کاین

کاین از نظر فضای سرنشینان نیز وضعیت خوبی ندارد و فضای داخلی آن تنگ است. این خودرو از کمبود فضا در هر دو ردیف رنج می‌برد و بخش فضای پاها کوچک هستند، ضمن اینکه تشک صندلی‌ها نیز سفت و سخت است؛ اگرچه صندلی‌های عقب این خودرو که به‌صورت ۴۰ ۲۰ ۴۰ تقسیم شده‌اند توانایی تنظیم زاویه و همچنین حرکت به جلو و عقب را دارند. این خودرو همچنین دارای فضای شانه کمتری نیز هست. در قسمت عقب کاین صندلی نفر وسط تقریبا غیرقابل استفاده است؛ چون وجود تونل میل‌گاردان در این بخش فضای پای سرنشینان را کاهش داده است و همین مورد سبب شده تا در مسافت‌های طولانی سرنشینان بزرگ‌سال از راحتی چندانی برخوردار نباشند. 

برای سرنشینان عقب کاین امکان تنظیم دمای سیستم تهویه وجود دارد ولی تنها یک عدد خروجی برق ۱۲ ولت تعبیه شده است. مورد بدتر در مورد پورشه، این است که فضای داخلی آن حتی در مقایسه با لکسوس RX350 سایر متوسط نیز کوچک‌تر احساس می‌شود، این مورد در هر کدام از صندلی‌های خودرو که نشسته باشید خود را نشان می‌دهد. پورشه از نظر فضای حمل بار نیز در وضع مطلوبی نیست. فضای صندوق بار پورشه کاین در صورتی که صندلی‌های ردیف دوم در جایشان مستقر باشند، حجمی برابر با ۶۷۰ لیتر دارد. همانند تعداد دیگری از اس‌یووی‌های حاضر در این مقایسه، در پورشه نیز صندلی‌های ردیف دوم به‌صورت کامل تا نمی‌شوند و همین مورد سبب عدم دستیابی به سطح مسطح در کف صندوق بار می‌شود. در صورت تا کردن صندلی‌های ردیف دوم پورشه کاین، فضای حمل بار آن به ۱۷۸۰ لیتر خواهد رسید.

جگوار

در جگوار هم نکات منفی  فضای کابین، همانند پورشه به چشم می‌خورند، اما تمامی داوران به‌محض ورود به داخل جگوار اذعان داشتند که چرم به‌کاررفته روی صندلی‌های این خودرو دارای کیفیت مثال‌زدنی است.  

در کابین جگوار F-Pace نکات زیادی از نظر طراحی وجود دارد، البته نقطه نظرات تیم آزمایش‌کننده در خصوص کابین این خودرو متفاوت است و برخی آن را کاملا سطح بالا و برخی نیز آن را ارزان‌قیمت می‌دانند، با این وجود بسیاری از خریداران این اس‌یووی با خریداری F-Pace، نمای داخلی آن را خواهند پسندید.

جگوار

تمامی آزمایش‌کنندگان در این مورد اتفاق نظر داشتند که جگوار در یک سفر طولانی نمی‌تواند عملکرد مناسبی داشته باشد. درست برخلاف پورشه، جگوار ظاهری اعیانی و لوکس دارد اما به‌جز کیفیت بالای چرم به‌کاررفته در کابین، سایر بخش‌ها کیفیت مناسبی ندارند. 

 مقدار زیادی قطعات فلزی در بخش‌های مختلف کابین همانند ترمز دستی به چشم می‌خورند، گرچه بسیاری از آن‌ها در محل نادرست بکار رفته‌اند. فرمان و پدال شیفترهای پشت آن حس پلاستیکی بودن را منتقل می‌کنند و کیفیت دوخت روی داشبورد  اصلا راضی‌کننده نیست و به گفته‌ی یکی از رانندگان همانند خودروهای اجاره‌ای سطح پایین است. زرق و برق این خودرو بهتر از مواد به‌کاررفته در آن است. این مدل از نوع پایه‌ و غیر فول جگوار است و با نام F-Pace portfolio شناخته می‌شود، با داشتن ۱۷ هزار دلار آپشن باید دید که یک خودروی غیرفول و پایه تا چه میزان از تنوع امکانات برخوردار است.

جگوار

سیستم اطلاع‌رسانی و سرگرمی این خودرو که InControl Touch Pro نام دارد، دارای عملکردی جذاب و سریع است؛ ضمن اینکه صفحه نشان‌دهنده‌های دیجیتال این خودرو نیز عملکرد فوق‌العاده عالی دارد. جگوار مجهز به سیستم تهویه مطبوع چهار منطقه‌ای نیز هست که عملکرد آن در هر دو ردیف بسیار عالی و متناسب با کلاس این خودرو است. 

اما همانند پورشه، جگوار هم دارای ضعف‌هایی در خصوص فضای کابین است. این خودرو در کنار کاین دارای تنگ‌ترین فضای ردیف دوم هستند. همچنین نشیمنگاه صندلی‌های این خودرو سفت و صندلی نفر وسط عقب  بنا به گفته‌ی یکی از تست‌کنندگان افتضاح است. بالا بودن خط شیشه‌ها نیز می‌تواند باعث شود که افراد کم سن و سال‌تر دید مناسبی نسبت به بیرون نداشته باشند.

جگوار

 طراحی ظاهری بدنه‌ی جگوار به طرز ناشیانه‌ای سبب کاهش فضای حمل بار به ۶۵۰ لیتر شده است. این رقم در صورتی است که چرخ یدکی آپشن را سفارش نداده باشید، در صورت سفارش این چرخ، کف صندوق عقب کمی بالاتر می‌آید و می‌تواند فضای حمل وسایل را باز هم کاهش دهد. در صورتی که جگوار فاقد لاستیک یدکی باشد، با خواباندن صندلی‌های آن می‌توان به فضای ۱۷۴۰ لیتر دست پیدا کرد.

رنجروور

رنجروور را به‌نوعی می‌توان پسرعموی جگوار دانست (به دلیل شراکت جگوار و لندروور)؛ با توجه به این مورد، رنجروور اسپرت خیلی نمی‌تواند متفاوت از جگوار باشد. با اینکه رنجروور دارای ساده‌ترین فضای داخلی در این گروه است اما عملکرد آن واقعا خیره کننده است.

صندلی‌های رنجروور دارای عملکرد مکانیکی (دستی) هستند و پوشش چرم روی آن‌ها به‌صورت سفارشی قابل نصب است؛ اما محل نصب صندلی‌ها در این خودرو بهترین است و راحتی آن‌ها نیز فوق‌العاده است. سواری این خودرو همانند بودن در زیر یک گنبد است و رفتاری کاملا روستایی دارد.

کیفیت متریال و حس کیفیت ساختی که این خودرو انتقال می‌دهد بسیار فراتر از جگوار است، از کیفیت ترمز دستی گرفته تا کنترلرهای سیستم تهویه‌ی مطبوع. به گفته‌ی مایک، در رنجروور ترکیب چرم و فلز احساس بسیار خوبی را ایجاد می‌کند.

رنجروور

اتاق رنجروور از آئودی هم بهتر است و به‌خصوص صندلی‌های خلبانی و سانروف بزرگ آن حس بسیار خوبی را منتقل می‌کنند. البته رنجروور فقط نکات مثبت ندارد، سیستم اطلاع‌رسانی و سرگرمی این خودرو به همراه دوربین دید عقب آن عملکردی در حد قیمت خود دارند و غربیلک فرمان زیبای آن نیز دارای سوئیچ‌های پلاستیکی است که ظاهری ارزان‌قیمت دارند که واقعا باعث ناامیدی تیم شده بود. کف رنجروور در ردیف عقب کاملا صاف است؛ اما این خودرو در زمینه‌ی فضاسازی و استفاده‌ی هوشمندانه از فضا به برخی از خودروهای خوب این تست نمی‌رسد، ضمن اینکه فضاسازی ردیف دوم آن نیز تا حدودی محدود است. 

رنجروور

با وجود صندلی‌های ردیف دوم، رنجروور دارای فضای باری به میزان ۷۸۱ لیتر است. صندلی‌های عقب این خودرو دارای چیدمان ۶۰:۴۰ هستند و در صورت تا کردن آن‌ها به فضایی معادل ۱۷۶۱ لیتر دست خواهید یافت. یک نکته‌ی مثبت رنجروور این است که در هنگام توقف، سیستم تعلیق بادی آن ارتفاع خودرو را پایین میاورد و این مورد سبب ورود و خروج راحت‌تر سرنشینان از خودرو می‌شود.

بی ام و

بی‌ام‌و X5 ترکیبی از طراحی مدرن و کلاسیک را ارائه می‌دهد، سیستم رهیاب ماهواره‌ای X5 عملکردی حرفه دارد و بهترین در این گروه ارزیابی شده است.  بی‌ام‌و دارای رابط کاربری بسیار عالی متناسب با کلاس خود است و یکی از اعضای تیم به نام آنتونی به وجود کلیدهای میانبر روی کنسول وسط نیز به‌عنوان یک نکته‌ی مثبت اشاره کرد. 

سیستم صوتی بی‌نام‌ونشان بی‌ام‌و که دارای ۹ بلندگو و قدرت ۲۰۵ وات است، توانست در زمینه‌ی تفکیک صدا و کیفیت، بهتر از بسیاری از رقبایش که دارای سیستم‌های صوتی مشهور بودند ظاهر شود.

بی ام و

بی‌ام‌و به‌وضوح خودرویی بسیار شکیل در این گروه است. سقف شیشه‌ای بزرگ این خودرو دید بسیار مناسبی به سرنشینان ارائه می‌دهد و کیفیت چرم کابین آن نیز بسیار عالی است. چرم بی‌ام‌و کاملا قابل تعمیر است و سازگاری خوبی با کودکان دارد.

به گفته‌ی مایک بی‌ام‌و کابینی بسیار جان‌سخت و قابل‌ اعتماد دارد و با وجود داشتن ظاهری ارزان‌قیمت، در ساخت آن از مرغوب‌ترین مواد استفاده شده است. 

بی ام و

صندلی‌های ردیف دوم بی‌ام‌و کاملا کاربردی هستند و حمایت خوبی از سرنشینان به ارمغان می‌آورند، ضمن اینکه فضاسازی آن‌ها به گونه‌ای است که سه سرنشین بزرگ‌سال به‌راحتی می‌توانند در آن‌ها بنشینند و حتی در سفرهای طولانی مشکلی نخواهند داشت. بی‌ام‌و X5 همچنین از فضاسازی خوبی در بخش عقبی برخوردار است.

بی ام و

بی‌ام‌و دارای فضای باری به میزان ۶۵۰ لیتر است و برای باز و بسته کردن در صندوق عقب آن هیچ کلیدی در دیواره‌های صندوق بار به چشم نمی‌خورد. صندلی‌های عقب X5 دارای چیدمان ۴۰:۲۰:۴۰ هستند و با خواباندن آن‌ها به فضای بزرگ ۱۸۷۰ لیتری دست خواهید یافت، این فضای بزرگ در حالی به دست می‌آید که کف صندوق بار کاملا صاف و مسطح نخواهد بود. بی‌ام‌و تنها خودروی گروه است که از در صندوق عقب دوتکه استفاده می‌کند که چنین طرحی انعطاف‌پذیری این خودرو را در هنگام جابجایی وسایل افزایش می‌دهد. 

مرسدس بنز

در قیاس با سادگی بی‌ام‌و، مرسدس بنز از کابین اسپرت‌تری برخوردار است. اگرچه این مورد با توجه به آپشن گران‌قیمت پکیج AMG Line کمی رنگ می‌بازد. کیفیت چرم‌ها بهتر هستند ولی باید در نظر داشت که این خودرو به چرم ناپا که یک آپشن است مجهز شده و در حالت عادی مرسدس بنز دارای پوشش چرم مصنوعی است. 

نظر اکثر اعضای تیم این است که مرسدس بنز با داشتن طراحی دلپذیر، استحکام خوب و انتخاب استادانه‌ی چوب و سایر مواد کابین کاملا در سطح خودروهای لوکس قرار دارد، گرچه استفاده از پلاستیک در کابین این خودرو نیز بسیار زیاد است و بسیاری از بخش‌هایی که فلزی به نظر می‌آیند در حقیقت پلاستیکی هستند. بخش‌هایی مانند غربیلک فرمان، اهرم دنده، صفحه نشان‌دهنده‌ها و سیستم اطلاع‌رسانی و سرگرمی تحسین‌برانگیز هستند گرچه حتی سیستم Command Online نیز با وجود به‌روزرسانی‌، همچنان فاقد صفحه‌ی لمسی است و این مورد سبب بروز انتقاد به مرسدس بنز شده است. صفحه‌ی شماره‌گیر موجود در کنسول مرکزی به نظر می‌رسد متعلق به دهه‌ی ۱۹۸۰ باشد. 

مرسدس بنز

بنا به گفته‌ی مایک، مرسدس یکی از نامناسب‌ترین کابین‌های گروه را دارد، کابین مرسدس بنز جادارترین کابین گروه نیست و به‌خصوص در مقایسه با بی‌ام‌و و آئودی در وضع خوبی قرار ندارد. مرسدس بنز همچنین فاقد چیدمان صندلی‌های سینمایی (چیدمانی که در آن برای دستیابی به دید بهتر سرنشینان، ارتفاع ردیف دوم بالاتر از ردیف عقب است)، پورت اتصال USB و حتی قابلیت کنترل سیستم تهویه برای سرنشینان عقب است. ضعف این خودرو در بخش امکانات رفاهی کاملا سبب شده است تا خودرویی قدیمی به نظر برسد. 

مرسدس بنز

GLE در بخش فضای بار هم‌رده‌ی بی‌ام‌و X5 است به‌طوری‌که فضای حمل بار آن دارای ۶۵۰ لیتر حجم بوده و با خواباندن صندلی‌های ردیف دوم که به‌صورت ۴۰:۲۰:۴۰ هستند، می‌توان به فضای ۱۸۷۰ لیتر دست یافت. پروسه‌ی خواباندن صندلی‌های ردیف عقب مرسدس بنز بسیار ناامیدکننده است و برای این کار باید ابتدا این صندلی‌ها را به جلو بکشید، در کل از این نظر صندلی‌های بنز سخت‌ترین روش تا شدن را در گروه دارند و برای این کار نیاز است از یک اهرم عملگر در بخش فضای بار نیز استفاده کنید.

لکسوس

اگرچه طراحی متمایز لکسوس در تمامی فاکتورهای این آزمایش تأثیر ندارند؛ اما لکسوس تحسین تمامی سرنشینان خود را با زرق‌وبرق و کیفیت بسیار بالای کابین خود به همراه دارد. صندلی‌های لکسوس عالی هستند و کیفیت دوخت آن‌ها نیز بسیار بالا است؛ گرچه چرم به کار رفته در لکسوس سر و لغزنده است. صفحه نشان‌دهنده‌ی لکسوس بیشترین توانایی پیکربندی و شخصی‌سازی را دارد و جنس محفظه‌ی داشبورد آن نرم است. با این وجود نکاتی در کابین لکسوس وجود دارند که به نفع رقبا هستند.

لکسوس

لکسوس فقط تحسین و نظرات مثبت به همراه ندارد؛ بسیاری از کلیدهای موجود در کابین این خودرو به نظر می‌رسد که متعلق به خودروهای ارزان‌قیمت تویوتا باشند و وجود دوخت قلابی روی داشبورد و اهرم دنده موجبات تمسخر این خودرو را فراهم کرده است. سیستم اطلاع‌رسانی و سرگرمی این خودرو و اهرم جوی استیک کنترل آن در تمام جهان بسیار نامحبوب است. صفحه‌نمایش لکسوس دارای فونت‌های بی‌شماری است و البته برچسب‌ دار شدن همه چیز در آن نکته‌ای لوکس و مثبت است. سیستم صوتی لکسوس از برند مارک لوینسون است و نحوه‌ی پخش صدا‌های زیر در آن نامناسب است. 

لکسوس

در زمینه‌ی فضای ردیف دوم صندلی‌ها، لکسوس بسیار عالی است. این خودرو در این مورد می‌تواند با بسیاری از رقبای بزرگ‌تر از خود به رقابت بپردازد؛ به‌طوری‌که فضای کابین آن بزرگ‌تر از  پورشه و جگوار است. صندلی‌های عقب لکسوس راحتی یکسانی با صندلی‌های جلوی آن دارند و خبری از تونل میل‌گاردان در آن نیست.  طراحی زیر آرنجی تا شونده‌ی لکسوس هوشمندانه است و در کابین آن فضاهای زیادی برای قرار دادن اشیا وجود دارد. لکسوس همانند بی‌ام‌و X5 دارای پرده‌های جانبی ضد آفتاب در داخل درها است و خروجی‌های سیستم تهویه‌ی مطبوع آن دارای قابلیت تنظیم دما برای سرنشینان عقب هستند.

 نکات منفی نیز در مورد لکسوس وجود دارند، فضای صندوق بار لکسوس محدود به ۴۵۳ لیتر است و بخش از این محدودیت به دلیل طراحی خاص در عقب است. صندلی‌های ردیف دوم این خودرو دارای چیدمان ۴۰:۲۰:۴۰ هستند و با تا کردن آن‌ها فضای به میزان ۹۲۴ لیتر ایجاد می‌شود.

برترین‌های این کلاس آئودی و ولوو هستند و به دلیل داشتن صندلی‌های ردیف سوم، انعطاف‌پذیری بالایی دارند.  

ولوو

فریبنده‌ترین کابین متعلق به ولوو است. دلیل این موضوع بیشتر به خاطر سنت‌شکنی این خودرو است که شاید با الهام از تلفن‌های هوشمند به‌ دست‌ آمده باشد. رابط کاربری ولوو به طرز شگفت‌انگیزی ساده است. 

صفحه نشان‌دهنده‌های دیجیتال ولوو ساده و خوانا هستند و امکان ایجاد تغییر در آن‌ها وجود دارد. طراحی صفحه‌نمایش سیستم اطلاع‌رسانی و سرگرمی ولوو همانند یک تبلت است و بسیاری از عملکردهای خودرو را می‌توان با استفاده از لمس کردن آن راه‌اندازی کرد. با این وجود برخی از زیر منوهای آن دارای جزئیات زیادی هستند. بیشتر مواد به کار رفته در ولوو از چرم و فلزات است که ظاهر زیبایی دارند. جزئیات نیز شامل مواردی چون وجود نقش برجسته‌ی پرچم سوئد در صندلی‌ها و آینه‌ی بدون قاب مرکزی هستند. 

ولوو

صندلی‌های ولوو به جز آنکه ظاهر فوق مدرنی دارند به طرز شگفت‌انگیزی راحت هستند و چرم به‌کاررفته در آن‌ها مجلل‌ترین و بهترین در گروه است. صندلی‌های ردیف دوم ولوو عالی هستند و از گرم‌کن و کنترل تهویه‌ی مطبوع برخوردار هستند. ولوو به‌طور هوشمندانه‌ای به صندلی کودک مجهز است که ضمن داشتن دید عالی، ورود و خروج از آن‌ها بسیار آسان است.

ولوو

فضای حمل بار ولوو هم بسیار بزرگ است، ولوو در حالتی که هر هفت صندلی آن مستقر هستند فضای بار ۴۵۱ لیتر دارد و در حالت پنج‌نفره حجم صندوق بار آن به ۱۱۰۲ لیتر می‌رسد، صندلی‌های ردیف دوم ولوو دارای چیدمان ۴۰:۲۰:۴۰ هستند و در صورت خواباندن صندلی‌های ردیف دوم و سوم، فضای بار تا ۱۹۵۱ لیتر افزایش پیدا می‌کند. البته تا کردن صندلی‌های ردیف دوم و سوم ولوو کمی سخت است و با تا کردن آن‌ها کف محل بار صاف و تخت نخواهد بود، نکته‌ای که درست در مقابل آئودی قرار دارد. 

آئودی

آئودی بی‌شک برنده‌ی این مقایسه از نظر فضای کابین است، نه‌تنها به خاطر اینکه دارای بزرگ‌ترین فضا است بلکه فضای کابین آن نیز عریض‌ترین است. کابین ساده‌ی آئودی عالی است و بهترین ترکیب از چرم، فلز و پلاستیک را فراهم کرده است. صندلی‌های ردیف سوم آئودی به‌صورت الکترونیکی تا می‌شوند و با تا کردن آن‌ها فضای حمل بار از ۲۹۵ لیتر به ۷۰۰ لیتر افزایش پیدا می‌کند. صندلی‌های ردیف دوم دارای چیدمان ۴۰:۲۰:۴۰ هستند و با تا کردن آن‌ها به فضای عظیم ۱۹۹۵ لیتری دست خواهید یافت؛ ضمن اینکه کف صندوق بار نیز در این حالت کاملا صاف و تخت است. دلیل این مورد این است که در آئودی کارها به بهترین نحو انجام شده است. آئودی در ضمن سادگی، هوشمندانه‌ترین و بهترین کابین را دارد. 

آئودی

طراحی کابین آئودی هم مناسب است. انعطاف‌پذیری صندلی‌های ردیف دوم آئودی بسیار خوب است و برای سرنشینان عقب از چراغ‌های مطالعه‌ی LED استفاده شده است.  کابین آئودی پر است از امکانات مفید و کاربردی برای راننده و سرنشینان.

آئودی

تنها  نکته‌ای که کمی قضاوت در مورد کابین آئودی را دچار تردید می‌کرد بخش داشبورد و چیدمان کنسول مرکزی بود. برخی از آزمایش‌کنندگان این طراحی را هوشمندانه می‌دانستند و برخی دیگر معتقد بودند بیش از اندازه شلوغ است. کیفیت سیستم صوتی در حد متوسط قرار داشت. صندلی‌های آئودی از نظر در بر گرفتن بدن سرنشینان و همچنین راحتی بهترین نیستند. با این حال کابین آن در بین این هشت خودرو آرام‌ترین بود که لوکس بودن این خودرو را تضمین می‌کند. 

راحتی در مسافت طولانی

برای آزمایش کیفیت سواری، نفوذ صدا و راحتی کلی این شاسی‌بلند-ها، مسیری به طول ۴۰ کیلومتر از بزرگراه Hume انتخاب شد که کیفیت چندانی ندارد و کمی ناجور است. سپس از طریق یک ورودی وارد مسیری به طول ۱۱۰ کیلومتر از بزرگراه خواهیم شد که پایان مسیر در آن قرار دارد. هر کدام از این آزمایش‌ها می‌تواند میزان راحتی سواری و واکنش‌های سیستم انتقال نیروی خودروها را مورد آزمایش قرار دهد.

لکسوس
لکسوس

چهار خودروی دیزلی حاضر در آزمایش و لکسوس RX350 تلاش دارند تا به سریعی سایر V6‌-های بنزینی باشند. با وجود اینکه پیشرانه‌ی جگوار بالاترین قدرت خروجی را در این گروه دارد؛ اما پیشرانه‌ی ۲۹۶ اسب بخاری لکسوس که گشتاور ۳۷۰ نیوتن متری دارد، به آن اندازه در دستیابی به حداکثر سرعت مجاز در بزرگراه‌ها توانایی ندارد. پیشرانه‌ی لکسوس هماهنگی خوبی با جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته‌ی خودکار دارد و گرچه گاز دادن به پیشرانه و بالا بردن دور موتور آن لذت‌بخش است اما به گفته‌ی مایک این خودرو چندان اسپرت و سریع نیست.

سواری لکسوس با وجود ظاهر خودرو و وجود رینگ‌های بزرگ ۲۰ اینچی که تایرهای دیواره کوتاه روی آن‌ها سوار شده است، به طرز شگفت‌انگیزی نرم و بی‌صدا است. عایق‌بندی صوتی خوب کابین از مشخصه‌های یک لکسوس است و لکسوس از این نظر یک خودروی استثنایی به‌حساب می‌آید.

ولوو
ولوو

پیشرانه‌ی ۲ لیتری دیزلی ولوو ۲۲۱ اسب بخار قدرت و ۴۷۰ نیوتن گشتاور دارد. این پیشرانه با وجود گشتاور بالا قدرت چندانی ندارد و افزایش سرعت با آن به کندی صورت می‌پذیرد. پیشرانه‌ی ۲.۱ لیتری دیزلی مرسدس بنز نیز با قدرت و گشتاور ۲۰۱ اسب بخار و ۵۰۰ نیوتن‌متر، قدرت کم‌تر اما گشتاور بیشتری دارد ولی آن نیز در هنگامی که زیر بار قرار گیرد یا در هنگام فعال بودن کروز کنترل صداهای اضافه‌ای از خود تولید می‌کند. در کل مجموعه‌ی فنی هیچ یک از این دو خودرو در سطح عالی قرار ندارد، جعبه‌دنده‌ی ۹ سرعته‌ی خودکار GLE به‌طور خاص تنبل است و در تعویض دنده‌ها از خود کندی نشان می‌دهد. البته جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته‌ی ولوو برعکس بنز عملکرد سریعی دارد. 

بی ام و
بی ام و

بی‌ام‌و از این نظر در بین خودروهای دیزلی حاضر در تست بهترین است. پیشرانه‌ی ۲ لیتری بی‌ام‌و گشتاور ۵۰۰ نیوتن متری دارد که با مرسدس بنز برابر است اما قدرت تولیدی بی‌ام‌و بیشتر است و به ۲۲۷ اسب بخار می‌رسد. این پیشرانه عملکردی قوی و در عین حال کم سروصدا دارد و کارکرد آن نرم است. مورد بعدی که سبب بالانس بسیار خوب رانندگی شده است؛ عملکرد نرم و سریع جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته‌ی این خودرو است که سبب شده سواری و قابلیت‌های X5 یک مرحله بالاتر باشد.

آئودی
آئودی

پیشرانه‌ی شش سیلندر خورجینی آئودی ۳ لیتر حجم دارد و قدرت و گشتاور تولیدی آن به ترتیب ۲۱۴ اسب بخار و ۵۰۰ نیوتن‌متر است. آئودی همانند بی‌ام‌و به‌راحتی شتاب می‌گیرد و حتی نرمی کارکرد پیشرانه‌ی آن به دلیل استفاده از ساختار وی شکل بهتر است. پیشرانه‌ی دیزلی آئودی هماهنگی مناسبی با جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته‌ی این خودرو دارد. زمانی که کروز کنترل را فعال می‌کنید پیشرانه‌ی آئودی به طرز شگفت‌انگیزی بی‌صدا کار می‌کند و همانند پورشه کاین در صورت حرکت در سراشیبی‌ها جهت کاهش مصرف سوخت، دور موتور را کاهش می‌دهد. این کار سبب شدهاست که این دو خودرو، سواری لذت بخشی داشته باشند و حسی همانند حرکت کشتی را القا کنند.

جگوار
جگوار

پورشه، جگوار و رنجروور همگی شتاب گیری سریعی دارند. البته از بین آن‌ها رنجروور شتابگری بهتری دارد. پیشرانه‌ی ۲۵۸ اسب بخاری و ۵۸۰ نیوتن متری پورشه کاین در بحث مصرف سوخت تفاوت چندانی با پیشرانه‌ی ۲۵۴ اسب بخاری و ۶۰۰ نیوتن متری رنجروور ندارد. هر دوی این خودروها شتاب گیری مناسبی دارند؛ گرچه در رنجروور کمی تأخیر مشاهده می‌شود. اما رقیب آلمانی عملکرد دقیق‌تری دارد و به نظر می‌رسد تمرکز بیشتری بر مجموعه‌ی انتقال نیرو کرده است، مخصوصا جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته‌ی خودکار پورشه عمل تعویض دنده را به بهترین نحو ممکن انجام می‌دهد.

پیشرانه‌ی ۳ لیتری جگوار ۲۹۶ اسب بخار قدرت و ۷۰۰ نیوتن‌متر گشتاور دارد و در آزمون شتاب عملکردی بهتر از پورشه و جگوار  از خود بر جای گذاشت. جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته‌ی خودکار جگوار نیز سریع و انعطاف‌پذیر است. در کل باید گفت که دو خودروی بریتانیایی حاضر در آزمایش عملکردی سریع‌تر از سایر رقبا دارند.    

پورشه کاین

پورشه و جگوار در این بین، دو خودرویی هستند که برای رانندگان واقعی ساخته شده‌اند و رفتاری بسیار پخته و سرگرم‌کننده‌ای ارائه می‌دهند. با این وجود ممکن است صدای خروجی از اگزوز جگوار در مسافت طولانی خسته‌کننده باشد و در کابین پورشه نیز در صورت رانندگی با دور موتور ثابت صدای وزوز شنیده می‌شود. هردوی این خودروها از لاستیک‌هایی با دیواره‌ی کوتاه استفاده می‌کنند و رینگ‌های آن‌ها سایز بزرگ ۲۱ اینچی در پورشه و ۲۲ اینچی در جگوار دارند که این عامل سبب شده است صدای تایر در آن‌ها بالا باشد. در این میان این جگوار است که عایق‌بندی صوتی بهتری برای کابین ارائه می‌دهد و کابین پورشه به‌عنوان یک شاسی بلند لوکس در سرعت‌های بالا کمی خسته‌کننده می‌شود.

رنجروور
رنجروور

شاید تایرهای رنجروور چسبندگی بالایی نداشته باشند، اما با داشتن چرخ‌های ۱۹ اینچی و دیواره‌ی بلند تایر، رنجروور سواری نرم و تقریبا بی‌صدایی دارد. در مورد آئودی نیز وضع به همین گونه است و این خودرو به همراه رنجروور بی‌صداترین سواری را در هنگام حرکت در جاده به سرنشینان ارائه می‌دهند. میزان بی‌صدایی کابین آئودی به حدی است که می‌توانید صدای فن سیستم تهویه و حتی صدای نفس کشیدن خودتان را بشنوید. آئودی Q7 از هیچ‌گونه سیستم تعلیق بادی بهره‌مند نیست؛ اما سیستم تعلیق معمول این خودرو به همراه رینگ‌های ۱۹ اینچی آن عملکرد مناسبی در این کلاس ارائه می‌کنند. آئودی به‌خوبی از پس جذب ناهمواری‌های مسیر برمی‌آید و سواری آن در سرعت‌های بالاتر حس شناور بودن خوبی را منتقل می‌کند.

آئودی

مایک در مورد آئودی می‌گوید این خودرو سواری شناور اما بدون لرزش و تنشی دارد.

بی ام و

بی‌ام‌و در این آزمایش نرم‌ترین یا خشک‌ترین خودرو نیست، همچنین بی‌صداترین یا پرسروصداترین نیز نیست؛ اما همه چیز در این خودرو به میزان کافی خوب است. درواقع بی‌ام‌و سواری متوسط بسیار خوبی ارائه می‌کند. سواری بی‌ام‌و خوب است و تنها لرزش‌های کوچکی در دست‌اندازها احساس می‌شود. 

مرسدس بنز
مرسدس بنز

مرسدس بنز در این میان از هر جهت آزاردهنده است. با وجود آپشن سیستم تعلیق بادی در این مدل، انتظار می‌رفت مرسدس بنز سواری بهتری در مقایسه با بی‌ام‌و و آئودی که هر دو از فنرهای معمولی استفاده می‌کنند داشته باشد، به‌خصوص در زمینه‌ی کیفیت سواری داشته باشد. در این مورد نباید نقش رینگ‌های ۲۱ اینچی AMG را از یاد برد که باعث افزایش تکان‌ها و آشفتگی بیشتر کابین مرسدس بنز شده‌اند؛ به‌طوری‌که مرسدس بنز در میان تمام شاسی بلندهای حاضر در این تست بدترین سواری را دارد. در زمینه‌ی عایق‌بندی صوتی البته مرسدس بنز نمونه‌ی موفقی به شما می‌رود. 

رنجروور

سلایق و احساسات بحثی جدا از نتایج علمی هستند. اطلاعات به‌دست‌آمده از دستگاه دسی‌بل سنج که در سرعت ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت ثبت شده‌اند، نشان می‌دهند که میزان صدای موجود در کابین خودروهای بی‌ام‌و، پورشه و جگوار در مسیر ناهموار ۸۰ دسی‌بل و روی آسفالت ۷۶ دسی‌بل است. اتاق ولوو در مسیر ناهموار پر صداتر است و ۸۱ دسی‌بل صدا دارد، درحالی‌که این خودرو روی جاده ساکت‌تر است و صدای واردشده به داخل اتاق به ۷۵ دسی‌بل می‌رسد. مرسدس بنز در مسیر ناهموار به میزان یک دسی‌بل کم صداتر است و درواقع صدای چندانی در داخل کابین آن وجود ندارد.

لکسوس و رنجروور هر دو ۷۹ دسی‌بل روی جاده‌ی ناهموار و ۷۵ دسی‌بل در جاده‌ی آسفالت را از خود بر جای گذاشتند، اما آئودی توانست به بهترین عدد دست پیدا کند و صدای راه‌یافته به کابین آن ۷۸ دسی‌بل در مسیر ناهموار و ۷۴ دسی‌بل در مسیر آسفالت بود.    

ادامه دارد...

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات